Uncategorized

متابولیسم

متابولیسم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

متابولیسم (به فرانسویMétabolisme) (به انگلیسیMetabolism، متابولیزِم) (معادل‌های فارسی: دِگَرگشت یا سوخت‌وساز) مجموعهٔ تغییرات ترکیبی و تخریبی (واکنش شیمیایی) در سلول‌های موجودات زنده است. آنزیم‌هایی که واکنش‌ها را کاتالیز می‌کنند، به ارگانیسم‌ها اجازه رشد و تولید مثل، حفظ ساختار، و پاسخ به محیط خود را می‌دهند. متابولیسم به تمام واکنش‌های شیمیایی که در ارگانیسم زنده اتفاق می‌افتد نیز اشاره دارد، از جمله گوارش و انتقال مواد به داخل و بین سلول‌های مختلف، که در اینصورت مجموعه واکنش‌های درون سلول‌ها، متابولیسم واسطه‌ای یا متابولیسم متوسط (intermediary/intermediate metabolism) نامیده می‌شود.

متابولیسم معمولاً به دو دسته تقسیم می‌شود. کاتابولیسم (فروگشت) که باعث شکسته شدن مواد و تولید انرژی به وسیله تنفس سلولی می‌شود، و آنابولیسم (فراگشت) که برای ساخت اجزای سلول از جمله پروتئین‌ها و اسید نوکلئیک از انرژی استفاده می‌کند.

واکنش‌های شیمیایی متابولیسم در چند مسیر سوخت‌وساز سازماندهی می‌شوند و طی آن‌ها یک ماده شیمیایی توسط دنباله‌ای از آنزیم‌ها در طول مجموعه‌ای از مرحله‌ها به ماده شیمایی دیگر تبدیل می‌شود. آنزیم‌ها برای متابولیسم ضروری هستند زیرا با اتصال به فرایندهایی که انرژی آزاد می‌کنند به ارگانیسم اجازه می‌دهند تا انرژی لازم برای واکنش‌های مطلوب را فراهم کنند. آنزیم‌ها به‌عنوان کاتالیز باعث می‌شوند تا واکنش‌ها با سرعت بیشتری عمل کنند. آنزیم‌ها به نظریه کنترل مسیرهای متابولیکی در پاسخ به تغییرات در محیط سلول، یا پیام‌رسانی سلولی از سلول‌های دیگر نیز اجازه می‌دهند.

سیستم متابولیسم یک ارگانیسم تعیین می‌کند که کدام ماده سم و کدام ماده برای تغذیه (ماده مغذی) است. به عنوان مثال، بعضی پروکاریوت‌ها از سولفید هیدروژن به عنوان ماده مغذی استفاده می‌کنند، در حالیکه این گاز برای حیوانات سمی است.[۱] سرعت متابولیسم، میزان سوخت‌وساز پایه (BMR)، بر مقدار مواد غذایی لازم برای ارگانیسم و همچنین توانایی آن در به‌دست‌آوردن غذا تأثیر دارد.

یکی از ویژگی‌های قابل توجه متابولیسم، شباهت آن به مسیرهای سوخت‌وساز پایه و اجزای بین گونه‌های بسیار متفاوت است.[۲] به عنوان مثال، مجموعه‌ای از کربوکسیلیک اسیدها که به عنوان حدواسط در چرخه اسید سیتریک شناخته می‌شوند در تمام موجودات زنده شناخته‌شده وجود دارند، در گونه‌هایی از باکتری تک سلولی اشریشیا کلی (E. coli) و پرسلولی‌های عظیم مثل فیل‌ها یافت می‌شوند.[۳] این شباهت قابل توجه در مسیرهای سوخت و ساز احتمالاً به دلیل شباهت اولیه آن‌ها در تاریخ فرگشتی حیات و حفظ اثربخشی آن است.[۴][۵]

به‌طور خلاصه می‌توان گفت: متابولیسم، روندهای شیمیایی هستند که ادامهٔ زندگی را برای سلول‌ها امکان‌پذیر می‌سازد.[۶]

زیست‌شیمی کلیدی[ویرایش]

بیشتر ساختارهایی که حیوانات، گیاهان و میکروب‌ها را تشکیل می‌دهند از سه دسته اساسی مولکول‌ها تشکیل شده‌اند: آمینواسیدها، کربوهیدرات‌ها و لیپیدها (اغلب چربی‌ها نامیده می‌شوند). همان‌طور که این مولکول‌ها برای زندگی اساسی هستند، واکنش‌های متابولیکی روی ساخت این مولکول‌ها در ساخت و ساز یاخته‌ها و بافت‌ها، یا شکستن آن‌ها و استفاده از آن‌ها به عنوان منبع انرژی به وسیله هضم آن‌ها تمرکز دارند. این واکنش‌ها می‌توانند برای ساخت چند پلیمر از جمله دی‌ان‌ای و پروتئین‌ها، درشت‌مولکول‌هایی که برای زندگی اساسی هستند، به یکدیگر متصل می‌شوند.

نوع مولکول نام شکل مونومر نام شکل پلیمر نمونه‌هایی از اشکال پلیمر
آمینو اسیدها آمینو اسیدها پروتئین‌ها (همچنین پلی پپتید نیز نامیده می‌شوند) پروتئین‌های فیبری و پروتئین‌های کروی
کربوهیدرات‌ها تک‌قندی چندقندی نشاسته، گلیکوژن و سلولز
اسید نوکلئیک نوکلئوتید چند نوکلئوتیدها دی‌ان‌ای و آران‌ای

آمینو اسیدها و پروتئین‌ها[ویرایش]

پروتئین‌ها از اتصال زنجیره‌ای خطی آمینواسیدها که با پیوند پپتیدی به هم متصل هستند تشکیل شده‌اند. بسیاری از پروتئین‌ها آنزیم‌هایی هستند که کاتالیزگر واکنش‌های شیمیایی در متابولیسم می‌باشند. دیگر پروتئین‌ها عملکرد ساختاری یا مکانیکی دارند، از جمله آن‌هایی که به شکل اسکلت سلولی، سامانه داربست هستند که شکل سلول را حفظ می‌کنند.[۷] پروتئین‌ها همچنین در پیام‌رسانی سلولی، پادتن‌ها، چسبندگی سلولی، انتقال فعال سلولی در سراسر غشا و چرخه سلولی نقش دارند.[۸] آمینو اسیدها نیز با ارائه یک منبع کربن برای چرخه اسید سیتریک (چرخه تری‌کربوکسیلیک اسید)[۹] در متابولیسم انرژی سلولی دخالت دارند، به‌ویژه زمانی که منبع اولیه انرژی مثل گلوکز کمیاب بوده یا زمانی که سلول تحت تأثیر فشار سوخت‌وساز است.[۱۰]

لیپیدها[ویرایش]

لیپیدها گروهی با بیشترین تنوع زیست‌شیمیایی هستند. استفاده اساسی آن‌ها در ساختار غشاهای زیستی داخلی و خارجی می‌باشد، مانند پوسته سلول یا به عنوان منبع انرژی استفاده می‌شوند.[۸] لیپیدها معمولاً به عنوان ماده آب‌گریز یا آمفی‌پاتیک مولکول‌های بیولوژیکی تعریف می‌شوند اما در حلال‌های آلی از جمله بنزن و کلروفرم حل می‌شوند.[۱۱] چربی‌ها گروه بزرگی از ترکیبات هستند که از اسید چرب و گلیسیرول تشکیل شده‌اند؛ یک مولکول گلیسرول به سه استر اسید چرب متصل شده و تری‌گلیسرید نامیده می‌شود.[۱۲]

کربوهیدرات‌ها[ویرایش]

کربوهیدرات‌ها آلدهیدها یا کتون‌هایی با اتصال گروه هیدروکسیل هستند که به صورت زنجیره‌های مستقیم یا حلقه‌ای وجود دارند. کربوهیدرات‌ها فراوان‌ترین مولکول‌های زیستی هستند و نقش‌های متعددی از جمله ذخیره و انتقال انرژی (نشاسته، گلیکوژن) و ترکیبات ساختاری (سلولوز در گیاهان، کیتین در جانوران) دارند.[۸] واحد اصلی کربوهیدرات‌ها تک‌قندی‌ها هستند و شامل گالاکتوز، فروکتوز و از همه مهمتر گلوکز می‌باشند. تک‌قندی‌ها با روش‌های نامحدودی می‌توانند با هم پیوند یافته و چندقندی‌ها را تشکیل دهند.[۱۳]

نوکلئوتیدها[ویرایش]

دو اسیدنوکلوئیک دی‌ان‌ای و آران‌ای پلیمرهای نوکلئوتیدها هستند، هر نوکلئوتید از یک گروه فسفات متشکل از یک گروه قند ریبوز با یک پایه نیتروژنی تشکیل شده‌است. اسیدهای نوکلئیک برای ذخیره‌سازی و استفاده از اطلاعات ژنتیکی مهم هستند و در طول فرایندهای رونویسی و زیست‌ساخت پروتئین بیان می‌شوند.[۸] این اطلاعات توسط مکانیسم‌های بازسازی دی‌ان‌ای محافظت و توسط همانندسازی گسترش می‌یابند. بیشتر ویروس‌ها ژنوم آران‌ای دارند، به عنوان مثال اچ‌آی‌وی، از روش رونویسی معکوس برای تشکیل الگو دی‌ان‌ای از ژنوم آران‌ای ویروسی استفاده می‌کند.[۱۴] آران‌ای در ریبوزیم‌ها به عنوان پیرایشگر بوده و در ریبوزوم‌ها مشابه آنزیم‌هایی هستند که می‌توانند واکنش‌های شیمیایی را کاتالیز کنند. نوکلئوزیدهای منحصر به فرد توسط اتصال باز نوکلئوتیدی با یک قند ریبوز تشکیل می‌شوند. این بازهای حلقه هتروسیکلی حاوی نیتروژن، به نام پورین‌ها یا پریمیدین‌ها دسته‌بندی می‌شوند. نوکلئوتیدها به عنوان کوآنزیم در واکنش‌های انتقال گروه دگرگشتی نیز عمل می‌کنند.[۱۵]

کوآنزیم‌ها[ویرایش]

سوخت و ساز شامل آرایه وسیعی از واکنش‌های شیمیایی است، اما اغلب در چند نوع اساسی از واکنش‌ها که شامل انتقال گروه‌های عاملی از اتم‌ها و پیوندهای بین آن‌ها در درون مولکول‌ها قرار می‌گیرند.[۱۶] این شیمی مشترک به سلول‌ها اجازه می‌دهد تا از مجموعه کوچکی از واسطه‌های شیمیایی برای حمل گروه‌های شیمیایی بین واکنش‌های مختلف استفاده کنند.[۱۵] این واسطه‌های انتقال گروهی را کوآنزیم می‌نامند. هر دسته از واکنش‌های انتقال گروهی توسط کوآنزیم مخصوص انجام می‌شوند، که برای مجموعه‌ای از آنزیم‌هایی که آن‌ها را تولید کرده‌اند، و مجموعه‌ای از آنزیم‌هایی که آن‌ها را مصرف می‌کنند پیش ماده هستند. این کوآنزیم‌ها به‌طور مداوم تولید، مصرف و بازیافت می‌شوند.[۱۷]

یکی از کوآنزیم‌های مرکزی آدنوزین تری‌فسفات (ATP) می‌باشد، که انرژی همگانی را در سلول‌ها انتشار می‌دهد. این نوکلئوتید از انرژی شیمیایی انتقال بین واکنش‌های شیمیایی مختلف استفاده می‌کند. تنها مقدار کمی از ATP در سلول‌ها وجود دارد، اما به‌طور مداوم بازسازی می‌شود، بدن انسان می‌تواند در حدود وزن خود ATP در روز مصرف کند.[۱۷] ATP به عنوان پلی بین کاتابولیسم و آنابولیسم عمل می‌کند. کاتابولیسم مولکول‌ها را شکسته و آنابولیسم آن‌ها را به هم متصل می‌کند. واکنش‌های کاتابولیسم ATP را تولید و واکنش‌های آنابولیسم آن را مصرف می‌کنند. این ماده همچنین به عنوان یک حامل از گروه‌های فسفاتی در واکنش‌های فسفرگیری عمل می‌کند.

مواد معدنی و کوفاکتورها[ویرایش]

عناصر معدنی نقش مهمی را در سوخت‌وساز بازی می‌کنند؛ بعضی‌ها فراوان هستند (مثل سدیم و پتاسیم) در حالی که بعضی دیگر به صورت غلظت در دقیقه عمل می‌کنند. حدود ۹۹٪ از جرم پستانداران از عناصر کربن، نیتروژن، کلسیم، سدیم، کلر، پتاسیم، هیدروژن، فسفر، اکسیژن و گوگرد تشکیل شده‌است.[۱۸] ترکیبات آلی (پروتئین‌ها، لیپیدها و کربوهیدرات‌ها) اکثراً از کربن و نیتروژن تشکیل یافته‌اند، اکسیژن و هیدروژن در حال حاضر به عنوان آب وجود دارند.[۱۸]

عناصر معدنی به عنوان الکترولیت‌های یونی عمل می‌کنند. مهم‌ترین یون‌ها سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، کلر، فسفات و یون آلی بی‌کربنات هستند. ابقا دقیق شیب یونی در طول پوسته یاخته، فشار اسمزی و پی‌اچ را حفظ می‌کند.[۱۹] همچنین یون‌ها برای عملکرد اعصاب و ماهیچه‌ها مهم هستند. الکترولیت‌ها از طریق پروتئین‌های غشا سلولی به نام کانال‌های یونی به سلول وارد یا از آن خارج می‌شوند. به عنوان مثال، انقباض عضله به حرکت کلسیم، سدیم و پتاسیم از طریق کانال‌های یونی و لوله تی بستگی دارد.[۲۰]

فلزهای واسطه با روی و آهن که فراوان‌ترین آن‌ها هستند، در حال حاضر به عنوان عنصر ردیابی در ارگانیسم‌ها وجود دارند.[۲۱][۲۲] این فلزات در بعضی از پروتئین‌ها به عنوان کوفاکتور استفاده می‌شوند و برای فعالیت‌های آنزیم‌ها از جمله کاتالاز و پروتئین‌های حمل‌کننده اکسیژن مثل هموگلوبین اساسی هستند.[۲۱][۲۲] کوفاکتورهای فلزی با اتصال سختی به بخش‌های خاصی از پروتئین‌ها متصل هستند؛ اگرچه کوفاکتورهای آنزیمی می‌توانند در طول تجزیه اصلاح شوند، آن‌ها همیشه در پایان واکنش کاتالیز به حالت اولیه خود بازمی‌گردند.

فروگشت[ویرایش]

در مرحله کاتابولیسم، مولکول‌های ترکیب آلی مواد غذایی (کربوهیدرات‌ها، چربی‌ها و پروتئین‌ها) درون یاخته خورد می‌شوند. مسیرهای فروگشت انرژی آزاد می‌کنند؛ برخی به صورت ذخیره شده در آدنوزین تری‌فسفات و برخی به صورت ناقلین الکترون کاهش یافته مانند NADH، NADPH و FADH2 و انرژی باقی مانده به صورت گرما آزاد می‌شود.

هدف واکنش‌های کاتابولیک ارائه انرژی و اجزا مورد نیاز برای واکنش‌های آنابولیک است. ماهیت دقیق این واکنش‌های کاتابولیک از ارگانیسم به ارگانیسم دیگر متفاوت است و ارگانیسم‌ها می‌توانند بر اساس منبع انرژی و کربن دسته‌بندی شوند (گروه‌های مواد مغذی اولیه)، همان‌طور که در جدول زیر نشان داده شده‌است. مولکول‌های آلی به عنوان منبع انرژی توسط ارگانوتروف‌ها استفاده می‌شوند، در حالی‌که لیتوتروف‌ها از مواد معدنی استفاده کرده و فتوتروف‌ها نور خورشید را به عنوان انرژی شیمیایی به دام می‌اندازند. هر چند، تمام روش‌های مختلف دگرگشتی به واکنش‌های اکسایش-کاهش بستگی دارند که شامل انتقال الکترون از مولکول‌های کاهش‌دهنده مثل ترکیب‌های آلی، آب، آمونیاک، سولفید هیدروژن یا یون‌های آهنی به مولکول‌های پذیرنده مثل اکسیژن، نیترات یا سولفات هستند.[۲۳] در جانوران این واکنش‌ها شامل ترکیبات آلی پیچیده هستند که به مولکول‌های ساده‌تر می‌شکنند، مثل کربن دی‌اکسید و آب. در ارگانیسم‌های فتوسنتز کننده مثل گیاهان و سیانوباکتری‌ها، این واکنش‌های انتقال دهنده الکترون انرژی را آزاد نمی‌کنند، اما به عنوان یک روش ذخیره‌سازی انرژی جذب شده از نور خورشید استفاده می‌شوند.[۸]

طبقه‌بندی ارگانیسم‌ها بر اساس دگرگشت آنها
منبع انرژی نور خورشید فوتو- -تروف
مولکول‌های تشکیل شده از قبل کمو-
دهنده الکترون ترکیب آلی ارگانو-
ترکیب معدنی لیتو-
منبع کربن ترکیب آلی هترو-
ترکیب معدنی اتو-

مجموعه‌ای از شایع‌ترین واکنش‌های کاتابولیک در جانوران را می‌توان به سه مرحله اصلی تقسیم کرد. ابتدا، مولکول‌های آلی مثل پروتئین‌ها، پلی ساکاریدها یا لیپیدها در خارج از سلول به قطعات کوچکتر خود تبدیل می‌شوند. سپس، این قطعات کوچکتر توسط سلول برداشته شده و به قطعات کوچکتر تبدیل می‌شوند، معمولاً، استیل-کوآ (acetyl-CoA)، و مقداری انرژی آزاد می‌کنند. در نهایت، گروه استیل موجود در کوآ در چرخه اسید سیتریک و زنجیره انتقال الکترون به آب و کربن دی‌اکسید، اکسید شده و انرژی ذخیره شده توسط کاهش نیکوتین‌آمیدآدنین‌دی نوکلئوتید (NAD+) به NADH.

هضم[ویرایش]

درشت مولکول‌هایی مثل نشاسته، سلولز یا پروتئین‌ها نمی‌توانند به سرعت توسط سلول‌ها گرفته شوند و قبل از اینکه در متابولیسم سلولی مصرف شوند باید به واحدهای کوچکتر شکسته شوند. چندین دسته مشترک از آنزیم‌ها به این پلیمرها هضم می‌شوند. این آنزیم‌های گوارشی از جمله پروتئازها پروتئین‌ها را به آمینواسیدها تجزیه می‌کنند، همچنین گلیکوزید هیدرولازها که چندقندی‌ها را به قندهای ساده به نام تک قندی‌ها تجزیه می‌کنند. میکروب‌ها به راحتی آنزیم‌های گوارشی را در اطراف خود ترشح می‌کنند،[۲۴][۲۵] در حالیکه جانوران آنزیم‌ها را از سلول‌های مخصوصی در روده خود ترشح می‌کنند.[۲۶] تک قندی‌ها یا قندهای آزاد شده توسط این آنزیم‌های خارج سلولی توسط پروتئین‌های انتقال فعال، درون سلول‌ها پمپ می‌شوند.[۲۷][۲۸]

انرژی به دست آمده از ترکیبات آلی[ویرایش]

کاتابولیسم کربوهیدرات‌ها، کربوهیدرات‌ها را به واحدهای کوچکتر می‌شکند. کربوهیدرات‌ها معمولاً یک بار توسط سلول‌ها گرفته شده و به تک‌قندی‌ها هضم می‌شوند.[۲۹] در داخل، مسیر اصلی شکستن قندکافت است، جایی که قندهایی مثل گلوکز و فروکتوز به پیرووات تبدیل شده و مقداری ATP تولید می‌شود.[۳۰] پیرووات یک ماده واسطه‌ای در چندین مسیر متابولیکی می‌باشد، اما اکثر آن به استیل-کوآ تبدیل شده و در چرخه اسید سیتریک تغذیه می‌شود. اگرچه بیشتر ATP در چرخه اسید سیتریک تولید می‌شود، مهم‌ترین ماده تولید شده NADH است، که هنگام اکسید شدن استیل-کوآ از NAD+ ساخته می‌شود. این اکسیداسیون دی‌اکسید کربن را به عنوان یک ماده زائد تولید می‌کند. در شرایط بی هوازی، قندکافت اسید لاکتیک|لاکتات تولید می‌کند. مسیر جایگزین برای شکستن گلوکز، مسیر پنتوز فسفات می‌باشد، که کوآنزیم NADPH را کاهش می‌دهد و قندهای پنتوزی مثل ریبوز را تولید می‌کند، که جزو قندهای اسید نوکلئیک است.

تبدیل انرژی[ویرایش]

فسفرگیری اکسایشی[ویرایش]

در فسفرگیری اکسایشی، الکترون‌ها از مولکول‌های آلی موجود در زمینه‌هایی از جمله چرخه پروتوگون اسید برداشته شده و به اکسیژن انتقال یافته و انرژی آزاد شده از آن برای ساختن ATP استفاده می‌شود. این واکنش در یوکاریوت‌ها توسط مجموعه‌ای از پروتئین‌های غشای میتوکندری انجام شده و زنجیره انتقال الکترون نامیده می‌شود. در پروکاریوت‌ها، این پروتئین‌ها در غشای داخلی سلول وجود دارند.[۳۱] این پروتئین‌ها از انرژی آزاد شده از عبور الکترون از کاهش مولکول‌هایی نظیر NADH بر روی اکسیژن در پمپ پروتون در سرتاسر غشا استفاده می‌کنند.[۳۲] پمپ‌های پروتون خارج میتوکندری واپخش پروتون را در طول غشا ایجاد کرده و یک شیب الکتروشیمیایی را تولید می‌کنند.[۳۳] این نیرو پروتون‌ها را از طریق آنزیم‌هایی به نام ای‌تی‌پی سنتاز به داخل میتوکندری بازمی‌گرداند. جریان پروتون‌ها چرخش زیرواحد پایه را ایجاد می‌کند و باعث فعال شدن دامنه سنتاز به تغییر شکل و فسفرگیری آدنوزین دی‌فسفات و تبدیل آن به ATP می‌شود.

انرژی به دست آمده از ترکیبات معدنی[ویرایش]

کمولیتوتروف یک نوع واکنش دگرگشتی است که در پروکاریوت‌هایی که برای ایجاد انرژی از اکسایش ترکیبات معدنی استفاده می‌کنند یافت می‌شود. این ارگانیسم‌ها می‌توانند از هیدروژن،[۳۴] کاهش ترکیبات گوگردی (از جمله، سولفید، سولفید هیدروژن و تیوسولفات)، اکسید آهن (II) یا آمونیاک[۳۵] به عنوان منبع کاهش نیرو استفاده کرده و انرژی را از اکسیداسیون این ترکیبات با پذیرنده‌های الکترون از جمله اکسیژن یا نیترات به دست آورند.[۳۶] این فرایندهای میکروبی در چرخه‌های بیوژئوشیمی جهانی از جمله آستوژنسیس، نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسیون مهم بوده و برای حاصلخیزی خاک خطرناک هستند.[۳۷][۳۸]

انرژی به دست آمده از نور خورشید[ویرایش]

انرژی نور خورشید توسط گیاهان، سیانو باکتری‌ها، باکتری‌های بنفش، باکتری‌های گوگردی سبز و بعضی از آغازیان به دام می‌افتد. این فرایند اغلب همراه با تبدیل دی‌اکسید کربن به ترکیبات آلی، به عنوان بخشی از فرایند فتوسنتز می‌باشد که در ادامه بحث شده‌است. انرژی به دام افتاده و سیستم‌های تثبیت کربن می‌توانند به صورت جداگانه در پروکاریوت‌ها عمل کنند، به عنوان مثال باکتری‌های بنفش و باکتری‌های گوگردی سبز می‌توانند از انرژی خورشید در هنگام جابه‌جایی بین تثبیت کربن و تخمیر ترکیبات آلی به عنوان منبع انرژی استفاده کنند.[۳۹][۴۰] در گیاهان، جلبک‌ها و سیانوباکتری‌ها، فتوسیستم II از انرژی نورانی برای جدا کردن الکترون از آب استفاده کرده و اکسیژن را به عنوان یک محصول زائد آزاد می‌کند. سپس الکترون‌ها به سمت مجموعه سیتوکروم ب۶اف جریان می‌یابند، که از انرژی آن‌ها برای پمپ پروتون‌ها در سراسر غشای تیلاکوئیدها در کلروپلاستها استفاده می‌کنند.[۸] این پروتون‌ها با تحریک ATPسنتاز دوباره از غشا به عقب برمی‌گردند. سپس الکترون‌ها به سمت فتوسیستم I جریان می‌یابند و می‌توانند برای کاهش کوآنزیم NADP+ برای استفاده در چرخه کالوین استفاده شوند که در ادامه بحث خواهد شد یا برای تولید بیشتر ATP بازیافت شوند.[۴۱]

فراگشت[ویرایش]

فراگشت یا آنابولیسم فرایندی سازنده در روند سوخت‌وساز بدن (دگرگشت) است که در آن انرژی صرف می‌شود تا مواد ساده‌تر مانند اسید آمینو ترکیب گردد و ترکیبات آلی پیچیده‌تر مانند زیمایه‌ها (آنزیم‌ها) و اسیدهای هسته‌ای ساخته شود. فراگشت مجموعه‌ای از فرایندهای سازنده در جایی است که انرژی آزاد شده به وسیله فروگشت برای ساختن مولکول‌های پیچیده استفاده می‌شود. به‌طور کلی، مولکول‌های پیچیده‌ای که ساختار سلولی را تشکیل می‌دهند مرحله به مرحله از پیش‌سازهای کوچک و ساده ساخته شده‌اند. فروگشت شامل سه مرحله اصلی می‌باشد. اولین مرحله، تولید پیش‌سازهایی از جمله آمینواسیدها، تک‌قندی‌ها، ایزوپرنوئیدها و نوکلئوتیدها، دومین مرحله، فعال‌سازی خود به وسیله واکنش‌هایی با استفاده از انرژی ATP، و سومین مرحله، گردآوری این پیش‌سازها و تشکیل مولکول‌های پیچیده از جمله، پروتئین‌ها، چندقندی‌ها، لیپیدها و نوکلئیک اسیدها می‌باشد.

تثبیت کربن[ویرایش]

فتوسنتز، سنتز کربوهیدرات‌ها از نور خورشید و کربن دی‌اکسید (CO2) می‌باشد. واکنش تثبیت کربن توسط آنزیم روبیسکو به عنوان بخشی از چرخه کالوین انجام می‌شود.[۴۲] یک نوع فتوسنتز در گیاهان اتفاق می‌افتد، تثبیت کربن C3، تثبیت کربن C4 و فتوسنتز CAM. کربن دی‌اکسید مسیرهای متفاوتی را در چرخه کالوین طی می‌کند، در مسیر C3 گیاهان CO2 را به‌طور مستقیم تثبیت می‌کنند، در حالی‌که در مسیر فتوسنتز C4 و CAM برای سازگاری با نور شدید خورشید و شرایط خشک، ابتدا CO2 را با دیگر مواد ترکیب می‌کنند.[۴۳] در پروکاریوت‌های فتوسنتزی سازوکارهای تثبیت کربن متنوع‌تر هستند. در اینجا، کربن دی‌اکسید می‌تواند توسط چرخه کالوین، چرخه کربس[۴۴] یا کربوکسیلاسیون استیل کوآ تثبیت شود.[۴۵][۴۶]

کربوهیدرات‌ها و گلیکان‌ها[ویرایش]

در فراگشت کربوهیدرات، اسیدهای آلی ساده به تک قندی‌هایی مثل گلوکز تبدیل شده و سپس به چندقندی‌هایی مثل نشاسته تبدیل می‌شوند. تولید گلوکز از ترکیباتی مثل پیرووات، لاکتات، گلیسرول، گلیسرات ۳ فسفات و آمینواسیدها را نوگلوکززایی می‌گویند. چندقندی‌ها و گلیکان‌ها با اضافه شدن متوالی تک‌قندی‌ها توسط گلیکوزیل ترنسفراز ساخته می‌شوند، از واکنش، یک دهنده قند-فسفات مانند اوریدین دی‌فسفات‌گلوکز (UDP-گلوکز) به یک پذیرنده گروه هیدروکسیل چندقندی‌ها گسترش می‌یابند.

اسیدهای چرب، ایزوپرنوئیدها و استروئیدها[ویرایش]

اسیدهای چرب توسط سنتز اسیدهای چرب ساخته می‌شوند، با هم ترکیب شده و سپس واحدهای استیل کوآ را کاهش می‌دهند.

ترپن و ترپنوئیدها گروه بزرگی از لیپیدها شامل کاروتنوئیدها و فرمی از بزرگترین گروه تولیدات طبیعی گیاهان هستند.[۴۷] این ترکیبات با تجمع و اصلاح واحدهای ایزوپرن داده شده از پیش‌سازهای واکنش‌های ایزوپنتنیل پیروفسفات و دی‌متیل‌آلیل پیروفسفات ساخته می‌شوند.[۴۸] یک واکنش مهم که در دهنده‌های ایزوپرن فعال استفاده می‌شود بیوسنتز استروئید می‌باشد. در اینجا، واحدهای ایزوپرن به یکدیگر متصل شده و اسکوآلن را می‌سازند و سپس تا خورده و مجموعه‌ای از حلقه‌ها را برای ساختن لانواسترول تشکیل می‌دهند.[۴۹] لانواسترول می‌تواند به دیگر استروئیدها از جمله کلسترول و ارگوسترول تبدیل شود.[۴۹][۵۰]

پروتئین‌ها[ویرایش]

اسیدهای آمینه برای ساختن پروتئین‌ها در یک زنجیره‌ای از پیوندهای پپتیدی به یکدیگر متصل می‌شوند. هر پروتئین دارای یک توالی خاص از اسید آمینه است. آمینو اسیدها می‌توانند در توالی‌های مختلفی با هم اتصال پیدا کرده و گروه عظیمی از پروتئین‌های مختلف را بسازند. اسیدهای آمینه با پیوند استری توسط مولکول آران‌ای حامل به هم متصل شده و پروتئین‌ها را تشکیل می‌دهند.

سنتز نوکلئوتیدها و روش ساخت[ویرایش]

نوکلئوتیدها از آمینواسیدها، دی‌اکسید کربن و اسید فرمیک در مسیری که نیاز به مقدار زیادی از انرژی دگرگشتی دارد تشکیل می‌شوند.[۵۱] در نتیجه، بیشتر ارگانیسم‌ها سیستم‌های کارآمدی برای مازاد نوکلئوتیدهای تشکیل شده دارند.[۵۱][۵۲] پورین‌ها به عنوان نوکلئوزیدها ساخته می‌شوند (بازهای متصل شده به ریبوز). آدنین و گوانین از پیش‌ماده‌های نوکلئوزیدی اینوزین مونوفسفات تشکیل شده‌اند، که آن‌ها نیز از اتم‌های آمینواسیدهای گلیسین، گلوتامین و آسپارتیک اسید، همچنین فرمات منتقل شده از کوآنزیم تتراهیدروفولات سنتز شده‌اند. از طرف دیگر، پریمیدین‌ها، از باز اوروتات که از گلوتامین و آسپارتات تشکیل شده، ساخته می‌شوند.[۵۳]

ترمودینامیک موجودات زنده[ویرایش]

سازواره‌های زنده باید از قوانین ترمودینامیک پیروی کنند، این قوانین انتقال گرما و کار را توصیف می‌کند. قانون دوم ترمودینامیک بیان می‌کند که در هر سیستم بسته، مقدار آنتروپی تمایل به افزایش دارد. اگرچه پیچیدگی شگفت‌انگیز موجودات زنده متضاد این قانون را نشان می‌دهد، زندگی زمانی ممکن است که تمام موجودات در یک سیستم باز، ماده و انرژی را با محیط اطراف خود تبادل کنند. از لحاظ ترمودینامیکی، حفظ سوخت‌وساز بدن با ایجاد بی نظمی، تنظیم می‌شود.

تعریف کالری[ویرایش]

کالری صرفاً روشی برای اندازه‌گیری انرژی است – انرژی موجود در مواد غذایی و همچنین انرژی آزاد شده در بدن. از لحاظ فنی، ۱ کالری مقدار انرژی لازم برای افزایش حرارت ۱ گرم آب به مقدار ۱ درجهٔ سانتیگراد است. زمانی که آرام می‌نشینید در هر دقیقه ۱ کالری مصرف می‌کنید، یعنی مقدار حرارت یکسانی که یک شمع یا لامپ ۷۵ واتی آزاد می‌کند.[۵۴]

تنظیم و کنترل[ویرایش]

بیشتر سازواره‌ها در محیط‌های زندگی، همواره در حال تغییر هستند، واکنش‌های دگرگشتی باید برای مجموعه‌ای از حالت‌های درون سلول‌ها به نام هومئوستاز، تنظیم نهایی شوند.[۵۵][۵۶] همچنین تنظیمات متابولیکی به ارگانیسم‌ها اجازه می‌دهند تا به سیگنال‌ها پاسخ داده و تعامل فعالی با محیط خود داشته باشند.[۵۷] سطوح متعددی از تنظیمات متابولیکی وجود دارند. در تنظیم ذاتی، خودتنظیمی مسیر متابولیکی مسئول تغییرات در سطح لایه‌ها یا تولیدات می‌باشد. این نوع از تنظیمات اغلب شامل دگرریختاری فعالیت‌های آنزیم‌های متعدد در مسیر می‌باشد.[۵۸] کنترل بیرونی شامل یک سلول در سازواره پرسلولی می‌باشد که دگرگشت خود را در پاسخ به سیگنال‌های دیگر سلول‌ها تغییر می‌دهد. سپس این سیگنال‌ها توسط دومین سیستم‌های پیامرسان که اغلب شامل فسفرگیری پروتئین‌ها می‌باشد به داخل سلول منتقل می‌شوند.[۵۹]

یک مثال بسیار خوب در کنترل بیرونی تنظیم دگرگشت گلوکز توسط هورمون انسولین می‌باشد.[۶۰]

تکامل[ویرایش]

مسیرهای اصلی دگرگشت که در بالا توضیح داده شدند، از جمله گلیکولیز و چرخه اسیدسیتریک، در حال حاضر در تمام سه دامنه موجودات زنده وجود دارند و در آخرین جد جهانی نیز حاضر بودند.[۳][۶۱] این سلول‌های اجدادی جهانی، پروکاریوت و احتمالاً متانوژن بودند که متابولیسم گسترده‌ای از آمینواسید، نوکلئوتید، کربوهیدرات و لیپیدها دارند.[۶۲][۶۳] اولین مسیرهای متابولیسم آنزیم-باز ممکن است بخشی از متابولیسم نوکلئوتید پورین باشد، در حالیکه مسیرهای متابولیکی قبلی بخشی از دنیای آران‌ای اجدادی بودند.[۶۴]

علاوه بر تکامل مسیرهای متابولیکی جدید، تکامل می‌تواند باعث از دست رفتن عملکردهای متابولیک شود. به عنوان مثال، بعضی انگل‌ها فرایندهای متابولیکی را که برای زنده ماندن اساسی نیستند، از دست داده و آمینواسیدها، نوکلئوتیدها و کربوهیدرات‌ها را به جای بازمانده‌های میزبان دوباره تشکیل می‌دهند.[۶۵] کاهش توانایی‌های متابولیکی مشابه را می‌توان در ارگانیسم‌های اندوسیمبیوزیس دید.

تحقیق و دست‌کاری[ویرایش]

A thaliana metabolic network.png

به‌طور کلاسیک، متابولیسم با یک رویکرد تقلیل‌گرایانه مورد مطالعه قرار می‌گیرد که تنها بر روی یک روش متابولیکی متمرکز است. ارزشمندترین روش استفاده از ردیاب در تمام ارگانیسم، بافت و لایه‌های سلولی است که مسیرهای پیش‌سازها را در تبدیل به محصول نهایی، با واسطه مواد رادیواکتیو نشاندار کرده و محصولات را تعریف می‌کند.[۶۶] آنزیم‌هایی که واکنش‌های شیمیایی را کاتالیز می‌کنند سپس می‌توانند خالص شده و سینتیک آن‌ها و پاسخ به بازدارندگی آن‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد. ایده پیچیدگی شبکه‌های دگرگشتی در سلول‌ها که با هزاران آنزیم مختلف شمرده می‌شود، در شکل نشان داده شده، تعامل بین فقط ۴۳ پروتئین و ۴۰ متابولیت را نمایش می‌دهد. این مدل‌ها زمانی که مسیر و اطلاعات متابولیت به دست آمده از روش‌های کلاسیک را با اطلاعات بیان ژن از مطالعات پروتئومیک و ریزآرایه دی‌ان‌ای ادغام می‌کنند، بسیار قدرتمند هستند.[۶۷] استفاده از این تکنیک‌ها، یک مدل از متابولیسم انسانی در حال حاضر تولید شده‌است که کشف داروها و تحقیقات بیوشیمیایی را در آینده هدایت خواهد کرد.[۶۸]

تاریخچه[ویرایش]

اصطلاح متابولیسم از کلمه یونانی Μεταβολισμός مشتق شده‌است – «متابولیسموس» برای «تغییرات»، یا «سرنگونی».[۶۹] در سده سیزدهم یک پزشک مسلمان به نام ابن نفیس دریافت بدن و اجزای آن به‌طور مستمر در حال انحلال و تغذیه هستند و به ناچار، دائماً تغییر می‌کنند.[۷۰] اولین مرجع مستند در مورد دگرگشت توسط ابن نفیس در سال ۱۲۶۰ بعد از میلاد مسیح در مطالعه‌ای با عنوان «الرساله الکاملیه فی السیرة النبویه» نوشته شده‌است. تاریخچه مطالعه دگرگشت در محدوده چندین قرن می‌باشد و در مطالعات اخیر از آزمایش حیوانات به آزمایش‌های فردی واکنش‌های دگرگشتی در زیست‌شیمی مدرن حرکت کرده‌است. اولین آزمایش‌های کنترل شده در دگرگشت انسانی توسط سانتوریو سانتوریو در سال ۱۶۱۴ در کتاب Ars de statica medicina منتشر شده‌است.[۷۱]

در بررسی‌های اخیر، سازوکارهای این فرایندهای دگرگشتی مشخص نشده‌است و اعتقاد به اصالت حیات به زندگی بخشیدن به بافت‌های زنده معتقد است.[۷۲]

کشف آنزیم‌ها در آغاز سده بیستم توسط ادوارد بوخنر انجام شد که مطالعه واکنش‌های شیمیایی دگرگشت را از مطالعه زیست‌شناختی یاخته‌ها جدا کرده و آغاز زیست‌شیمی را مشخص کرده‌است.[۷۳] یکی از برجسته‌ترین زیست‌شیمی‌دان‌های نوین هانس آدولف کربس می‌باشد که کمک بسیار بزرگی در مطالعه دگرگشت انجام داده‌است. او چرخه اوره را کشف کرده و بعدها، با همکاری هانس کورنبرگ، چرخه سیتریک اسید و چرخه گلی‌اکسیلات را کشف کرده‌است.[۷۴][۷۵] تحقیقات مدرن زیست‌شیمی تا حد زیادی با گسترش روش‌هایی از جمله کروماتوگرافی (سَوانِگاری)، بلورشناسی پرتو ایکس، طیف‌سنجی تشدید مغناطیسی هسته‌ای، برچسب ایزوتوپی، میکروسکوپ الکترونی و شبیه‌سازی دینامیک ملکولی پیشرفت زیادی کرده‌است. این روش‌ها کشف و تجزیه و تحلیل دقیق بسیاری از مولکول‌ها و مسیرهای متابولیکی را در سلول امکان‌پذیر کرده‌اند.

جستارهای وابسته[ویرایش]

Uncategorized

کبد

کبد

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
جگر
Leber Schaf.jpg
جگر گوسفند: (۱) لُبّ راست، (۲) لب چپ، (۳) لب دمی، (۴) لب چهارگوش، (۵) سرخرگ کبدی و سیاهرگ باب کبدی، (۶) گره‌های لنفاوی کبدی، (۷) کیسه صفرا.
Gray1224.png
نمای قدامی از وضعیت کبد (قرمز) در شکم انسان.
جزئیات
ساخته از پیشین روده
سیاهرگ سیاهرگ‌های کبدی، ورید باب
عصب محیطی گانگلیون‌های سلیاک، عصب واگ[۱]
شناسه‌ها
لاتین jecur
MeSH D008099
TA98 A05.8.01.001
TA2 3023
FMA 7197

دستگاه گوارش انسان

انیمیشن کبد

جِگَر یا کَبِد (به انگلیسیLiver) بزرگترین غده در بدن است[۲] که در فعالیت‌های سوخت‌وساز بدن مانند گوارش و در سم‌زدایی نقش دارد.

تمام خون دستگاه گوارش توسط سیاهرگ باب کبدی جمع‌آوری شده و وارد جگر می‌شود و تمام مواد جذب شده از لولهٔ گوارشی (بجز لیپیدها که به‌صورت کیلو میکرون از طریق سامانه لنفی به بزرگ سیاهرگ زبرین می‌ریزند)[نیازمند منبع] از جگر عبور می‌کنند. از دیگر کارهای جگر به دام انداختن سموم و تصفیهٔ آن‌ها با تبدیل کردنشان به مواد بی‌ضرر است. همچنین، این جگر است که سوخت و ساز (متابولیسمداروها را در بدن بر عهده دارد. شرکت در خون‌سازی (در دورهٔ پیش از تولد) و مقاومت در برابر عفونت‌ها، فراهم ساختن سریع انرژی در هنگام ضرورت، ذخیرهٔ آهن و… از دیگر فعالیت‌های کبد است[۳]

پروتئین‌های خونی در جگر ساخته می‌شوند. سلول‌های کبدی پروتئین‌های مختلفی را به‌طور دائمی می‌سازند از جمله آلبومین، پروترومبین، فیبرینوژن، لیپوپروتئین‌ها و هپارین.[۴]

سلول‌های کبدی مواد مختلفی، از جمله تری گلیسریدها، گلیکوژن و ویتامین‌ها را ذخیره می‌کنند.[۴]

جگر به عنوان یک سیستم بافری مهم برای گلوکز خون عمل می‌کند به این معنی که هنگامی که گلوکز خون بعد از صرف یک وعده غذا تا غلظت زیادی بالا می‌رود میزان ترشح انسولین نیز افزایش می‌یابد و در حدود دو سوم گلوکز جذب شده از روده بلافاصله به گلیکوژن تبدیل شده و در جگر ذخیره می‌شود. در طی ساعت‌های بعد که غلظت گلوکز خون، و نیز انسولین کاهش می‌یابد، جگر گلیکوژن را تجزیه و به گلوکز تبدیل می‌کند.

این تنظیم در بیماران با اختلالات کبدی تقریباً غیرممکن است.

کالبدشناسی[ویرایش]

جگر عضو قهوه‌ای مایل به قرمز با چهار لب نابرابر از نظر شکل و اندازه است. وزن طبیعی جگر انسان ۱٫۶۶–۱٫۴۴ کیلوگرم (۳٫۷–۳٫۲ پوند) بوده،[۵] و اندامی صاف، صورتی-قهوه‌ای و مثلثی شکل است. جگر بزرگترین اندام داخلی (پوست بزرگترین اندام کلی است) و بزرگترین غده در بدن انسان است. محل این اندام در یک چهارم بالایی حفره شکمی بوده، و درست زیر دیافراگم قرار دارد. جگر در سمت راست معده بوده و روی کیسه صفرا قرار دارد. دو رگ خونی به آن متصل شده‌است، یکی از آن‌ها شریان کبدی و دیگری سیاهرگ باب نام دارد. شریان کبدی خون آئورتی را حمل می‌کند، در حالی که سیاهرگ باب خون شامل مواد مغذی هضم شده از گوارش و همچنین طحال و لوزالمعده را حمل می‌کند. این رگ‌های خونی به مویرگ‌ها تقسیم شده، و خون را به لب‌ها هدایت می‌کنند. هر لب از میلیون‌ها یاختهٔ کبدی تشکیل شده که اساس یاخته‌های متابولیکی هستند. لب‌ها واحدهای عملکردی کبد هستند.

انواع سلول[ویرایش]

دو نوع عمده از سلول‌های عمومی در لب‌های جگر وجود دارد؛ سلول‌های نرماکنه (پارانشیم) و سختاکنه. ۸۰٪ حجم جگر را سلول‌های نرماکنه تشکیل داده و هپاتوسیت نامیده می‌شوند. سلول‌های سفتاکنه ۴۰٪ از تعداد کل سلول‌های جگر را تشکیل می‌دهند اما تنها ۶٫۵٪ حجم جگر را شامل می‌شوند. سلول‌های آندوتلیال سینوسی کبدی، سلول‌های کوپفر و سلول‌های ستاره‌ای کبدی تعدادی از سلول‌های سفتاکنه سینوس کبد هستند.[۶]

جریان خون[ویرایش]

جگر دارای جریان خون دوگانه‌ای است: یکی از سیاهرگ باب٬ و دیگری از شریان کبدی. حدود ۷۵٪ از جریان خون جگر، توسط سیاهرگ باب از خون سیاهرگی طحال، دستگاه گوارش و اندام‌های مرتبط با آن تأمین می‌شود. شریان کبدی باقی‌مانده جریان خون جگر را تأمین می‌کند. اکسیژن از هر دو منبع تأمین می‌شود؛ تقریباً نصف اکسیژن کبد توسط سیاهرگ باب و نصف آن توسط شریان کبدی تهیه می‌شود.[۷]
خون در سینوس‌های کبدی جریان یافته و داخل ورید مرکزی هر لب تخلیه می‌شود. وریدهای مرکزی با ورید کبدی که کبد را ترک می‌کند یکی می‌شوند.

جریان صفراوی[ویرایش]

درخت صفراوی

اصطلاح درخت صفراوی از شاخه‌های بلند مجاری صفراوی گرفته شده‌است. صفرای تولید شده در جگر در کانال‌های صفراوی که با مجاری صفراوی ادغام شده، جمع می‌شوند. درون جگر، این مجاری، مجاری صفراوی داخل کبدی نامیده می‌شوند (درون کبد)، و هنگامی که خارج می‌شوند آن‌ها را خارج کبدی (بیرون از کبد) می‌نامند. مجاری داخل کبدی در نهایت به مجاری کبدی چپ و راست تخلیه می‌شوند و با ادغام خود مجرای مشترک کبدی را می‌سازند. مجرای سیستیک کیسه صفرا با مجرای مشترک کبدی متصل شده و مجرای مشترک صفرا را تشکیل می‌دهند.

صفرا توسط مجرای مشترک صفرا مستقیماً وارد دوازدهه می‌شود، یا توسط مجرای سیستیک موقتاً در کیسه صفرا ذخیره می‌شود. مجرای مشترک صفرا و مجرای پانکراس با یکدیگر در آمپول واتر وارد بخش دوم دوازدهه می‌شوند.

جگر انسان[ویرایش]

اگر سطح جداری را مشاهده کنید، جگر انسان به‌طور معمول به دو لب تقسیم می‌شود (چپ و راست)؛ اما اگر سطح احشایی را مشاهده کنید کبد به چهار لب به علاوه لب دمی و چهارگوش تقسیم می‌شود. نشانه‌های کالبدشناسی دیگری نیز وجود دارد، از جمله لیگامان وریدی (لیگامان آرانشیو) و لیگامان دایره‌ای (لیگامان ترس) که بعداً در سمت چپ کبد به دو بخش تقسیم می‌شوند. لیگامان داسی (لیگامان فلسی فرم) در جلوی جگر (سمت قدامی) قابل مشاهده است. این لیگامان جگر را به دو لب چپ و راست تقسیم می‌کند.

بخش‌های کالبدشناسی[ویرایش]

جگر در طبقه‌بندی Couinaud کالبدشناسی کبد، به هشت بخش عملکردی مستقل تقسیم می‌شود (یا اگر بخش‌های زیرین را حساب کنید به ۹ بخش تقسیم می‌شود).[۸]

دیگر حیوانات[ویرایش]

جگر در تمام مهره‌داران وجود دارد، و به‌طور معمول بزرگترین اندام (داخلی) است. شکل آن در گونه‌های مختلف متفاوت است، و به دلیل شکل بزرگش و ترتیب قرارگیری اندام‌های اطراف آن قابل تشخیص است. با این حال، در بیشتر گونه‌ها جگر به دو لب چپ و راست تقسیم می‌شود؛ استثنا در این قاعده کلی مارها هستند، که به دلیل ضرورت شکل بدن جگر آن‌ها به شکل سیگار برگ وجود دارد. ساختار داخلی جگر آن کاملاً شبیه همه مهره‌داران است.[۹]

این اندام گاهی اوقات به‌عنوان جگر مرتبط با دستگاه گوارش طنابداران اولیه مثل نیزک یافت می‌شود. هرچند، این اندام یک غده ترشحی است، نه یک اندام متابولیکی، و چگونگی هم‌ساخت‌شناسی واقعی آن با کبد مهره‌داران مشخص نیست.[۹]

فیزیولوژی[ویرایش]

عملکردهای مختلفی از جگر توسط سلول‌های کبدی یا هپاتوسیت‌ها انجام می‌شود. در حال حاضر، هیچ اندام مصنوعی یا دستگاهی که توانایی تقلید تمام عملکردهای جگر را داشته باشد وجود ندارد. در درمان تجربی نارسایی کبد بعضی از عملکردها را می‌توان با دیالیز کبد مشابه‌سازی کرد. تصور می‌شود که جگر مسئول ۵۰۰ عملکرد جداگانه در ترکیب با دیگر سیستم‌ها و اندام‌ها است.

سنتز[ویرایش]

تفکیک[ویرایش]

سایر عملکردها[ویرایش]

  • جگر محل ذخیرهٔ بسیاری از مواد از جمله گلوکز (به شکل گلیکوژن)، ویتامین آ (ذخیره ۲–۱ سال)، ویتامین د (ذخیره ۴–۱ ماه)، ویتامین ب ۱۲ (ذخیره ۳–۱ سال)، ویتامین کا، آهن، و مس است.
  • جگر مسئول اثرات ایمونولوژیکی است – سیستم فاگوسیتی تک هسته‌ای (ام پی اس) جگر شامل بسیاری از سلول‌های ایمونولوژیکی فعال است، همچنین به عنوان «غربال» برای آنتی‌ژن‌های حمل شده توسط سیستم باب عمل می‌کند.
  • کبد، آلبومین، عمده‌ترین ماده اسمولاریته پلاسمای خون را تولید می‌کند.
  • جگر آنژینوتانسینوژن را سنتز می‌کند، هورمون مسئول بالا بردن فشار خون، که توسط رنین فعال می‌شود، زمانی که کلیه احساس کند فشار خون پایین است رنین را آزاد می‌کند.
  • جگر به‌عنوان مخزن خون نیز عمل می‌کند، یک اندام قابل بسط است. مقدار زیادی از خون می‌تواند در رگ‌های خونی ذخیره شود، این مقدار حجم نرمال خون در وریدهای کبدی است و در سینوس‌های کبدی در حدود ۴۵۰ میلی لیتر است. در طول نارسایی قلبی با احتقان محیطی، جگر گسترش می‌یابد، و گاهی اوقات ۰٫۵ تا ۱ لیتر از خون اضافی به علت فشار بالا در دهلیز راست که باعث بازگشت فشار در کبد می‌شود در وریدهای کبدی و سینوس‌ها ذخیره می‌شود.

ارتباط با پزشکی و داروشناسی[ویرایش]

ظرفیت اکسیداتیو جگر با افزایش سن کاهش می‌یابد بنابراین هر دارویی که به اکسیداسیون نیاز داشته باشد (مثلاً بنزودیازپین) احتمال زیاد دارد که به سطوح سمیت برسد. هرچند، داروهایی با نیمه‌عمر کوتاه، از جمله لورازپام و زازپام در بیشتر مواردی که بنزودیازپین در طب سالمندان مورد نیاز است، ترجیح داده می‌شوند.

بیماری‌های جگر[ویرایش]

تومور لب چپ کبد

جگر تقریباً از هر اندامی در بدن حمایت می‌کند و برای بقا حیاتی است. به‌دلیل محل استراتژیک و عملکردهای چندبعدی خود جگر نیز مستعد بسیاری از بیماری‌ها است.[۱۱]

عمومی‌ترین بیماری‌ها شامل: عفونت‌هایی از جمله هپاتیت‌های آ، ب، سی، دی، ای، آسیب‌های ناشی از نوشیدنی‌های الکلی، کبد چرب، سیروز، سرطان، آسیب‌های دارویی (به خصوص توسط استامینوفن (پاراستامول) و داروهای ضد سرطانی).

بسیاری از بیماری‌های کبدی با یرقان ناشی از افزایش سطح بیلی‌روبین در سیستم همراه است. بیلی‌روبین نتیجه فروپاشی هموگلوبین گلبول‌های قرمز خون است؛ به‌طور معمول، جگر بیلی روبین را از خون خارج کرده و از طریق صفرا دفع می‌کند.

بسیاری از بیماری‌های کبدی در کودکان نیز وجود دارد، از جمله انسداد مجاری صفراوی، کمبود آلفا-۱ آنتی‌تریپسین، سندرم آلاژیل، کلستاز داخل کبدی خانوادگی پیشرونده و هیستوسیتوز سلول لانگرهانس.

بیماری‌هایی که با عملکرد جگر تداخل دارند اختلالاتی را در فرایندهای آن ایجاد خواهند کرد. هرچند، جگر ظرفیت بالایی برای بازسازی و ذخیره‌سازی دارد. در بیشتر موارد، جگر تنها علائم را بعد از آسیب گسترده نشان می‌دهد.

بیماری‌های جگر با آزمون عملکرد کبد تشخیص داده می‌شوند، به‌عنوان مثال، توسط تولید پروتئین فاز حاد.

همچنین بیماری‌های دیگری نیز هستند که به‌طور مستقیم بیماری جگر شناخته نمی‌شوند ولی ممکن است موجب اختلال در عملکرد جگر شوند، به عنوان مثال عامل دیفتری در گلو رشد می‌کند و توکسین آن بر جگر و کلیه و اعصاب و قلب اثر می‌کند. همچنین یکی از علل مرگ بیماری مالاریا نارسایی جگر و کلیه است.

بازسازی و پیوند[ویرایش]

بعد از برش لب چپ جگر

جگر تنها اندام داخلی بدن انسان است که توانایی باززایی طبیعی بافت‌های از دست رفته را دارد؛ کمتر از ۲۵٪ جگر می‌تواند به‌تمام جگر احیا شود.[۱۲] باززایی بسیار سریع است. جگر طی یک تا دو هفته بعد از از دست دادن بیش از ۵۰٪ حجم خود به اندازه طبیعی خود باز خواهد گشت.

این عمل دلیل عمدهٔ بازگشت هپاتوسیت‌ها به چرخه یاخته‌ای است. هپاتوسیت‌ها از فاز جی صفر خاموش به فاز جی ۱ رفته و تحت میتوز قرار می‌گیرند. این فرایند توسط گیرنده پی ۷۵ فعال می‌شود.[۱۳]

سه پیوند اولیهٔ جگر انسان توسط توماس استارزل در سال ۱۹۶۳ در ایالات متحده انجام شد.[۱۴] در سال ۱۹۶۸، روی کالن در کمبریج انگلستان اولین پیوند جگر را در بریتانیای کبیر انجام داد.[۱۵]

پیوند کبد تنها گزینه برای افرادی است که مبتلا به نارسایی غیرقابل بازگشت کبدی هستند. بیشتر پیوندهای انجام شده برای بیماری‌های مزمن باعث سیروز می‌شوند، از جمله هپاتیت سی مزمن، الکلیسم، هپاتیت‌های خودایمن و بسیاری دیگر از بیماری‌ها. پیوندهای جگر انجام شده برای نارسایی حاد کبد که در آن نارسایی در طول چند روز هفته رخ می‌دهد کمتر شایع است.

قطب‌های پیوند جگر ایران[ویرایش]

شهرهای شیراز، تهران، مشهد و کرمان قطب‌های پیوند کبد در ایران هستند. اصفهان، اهواز، تبریز و رشت از دیگر شهرهای فعال در پیوند کبد هستند.[۱۶]

پیشرفت[ویرایش]

اندام‌زایی[ویرایش]

منشأ جگر قرارگیری آن در بخش شکمی اندوردم فورگات (اندودرم یکی از ۳ لایه سلولی جوانه جنینی است) و مجاور مزانشیم دیواره ترنسورسوم است. در رویان انسان، دایورتیکولوم کبد یک لوله اندودرمی است که از فورگات به اطراف مزانشیم گسترش یافته‌است. مزانشیم دیواره ترانسورسوم باعث تکثیر این اندودرم به شاخه شاخه شدن و شکل‌گیری اپیتلیوم غده‌ای جگر می‌شود. بخشی از دایورتیکولوم کبدی (که این منطقه نزدیک لوله گوارش است) در ادامه به عنوان مجرای زهکشی جگر عمل می‌کند، و شاخه‌ای از این مجرا کیسه صفرا را ایجاد می‌کند.[۱۷] علاوه بر این سیگنال‌های مزانشیم دیواره ترانسورسوم، فاکتور رشد فیبروبلاست از تکامل قلب نیز همراه با رتینوئیک اسید ناشی از مزودرم صفحه جانبی به صلاحیت جگر کمک می‌کند. سلول‌های اندودرمی کبدی تحت یک انتقال مورفولوژیکی از ستونی به شبه لایه‌ای منجر به ضخامت اولیه جوانه جگر می‌شود. سلول‌های ستاره‌ای جگر از مزانشیم مشتق می‌شوند.[۱۸]

بعد از مهاجرت هپاتوبلاست‌ها به مزانشیم دیواره ترانسورسوم، معماری کبدی با سینوس‌های کبدی شروع به‌کار می‌کند و مویرگ‌های صفراوی ظاهر می‌شوند. جوانهٔ جگر به لب‌های کبدی تقسیم می‌شود. ورید نافی چپ به مجراهای وریدی تبدیل شده و ورید ویتلاین به ورید باب تبدیل می‌شود. گسترش جوانهٔ جگر توسط سلول‌های بنیادی خونساز انجام می‌شود. هپاتوبلاست‌های دو پتانسیلی به سلول‌های اپیتلیال صفراوی و هپاتوسیت‌ها متمایز می‌شوند. سلول‌های اپیتلیال صفراوی از هپاتوسیت‌های اطراف ورید باب متمایز می‌شوند، ابتدا یک، تک‌لایه تولید و سپس دولایه از سلول‌های مکعبی تولید می‌کنند. در صفحهٔ داکتال، تمرکز انبساط در نقاطی از دولایه پدیدار می‌شود، توسط مزانشیم باب محصور شده، و تحت توبول‌زایی در مجراهای صفراوی درون کبدی قرار می‌گیرد. هپاتوبلاست‌ها مجاور ورید باب قرار نگرفته و در عوض به هپاتوسیت‌ها متمایز شده و در طناب‌های خطی سلول‌های اپی تلیال مزانشیم و مجراهای صفرا قرار می‌گیرند. هنگامی که هپاتوبلاست‌ها به هپاتوسیت‌ها تخصصی شده و گسترش می‌یابند، عملکردها را از یک هپاتوسیت بالغ دریافت می‌کنند، و در نهایت هپاتوسیت‌های بالغ به‌عنوان سلول‌های اپی‌تلیال بسیار قطبی با انباشتگی گلیکوژن فراوان ظاهر می‌شوند.

تأمین خون جنین[ویرایش]

در جنین در حال رشد، منبع اصلی خون کبد از ورید نافی است که مواد مغذی را برای جنین در حال رشد تأمین می‌کند. ورید نافی از ناف وارد شکم می‌شود، و در طول لبه آزاد لیگامان فلسی فرم کبد به سطح تحتانی کبد به طرف بالا عبور می‌کند. به شاخه چپی ورید باب متصل می‌شود. مجراهای وریدی، خون را از ورید باب چپی به ورید کبدی چپی و سپس به بزرگ‌سیاهرگ زیرین حمل می‌کنند، و اجازه می‌دهند خون جنینی در کبد دور بزند.

درجنین، کبد در طول بارداری نرمال توسعه می‌یابد، و تصفیه نرمال کبد جنین انجام نمی‌شود. کبد اجازه ندارد فرایندهای گوارشی را انجام دهد زیرا جنین وعده‌های غذایی را به‌طور مستقیم مصرف نمی‌کند، اما مواد مغذی را توسط جفت از مادر دریافت می‌کند. کبد جنین برخی از سلول‌های بنیادی خون را آزاد می‌کند که به تیموس جنین مهاجرت می‌کنند، بنابراین ابتدا لنفوسیت‌ها، که لنفوسیت تی نامیده می‌شوند از سلول‌های بنیادی کبد جنین ساخته می‌شوند. هنگامی که جنین متولد می‌شود، تشکیل سلول‌های بنیادی خون در جنین به مغز قرمز استخوان منتقل می‌شود.

بعد از تولد، ورید نافی و مجراهای وریدی طی دو تا پنج روز کاملاً محو می‌شوند.

به عنوان غذا[ویرایش]

جگر پستانداران، غازماکیان‌سانان، و ماهی معمولاً به عنوان خوراک توسط انسان‌ها خورده می‌شود. جگرهای گاو، گوسفند، گوساله، مرغ خانگی و غازها در قصابی‌ها و سوپرمارکت‌ها به‌طور گسترده قابل دسترس هستند.

جگر می‌تواند پخته، آب‌پز، کبابی، سرخ شده، در روغن تفت داده شده یا خام خورده شود (asbeh nayeh or sawda naye در غذاهای لبنانی، و همچنینساشی‌می کبد در ژاپن). در بسیاری از آماده‌سازی‌ها، تکه‌های جگر با تکه‌های گوشت و کلیه، مانند اشکال مختلف کباب‌های شبکه‌ای خاورمیانه‌ای ترکیب می‌شوند (به عنوان مثال meurav Yerushalmi). جگر اغلب در پخشینه درست می‌شود. مثال‌های خوب شناخته شده شامل liver pâté، جگر چرب، chopped liver، و leverpastej می‌باشند. سوسیس‌های کبدی از جمله Braunschweiger و liverwurst نیز ارزش غذایی دارند. خوراک سنتی آفریقای جنوبی، به نام Skilpadjies، از جگر گوسفند چرخ شده پیچیده در netvet (چربی غشا پوششی) تهیه شده و روی آتش کباب شده‌است. البته این نوع کباب جگر درایران در میان اقوام لر نیز مرسوم است ولی آن را چرخ نمی‌کنند بلکه به صورت قطعات کوچک در چربی غشا روده قرار می‌دهند.

جگر حیوانات غنی از آهن و ویتامین آ می‌باشند، و روغن جگر ماهی معمولاً به عنوان مکمل غذایی استفاده می‌شود. به‌طور سنتی، کبد بعضی از ماهی‌ها مخصوصاً لقمه‌ماهی معمولی به‌عنوان غذا ارزش دارد. این جگر برای آماده‌سازی غذا مورد استفاده قرار می‌گیرد، از جمله در جگر اسکیت آب‌پز با تست در انگلستان، همچنین beignets de foie de raie و foie de raie en croute در آشپزی فرانسوی.[۱۹]

خوردن جگر در دوران بارداری[ویرایش]

اگرچه جگر به دلیل داشتن مواد مغذی و ویتامین‌های متعدد مانند اسیدفولیک، پروتئین، ویتامین آ و آهن غذای بسیار مفیدی برای زنان باردار محسوب می‌شود. اما باتوجه به مقادیر زیاد ویتامین آ موجود در آن می‌تواند مشکلات متعدد و جدی برای جنین و مادر به‌وجود آورد. ویتامین آ موجود در جگر به شکل رتینول است، رتینول به‌طور قابل توجهی قوی‌تر از خود ویتامین آ است که در صورت مصرف آن در مقادیر زیاد در دوران بارداری در رشد جنین و نواقص احتمالی و ایجاد سرطان در بدن مادر تأثیر دارد؛ لذا خوردن جگر در دوران بارداری باید با مشورت پزشک انجام شود.[۲۰]

اشارات فرهنگی[ویرایش]

در استوره‌های یونانی، پرومته به‌دلیل آشکار کردن آتش برای انسان توسط خدایان مجازات شد، او را در جایی که یک کرکس (یا یک عقاب) جگر او را نوک می‌زد به سنگ زنجیر کردند و جگر در طول شب دوباره ساخته می‌شد. (جگر تنها اندام داخلی انسان است که می‌تواند خودش را به میزان قابل توجهی بازسازی کند) بسیاری از مردم باستانی خاور نزدیک و مناطق مدیترانه‌ای نوعی از طالع‌بینی به نام هاروسپیسی را انجام می‌دهند، آن‌ها سعی می‌کنند اطلاعات را با تمرین بر روی جگرهای گوسفند و دیگر حیوانات به‌دست بیاورند.

در افلاطون، و در فیزیولوژی‌های بعدی، جگر به‌عنوان مکان تاریک‌ترین احساسات تصور می‌شود (به‌طور خاص خشم، حسادت و طمع) که انسان را به واکنش وادار می‌کند.[۲۱] در تلمود (رساله براکهوت ۶۱ ب) کبد به عنوان محل خشم است که با کیسه صفرا خنثی می‌شود.

در زبان‌های فارسی، اردو و هندی (جگر یا जिगर یا jigar) در سخنرانی‌های تمثیلی جگر، مرجع شجاعت و احساسات قوی یا «بهترین حالت فرد» است.

افسانه جانسون کبدخوار می‌گوید که او می‌تواند جگر هرکسی را که بعد از شام کشته شده باشد، بریده و بخورد.

در فیلم رسالت، خوردن جگر حمزه بن عبدالمطلب در طول غزوه احد توسط هند دختر عتبه به تصویر کشیده شده‌است. اگرچه روایاتی وجود دارد که هند به جای خوردن جگر حمزه «طعم آن را چشید»، صحت این روایات جای سؤال دارد.

جستارهای وابسته[ویرایش]

Uncategorized

الکترولیت

الکترولیت

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

الکترولیت (به انگلیسیElectrolyte) ماده حل شده یک محلول آبی که رسانایی الکتریکی آن بیش از آب خالص است، الکترولیت نامیده می‌شود. یک الکترولیت به‌طور کامل یا به‌طور جزئی در آب یونیده می‌شود. مواد حل شده کووالانسی که در محلول فقط به‌صورت مولکولی وجود دارند، رسانایی حلال را زیاد نمی‌کنند. این نوع مواد ، غیر الکترولیت نامیده می‌شوند. در ضمن ، الکترولیت‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند.

الکترولیتهای قوی این الکترولیتها در محلول آبی به‌صورت کاملا یونی هستند. چند نمونه از الکترولیتهای قوی ، عبارتند از {NaCl ، MgSO4 ، Na2SO4 ، K3{Fe(CN)6. الکترولیتهای ضعیف ترکیبات کووالانسی قطبی هستند که در محلول آبی ، به‌طور ناقص تفکیک می‌شوند. رسانایی یک محلول 1M از یک الکترولیت ضعیف کمتر از رسانایی محلول 1m از یک الکترولیت قوی است. چند نمونه از الکترولیتهای ضعیف عبارتند از CH3COOH ، NH3 و HgCl2.

Uncategorized

گلوتامین

گلوتامین

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
L-Glutamine
Skeletal formula of the L-isomer
Ball-and-stick model of the L-isomer as a zwitterion
شناساگرها
شماره ثبت سی‌ای‌اس ۵۶-۸۵-۹ ✔
پاب‌کم ۷۳۸
کم‌اسپایدر ۷۱۸ ✔
UNII 0RH81L854J ✔
EC-number 200-292-1
KEGG C00303 ✔
ChEBI CHEBI:28300 ✔
ChEMBL CHEMBL۹۳۰ 
IUPHAR ligand 723
کد اِی‌تی‌سی A16AA03
جی‌مول-تصاویر سه بعدی Image 1
خصوصیات[۱]
فرمول مولکولی C5H10N2O۳
جرم مولی ۱۴۶٫۱۴ g mol−1
دمای ذوب ۱۸۵–۱۸۶ °C decomp.
انحلال‌پذیری در آب soluble
چرخش ویژه [α]D +6.5º (H2c = 2)
به استثنای جایی که اشاره شده‌است در غیر این صورت، داده‌ها برای مواد به وضعیت استانداردشان داده شده‌اند (در 25 °C (۷۷ °F)، ۱۰۰ kPa)
  (بررسی) (چیست: ✔/؟)
Infobox references
 

گلوتامین یکی از اسیدهای آمینه موجود در بدن انسان است. گلوتامین جزو اسیدهای آمینه ضروری نیست با این حال در برخی موارد به مانند بعضی از بیماری‌های گوارشی یا برای ورزشکاران می‌تواند ضروری باشد. اسید آمینه گلوتامین از ترکیب گلوتامات و آمونیاک با مصرف آدنوزین تری‌فسفات تشکیل می‌شود. این ماده در خون انسان، یکی از فراوان‌ترین اسید آمینه آزاد است.خطای یادکرد: خطای یادکرد: برچسب تمام کنندهٔ </ref> بدون برچسب <ref> ().

تولید

گلوتامین توسط آنزیم سازنده گلوتامین از گلوتامات و آمونیاک ساخته می‌شود. بیش‌ترین درصد ساخت گلوتامین در عضلات صورت می‌گیرد اما به صورت جزئی از مغز و شش‌ها نیز آزاد می‌گردد.[۲]

ویژگی‌ها

گلوتامین فراوان‌ترین اسید آمینه آزادی است که در ماهیچه‌های بدن یافت می‌شود. چون این اسید آمینه به راحتی از سد مغزی- خونی عبور کند، به همین دلیل به سوخت مغز معروف شده‌است. گلوتامین، در مغز به اسید گلوتامیک- که برای فعالیت مغز ضروری است- تبدیل می‌شود، و بر عکس. این اسید همچنین مقدار اسید گاما- آمینو بوتیریک را که برای ادامه عملکرد مناسب مغز و فعالیت ذهنی لازم است، افزایش می‌دهد. گلوتامین به حفظ تعادل صحیح اسیدی- قلیایی بدن کمک می‌کند، و جزء اصلی عناصر سازنده‌ای است که برای ساختن مولکول‌های RNA و DNA به کار می‌رود. این اسید برای افزایش توانایی ذهنی و حفظ سلامت دستگاه گوارش مفید است. هنگامی که اسید آمینه ای تجزیه می‌شود، نیتروژن آزاد می‌گردد. بدن انسان به نیتروژن نیاز دارد، اما نیتروژن آزاد می‌تواند آمونیاک را که برای بافت‌های مغز فوق‌العاده سمی است، به وجود آورد. کبد می‌تواند نیتروژن را به اوره، که به وسیله ادرار دفع می‌گردد، تبدیل نماید؛ یا ممکن است نیتروژن خود به اسید گلوتامیک متصل شود. در اثر این فرایند، گلوتامین به وجود می‌آید. گلوتامین در میان اسیدهای آمینه، خاص و استثناست، زیرا در هر مولکول آن به جای یک اتم نیتروژن، دو اتم وجود دارد. این خاصیت گلوتامین برای پاک کردن آمونیاک از بافتها، به خصوص بافت مغزی، مفید است. به علاوه، این اسید آمینه می‌تواند نیتروژن را از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل کند.[۳]

مصرف

بیش‌ترین مصرف گلوتامین توسط یاخته‌های روده صورت می‌گیرد. گلوتامین توسط سلول‌های ایمنی نیز مصرف می‌شود. گلوتامین نقش مهمی در کاهش زمان ترمیم زخم دارد. همچنین با مصرف گلوتامین زمان بستری شدن بیمار بعد از عمل جراحی در بیمارستان کاهش می‌یابد.

منابع غذایی

گوشت قرمز، مرغ، ماهی، تخم‌مرغ، شیر، لبنیات، گندم، کلم، چغندر، لوبیا، اسفناج و جعفری حاوی گلوتامین است.

اسید آمینه گلوتامین در اکثر محصولات گوشتی و حیوانی و همین‌طور محصولات لبنی یا محصولی مانند پروتئین آب پنیر یا پروتئین کازئین موجود در شیر وجود دارد. میزان آن در برخی غذاهای مختلف به شرح زیر است:

در ۴٫۷٪ پروتئین گوشت گاو در ۸٫۸٪ پروتئین شیر در ۱۱٫۱٪ پروتئین برنج سفید در ۱۶٫۲٪ پروتئین ذرت در ۹٫۱٪ پروتئین توفو در ۴٫۳٪ پروتئین تخم مرغ

تأثیر گلوتامین بر ورزشکاران

گلوتامین باعث افزایش سنتز پروتئین در عضلات اسکلتی شده که منجر به رشد عضلات می‌گردد. رشد عضلات منجر به افزایش توان میوفیبرها برای انقباض می‌شود. این اسید آمینه توسط بسیاری از ورزشکاران وزنه‌برداری، بدن‌سازی و ورزش‌های استقامتی استفاده می‌گردد. گلوتامین باعث افزایش هورمون رشد در پلاسمای خون می‌گردد. تحریک سنتز پروتئین در عضلات با در اختیار گذاشتن نیتروژن برای تولید پروتئین؛ کاهش زمان ریکاوری عضلات؛ افزایش تولید هورمون رشد؛ کاهش کاتابولیسم در طول تمرینات؛ افزایش استقامت به وسیله جایگزین کردن گلیکوژن در شرایطی که گلیکوژن بدن تخلیه شده‌است و کاهش احتمال ابتلا به بیماری‌ها به وسیله تقویت سیستم ایمنی بدن از جمله فواید گلوتامین است.[۴]

Uncategorized

مولکول

مولکول

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نمایش سه‌بعدی (چپ و مرکز) و دو بعدی (راست) از مولکول استون

مُلِکول (به فرانسویmolécule) یکی از کوچک‌ترین ذرات یک مادهٔ شیمیایی خالص است که ویژگی‌های آن ماده را دارد. یک مولکول از دو یا چند نوع اتم نافلز تشکیل شده که با پیوند هایی از نوع پیوند اشتراکی یا همان پیوند کووالانسی به یکدیگر متصل اند. البته مولکول بعضی عناصر (همچون گازهای نجیب (گروه ۱۸ جدول تناوبی)) تنها از یک اتم تشکیل شده‌اند.

اتم‌های تشکیل دهنده یک مولکول، ممکن است از یک عنصر (مانند گاز اکسیژن O2) یا چند عنصر (مانند آب H2O) تشکیل شده باشند.

نسبت اتم‌ها در یک مولکول خاص همیشه ثابت است و یا به عبارتی دیگر فرمول مولکولی آن قابلیت ساده شدن ندارد. برای مثال در مولکول آب نسبت اتم‌های هیدروژن به اکسیژن همیشه ۲ است. تعداد اتم‌های موجود در یک مولکول به وسیلهٔ فرمول شیمیایی آن نشان داده می‌شود. البته باید توجه داشت که فرمول شیمیایی به تنهایی نشان دهندهٔ ویژگی‌های ماده نیست. ممکن است دو ماده فرمول شیمیایی یکسانی داشته باشند، اما ویژگی‌های آنها کاملاً متفاوت باشد. برای مثال اتانول و دی‌متیل اتر فرمول شیمیایی یکسان اما خواص شیمیایی متفاوت دارند که به این مواد ایزومر گفته می‌شود.

مولکول

یک مولکول، مجموعه‌ای از اتم‌های یک مادهٔ مشخص دارای فرمول شیمیایی است. کلمهٔ مولکول از زبان لاتین گرفته شده و به معنی تودهٔ کوچکی از مواد می‌باشد. برای مثال مولکول متان(CH4) از یک اتم کربن و چهار اتم هیدروژن تشکیل شده‌است یا یک مولکول آب(H2O) از یک اتم اکسیژن و دو اتم هیدروژن تشکیل شده‌است.

یک مولکول ذره‌ای خیلی کوچکی است که دارای قابلیت حرکت و مستعد دادن واکنش شیمیایی با مواد دیگر است، در حالی که اتم از ذرات کوچک ثابت‌تری تشکیل شده و جابجایی آنها نیازمند انرژی بسیار زیادی است که برای انجام واکنش‌های هسته‌ای ضروری است.

خاصیت مولکول‌ها

مولکول‌های یک ماده در حال جنبش و حرکت دایمی هستند. این جنبش مولکول‌ها حرکت براونی نام دارد که برای اولین بار توسط روبرت براون در سال ۱۸۲۱میلادی کشف شده‌است. وقتی ماده به شکل گاز است مولکول‌ها دارای جنبش بسیار زیاد هستند و فضای بین مولکولها زیاد است. در حالت مایع فضای بین مولکولی کمتر و جنبش مولکول‌ها نیز کمتر است. در حالت جامد مولکول‌ها به صورت منظم چیده شده‌اند و دارای چرخش به دور یک فضای مشخص هستند. دمای یک ماده نشانگر میزان جنبش مولکول‌های آن ماده است.

نیروی واندروالسی نیروی ضعیفی‌ست که عامل جاذبه بین مولکول‌هاست.

ماکرومولکول‌ها

مولکولهایی که دارای اندازهٔ خیلی بزرگ هستند و حداقل از چندین هزار اتم تشکیل شده‌اند: مثل پروتئین‌ها، اسیدهای نوکلئیک و کربوهیدراتها

ترکیبات غیر مولکولی

شامل دو دستهٔ بزرگ هستند: ترکیبات فلزی و یونی

فلزات

فلزات از دسته‌ای از اتم‌های مرتبط با هم تشکیل شده که دارای پیوند فلزی باشند.

ترکیبات یونی

یک ترکیب شیمیایی، که یون‌های مثبت و منفی ذره‌های سازنده آن‌ است. در این ترکیب‌ها هیچ واحد مولکولی مشخصی وجود ندارد. و به‌طور کل اگر بخواهیم به زبان ساده‌تر بگوییم ترکیب یونی ترکیبی است که میان یک فلز و یک نافلز رخ میدهد؛ که فلز با از دست دادن الکترون به کاتیون و نا فلز با گرفتن الکترون به آنیون تبدیل می شود.

Uncategorized

منکورع

منکورع

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

منکورع یا منکور یا منکوره یکی از فرعونهای دودمان چهارم از پادشاهی کهن مصر بود. او سازنده هرم منکورع، سومین و کوچکترین هرم در مجموعه اهرام جیزه، است. منکورع جانشین پدرش خفرع شد. معنای نام او «پاینده همچون روان‌های رع» است.

بعضی مصرشناسان باور بر این دارند که او در میان سال‌های ۲۵۳۲ تا ۲۵۰۳ پیش از میلاد مسیح (۲۸ سال) فرمانروایی می‌کرده. با این حال فهرست تورین این زمان را ۱۸ سال ذکر می‌کند.[۳] بسیاری از تندیس‌های او نیمه‌کاره رها شده‌اند که نشان از کوتاهی فرمانروایی او دارد. هرم او در جیزه نیز کوتاهترین هرم از میان اهرام سه‌گانه است.

خانواده[ویرایش]

منکورع پسر خفرع و نوه‌ی خوفو بوده است. چاقویی که در معبد-آرامگاه منکورع پیدا شده نام مادر او خمررنبتی یکم را بر خود دارد و نشان می‌دهد که خفرع و شهبانویش، پدر و مادر منکورع بوده‌اند. گمان بر این می‌رود که او حداقل دو همسر داشته:[۳]

  • شهبانو خمررنبتی دوم دختر خمررنبی یکم و مادر پسر شاه، خوئنره بوده است. مکان آرامگاه خوئنره در کنار آرامگاه منکورع باستان‌شناسان را بر این باور رسانده که او پسر شاه بوده و مادرش همسر منکورع به شمار می‌آمده.[۴]
  • شهبانو ره‌ختره که دختر شاه خفرع بوده.

در گفتار هرودوت[ویرایش]

بر پایه نوشته‌های هرودوت، منکورع پسر خوفو (در زبان یونانی خئوپس) بوده است که پس از به پادشاهی رسیدن به ترمیم زخم‌های مردم، که برآمده از دوران فرمانروایی ستمکارانه و سخت‌گیرانه خوفو بود، همت گذاشت. هرودوت می‌افزاید که او بدبیاری‌های بسیاری نیز تجربه کرد: تنها خواهرش در جلوی دیدگانش مرد و جسدش را درون تابوتی چوبین به شکل گاو نر قرار دادند. پیشگوی شهر بوتو نیز پیش‌بینی کرده بود که او تنها شش سال فرمانروایی می‌کند، با این حال به دلیل هوش و ذکاوتش توانست برای ۱۲ سال فرمانروایی کند و پیشگویی را باطل سازد.[۵]

نگارخانه[ویرایش]

Uncategorized

خوفو

خوفو

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

خوفو که در زبان یونانی خئوپس گفته می‌شود، دومین فرعون از دودمان چهارم فرعون‌های مصر باستان به‌شمار می‌آید و دوران فرمانروایی اش حدود ۲۳ یا ۲۴ سال از ۲۵۸۹ تا ۲۵۶۶ پیش از میلاد مسیح برآورد شده‌است. خوفو سازنده هرم بزرگ جیزه است. او سه همسر اصلی داشت که هر یک در یکی از سه هرم کوچک دیگر در نزدیکی هرم بزرگ دفن شده‌اند.

هرچند که هرم بزرگ به نوعی نشانگر جوهره مصر باستان به‌شمار می‌آید، از دوران شاهی فرعون سازنده آن آگاهی چندانی در دست نیست. سده‌ها پس از فرمانروایی خوفو، هرودوت درباره او نوشته‌است: «خوفو سرزمین مصر را دچار هرنوع بدبختی ممکن کرد. او نیایشگاه‌ها را بست، پیشکش قربانی را نزد رعایای خود ممنوع اعلام کرد و آنها را وادار کرد تا بدون استثنا برایش کارگری کنند. مصریان به زحمت می‌توانستند نام او را بر زبان بیاورند و این از شدت تنفرشان بود.» مومیایی این فرعون هرگز یافته نشده‌است و با وجود عظمت و شکوه هرم، قایق بی همتای تشییع جنازه، و اشیای اعجاب‌انگیز مراسم به خاک سپاری که از خوفو به جا مانده‌است، تنها تصویر موجود از چهره او یک تندیس عاج ۱۰ سانتی‌متری است.

خانواده[ویرایش]

خوفو پسر شاه سنفرو و شهبانو حتپ‌حرس یکم بود. او خواهری تنی نیز داشت که با نام شاهدخت حتپ‌حرس داشت. بنا به گفته هرودوت، خوفو بر خلاف پدرش سنفرو و پدربزرگش جوزر، که هر دو شاهانی بخشنده و مردمدار بودند، مردی خشن و شاهی ستمگر بود.

خوفو ۹ پسر داشت که از میان آن‌ها جدفرع و خفرع به ترتیب، فرعون‌های بعد از او شدند. او همچنین ۱۵ دختر داشت که از میان آن‌ها شاهدخت حتپ‌حرس دوم به شهبانویی رسید. نام بسیاری از اعضای خانواده خوفو از پاپیروس وستکار شناخته شده، دیگر نام‌ها اما از روی آرامگاه‌هایشان در جیزه به دست آمده‌اند. آرامگاه G 7000 تعداد زیادی از مصطبههای این اعضا را، از جمله شهبانو حتپ‌حرس یکم مادر شاه، در خود دارد. فهرست زیر نام اعضای خانواده پادشاهی خوفو برگرفته از کتاب‌های دادسون و هیلتون و نیز پورتر و ماس است:[۱][۲]

پسران[ویرایش]

Uncategorized

خفرع

خفرع

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

</r۲ پ. م.

| آثار بر جای مانده = هرم خفرع
ابوالهول بزرگ جیزه }}

خفرع یا خفره فرعونی از دودمان چهارم مصر باستان بود. طبق نظر بعضی مصرشناسان، او پسر و جانشین خوفو بوده‌است؛ با این حال دیدگاه غالب و پذیرفته شده آن است که خفرع جانشین جدفرع بوده که خود جانشین خوفو به حساب می‌آمده. همسران اصلی خفرع شهبانوها مره‌سانخ سوم و خمررنبتی یکم بودند. گور مصطبه‌ای مره‌سانخ در جیزه واقع شده‌است و خمررنبتی مادر جانشین خفرع، منکورع، بود.[۲] خفرع سازنده دومین هرم بزرگ در مجموعه اهرام جیزه است. این هرم نزدیک به سه متر کوتاهتر از هرم خوفو است. او بنای ابوالهول را ساخت و از دیگر بنای به یاد مانده از او نیز تندیس بزرگ ابوالهول در کنار اهرام سه‌گانه است.[۳]

نام خف – رع به معنای «همانند رع» یا «برخیز (ای) رع» است.

سازه‌ها[ویرایش]

هرم خفرع دومین هرم بزرگ در مجموعه اهرام جیزه است. نام این هرم در زبان مصر باستان وِرِن خفرع (Wer(en)-Khafre) به معنای «خفرع بزرگ است»، بوده.[۴] این هرم در کنار خود یک هرم جانبی نیز دارد که مشخص نیست چه کسی در آن به خاک سپرده شده. مهرهایی با نام “پسر شاه از بدنش” و نام هوروسی خفرع در آنجا پیدا شده‌اند.

گمان بر این است که ابوالهول بزرگ جیزه توسط خفرع ساخته شده باشد. معبدی برای هرماخت در میان دو پای این تندیس نیمه‌انسان-نیمه‌شیر ساخته شده بوده.

نگارخانه[ویرایش]

Uncategorized

مان‌تو

مان‌تو

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

مانِتو[۱] یا مانِتون (به یونانی نوین: Μανέθων، Μανέθως)، مورخ و کاهنی مصری بود که در حدود سده سوم پیش از میلاد در عصر بطالسه زندگی می‌کرد (به‌طور مشخص در زمان بطلمیوس اول و بطلمیوس دوم و شاید هم بطلمیوس سوم)، با این وجود برخی از تاریخدانان عقیده دارند که وی اهل رم بوده و تألیف معروفش را در حدود سال ۲۰۰ میلادی انشاء نموده است. دربارهٔ وی اطلاعات دقیق و مشخص اندک است، وی بنا به روایتی به درخواست بطلمیوس اول مجموعه‌ای سی جلدی دربارهٔ تاریخ مصر نوشت. این اثر که Aegyptiaca نام دارد[۲]، شاخص‌ترین و مهم‌ترین اثر وی می‌باشد (هر چند که آثار و نوشته‌های دیگری هم دارد) و سخت مورد توجه مصرشناسان است و اغلب به عنوان سند و مدرک گاهشماری فراعنهٔ مصر باستان به کار می‌رود. وی با اینکه گویا اهل مصر است و نوشته‌هایش هم راجع به مصر می‌باشد، ولی تنها زبانی که در نوشته‌هایش استفاده می‌کند، زبان یونانی است. او محتملاً یکی از کاهنان رع[۳] خدای عالیقدر مصری آفتاب در هلیوپولیس[۴] بوده و روایتی هم هست که کاهن اعظم بوده‌است. به عقیدهٔ دانشمندان، نوشته‌های مانتو و بروس (بروسوس) بسیار شبیه به هم هستند. یکی از دیگر آثار مانتو، بر ضد هرودوت (علیه هرودوتوس)[۵] نام دارد.[۶] بنا به روایتی وی در شهر سبنیتوس (در دلتای نیل) به دنیا آمده بود. او گویا به علت کاهن بودن، به فهرست‌های پادشاهی موجود در کتابخانه‌های معابد مصر دسترسی داشته و به متل‌های عامیانه و افسانه‌ها دربارهٔ فرعون‌های مصر نیز آشنا بوده‌است. مانتو کسی بود که تاریخ پادشاهی مصر را به دودمان‌های گوناگون تقسیم کرد و طبقه‌بندی او مورد استفاده همه مصرشناسان پس از او قرار گرفت. نام‌هایی که او برای فرعون‌های گوناگون مصر در اثرش بیان کرد، عامل پدید آمدن و فراگیر شدن نام‌های یونانی به جای نام‌های اصلی آن فرعون‌ها شد.

Uncategorized

دودمان نخست مصر

دودمان نخست مصر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

تندیسی آهکی از شخصی بزرگ در حال نشستن مربوط به دودمان نخست پادشاهی مصر؛ موزه مصرشناسی برلین

دودمان نخست مصر باستان دوره‌ای از تاریخ پادشاهی مصر را تشکیل می‌دهد که به همراه دودمان دوم زیر عنوان دوره آغازین دودمانی مصر طبقه‌بندی می‌شوند. در این دودمان شهر تینیس پایتخت مصر بود.

فرمانروایان[ویرایش]

پادشاهان و فرمانروایان شناخته شده در تاریخ مصر در دودمان یکم به شرح زیر هستند:

دودمان نخست
نام توضیح تاریخ
نارمر – به احتمالی همان «منس» در فهرست‌های پیشین ۳۱۰۰–۳۰۵۰ پ.م.
هور آها ۳۰۵۰–۳۰۴۹ پ.م.
دجر ۳۰۴۹–۳۰۰۸ پ.م. (سنگ پالرمو)
دجت ۳۰۰۸–۲۹۷۵ پ.م.
مرنیث – مادر دِن ۳۰۰۸ پ.م.
دِن ۲۹۷۵–۲۹۳۵ پ.م.
آنجیب ۲۹۳۵–۲۹۲۵ پ.م. (سنگ پالرمو)
سمرخت ۲۹۲۵–۲۹۱۶ پ.م. (سنگ پالرمو)
قاعا ۲۹۱۶–۲۸۹۰ پ.م.

اطلاعات دانسته از این دودمان از اندک تندیس‌ها و اشیای به جا مانده از آن دوران که نام‌های پادشاهی را دربرداشتند، به دست آمده‌اند. یکی از مهم‌ترین این اشیا لوحه نارمر است. هیچ اطلاعات ثبت شده با جزییاتی از دو دودمان نخست بر جای نمانده‌است به جز فهرست مختصر نوشته شده در سنگ پالرمو. در آن هنگام هیروگلیف به شکل کامل ابداع شده بود و تصاویر به کار رفته در آن برای نزدیک سه هزار سال پس از آن دست نخورده باقی ماندند. محقق ایرانی یاراحمدی معتقد است، که این احتمال وجود دارد، که نارمر شاه بنیان‌گذار سلسله اول مصر در حقیقت اولین فردی است، که مصر علیا و سفلی را در دوره اتحاد دوم در سال ۳۱۰۰ پ.م. متحد کرده یا این فرایند را آغاز نموده‌است. او دربارهٔ منس معتقد است، که شاید منس همان فردی است، که در حوالی سال ۴۵۰۰پ. م. برای اولین بار مصر علیا و سفلی را متحد کرده‌است. اتحاد اول پس از دوره کوتاهی فروپاشید. نظر به عدم وجود کتابت و بسیاری از اسناد خطی از این دوره نام منس در طی این دوران سینه به سینه منتقل گردیده و به مرور زمان به دوره اتحاد دوم که سپر سنگی نارمر شاه سند مکتوبی دربارهٔ آن در اختیار ما می‌گذارد، جایگزین نام نارمر شاه گردیده‌است.[۱]

صنعت و شهرسازی[ویرایش]

آرامگاه‌های بزرگ بر جای مانده از فرعونهای این دوره در ابیدوس و نقاده، به علاوه گورستان‌های سقاره و حلوان در نزدیکی ممفیس نشان می‌دهند که ساختمان‌ها بیشتر از چوب و آجرهای گلی ساخته می‌شدند و سنگ در موارد کمی برای دیوارها و سطح اتاق‌ها به کار می‌رفت. سنگ اما به مراتب برای ساخت زیورآلات، ظرف، و گاه تندیس به کار می‌رفت. از چوب گز برای ساخت قایق بهره گرفته می‌شد.

قربانی کردن انسان[ویرایش]

قربانی کردن انسان به عنوان بخشی از مراسم به خاک سپاری فرعون‌ها در این دودمان انجام می‌شد. در مقبره دجر ۳۳۸ تن به همراه فرعون به خاک سپرده شدند. انسان‌ها و جانورانی که قربانی می‌شدند وظیفه داشتند که پس از مرگ فرعون را در زندگی فراخاکی خود یاری رسانند. به دلایلی نامعلوم این آیین پیش از دودمان نخست پیگیری نشد و انسان‌های زنده جایشان را به تندیس‌های کوچک اوشابتی دادند.

جستارهای وابسته[ویرایش]