Uncategorized

رم

رم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
رم
پایتخت و کومونه
Roma Capitale
Clockwise from top: the کولوسئوم، کلیسای سن پیترو، قلعه سنت آنجلو، Ponte Sant'Angelo, فواره تروی و پانتئون
Flag of Rome.svg
پرچم
Insigne Romanum coronatum.svg
نشان رسمی
The territory of the comune (Roma Capitale, in red) inside the Metropolitan City of Rome (Città Metropolitana di Roma, in yellow). The white area in the centre is Vatican City.
The territory of the comune (Roma Capitale, in red) inside the Metropolitan City of Rome (Città Metropolitana di Roma, in yellow). The white area in the centre is Vatican City.
Rome در ایتالیا قرار گرفته‌است
Rome
Rome

Location within Italy

مختصات: ۴۱°۵۴′ شمالی ۱۲°۳۰′ شرقیمختصات۴۱°۵۴′ شمالی ۱۲°۳۰′ شرقی
Country ایتالیا[الف]
ناحیه‌های ایتالیا لاتزیو
حکومت
 • نوع Special کومونه (“Roma Capitale”)
 • نهاد Rome City Council
 • Mayor ویرجینیا راجی (جنبش پنج ستاره)
مساحت
 • Total ۱٬۳۰۰ کیلومتر مربع (۴۹۶٫۳ مایل مربع)
ارتفاع ۲۱ متر (۶۹ پا)
جمعیت (۳۰ آوریل ۲۰۱۸)
 • رتبه فهرست شهرهای ایتالیا (4th in EU)
 • تراکم ۲٬۲۳۶/کیلومتر مربع (۵٬۷۹۰/مایل مربع)
 • Comune 2,872,800[۱]
 • Metropolitan City ۴,۳۵۵,۷۲۵[۲]
نام اهلیت ایتالیاییromano (masculine), romana (feminine)
انگلیسیRoman
منطقهٔ زمانی زمان اروپای مرکزی (یوتی‌سی +۱)
کد پستی 00100; 00118 to ۰۰۱۹۹
پیش‌شماره(های) تلفن ۰۶
وبگاه
میراث جهانی یونسکو
نام رسمی Historic Centre of Rome, the Properties of the Holy See in that City Enjoying Extraterritorial Rights and San Paolo Fuori le Mura
منابع ۹۱
ثبت ۱۹۸۰ (چهارمین نشست)
مساحت ۱٬۴۳۱ هکتار (۳٬۵۴۰ acre)

رُم پایتخت کشور ایتالیا، بزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهر این کشور با ۲,۸۷۹,۷۲۸ سکنه و همچنین مرکز ناحیهٔ لاتزیو می‌باشد. هم چنین رم با مساحت ۱۳۶٫۲۸۷ کیلومتر مربع، وسیع‌ترین شهرداری ایتالیا به حساب می‌آید.

مقر اصلی سازمان جهانی غذا و کشاورزی (فائو) در رم قرار دارد.

تاریخچه[ویرایش]

تاریخ رم را معمولاً از ۲۲ آوریل ۷۵۳ ق‌م، تاریخ سنتی بنیانگذاری شهر رم (که در دوره‌ای مبدأ تاریخ به‌شمار می‌آمده) – تا ۴ سپتامبر ۴۷۶، یعنی تاریخ برکناری رومولوس آگوستولوس، آخرین امپراتور رم غربی در نظر می‌گیرند.

این دوازده قرن تاریخ را ادوارد گیبون، سیاست‌مدار انگلیسی سدهٔ ۱۸ و مشهورترین مورخ تاریخ رم، در ۶ جلد جا کرده و ویل دورانت، یک جلد ۹۰۰ صفحه‌ای از تاریخ تمدن‌اش را به آن اختصاص داده است.

تاریخ رم با افسانه شروع می‌شود.

انیید، یکی از بازماندگان شهر تروا در آن جنگ افسانه‌ای، به سرزمین ایتالیای امروزی می‌آید.

نوادگانش رموس و رمولوس، بنا به دستور پادشاهی که پسران را می‌کشته، به آب افکنده می‌شوند و از قضا، توسط ماده‌گرگی پرستاری و بزرگ می‌شوند؛ و بعدها این دو تن، شهر رم را بر روی هفت تپه نزدیک به رود تیبر بنیان می‌گذارند. این افسانه، خالی از حقیقت هم نیست. بنیانگذاران شهر رم، مردمانی غیر از ساکنان بومی سرزمین ایتالیا بودند که امروزه قوم و تمدن شان به نام اتروسکانی شناخته می‌شود. آن طور که محققان حدس می‌زنند، کسانی از بابل یا الهام گرفته از تمدن بابل بودند که به رم آمدند و شهرنشینی را به آن سرزمین آوردند.

تاریخ رم، سه دوره آغازین و جمهوری، امپراتوری، و افول و سقوط امپراتوری را شامل می‌شود.

سنای رم، مجلسی که به تقلید از یونانی‌ها برپا شده بود، بازیگر ثابت هر سه دوره بود. در ابتدا، پس از منازعات فراوان، اختلاف طبقاتی بین اشراف و توده‌های زیردست برداشته شد و جمهوری شکل گرفت. نشان اصلی شناسایی قدرت سنای روم حروف اختصاری (اس.پی. کیو. آر) بوده‌است که به معنای سنا و مردم رم است

رمی‌ها به خاطر ارتش منظم شان توانستند قلمرو خود را از دشت‌های پیرامون رم (موسوم به لاتیوم، یعنی سرزمین مردم لاتین) به کل ایتالیا گسترش بدهند (۲۳۸ ق‌م). بعد نوبت تسلط بر دریای مدیترانه بود.

رمی‌ها بر سر تصرف جزیره سیسیل با دولت کارتاژ درگیر شدند و بعد از سه جنگ بزرگ، عاقبت در (۱۴۹ ق‌م) دولت کارتاژ که روزی بر تمامی ساحل دریای مدیترانه، از سیسیل تا اسپانیا تا آفریقا حکومت می‌کرد، به کلی نابود شد.

یونان هم در (۱۲۹ ق‌م) به دست رمی‌ها افتاد.

امپراتوری شکل گرفته بود. با ظهور چهره قدرتمندی به نام ژولیوس سزار، اختلافات داخلی تمام شد و جایگاه امپراتور به عنوان بالاترین قدرت و مظهر اراده رم شکل گرفت.

در دوره طلایی (۲۷ ق‌م تا ۱۹۲ م) آن‌ها به همسایگی امپراتوری ایران رسیدند و رم از شهری آجری به شهری از مرمر تبدیل شد.

تمام ادیبان و فیلسوفان مهم رم در این دوره زندگی می‌کردند و اکثر داستان‌های رم باستان، مربوط به این دوران است.

پادشاهی کومودوس پایان عصر طلایی بود. بعد از او، دیگر هیچ چیز مثل قبل نبود. سرداران کشور را چند پاره کردند و اختلافات بین هواداران مسیح و کافران به کیش جدید هم به این چندپارگی افزود.

کنستانتین، تنها امپراتور بزرگ پس از عصر طلایی، کشور را متحد کرد، مسیحیت را آئین رسمی اعلام کرد و شهر کنستانتینوپل (استانبول) را به عنوان پایتخت جدید ساخت (۳۳۶ م). با این کار البته میراث رم تا قرن‌ها بعد در امپراتوری بیزانس حفظ شد، اما در واقع کنستانتین به شهر رمولوس خیانت کرد.

پانتئون رم، مه ۲۰۰۵

با مرگ او، امپراتوری به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد (۳۹۵م). فاصله این دو پاره امپراتوری، مدام با هم بیشتر می‌شد. دیگر نه رم شرقی تاب مقابله با امپراتوری ایران را داشت و نه رم غربی می‌توانست مانع از هجوم هون‌ها و وندال‌ها و گوت‌ها و سایر اقوام بیابان‌گرد بشود. آتیلا در(۴۴۴ م) رسماً برای حمله نکردن به رم از امپراتوران غرامت می‌گرفت. اوضاع در داخل امپراتوری از این هم عجیب‌تر بود. یکی از آخرین امپراتورها، خودش هم از این که به مرگ طبیعی می‌میرد و هیچ‌کس علیه‌اش توطئه نکرده در تعجب بود.

آخرین امپراتور رم، پسربچه‌ای به نام رمولوس اگوستوس بود.[۳] ادووآکر، پسر ادکون، وزیر ایتالیا با تهاجم به رم، به سادگی او را از پادشاهی خلع کرد (۴۷۶ م) و پایان امپراتوری رم را اعلام کرد. او دستور داد از آن به بعد، آن سرزمین را ایتالیا بخوانند.

برخی آثار گردشگری[ویرایش]

کولوسئوم

قلعه سن آنجلو

موزه اسپادا

فرهنگ[ویرایش]

فشن[ویرایش]

رم به‌طور گسترده‌ای به عنوان پایتخت مد جهان است. اگرچه نه به اندازه اهمیت میلان. رم چهارمین مرکز مهم فشن در جهان پس از میلان، نیویورک و پاریس است و با لندن رقابت می‌کند. اکثر خانه‌های لوکس مد و زنجیره‌های طلا و جواهر مانند بولگارری، فندی، لائورا بیاجوتی و بریونی دفاتر مرکیشان در در این شهر واقع است. همچنین دیگر برچسب‌های مهم مانند شنل، پرادا، دولچه و گابانا، آرمانی و ورساچه بوتیک‌های لوکسی در رم دارند.

جغرافیا[ویرایش]

رم در کنار رودخانه تِوِره و در نزدیکی دریای مدیترانه قرار گرفته‌است. کشور واتیکان در درون شهر رم قرار گرفته‌است.

در سال ۲۰۰۷ رم به عنوان یازدهمین مکان بازدید شده در جهان، سومین در اروپا و اولین در ایتالیا توسط گردشگران شناخته شد. از استودیوهای معروف و تاریخی فیلم در رم چینه‌چیتا است و بقایای کولوسئوم، آمفی‌تئاتر معروف رومی نیز در همین شهر است.

مترو[ویرایش]

متروی رم در سال ۱۹۵۵ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۳ خط و ۷۳ ایستگاه می‌باشد.

فضاهای شهری[ویرایش]

بوستان‌ها و باغ‌ها[ویرایش]

باغ‌های ویلا بورگز

.

پارک‌های عمومی و ذخایر پوشش طبیعی یک منطقه بزرگ در رم، و شهری که یکی از بزرگترین فضاهای سبز را بین پایتخت‌های اروپایی دارد. مهم‌ترین بخش این ناحیه سبز توسط ویلاها و باغ‌های ایجاد شده توسط حکومت اشرافی ایتالیا جلب نظر می‌کند. در حالیکه اغلب بوستان‌های احاطه شده توسط ویلاها در خلال رونق ساختمان‌سازی در قرن نوزدهم از بین رفت. برخی آثار بر جای مانده که برجسته‌ترین آن‌ها شامل ویلا بورگز، ویلا ادا و ویلا دوریا پامفیلی است. ویلا پامفیلی در غرب تپه جانیکولو متشکل از ۱٫۸ کیلومتر مربع (۰٫۷ مایل مربع) است. همچنین ویلای شیارا بر روی تپه جانی کولو با زمین بازی برای کودکان و یک ناحیه پیاده‌رو سایه دار قرار دارد.

شهرهای خواهرخوانده[ویرایش]

رم از ۹ آوریل ۱۹۵۶ به‌طور انحصاری و متقابلاً تنها با شهر زیر دوقلو شده‌است:

شهرهای خواهر و شریک رم عبارتند از:

ورزش[ویرایش]

ورزشگاه المپیک رم تقریباً به عنوان یک ورزشگاه مشترک برای بازی‌های خانگی در سری آ برای باشگاه فوتبال لاتزیو و باشگاه فوتبال آ. اس. رم که در شهرآورد دلا کاپیتاله رقابت می‌کنند استفاده می‌شود.

جستارهای وابسته[ویرایش]

Uncategorized

مسکو

مسکو

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
مسکو
Москва
پرچم نشان
پرچم
نشان
ناحیه فدرالی مرکزی
مساحت ۲۵۶۱ کیلومتر مربع
جمعیت ۱۲۶۱۵۸۸۲ نفر (سال: ۲۰۱۹)
تراکم جمعیت ۴٬۹۲۶ نفر در کیلومتر مربع
منطقه زمانی یوتی‌سی+۴ (تابستان: یوتی‌سی+۵)
کد تلفن ‎(+۷)۴۹۵، (+۷)۴۹۹
کد پستی ۱۰۱xxx–۱۲۹xxx
کد پلاک وسایل نقلیه ۷۷, ۹۷, ۹۹, ۱۷۷, ۱۹۹
موقعیت جغرافیایی
مختصات: ۵۵٫۷۵°شمالی ۳۷٫۶۱۶۷°شرقیمختصات۵۵٫۷۵°شمالی ۳۷٫۶۱۶۷°شرقی
مسکو در روسیه قرار گرفته‌است
مسکو

مُسْکو (به روسیМосква تلفظ: ماسکْوا) (به انگلیسیMoscow) پایتخت و پرجمعیت‌ترین شهر در کشور روسیه است. این شهر با جمعیت ۱۲٫۶۱۵٫۸۸۲ نفر،[۱] پرجمعیت‌ترین شهر در قاره اروپا و یازدهمین شهر پرجمعیت در جهان است . این شهر در کنار رودخانه مسکو و در ناحیه فدرالی مرکزی قرار دارد و در روسیه اروپایی واقع شده‌است.

این شهر از مهم‌ترین مراکز سیاسی، اقتصادی، مذهبی، تاریخی، مالی، آموزشی و ترابری فدراسیون روسیه و اروپا به‌شمار می‌آید. کاخ کرملین، قلعه‌ای باستانی در این شهر است که محل زندگی رئیس‌جمهور روسیه و استقرار قوه مجریه این کشور است. این شهر در دوران اتحاد جماهیر شوروی نیز پایتخت آن کشور بود.

چهار فرودگاه بین‌المللی، نه ایستگاه راه‌آهن و متروی مسکو که یکی از عمیق‌ترین تونل‌های دنیاست، در این شهر قرار دارند. مترو مسکو با ۲۲۳ ایستگاه پس از متروی توکیو، بیشترین مسافران را در بین سیستم‌های متروی دنیا جابجا می‌کند.

کلان‌شهر مسکو از نظر دارا بودن مؤسسات علمی، ورزشی و آموزشی از رتبه خوبی در سطح جهان برخوردار است؛ به‌طوری که بیش‌ترین امکانات ورزشی را در کل جهان به خود اختصاص داده‌است. مسکو یکی از دوازده شهر قهرمان Города-герои به حساب می‌آید که عنوانی افتخاری برای شهرهایی ست که در زمان شوروی و به هنگام وقوع جنگ جهانی دوم، مردمانش فداکاری‌ها و جانفشانی‌های بسیاری از خود نشان دادند.[۲]

معنی نام[ویرایش]

نام مسکو برگرفته از نام رود موسکوا است. در روسی قدیم آن را гра́д Моско́в (گرات ماسکوف) به معنای شهرِ کنارِ [رودِ] مسکو می‌گفتند. نخستین اشاره به نام این شهر در سال ۱۱۴۷ دیده می‌شود زمانی که یوری دولگوروکی شاهزاده ناوگورود-سورسکی را با این جملات فراخواند: «ای برادر، نزد من آی، به مسکو.»

پیشینه[ویرایش]

یک نقاشی تاریخی از میدان سرخ به سال ۱۸۰۱ میلادی. میدان سرخ مرکزی‌ترین بخش مسکو محسوب می‌شود.

پرونده:Moscow clad in snow - Moscou sur la neige - Москва в снежном убранстве - Москва в снегу (1908), noaudio.ogv

فیلمی از مسکو در سال ۱۹۰۸، در زمان امپراتوری روسیه.

۹ سال بعد، در سال ۱۱۵۶، شاهزاده یوری دالگاروکی روستوف دستور ساخت یک دیوار چوبی، یعنی کرملین را داد، دیواری که شهر تازه‌بنیاد را محصور می‌ساخت و پس از آن چندین بار نیازمند بازسازی شد.

طی حملات سال‌های ۱۲۳۷–۱۲۳۸، مغولان این شهر را سوزانده و با خاک یکسان کرده و ساکنانش را کشتند. در دوران پس از آن، مسکو بازسازی شد و در ۱۳۲۷ پایتخت امیرنشین مستقل ولادیمیر-سوزدال گشت. موقعیت مطلوب آن بر سرچشمه رودخانه ولگا به توسعه پایدار آن کمک کرد و رفته‌رفته این شهر به یک امیرنشین باثبات و مرفه، به نام دوک‌نشین بزرگ مسکو تبدیل شد و طی سال‌های پیاپی شمار زیادی از پناهندگان را از سراسر روسیه جذب کرد.

در حکومت ایوان یکم، مسکو جایگزین شهر تِوِر به عنوان مرکز سیاسی ولادیمیر-سوزدال شد و تبدیل به تنها مرکز گردآوری باج و خراج برای زمامداران مغول و تاتار گشت. ایوان با پرداخت سهمی بالا، موفق به کسب یک امتیاز مهم از خان شد که بر اساس آن مسکو بر خلاف امیرنشین‌های دیگر، در میان پسرانش تقسیم نشد، بلکه دست‌نخورده به فرزند ارشد او رسید.

با گذر زمان مخالفت مسکو علیه سلطه خارجی افزایش یافت و در سال ۱۳۸۰، شاهزاده دیمیتری دونسکی سپاه متحدی از روس‌ها را در نبرد کولیکوو علیه تارتارها رهبری کرد و به پیروزی رسید. با این حال این نبرد، تعیین‌کننده نبود و تنها دو سال بعد از آن، مسکو زیر پای لشکریان تختامیش لگدمال شد. سرانجام ایوان سوم، در سال ۱۴۸۰ روس‌ها را از یوغ تاتارها آزاد کرد و مسکو را تبدیل به مرکز قدرت در روسیه نمود. تحت حکومت ایوان سوم این شهر پایتخت یک امپراتوری گسترده شد که در نهایت زمانی همه روسیه امروزی و سرزمین‌های دیگر را دربر گرفت.

در سال ۱۵۷۱ تاتارهای کریمه به مسکو حمله کردند و همه چیز، به‌جز کرملین را سوزاندند.

آب و هوا[ویرایش]

مسکو دارای اقلیم قاره‌ای مرطوب با زمستان‌هایی طولانی و سرد و تابستان‌هایی کوتاه و گرم می‌باشد. مسکو چهار فصل سال را داراست؛ گرچه زمستان اغلب طولانی و دیگر فصول کوتاهترند.

توسعه[ویرایش]

مرکز تجارت جهانی مسکو ММДЦ یکی از مراکز تجاری، مسکونی و تفریحی جدید این شهر محسوب می‌شود و در بخش پرسنِنسکی مسکو (۴کیلومتری غرب میدان سرخ) واقع شده‌است. هدف از ساخت این مرکز، توسعه مناطق تجاری در اروپای شرقی ست.[۷] این پروژه از سال ۱۹۹۸ شکل گرفت و یک فضای مرکز تجاری تفریحی بزرگ را در اختیار مشتریانش قرار می‌دهد.
برج فدراسیون که در سال ۲۰۱۶ افتتاح شد، بلندترین برج اروپاست. همچنین علاوه بر موارد یاد شده، در پروژه پیشرفت مسکو، ایجاد یک پارک آبی و امکانات تفریحی، توسعه کسب و کار و شبکه حمل و نقل و گسترش فضای اداری در دستور کار قرار دارد.

امکانات شهری[ویرایش]

بسیاری از ایستگاه‌های مترو در مسکو، دارای تزئینات مجلل، ستون‌های مرمرین، چلچراغ و کف‌پوش‌هایی از سنگ خارا هستند.

مسکو دارای ۵ فرودگاه به نام‌های فرودگاه فرودگاه بین‌المللی شِرِمیتیوا Шереметьево، فرودگاه بین‌المللی دِمادیه دِواДомодедово، فرودگاه بیکوف، فرودگاه بین‌المللی اوستافیف و فرودگاه بین‌المللی ونوکاوا Внуково است. فرودگاه بین‌المللی شرمیتیوا بیشترین تعداد مسافر خارجی را پذیراست و ۶۰٪ کل مسافران کشورهای خارجی از این فرودگاه وارد مسکو می‌شوند.[۸]

متروی مسکو Московский метрополитен سامانه قطارهای شهری کلان‌شهر مسکو است. متروی مسکو با داشتن ۱۲ خط فعال، ۲۲۳ ایستگاه و مسیری به طول ۳۸۱ کیلومتر، یکی از قدیمی‌ترین خطوط متروی شهری در جهان است. خط سیزدهم مترو مونوریل است که دارای ۶ ایستگاه و حدود ۵ کیلومتر درازاست. خط چهاردهم که سال ۲۰۱۶ به بهره‌برداری رسیده‌است، حلقه مرکزی مسکو نام دارد و دارای ۳۱ ایستگاه و ۵۴ کیلومتر طول است.[۹] ایستگاه‌های متروی این شهر بسیار عمیق هستند و پله برقی‌هایی به طول بیش از ۱۰۰متر مردم را حمل می‌کنند.[۱۰] عمق ایستگاه متروی پارک پیروزی ۸۴ متر است که یکی از عمیق‌ترین ایستگاه‌های مترو جهان به‌شمار می‌رود.

مرکز بین‌المللی کسب و کار مسکو، یک منطقهٔ تجاری، بازرگانی، مسکونی، تفریحی با محوریت کسب و کار، در مسکو است. مراکز تجاری و خرید بسیاری در شهر مسکو وجود دارند که با همتایان خود در دیگر کشورهای اروپایی برابری می‌کنند. اغلب برندهای معروف پوشاک، لوازم خانگی، لوازم بهداشتی و آرایشی، ورزشی و محصولات فرهنگی در این مراکز عرضه می‌شوند.[۱۱]

کلیساهای مسکو[ویرایش]

کلیسای جامع عیسی منجی Храм Христа Спасителя: در مسکو به نظر بزرگ‌ترین کلیسای ارتدوکسی جهان می‌آید. ساختمان ظاهر باشکوهی دارد و قدمت بنای امروزی آن به دهه ۹۰ میلادی بازمی‌گردد؛ چراکه این سازه پس از آنکه توسط استالین تخریب شده بود، بازسازی شد. ایده اولیه ساخت این کلیسا اوایل قرن ۱۹ عملی گشت. زمانی که آخرین سربازان ناپلئون مسکو را ترک می‌کردند، تزار الکساندر یکم، بیانیه‌ای در ۲۵ دسامبر ۱۸۱۲ امضا کرد که طی آن هدف خود را برای ساخت یک کلیسای جامع وقف اعلام می‌کرد.[۱۲] این کلیسای جامع برای نشان‌دادن سپاسگزاری از مشیت الهی برای نجات روسیه و یادبودی از قربانیان کشور بنا گردید. سالن اصلی کلیسا در طبقه اول، دیدنی و باشکوه تزیین شده‌است. بالکن‌های پشت بام این کلیسا از چهار جهت به مسکو اشراف دارد و منظره‌ای زیبا از فصل‌های مختلف در این شهر را نشان می‌دهد. اکنون این کلیسا به یکی از اصلی‌ترین جاذبه‌های توریستی شهر مسکو تبدیل شده و نیز بسیاری از مراسم خاص مذهبی نیز با حضور پاتریارک کریل Патриа́рх Кири́лл؛ اسقف اعظم روسیه، در آن برگزار می‌شود.

کلیسای جامع واسیلی Храм Василия Блаженного: این کلیسا با تلفظ انگلیسی سنت باسیل، در میدان سرخ مسکو واقع است. این کلیسا به سمبلی برای شناخت روسیه و مسکو بدل شده و اغلب مردم جهان میدان سرخ را با این سازه می‌شناسند. کلیسای مذکور بین سال‌های ۱۵۵۵ تا ۱۵۶۱ میلادی ساخته شد و تا سال ۱۶۰۰ میلادی به عنوان بلندترین سازه مسکو به حساب می‌آمد. امروزه بخشی از این بنا، موزه است و در آن آثاری زیبایی به نمایش گذاشته شده‌اند.[۱۳] این کلیسا و مجموعه موزه آن در فهرست میراث فرهنگی یونسکو به ثبت رسیده‌است.[۱۴]

کلیسای بشارت Благовещенский собор: این کلیسا که با نام کلیسای انبیا نیز شناخته می‌شود، سازه‌ای با گنبدهای طلایی زیباست که در قلب شهر مسکو و کنار میدان سرخ در مجموعه کرملین قرار دارد. کار ساخت این کلیسا از سال ۱۴۸۴ میلادی آغاز و در سال ۱۴۸۹ بناشد و گفته می‌شود ایوان سوم این بنا را در نزدیکی کاخ محل سکونت خود بنا کرد تا به عنوان یک کلیسای خصوصی از آن استفاده کند. ابتدا کلیسا سه گنبد داشت؛ اما به مرور گنبدهای دیگری به آن اضافه شد تا اکنون که تعدادشان ۹ گنبد است. امروزه این کلیسا یکی از پربازدیدترین موزه‌های مسکو را در خود جای داده و هرروزه علاقه‌مندان بسیاری از آن دیدن می‌کنند.[۱۵]

کلیسای جامع کازان Казанский собор: در ضلع شمال شرقی میدان سرخ واقع شده و نمای بسیار زیبایی دارد. این کلیسا یکی از پربازدیدترین بناهای مذهبی در مسکو به‌شمار می‌رود و در سال ۱۶۲۵ میلادی بنا شد. بعد از ۷ سال این سازه دچار آتش‌سوزی شد. پادشاه وقت؛ تزار میخائیل اول در سال ۱۶۳۶ دستور ساخت کلیسایی آجری را داد. کلیسای کازان به یکی از مهم‌ترین کلیساهای کشور مبدل گشت اما به دستور استالین در زمان شوروی تخریب شد تا میدان سرخ فضای بیشتری برای رژه‌های نظامی ارتش داشته باشد. بنایی که اکنون در این محل وجود دارد در سال ۱۹۹۳ میلادی و پس از فروپاشی شوروی به جای کلیسای تخریبی توسط آلگ ایگاروویچ ژورین Олег Игоревич Журин و گِنادی یاکوولویچ ماکِیِف Генна́дий Я́ковлевич Моке́ев ساخته شد.[۱۶]

دانشگاه‌های مسکو[ویرایش]

یکی از بزرگ‌ترین و معروف‌ترین دانشگاه‌های فدراسیون روسیه در شهر مسکو قرار دارد. دانشگاه دولتی مسکو لومونسف Моско́вский госуда́рственный университе́т и́мени М. В. Ломоно́сова یا به اختصار ام. گ. او МГУ از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های روسیه و مرکز تخصصی علوم پایه، علوم طبیعی و فرهنگی به حساب می‌آید. این دانشگاه از سال ۱۹۴۰ میلادی با پسوند میخاییل واسیلویچ لومونسف خوانده می‌شود. دانشگاه ۱۵ مرکز تحقیقات و پژوهش، ۴۳ دانشکده، ۳۰۰ دپارتمان و ۶ شعبه در خارج از کشور و در کشورهای عضو سابق شوروی یا اس. ان. گ دارد.[۱۷] و[۱۸] و[۱۹] از سال ۱۹۹۲ ریاست دانشگاه بر عهده ویکتور آنتونویچ سَدوونیچی Ви́ктор Анто́нович Садо́вничий است. این دانشگاه در رشته‌های مربوط به علوم ریاضی رتبه ۳۶ دنیا را داراست.[۲۰]

دانشگاه دولتی نفت و گاز به نام گوبکین Российский государственный университет нефти и газа им. И. М. Губкина در سال ۱۹۳۰ میلادی گشایش یافت. برای بیش از ۸۰ سال این دانشگاه متخصصان حوزه نفت و گاز را تربیت کرده و مطالعات و پژوهش دراین عرصه توسط دانشجویان رشته‌های مربوطه صورت می‌گیرد. نوآوری در روش‌های تدریس، توسعه ارتباط با دانشگاه‌های خارجی فعال در حوزه نفت و گاز، توجه به روزآمدی معلومات دانشجویان و در نهایت آماده‌سازی متخصصان برای فعالیت‌های علمی آینده از اهداف و برنامه‌های این دانشگاه است.[۲۱]

دانشگاه دولتی پزشکی و دندانپزشکی یِودوکیمووا Московский государственный медико-стоматологический университет имени А. И. Евдокимова که به سِماشکو نیز شهرت دارد، یکی از معروف‌ترین دانشگاه‌های روسیه در حوزه علوم پزشکی و دندانپزشکی به حساب می‌آید. دانشگاه شامل ۶ ساختمان دانشگاهی و ۲۰ بیمارستان است. این دانشگاه در ۲ آوریل ۱۹۲۲ افتتاح شد.

دانشگاه دوستی ملل Российский университет дружбы народов پنجم فوریه ۱۹۶۰ میلادی بنابه تصمیم حکومت وقت در زمان شوروی گشایش یافت. به هنگام تأسیس، این دانشگاه پاتریس لومومبا؛ مبارز آفریقایی نام گرفت اما در سال ۱۹۹۲ نام آن به دانشگاه دوستی ملل تغییر یافت. این دانشگاه به رودن РУДН نیز معروف است. دانشگاه رودن ۶ دانشکده با ۶۰ دپارتمان و ۲۸ مرکز تحقیقات، ۱۰ انستیتو با ۵۰ دپارتمان و ۲۰ مرکز تحقیقات را داراست. رشته‌های حقوق، پزشکی، دندانپزشکی، زبان روسی، اقتصاد، زیرشاخه‌های علوم انسانی و علوم اجتماعی، زبان‌شناسی و اکولوژی در این دانشگاه تدریس می‌شود.[۲۲]

انستیتو دولتی زبان روسی به نام پوشکین Государственный институт русского языка им. А. С. Пушкина یکی از مراکز تخصصی تدریس زبان روسی و رشته‌های مربوط به زبان‌شناسی و ادبیات روسی است. هر ساله این انستیتو فارغ التحصیلان بسیاری در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری برای رشته‌های مربوط به حوزه زبان و ادبیات روسی دارد. دانشجویان خارجی بسیاری در این انستیتو مشغول یادگیری زبان روسی هستند.[۲۳]

موزه‌های مسکو[ویرایش]

موزه جواهرات Алмазный фонд؛ که در مجموعه موزه‌های کرملین قرار دارد، کلکسیونی از جواهرات و سنگ‌های قیمتی و قطعات منحصربفرد را به نمایش می‌گذارد. جواهرات این مجموعه، زمان حکومت تزاری در کاخ زمستانی تزار نگهداری می‌شد و در پی وقوع جنگ جهانی اول به مجموعه کرملین انتقال پیدا کرد. اولین بازدید برای عموم در سال ۱۹۶۷ اتفاق افتاد. انواع تاج‌های سلطنتی پادشاهان و ملکه‌های روس، الماس مشهور اورلوف، هدیه‌های شاهان دیگر کشورها و بسیاری سنگ‌های قیمتی در این موزه نگهداری می‌شوند.[۲۴]

موزه پوشکین Государственный музей А. С. Пушкина؛ یکی از منحصربفردترین مجموعه‌های هنری را در خود جای داده‌است. آثار هنرمندان مشهور جهان از جمله پل سزان، تئودور روسو، ونگوک، پیکاسو و دیگران در این موزه نگهداری می‌شوند. بین سال‌های ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۳، موزه هنر دانشگاه مسکو و در سال ۱۹۳۷ میلادی برای یادبود و گرامیداشت نویسنده و شاعر بنام روس؛ پوشکین نام گرفت.[۲۵]

موزه دولتی هنرهای ملل شرق Государственный музей искусства народов Востока؛ بزرگ‌ترین مجموعه فرهنگی مربوط به ملل مشرق زمین را در خود جای داده‌است. هنر مردم آسیای نزدیک و دور، آسیای غربی، آسیای مرکزی و قفقاز، با بیش از ۱۴۷٬۵۰۰ قطعه به نمایش گذاشته شده‌اند. موزه در سال ۱۹۹۱ با حکم رئیس‌جمهور وقت، به مکانی برای حفاظت از میراث فرهنگی شرق تبدیل شد. همزمان با نمایشگاه‌های دائمی، موزه به‌طور منظم میزبان نمایشگاه‌های آثار هنرمندان برجسته روسی و خارجی ست.[۲۶]

موزه هنرهای معاصر مسکو Московский музей современного искусства؛ که مجموعه ای از هنر روسیه در قرن بیستم و بیست و یکم را به نمایش می‌گذارد. موزه ۱۵ دسامیر ۱۹۹۹ با حمایت دپارتمان فرهنگی شهرداری مسکو تأسیس شد. بنیان‌گذار آن رئیس آکادمی هنر روسیه بود که مجموعه هنری و شخصی وی که بالغ بر ۲۰۰۰ قطعه را دربر می‌گرفت و او را به یک هنرمند مشهور قرن بیستم مبدل ساخته بود از جمله اولین آثار موزه است. پس از آن همواره فعالیت موزه و مجموعه آن گسترده‌تر می‌شود.[۲۷]

موزه فضانوردان Музей космонавтики؛ یکی از بزرگترین موزه‌های علمی و تکنیکی جهان محسوب می‌شود. تاریخ این موزه به نیمه دوم قرن بیستم بازمی‌گردد، زمانی که در سال ۱۹۶۴ میلادی بنای یادبود فاتحان فضا در مسکو پدیدار شد. برنامه‌های فضایی روسیه، ابزار و امکانات فضانوردی، ماهواره‌ها، سفینه‌ها و یادبودهای فضانوردان در این موزه به نمایش درآمده‌اند. بازدیدکنندگان موزه اذعان می‌کنند فضا برای آن‌ها پس از دیدن موزه به ذهن و زندگی انسانی نزدیک تر شده‌است.[۲۸]

موزه دولتی تریتیاکوف Государственная Третьяковская галерея؛ این موزه را می‌توان از بزرگ‌ترین مجموعه آثار هنر ملی روسی به حساب آورد. این موزه از لحاظ تجمع آثار هنری ارزشمند و غنی روسی معروف است. موزه تریتیاکوف دارای سه هدف اصلی ست: – کشف، حفظ و نمایش محبوبیت هنر روسی – شکل‌دادن به هویت فرهنگی روسیه و توجه جامعه و مردم به نقش بی بدیل هنر – غنابخشیدن به زندگی مردم با دسترسی آن‌ها به شاهکارهای هنر روسی. ایده تأسیس این موزه به قرن نوزدهم میلادی و سال ۱۸۵۶ بازمی‌گردد که بانی آن؛ تریتیاکوف آثار هنرمندان روسی را جمع‌آوری و رسماً در سال ۱۸۹۲ به عنوان موزه با بیش از ۲۰۰۰ اثر هنری شامل ۱۸۸۸ نقاشی و طراحی و تعدادی مجسمه گشایش یافت.[۲۹]

موزه بزرگ جنگ میهنی (موزه پیروزی) (Центра́льный музе́й Вели́кой Оте́чественной войны́ ۱۹۴۱—۱۹۴۵ гг. (Музей Победы؛ این موزه یک مجموعه یادبود منحصربفرد از آثار مربوط به قهرمانی‌ها و شجاعت‌های سربازان و مردم روسیه را به نمایش می‌گذارد که طی جنگ جهانی دوم رخ داد. موزه پیروزی در ماه مه ۱۹۹۵ توسط رئیس‌جمهوری وقت؛ بوریس یلتسین افتتاح شد. تصاویر، فیلم‌ها، اشیا، سنگرها، لباس‌ها و نشان‌های افتخار به شکل بسیار تأثیرگذار و زیبایی در این موزه مورد بازدید قرار می‌گیرند. موزه از تالارها و بخش‌های مختلف و باشکوهی تشکیل شده که بازدیدکننده را در فضای نبرد آن زمان قرار می‌دهد.[۳۰]

موزه تساریتسینو Музей Царицыно؛ شامل مجموعه کاخ کاترین مربوط به قرن هجدم میلادی است. این مجموعه که برای بیش از بیست سال اقامتگاه کاترین؛ ملکه روسیه بوده ساخته معماران برجسته روس است. محوطه کاخ‌ها از پارک‌های بسیار زیبا، گذرگاه‌ها و پل‌ها و دریاچه و برکه‌های دیدنی تشکیل شده‌است. آثار ارائه شده در موزه ابتدا مربوط به موزه هنرهای تزیینی شوروی بود که بعدها دیگر آثار هنری روسی و خارجی نیز به آن اضافه شد. نمایشگاه‌های مختلف و پروژه‌های آموزشی هنری به ویژه مخصوص کودکان از برنامه‌های این مجموعه است. کاخ اصلی، باغ مجاور کاخ، خانه اپرا، چشمه‌ها، باغ سبز و خانه نان از جمله مکان‌هایی است که مورد بازدید عموم قرار می‌گیرند.[۳۱]

موزه‌ها و مجموعه کلومنسکوئه Музей Коломенское؛ محل اقامت شاهزادگان روسی است که به قرن چهاردهم میلادی بازمی گردد. این مجموعه با معماری منحصربفرد از منظر هنری و تاریخی برای روسیه بسیار بااهمیت است. در این مجموعه کلیساهای متعددی از جمله کلیسای عروج قرار دارد که یکی از اولین کلیساهای سنگی با پایه چوبی ست که ساخت آن به سال ۱۵۳۲ میلادی برمی گردد. ساختمان کلیسا عمیقاً تحت تأثیر معماری سنتی شرق اروپاست و سال ۱۹۹۴ در فهرست میراث فرهنگی یونسکو قرار گرفت. در نزدیکی این کلیسا برج آب قرار دارد که در نوع خود دیدنی ست. قصر تزار الکسی میخاییلویچ از دیگر مکان‌های دیدنی این مجموعه به حساب می آید. معماری زیبای کلیساها و خانه‌های چوبی این مجموعه منحصربفرد و موزه‌های آن حاوی آثار تاریخی و هنری روسیه است. محوطه پیرامونی شامل باغ‌ها و دریاچه به رودخانه مسکو منتهی می‌شود. این مکان پذیرای بازدیدکنندگان بسیاری از داخل و خارج روسیه در فصول مختلف سال و همچنین محل گردهمایی نقاشان و هنرمندان برای خلق آثار هنری با الهام از معماری و طبیعت زیبای آن است.[۳۲] در این مجموعه، بزرگ‌ترین جشنواره عسل هرساله برگزار می‌شود.[۳۳]

نگارخانه[ویرایش]

شهر مسکو در کنار رود موسکوا

شمال و مرکز شهر مسکو از فراز تپه گنجشک‌ها

شهرهای خواهرخوانده[ویرایش]

من

Uncategorized

استکهلم

استکهلم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
استکهلم
نمای هوایی از گملا ستان، خپسبرون، ساختمان شهرداری استکهلم، ساختمان هوتوریت، اریکسون گلوب و کاخ سلطنتی استکهلم.
نشان‌وارهٔ رسمی استکهلم
نشان دولتی
استکهلم در سوئد قرار گرفته‌است
استکهلم
استکهلم
مختصات: ۵۹°۱۹′۴۶″ شمالی ۱۸°۴′۷″ شرقیمختصات۵۹°۱۹′۴۶″ شمالی ۱۸°۴′۷″ شرقی
کشور سوئد
سرزمین‌های سوئد سودرمانلاند و اوپلاند
استان‌های سوئد استان استکهلم
شهرداری‌ها
نخستین اشاره ۱۲۵۲
اجازه‌نامه قرن ۱۳
مساحت[۲]
 • شهرستان ۱۸۸ کیلومتر مربع (۷۳ مایل مربع)
 • منطقه شهری ۳۸۱٫۶۳ کیلومتر مربع (۱۵۰ مایل مربع)
 • منطقه کلان‌شهری ۶۵۱۹ کیلومتر مربع (۲٬۵۰۰ مایل مربع)
ارتفاع ۰ متر (۰ پا)
جمعیت (۳۱ دسامبر ۲۰۱۵)[۳][۴][۵]
 • شهرستان ۹۰۹٬۹۷۶
 • تراکم ۴٬۸۰۰/کیلومتر مربع (۱۳٬۰۰۰/مایل مربع)
 • منطقهٔ شهری ۱٬۳۷۲٬۵۶۵
 • تراکم شهری ۳۵۹۷/کیلومتر مربع (۹٬۳۲۰/مایل مربع)
 • منطقهٔ کلان‌شهری ۲٬۱۹۲٬۴۳۳
 • تراکم منطقهٔ کلان‌شهری ۳۴۰/کیلومتر مربع (۸۷۰/مایل مربع)
نام اهلیت Stockholmare
منطقهٔ زمانی زمان اروپای مرکزی (یوتی‌سی +۱)
 • تابستان (DST) ساعت تابستانی اروپای مرکزی (یوتی‌سی +۲)
Postal code ۱۰۰ ۰۰–۱۹۹ ۹۹
پیش‌شماره(های) تلفن +۴۶–۸
وبگاه

اِستُکهُلم (به سوئدیStockholm) پایتخت کشور سوئد و بزرگ‌ترین شهر این کشور و پرجمعیت‌ترین شهر در سرزمین‌های نوردیک است. جمعیت این شهر ۹۰۹٬۹۷۶ نفر است که با حومهٔ آن حدود ۱٬۳۷۲٬۵۶۵ نفر است.
مکان استکهلم برای نخستین بار در حماسه‌های اسکاندیناوی به نام آگنافیت ذکر شده‌است و نام آن در کتاب شعر هیمس‌کرینگلا اسنوری استورلوسون به آگنی شاه ربط داده شده‌است.[نیازمند منبع]

جغرافیا[ویرایش]

این شهر به همراه حومه ۲٬۰۲۵٬۷۵۱ نفر جمعیت دارد.[۶]

بخشی از محدودهٔ شهری استکهلم در اوپلاند و بخشی دیگر در سودرمان‌لاند قرار گرفته‌است.

استکهلم در تاریخ ۳۱ دسامبر ۲۰۰۶، ۷۸۲٫۸۸۵ نفر جمعیت داشت. جمعیت محدودهٔ کلان‌شهری استکهلم ۱٬۴ میلیون نفر است. مساحت شهر ۱۸۸ کیلومتر مربع است. شهر بر روی چهارده جزیره که با پل پیوند دارند بنا شده‌است و این شهر و پیرامونش ۲۴٫۰۰۰ جزیره دارد. به خاطر آب‌راه‌های زیاد موجود در استکهلم، آن را «ونیز شمال» نیز نامیده‌اند. طول روز در استکهلم در اوایل تابستان بیش از ۱۸ ساعت و در اواخر پاییز در حدود ۶ ساعت است.[۷] این شهر به خاطر استفاده از وسایل نقلیه پاک و ترغیب مردم به استفاده از دوچرخه و حرکت به سمت حذف کربن از محیط شهری و البته به کارگیری از فناوری‌های پاک که سبب پایین آمدن میزان تولید آلاینده‌های زیست‌محیطی می‌شد به عنوان پایتخت سبز اروپا در سال ۲۰۱۰ میلادی انتخاب شد.

آمار[ویرایش]

بر اساس آمار ۲۲٪ جمعیت کلی کشور سوئد در استکهلم زندگی می‌کنند که ۲۹٪ تولید ناخالص ملی این کشور را شامل می‌شود. در دسامبر سال ۲۰۱۲ میلادی شمار ۲۰۱٬۸۲۱ خارجی در ین شهر زندگی می‌کنند که بیشترین شمار آن مربوط به اتباع فنلاندی (۱۷٬۵۷۹) و عراقی (۱۶٬۳۷۴) هستند. بیشترین زبان مورد تکلم در این شهر سوئدی، فنلاندی، عربی، کردی، ترکی، فارسی و بوسنیایی است.
این شهر با حومه شامل ۲۶ منطقه (شهرداری) است که مناطق استکهلم با جمعیت ۸۴۶٬۹۲۸ نفر پرجمعیت‌ترین منطقه این شهر است که پس از آن بوتشیرکا (۵۴٬۲۸۰) که در جنوب غربی استکهلم واقع شده‌است و دانده‌رید با جمعیت ۲۵٬۸۳۰ دومین و سومین مناطق پرجمعیت این شهر هستند.

سیاست[ویرایش]

مقر دولت و پارلمان سوئد و کاخ سلطنتی پادشاه سوئد، کارل گوستاف شانزدهم در استکهلم قرار گرفته‌اند. استکهلم همچنان یکی از پررشدترین پایتخت‌های اروپا است.

اقتصاد[ویرایش]

قریب به ۸۵٪ از ساکنان استکهلم در صنایع خدماتی و مشاغل بانکی فعال هستند. این شغل‌ها شامل شرکت‌های فناوری مانند آی‌بی‌ام، اریکسون و الکترولوکس و در مشاغل بانکی همانند شرکت خدمات ملی نوردیا، سوئدبانک، هندلسبانکن و شرکت خدمات مای اس‌ئی‌بی شاغل هستند. نبود نیروگاه‌های با سوخت فسیلی در این شهر سبب شده‌است که استکهلم پاک‌ترین کلان‌شهر جهان نام بگیرد. همچنین وجود شرکت‌های سهامی خاص همانند شرکت خدمات مالی اسکاندیا و شرکت بیمهٔ فولکسام (بزرگ‌ترین شرکت بیمه در کشور سوئد) در این شهر هم سبب درآمدزایی و هم اشتغال‌زایی بیشتر در این شهر‍ شده‌است.
یکی دیگر از موارد درآمدزای استکهلم، شرکت چندملیتی تولید پوشاک و لوازم آرایشی اچ اند ام است. گردشگری نیز یکی دیگر از بخش‌های مهم و تأثیرگذار در اقتصاد شهر است، به‌طوری‌که این شهر دهمین شهر پربازدید در قاره اروپا است.

مترو[ویرایش]

متروی استکهلم در سال ۱۹۳۳ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۷ خط و ۱۰۰ ایستگاه می‌باشد.

آموزش[ویرایش]

آموزش دانشگاهی به صورت نوین در این شهر به قرن هجدهم میلادی باز می‌گردد که در این سده در این شهر به صورت آکادمیک در دانشگاه رشتهٔ پزشکی آموزش داده می‌شد. از دیگر پژوهش‌های آغازین در این شهر می‌توان به ساخت رصد خانه استکهلم در همین سده اشاره کرد. مؤسسه سلطنتی فناوری در سده نوزدهم با نام کوتاه شده KTH یا با آوا نوشت سوئدی (Kungliga Tekniska högskolan) در استکهلم ساخته شد که در این مکان آموزشی که امروزه یکی از مکان‌های آموزشی برتر جهان است رشته‌های همچون زیست‌فناوری، مهندسی برق، علوم رایانه، فناوری اطلاعات و ارتباطات، مهندسی شیمی و دیگر رشته‌ها تدریس می‌شود. از دیگر دانشگاه‌های این شهر می‌توان به دانشگاه استکهلم (دارنده چهار نشان در جایزه نوبل شیمی و دو نشان در جایزه نوبل ادبیاتدانشکده اقتصاد استکهلم، کالج سلطنتی موسیقی استکهلم و انستیتو پزشکی کارولینسکا که در رشته‌های پزشکی و فیزیولوژی جایزه نوبل را اهدا می‌کند.

فرهنگ[ویرایش]

ادبیات[ویرایش]

استکهلم دارای ادیبان زیادی می‌باشد که از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به کارل میکل بلمان شاعر کتاب مانان، اگوست استریندبرگ نویسندهٔ اثر معروف اتاق سرخ و متاهل، یلمار سودربری، ایویند یانسون و اورت توب اشاره کرد.

ورزش[ویرایش]

محبوب‌ترین ورزش‌ها در شهر استکهلم، فوتبال و هاکی روی یخ هستند. پرطرفدارترین تیم‌های فوتبال در این شهر باشگاه فوتبال آی‌ای‌کی و دیور گاردن هستند. در هاکی روی یخ نیز باشگاه آی‌ای‌کی محبوب‌ترین باشگاه این شهر است. استکهلم تاکنون یک‌بار در سال ۱۹۱۲ میزبان بازی‌های المپیک تابستانی بوده‌است. همچنین این شهر در سال ۱۹۵۶ میزبان بازی‌های سوارکاری المپیک تابستانی بوده‌است. دیگر میزبانی‌های مهم این شهر میزبانی در المپیک کشورهای نوردیک در سال ۱۹۰۱ بوده‌است.

نگارخانه[ویرایش]

Uncategorized

استانبول

استانبول

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
استانبول
İstanbul
Metropolitan municipality
جهت عقربه‌های ساعت از بالا: شاخ طلایی مابین Karaköy و Sarayburnu داخل historic areas; برج دختر; nostalgic tram در خیابان استقلال، استانبول; منطقه تجاری Levent به‌همراهکاخ دلمه‌باغچه; Ortaköy Mosque جلو در پل بسفر; و ایا صوفیه.
جهت عقربه‌های ساعت از بالا: شاخ طلایی مابین Karaköy و Sarayburnu داخل historic areasبرج دخترnostalgic tram در خیابان استقلال، استانبول; منطقه تجاری Levent به‌همراهکاخ دلمه‌باغچهOrtaköy Mosque جلو در پل بسفر; و ایا صوفیه.
Turkey, with Istanbul pinpointed at the northwest along a thin strip of land bounded by water
Turkey, with Istanbul pinpointed at the northwest along a thin strip of land bounded by water
استانبول

Location within Turkey

مختصات: ۴۱°۰۰′۴۹″ شمالی ۲۸°۵۷′۱۸″ شرقیمختصات۴۱°۰۰′۴۹″ شمالی ۲۸°۵۷′۱۸″ شرقی
کشور ترکیه
ناحیه ناحیه مرمره
استان استانبول
Provincial seat[الف] Cağaloğlu, Fatih
Districts ۳۹
حکومت
 • شهردار اکرم امام‌اوغلو (حزب جمهوری‌خواه خلق)
 • والی Ali Yerlikaya
مساحت
 • منطقه شهری ۱۵۳۹ کیلومتر مربع (۵۹۰ مایل مربع)
 • منطقه کلان‌شهری ۵٬۳۴۳٫۲۲ کیلومتر مربع (۲٬۱۰۰ مایل مربع)
ارتفاع ۳۹ متر (۱۲۸ پا)
جمعیت (۳۱ دسامبر ۲۰۱۸)[۱]
 • Metropolitan municipality ۱۵٬۰۶۷٬۷۲۴
 • رتبه اول
 • تراکم منطقهٔ کلان‌شهری ۲٬۸۲۰/کیلومتر مربع (۷٬۳۰۰/مایل مربع)
نام اهلیت Istanbulite
(ترکی استانبولیİstanbullu‎)
منطقهٔ زمانی TRT (یوتی‌سی +۳)
کد پستی 34000 to ۳۴۹۹۰
پیش‌شماره(های) تلفن 212 (European side)
216 (Asian side)
پلاک خودرو ۳۴
GDP (Nominal) 2017[۲][۳]
– Total دلار آمریکا 266 billion[۴]
– 31% of Turkey –
– Per capita دلار آمریکا ۱۸٬۰۰۰
شاخص توسعه انسانی (۲۰۱۷) 0.812[۵] – very high
دامنه سطح‌بالای عمومی جغرافیایی .ist.istanbul
وبگاه
(i)(ii)(iii)(iv)

استانبول (به ترکی استانبولیİstanbul) (نام پیشین: قسطنطنیه عربی‌شدهٔ کُنستانتینوپول، به‌معنای شهر کنستانتین) بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر در کشور ترکیه و مرکز فرهنگی و اقتصادی آن کشور است. جمعیت این شهر در آمار سال ۲۰۱۸ حدود ۱۵,۰۶۷,۷۲۴ نفر گزارش شده است. استانبول بزرگ‌ترین کلان‌شهر اروپا و دومین کلان‌شهر بزرگ خاورمیانه پس از قاهره محسوب می‌شود.[۸][۹] این شهر در کنار تنگه بسفر، دریای مرمره و دریای سیاه قرار دارد. تنگه بسفر دو قارهٔ آسیا و اروپا را از یکدیگر جدا می‌کند و استانبول تنها شهر بزرگ جهان است که در دو قارهٔ جهان گسترده شده‌است. بندر طبیعی شاخ طلایی یا خلیج در این شهر واقع است.

این کلان‌شهر به عنوان پایتخت فرهنگ اروپا در سال ۲۰۱۰ انتخاب شد. همچنین از لحاظ تعداد گردشگران خارجی سومین شهر توریستی جهان در ۲۰۱۰ به‌شمار می‌رفت.

بسیاری از کشورها از جمله ایران در این شهر دارای کنسولگری هستند.

استانبول یادگار دوران امپراتوری روم و بعد از آن امپراتوری عثمانی است و اثار برجسته ای از ان دوران به جا مانده مانند موزه ایاصوفیه(کلیسای بزرگ ارتدکس شرقی که در دوران ژوستینین امپراتور روم ساخته شد و سپس در زمان عثمانی تبدیل به مسجد شد و پس از روی کار امدن جمهوری ترکیه به موزه تبدیل شد) و مسجد سلطان احمد که شاهکار معماری اسلامی و عثمانی است.

نام[ویرایش]

دستخط مربوط به دوره عثمانی که در آن نام شهر به صورت استانبول آمده‌است.

پس از آنکه کنستانتین کبیر این شهر را به عنوان پایتخت جدید شرقی امپراتوری روم برگزید، این شهر نزد مردم به کنستانتینوپل به معنای «شهر کنستانتین» معروف گشت. اگرچه کنستانتین سعی کرد نام Nea Roma به معنای «رم جدید» را بر آن نهد، اما این نام نزد مردم مقبول نشد و فراگیر نگشت. مسلمانان که از قدیم با رومیان مراوده داشتند، این شهر را قسطنطنیه یا قسطنطینیه نامیدند. نام دیگر شهر استانبول بود که از عبارت یونانی εἰς τὴν Πόλιν (با تلفظ ایستیم بولین) به معنای «به سوی شهر» گرفته شده بود. در سال ۱۷۷۰ میلادی سلطان مصطفی سوم با ضرب سکه‌هایی که روی آن نام اسلامبول (اسلام‌شهر) نقش بسته بود، تلاش کرد این نام را فراگیر کند. در دورهٔ جمهوریت و از روز ۲۸ مارس سال ۱۹۳۰ ادارهٔ پست ترکیه از تمامی کشورهای جهان خواست تا در مکاتبات خود از نام استانبول استفاده کنند.

اسامی تاریخی استانبول[ویرایش]

  • بیزانتیوم
  • آگوستا آنتونینا
  • رم جدید
  • کنستانتینوپل
  • استیمبول
  • اسلامبول

القاب استانبول در دوره عثمانی[ویرایش]

  • دارالسعادت
  • دارعالیه
  • پایتخت

اسامی قدیمی استانبول در زبان‌های مختلف[ویرایش]

  • عربی: رومیة الکُبری (شهر بزرگ رومیان)
  • عبری: کوشتاندینا (قسطنطنیه)

تاریخچه[ویرایش]

دوران باستان[ویرایش]

اولین نشانه‌های سکونت انسان در استانبول متعلق به عصر مفرغ است نشانه‌هایی از سکونت انسان عهد مفرغ در فکرتپه واقع در بخش آسیایی استانبول پیدا شده‌است. همچنین نشانه‌هایی از سکونت فنیقی‌ها در کادیکوی موجود است.

دوره بیزانس[ویرایش]

مستعمره نشین‌های یونانی مگارا در سال ۶۶۷ قبل از میلاد این شهر را بنا نهادند و به افتخار پادشاه خود بیزانس نام آن را بیزانتیوم نهادند. در زمان جنگ‌های میان امپراتوری هخامنشی ایرانیان به رهبری داریوش بزرگ در خلال جنگ‌هایشان با یونانیان شهر بیزانس را به تصرف خود درآوردند که تا پایان زمان سلطنت اردشیر درازدست همچنان در اختیار ایرانیان باقی‌ماند و ایرانیان تا سال ۱۹۶ که امپراتوری روم بر این شهر تسلط یافت، بر بیزانس حکومت می‌کردند.

امپراتوری روم شرقی[ویرایش]

تصویر یک هنرمند از قسطنطنیه

در سال ۱۹۶ میلادی رومیان بر بیزانس مسلط شده و شهر رو به خرابی نهاد به خصوص آنکه رومیان پایتخت جدید خود را به نیکومدیا (کوجاالی کنونی) منتقل نموده بودند. در این سال‌ها گروه‌های بزرگی از رومیان به بیزانس (استانبول فعلی) مهاجرت کردند. موقعیت سوق‌الجیشی بیزانس امپراتور کنستانتین بزرگ را واداشت تا در سال ۳۳۰ رم جدید را در محل بیزانتیوم به عنوان پایتخت امپراتوری روم شرقی بنا نهد که پس از مرگ وی این شهر قسطنطنیه یا کنستانتینوپولیس نامیده شد و نام روم جدید به فراموشی سپرده شد.

امپراتوری عثمانی[ویرایش]

فتح استانبول به دست سلطان محمد فاتح

در ۲۹ ماه مه سال ۱۴۵۳ سلطان محمد دوم فاتح بعد از ۵۳ روز محاصره در حالی وارد قسطنطنیه شد که توپ او یک حفره بسیار عظیم و بزرگی را در دیوارهای قسطنطنیه ایجاد کرد. محل این حفره امروزه به توپکاپی (دروازه توپ) معروف است. سلطان محمد فاتح پس از فتح استانبول آن را به عنوان سومین پایتخت امپراتوری عثمانی اعلام نمود. پس از فتح استانبول سلطان محمد فاتح کاخ توپکاپی و بازار استانبول را بنا می‌نهد و مدارس، حمامها و بناهای زیادی در شهر ایجاد می‌کند. نقش معمار سینان در خلق آثار معماری این دوره برجسته بوده‌است.

جمهوری ترکیه[ویرایش]

زمانی که جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳ تشکیل شد پایتخت آن از استانبول به آنکارا تغییر پیدا کرد. اما استانبول محوریت خود به عنوان مرکز تجاری، صنعتی ترکیه را حفظ نمود و هم‌اکنون نیز بزرگترین شهر ترکیه می‌باشد.

خیابان استقلال، استانبول

جغرافیا[ویرایش]

تصویر ماهواره‌ای از استانبول و بسفر

استانبول در ساحل دریای مرمره قرار دارد و تنگه بسفر که این دریا را به دریای سیاه متصل می‌کند، از وسط این شهر می‌گذرد. بخش غربی شهر در قاره اروپا (شبه جزیره تراکیه) و بخش شرقی آن در آسیا (شبه جزیره آناتولی) واقع است. وسعت شهر استانبول ۱۵۳۹ کیلومترمربع است.

زمین‌شناسی[ویرایش]

استانبول نزدیک گسل آناتولی شمالی واقع شده‌است این گسل از شبه جزیره آناتولی تا دریای مرمره ادامه دارد. دو صفحه از طبقات زمین‌شناسی، آفریقا و اروپا-آسیا به یکدیگر فشار می‌آورند این خط مرزی مسئول چند لرزش و لغزش مهلک در تاریخ معاصر بوده‌است. در سال ۱۵۰۹ زمین لرزه‌ای مهیب موجب ایجاد سونامی شد و دیوارهای ساحلی شهر را تخریب و بیش از ۱۰۰ مسجد را ویران نمود و موجب کشته شدن ۱۰۰۰۰ نفر شد. در سال ۱۷۶۶ مسجد ایوب کاملاً تخریب گشت. در سال ۱۸۹۴ لرزش بسیاری از قسمت‌های بازار بزرگ استانبول را نابود کرد. یک لرزش در ماه اوت سال ۱۹۹۹ در کوجاالی در ۱۰۰ کیلومتری شرق استانبول موجب مرگ، ۱۸۰۰۰ نفر شد.

آب و هوا[ویرایش]

تابستان‌های گرم و مرطوب و زمستان‌های سرد، بارانی و برفی ویژگی آب و هوای استانبول است. میزان بارش سالیانه استانبول به‌طور میانگین ۸۷۰ میلی‌متر است. میزان رطوبت نیز اغلب زیاد است.

به‌طور متوسط بیشترین درجه حرارت در طول ماه‌های مختلف زمستان بین ۷ درجه تا ۹ درجه سلسیوس است. بارش برف در استانبول برای یک یا دو هفته در طول فصل زمستان عادی است؛ اما یکی از این بارش‌ها می‌تواند سنگین باشد. غالباً این بارش در بین ماه‌های دسامبر و مارس رخ می‌دهد.

در ماه‌های تابستان از ژوئن تا انتهای سپتامبر به‌طور میانگین درجه حرارت روزها از ۲۸ سلسیوس شروع می‌شود. گرمترین ماه، ژوئیه با متوسط درجه حرارت ۲۳٫۲ درجه سلسیوس و سردترین ماه، ژانویه با متوسط درجه حرارت ۵٫۴ درجه سلسیوس است. بالاترین درجه حرارت ثبت شده در استانبول ۴۰٫۵ درجه سلسیوس در اوت سال ۲۰۰۰ و پائین‌ترین درجه حرارت -۱۶٫۱ درجه سلسیوس در فوریه سال ۱۹۲۷ بوده‌است.

این شهر تا حدودی بادخیز است و به‌طور متوسط (میانگین) سرعت بادی حدود ۱۷ کیلومتر در ساعت دارد. تابستان خشک‌ترین فصل است، هر چند تابستان‌ها هم بارش باران وجود دارد.

ماه ژانویه فوریه مارس آوریل می ژوئن ژوئیه اوت سپتامبر اکتبر نوامبر دسامبر
میانگین بیشترین دما °C ۹ ۹ ۱۱ ۱۶ ۲۱ ۲۶ ۳۰ ۳۱ ۲۵ ۲۱ ۱۵ ۱۱
میانگین کمترین دما °C ۳ ۲ ۳ ۷ ۱۲ ۱۶ ۱۸ ۲۰ ۱۵ ۱۲ ۹ ۵

بافت شهر[ویرایش]

محله‌های شهر استانبول.

نواحی استانبول به ۳ قسمت اصلی تقسیم می‌شود:

  • شبه جزیره تاریخی استانبول قدیمی بخش‌ها و نواحی امین اونو و فاتح را در بر می‌گیرد. این مناطق در سواحل شمالی شاخ طلایی (خلیج) واقع شده‌اند که مرکز قدیمی شهر را از قسمت‌های شمالی و جوان‌تر سمت اروپایی جدا و متمرکز می‌کند. شبه جزیره تاریخی با دیواره‌های قسطنطنیه در غرب به انتها می‌رسد. شبه جزیره توسط دریای مرمره در جنوب و بسفر در شرق احاطه شده‌است.
  • شمال شاخ طلایی، مناطق تاریخی بِی اُوغلو (Beyoğlu) و بِشیکتاش (Beşiktaş) هستند که محل اسکان آخرین سلطان بوده و زنجیره‌ای از روستاهای سابق مانند اُورتاکوی (Ortaköy) و بِبِک (Bebek) در میان سواحل بسفر ادامه می‌یابد. در بخش‌های اروپایی و آسیایی بسفر، استانبولی‌های ثروتمند عمارت‌های بزرگ چوبی زیبایی را ساخته‌اند که این عمارت و ساختمان‌ها یالی (Yalı) نامیده می‌شوند که به عنوان اقامتگاه تابستانی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • مناطق اوسکودار (Üsküdar) و کادیکوی (Kadıköy) که در سمت آسیایی قرار گرفته‌اند، در واقع شهرهای مستقلی هستند و امروزه مناطق تجاری و مسکونی مدرنی در آن‌ها ایجاد شده و حدود یک سوم از جمعیت استانبول در خود جای داده‌است.

افزایش رشد اداره و ساختمان‌های مسکونی به‌طور غالب در مناطق شمالی سمت اروپایی متمرکز گشته‌است و بخصوص در زمینه تجارت و مراکز خرید ماسلاک (Maslak)، لِوَنت (Levent) و اِتیلَر (Etiler) که بین پل بُسفُر (Boğaziçi Köprüsü) و پل سلطان محمد فاتح (Fatih Sultan Mehmet Köprüsü) قرار گرفته‌اند، شهرت خاصی دارند.

روش زندگی[ویرایش]

فعالیت فرهنگی، جهانگردی و تجارت و بازرگانی به اهمیت زندگی در شهر ادامه خواهند داد. در حالیکه، رشد جمعیت، ترافیک، جلوگیری از تخریب خانه سازی، تجدید و نوسازی تاریخی ساختمان‌ها و عمارات و طراحی کردن یک جاده حمل و نقلی سوم به بوسفروس به‌طور ممتد، به وجود خواهد آمد. زندگی روزانه در استانبول رنگارنگ و در حال جنبش و ادامه‌است همراه با دقت بسیار در نگهداری روم، روم شرقی و عمارت‌های ترکی. استانبول اغلب اوقات مرکز و پایتخت ترکیه در مواقع تجارت، پذیرایی، سرگرمی، فرهنگی، آموزشی، خرید، جهانگردی و هنری به‌شمار می‌آید. بیش از نیمی از جمعیت در قسمت اروپایی زندگی و کار می‌کنند. گروه بزرگی از مردم در مناطق مسکونی، قسمت آناتولیایی زندگی می‌کنند و از پل‌ها و گذرگاه‌ها برای رفتن به کار در شهر استفاده می‌کنند.

استانبول در دوره‌های اجتماعی، فرهنگی و فعالیت‌های تجارتی و بازرگانی قوی آن به‌طور زیادی افزایش تنوع و رنگ دارد. در امتداد رستوران‌های ترک، خاوردور و روش‌های پخت (خوراک‌ها) در حال رشد می‌باشد در کنار بسیاری از گروه‌ها به صورت جدید رستوران‌هایی افتتاح شده‌اند. در صورتی‌که ستاره‌های مشهور دنیای موسیقی پاپ ورزشگاه‌ها را از جمعیت پر می‌کردند، فعالیت‌هایی مثل اُپرا، رقص ورزشی و هنری باله و تئاتر در سراسر سال ادامه داشت.

در طول فستیوال‌های فصلی ارکسترهای مشهور دنیا، آوازهای دسته جمعی و گروهی، کنسرت‌ها و اثرات جاز در بیشتر مواقع می‌توانند در یک خانه کامل هم اجرا شوند. نمایش‌ها در گروهی از مکان‌ها مانند بخش‌های تاریخی مانند حاجی ایرن، برج روملی حصاری، یدیکول، حیاط محله توپ خانه و پارک گلانه به خوبی مرکز فرهنگی آتاترک، سالن کنسرت جمال رشید ری و سالن‌های مدرن و جدید تئاتر و دیگر فضاهای آزاد برگزار می‌شود. برای مواردی مثل زندگی شبانه، تعدادی از باشگاه‌های ورزشی، دیسکوها، بارها (مشروب فروشی‌ها)، چادرهای صحرایی، نمایشگاه‌ها و رستوران‌ها با موزیک همراه هستند. تعداد کلوپ‌ها رستوران‌ها و دیکسوها افزایش یافته و به محل‌های فضای باز در تابستان منتقل می‌شوند.

خانه‌های سنتی که یالی (Yalı)نامیده می‌شوند را می‌توان در طول تورهای قایق‌سواری بوسفروس مشاهده کرد. زیر ساخت‌های شهرنشینی دایماً در حال تغییر و تحول است. ساختمان‌های سنتی عثمانی از چوب ساخته شده بودند. در دهه‌های پیشین تعداد زیادی از ساختارهای بلند در نزدیک شهر ساخته شده بودند که این عمل رشد سریع جمعیت را منجر شد. با محاصره شدن شهرها مردم به استانبول به عنوان شهری با سرعت رشد سریع جذب شدند. موفقیت و پیروزی‌های زیر ساختاری تا اواسط سال ۱۹۹۰ شامل تجزیه و تحلیل مشکل فضولات بهبود شرایط ترافیک و بهبود کیفیت هوا با توجه افزایش استفاده از گاز طبیعی می‌باشد. علی‌رغم، بوجودآمدن آلودگی هوا و آب توسط تعداد زیادی از کارخانه‌ها، وسایل نقلیه موتوری و خانواده‌های خصوصی، آلودگی هوا توسط ترافیک به نگرانی جمعیت استانبول اضافه می‌کند. بیماری‌های چون برونشیت و آسم به‌طور معمول در میان ساکنین مناطق بزرگ‌تر و وسیعتر شهر کمتر مشاهده می‌شود زیرا که تراکم جمعیت در نزدیکی این مناطق کمتر است.

استراحت و تفریح[ویرایش]

چشم‌اندازی از خلیج موسوم به شاخ طلایی

بیشتر مکان‌های عمومی برای شنا کردن در شهر در باکرکوی (Bakırköy)، کوچوک چِکمِجه (Küçükçekmece) ساریَر (sarıyer) و تنگه بوآز (Boğaz) یا جزایر استانبول می‌باشند. در بیرون شهر جزایر پرنس (Prens Adaları) دریای مرمر، سیلیوری (Silivri) و توزلا (Tuzla) مانند کیلیوس و شیله (Şile)در دریای سیاه وجود دارد. جزایر پرَنس (Prens Adaları) گروهی از جزایر دریای مرمر، جنوب کارتال (Kartal)پَندیک (Pendik) هستند. کاج و سبک نئوکلاسیک کاج سنگی (چوبی) و هنر عصر جدید روش عمارت‌های بزرگ تابستانی عصر عثمانی از قرن‌های نوزدهم و بیستم، کالسکه‌های اسبی (وسایل نقلیه موتوری مجاز نبودند) و رستوران‌های ماهی یک هدف عمومی را تشکیل می‌دهند. آن‌ها می‌توانند توسط معبر قایق‌ها و معبرهای پر سرعت دنیز اوتوبوسو از امینونو و کارتال برسند. ۹ جزیره، در ۴ منطقه قرار گرفته‌است. سیله یک منطقه و پناهگاه ساحلی ساخته شده و مشهور ترکیه در دریای سیاه، در ۵۰ کیلومتری استانبول است. کیلیوس یک پناهگاه ساحلی آرام است که از درب شمالی اروپایی بوسفروس در دریای سیاه دور نیست. محل خوبی برای شنا کردن است و در سال‌های گذشته در میان ساکنین استانبول به عنوان مکانی برای گردش عمومی بوده‌است. کیلیوس یک پارک ساحلی همراه با رستوران‌ها (ماهی) می‌باشد. مجله «نیوزویک» اخیراً استانبول را شهر متصل‌کننده اروپا نامیده‌است. بعد از چند دهه از سعی در رسیدن شرقی، افتخارات استانبول در کشف مجدد از یک شناخت مدرن و جدید بود، قسمت اروپایی آن از سردترین شهرها در دنیا بوده‌است. زیبایی‌های زیادی وجود دارد، هنوزه شهر هوای ابری همراه با بازارها، کلیساهای روم شرقی و عمارات عثمانی را دارا می‌باشد. استانبول دارای مراکز خرید متعددی می‌باشد. یکی از این بازارهای بسیار قدیمی، بازار بزرگ استانبول می‌باشد که در سال ۱۴۶۱ ساخته شده‌است و در میان بزرگترین و قدیمی‌ترین بازارهای جهانی جای دارد. بازار محمد پاشا نیز بازار روباز بزرگی بین بازار بزرگ و بازار مصری است که از سال ۱۶۶۰ بازار بزرگ ادویه استانبول می‌باشد.

علاوه بر این مراکز خرید سنتی، مراکز خرید بزرگ و مدرنی نیز در استانبول ساخته شده‌اند، به عنوان مثال مرکز خرید جواهر که در سال ۲۰۰۵ و در منطقه شیشلی افتتاح شده‌است. در خیابان‌ها و کوچه پس کوچه‌های استانبول نیز انواع رستوران‌ها و کافه‌ها برای هر سلیقه ای وجود دارد. اکثر رستورانهایی که در آن‌ها غذاهای بین‌المللی سرو می‌کنند در مناطق بی اغلو، بشیکتاش، شیشلی و کادیکوی قرار دارند.

یکی از معروف‌ترین خیابان‌های استانبول، خیابان استقلال ISTIKLAL می‌باشد که در قسمت جنوبی میدان تکسیم قرار گرفته‌است و در آن انواع فروشگاه‌ها با برندهای بین‌المللی و ترک، رستوران‌ها و کلاب‌های متنوعی وجود دارد و یکی از تفریحات گردشگران در استانبول، قدم زدن در این خیابان و صرف غذا و نوشیدنی در رستوران‌ها و کافه‌های آن می‌باشد.

جمعیت‌شناسی[ویرایش]

ریشه شهرنشینی استانبول توسط بسیاری از جوامع شکل گرفته‌است. اغلب جمعیت استانبول را ترکان استانبولی و بیشتر مذهب جمعیت اسلام است.[۱۰] اقلیت‌های مذهبی عبارت‌اند از کلیسای مسیحیان شرقی ارتدکس، کلیسای وابسته به پاپ ارمنیان مسیحی (ارامنه) و یهودیان سفاردی در دهکده‌های کوچک استانبول، ارمنیان، یهودیان و یونیان ساکن هستند.

در برخی از قسمت‌ها مانند کوزگونجوک یک کلیسای ارمنیان بعد از یک کنیسه یهودیان وجود دارد و در بخش‌های دیگر جاده یک کلیسای ارتدکس یونان در نزدیکی یک مسجد به چشم می‌خورد. جایگاه رئیس قسطنطنیه، رهبر روحانی و معنوی کلیسای ارتدکس قسطنطنیه در استانبول است. همچنین براساس آن جا، اسقف اعظم جامعه ترکیه (کلیسای شرقی ارتدکس)، یک اسقف اعظم کلیسای ارمنیان وابسته به پاپ و ترکیه بزرگ در آن جا یعنی استانبول می‌باشد.

شهر به صورت سنتی، جایگاه رئیس جهانی است، برای بیشتر کلیساهای ارتدکس و اسقف اعظم ارامنه مانند اسقف اعظم جامعه ارتدکس ترکیه همین‌طور است. اقلیت‌های یونانی و ارمنی بعد از تغییرات جنگ جهانی اول که به تبعیض و تفرقه و سرکوب دایمی منجر گردید هنوز در استانبول زندگی می‌کنند. در سال ۱۹۴۲ یک مالیات ویژه تعیین شده بود. در سال ۱۹۶۴ تمام یونانی‌ها (در حدود ۰۰۰/۱۰۰ نفر) بدون شهروند شدن ترکیه از ترکیه برگردانده شدند. امروزه بیشتر یونانی‌های ترکی و ارامنه در استانبول یا در نزدیکی استانبول زندگی می‌کنند.

رشد جمعیت[ویرایش]

جمعیت شهرهای بزرگی در طول ۲۵ سال بین سال‌های ۱۹۸۰ و ۲۰۰۵ بیشتر از ۳ برابر شده‌است. ۶۵ درصد از تمام استانبولی‌ها در بخش اروپایی و نزدیک به ۳۵ درصد در بخش آسیایی زندگی می‌کنند.

در سال ۱۹۱۴ افزایش جمعیت با تکان و لرزش بیش از ۵۰ درصدی با توجه به مطالعات برآورده شده‌است. تعداد زیادی از سال ۱۹۲۷ تا سال ۲۰۰۰ مورد سرشماری و آمار قرار گرفته‌اند. تعداد زیادی از سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ براساس محاسبات پیش‌بینی شده‌اند. جمعیت استانبول بین سال‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۸۵ به ۲ برابر رسید.

      &nbsp؛ سال جمعیت
۳۳۰ ۴۰٬۰۰۰
۴۰۰ ۴۰۰٬۰۰۰
۵۳۰ ۵۵۰٬۰۰۰
۵۴۵ ۳۵۰٬۰۰۰
۷۱۵ ۳۰۰٬۰۰۰
۹۵۰ ۴۰۰٬۰۰۰
۱۲۰۰ ۱۵۰٬۰۰۰
۱۴۵۳ ۳۶٬۰۰۰
۱۴۷۷ ۷۵٬۰۰۰
۱۵۶۶ ۶۰۰٬۰۰۰
۱۸۱۷ ۵۰۰٬۰۰۰
۱۸۶۰ ۷۱۵٬۰۰۰
۱۸۸۵ ۸۷۳٬۵۷۰
۱۸۹۰ ۸۷۴٬۰۰۰
۱۸۹۷ ۱٬۰۵۹٬۰۰۰
۱۹۰۱ ۹۴۲٬۹۰۰
۱۹۱۴ ۹۰۹٬۹۷۸
سال جمعیت
۱۹۲۷ اکتبر ۶۸۰٬۸۵۷
۱۹۳۵ اکتبر ۷۴۱٬۱۴۸
۱۹۴۰ اکتبر ۷۹۳٬۹۴۹
۱۹۴۵ اکتبر ۸۶۰٬۵۵۸
۱۹۵۰ اکتبر ۹۸۳٬۰۴۱
۱۹۵۵ اکتبر ۱٬۲۶۸٬۷۷۱
۱۹۶۰ اکتبر ۱٬۴۶۶٬۵۳۵
۱۹۶۵ اکتبر ۱٬۷۴۲٬۹۷۸
۱۹۷۰ اکتبر ۲٬۱۳۲٬۴۰۷
۱۹۷۵ اکتبر ۲٬۵۴۷٬۳۶۴
۱۹۸۰ اکتبر ۲٬۷۷۲٬۷۰۸
۱۹۸۵ اکتبر ۵٬۴۷۵٬۹۸۲
۱۹۹۰ اکتبر ۶٬۶۲۰٬۲۴۱
۱۹۹۷ نوامبر ۸٬۲۶۰٬۴۳۸
۲۰۰۰ اکتبر ۸٬۸۰۳٬۴۶۸
۲۰۰۵ ژانویه ۹٬۷۹۷٬۵۳۶
۲۰۰۶ ژانویه ۱۰٬۰۳۴٬۸۳۰
۲۰۱۰ ژانویه ۱۳٬۲۵۶٬۰۰۰

مذهب[ویرایش]

اکثریت قریب به اتفاق مردم در سراسر ترکیه و در استانبول، مسلمان، و به‌طور خاص اهل سنت هستند. بسیاری از سنی‌ها به دنبال مکتب حنفی از تفکر اسلامی هستند، اگر چه حدود ۱۵ درصد از اهل سنت ترکیه به ویژه کردهای شرق فرات از فقه شافعی پیروی می‌کنند. بزرگترین مذهب غیر سنی مسلمان ترکیه علویان با بیش از ۷٬۵ میلیون نفر جمعیت در ترکیه هستند که یک سوم از همه علویان ترک در استانبول زندگی می‌کنند.[۱۱]

مساجد استانبول[ویرایش]

شهر تاریخی استانبول مساجد باشکوهی را در دل خود جا داده‌است که ساختار آن‌ها باورها و معماری دوره‌های مختلف تاریخی را که بر این شهر حکومت می‌کردند، به نمایش می‌گذارند.

تقریباً تمام مساجد سلطنتی استانبول که به فرمان سلطان‌ها در دورهٔ حکومت عثمانی ساخته شده‌اند معماری مشترکی دارند و شامل گنبد، محراب، مناره و حیاط هستند و همچنین مجموعهٔ مسجد که آن را کلیه می‌نامند. کلیه‌ها شامل مرکزی برای مداوای بیماران بودند که آن را «دارالشفا» می‌نامیدند و همچنین حمام عمومی، کاروان‌سرا، مطبخ، مدرسه و دارالقرآن. این مراکز به اقتضای نیازهای مذهبی و فرهنگی شکل گرفته بودند.

مسجد سلیمانیه، مسجد آبی و مسجد جدید از جمله مساجد زیبای این شهر توریست پسند هستند که هر ساله با استقبال گستردهٔ گردشگران روبه‌رو می‌شوند.

مسجد ایاصوفیه[ویرایش]

ایاصوفیه در سال ۳۶۰ به عنوان کلیسای بزرگ ساخته شد و در طی سال‌ها دستخوش تغییراتی شد تا در تاریخ ۱۴۵۳ به دستور سلطان عثمانی به مسجد تبدیل و تا تاریخ ۱۹۳۱ مسجد باقی ماند. در سال ۱۹۳۱ به دلیل معماری غنی و تاریخی و تاریخ نهفته در بنا، ایاصوفیه به دستور آتاتورک به موزه تبدیل شد.

مسجد سلیمانیه[ویرایش]

همان‌طور که از نام آن برمی‌آید مسجد سلیمانیه به دستور سلطان سلیمان معروف به سلیمان محتشم و به دست معمار سلطنتی نامدار «معمار سینان» بنا شد. این مسجد بین سال‌های ۱۵۵۰ تا ۱۵۵۷ میلادی بنا شد و هنوز هم قسمت‌های زیادی از مجموعهٔ آن سالم مانده‌اند و بخش‌هایی مثل حمام ترکی سلیمانیه قابل استفاده هستند.

از قسمت‌های خاص این مسجد که برای گردشگران جذابیت بالایی دارد قبرستان مسجد است که مقبرهٔ سلطان سلیمان و همسرش خرم سلطان در آن قرار دارد. این مسجد روی تپهٔ سوم از هفت تپهٔ استانبول بنا شده و دید زیبایی از شهر را به گردشگران می‌دهد.

مسجد اورتاکوی[ویرایش]

مسجدی زیباست که در قرن ۱۸ ام توسط آقا محمود، داماد وزیر بزرگ ابراهیم پاشا، تنها کمی آنطرف تر از پل بسفر بنا شد.

مسجد آبی[ویرایش]

مسجد سلطان احمد که آن را به نام مسجد آبی می‌شناسند یکی از زیباترین مسجدهای استانبول است که در فصل‌های پر گردشگر، گردشگران برای بازدید از آن در صف‌های طولانی منتظر می‌مانند. مسجد آبی ترکیبی از عناصر معماری دورهٔ بیزانس و عثمانی را به نمایش می‌گذارد و نورپردازی خیره‌کنندهٔ آن در شب این مسجد را یکی از سوژه‌های پر طرفدار برای عکاسی می‌کند. مسجد سلطان احمد پس از گذشت سال‌ها یک مسجد فعال است و برای عبادت مورد استفاد قرار می‌گیرد. از شاخصه‌های این مسجد گنبد بزرگ به ارتفاع ۴۵ متر آن است که به انضمام ۴ منارهٔ آن نمای زیبایی می‌سازد. کاشی‌کاری‌های هنرمندانه، خوشنویسی‌های داخل گنبد و نقاشی‌های مسجد آبی بسیار معروف هستند.

مسجد جدید[ویرایش]

مسجد جدید علی‌رغم نامی که دارد مسجدی ۴۰۰ ساله است که به دستور صفیه والده سلطان، مادر سلطان محمد سوم ساخت آن آغاز شد اما اتمام و تکمیل بنای مسجد تا ۶ والده سلطان دیگر به درازا کشید.

این مسجد میزبان ۶۶ گنبد بزرگ و کوچک است و در قسمت شاخ طلایی استانبول قرار دارد.

مسجد رستم پاشا[ویرایش]

استانبول در بین سال‌های ۱۵۶۱ الی ۱۵۶۳ به وسیله ثروت وقفی خود رستم پاشا ساخته شد. این مسجد نمونه‌ای مهم و شناخته شده از سرامیک کاری ایزنیک در استانبول می‌باشد و در واقع سرامیک کاری ایزنیک امضای معماری و تزئین عثمانی و بازگوی سیاست، تاریخ و داستان‌های دوره سلاطین عثمانی است.

اقتصاد[ویرایش]

استانبول همیشه مرکز زندگی اقتصادی کشور بوده‌است که این به خاطر موقعیت اتصالی بین‌المللی راه‌های مرزی زمینی و دریایی می‌باشد. آن تقریباً ۲۰ درصد از کار صنعتی ترکیه و ۳۸ درصد از فضای کاری صنعتی ترکیه را شامل می‌شود. به‌علاوه ۵۵ درصد از تولیدات شهر ترکیه از تجارت و دادوستد و ۴۵ درصد از دادوستد کشور از عمده فروشی و ۲/۲۱ درصد تولیدات ترکیه از فراورده‌های انبوه ملی بدست می‌آید. ۴۰ درصد از مالیات‌های جمع‌آوری شده در ترکیه و ۵/۲۷ درصد از محصولات ملی ترکیه‌است. تا سال ۱۹۸۰، تولید ناخالص ملی (GDP) استانبول به‌طور میانگین در یک سال ۵ درصد رشد داشته‌است.

دراواخر دهه سال ۱۹۹۰ اقتصاد ترکیه و استانبول به‌طور خاص دچار دو شوک مهم و اساسی شد. اول، بحران اقتصادی آسیایی بین ژوئیه ۱۹۹۷ و شروع سال ۱۹۹۸، بحران روسیه بین اوت ۱۹۹۸ و اواسط ۱۹۹۹ اثرات منفی در تمام قسمت‌های اقتصادی داشت به خصوص در میان صادرات، بر این اساس، یک شکل‌گیری جدید و مجدد اقتصادی استانبول در شروع و اواسط ۱۹۹۹ مشاهده شد.

سراسرنما از استانبول (از راست: برجهای منطقه لِوُنت (Levent) – کاخ توپکاپی، مسجد ایاصوفیه، مسجد سلطان احمد (آبی)- برجهای منطقه شیشلی (Şişli)

زمین لرزه‌ای که مرکز آن در کجااِلی (Kocaeli) بود در ۱۷ اوت ۱۹۹۹، با دومین شوک بزرگ اقتصادی برای شهر از شرق بعد از بحران موجود در روسیه ترکیب شد.

بخشی از کاهش نیروی انسانی و سرمایه به علت بلای طبیعی، یک کاهش در GDP حدوداً ۲ درصدی بوده‌است. با وجود این رکود اقتصادی، اقتصاد استانبول در سال‌های اخیر بهبودی یافته‌است. امروزه استانبول مرکز صنعتی ترکیه‌است. بسیاری از نقشه‌ها و طرح‌های تولیدی اصلی در شهر متمرکز شده‌است. استانبول و ایالات اطراف آن کتان، میوه، روغن زیتون، ابریشم و تنباکو تولید می‌کنند. فراورده‌های غذایی، تولید منسوجات، محصولات روغنی، مواد لاستیکی و فلزی، چرم، مواد شیمیایی، الکترونیکی، شیشه‌ای، ماشینی، کاغذ و محصولات کاغذی و نوشیدنی‌های الکلی از تولیدات صنعتی مهم شهر می‌باشند.

چشم‌انداز اصلی دیگر از اقتصاد استانبول (Tourism) گردشگری و جهانگردی است. هزاران هتل و صنعت‌های دیگر مرتبط با جهانگردی در استانبول وجود دارد که به گردشگران و بازدیدکنندگان به‌طور حرفه‌ای خدمت می‌کنند.

کفاف صابون‌های میوه‌ای ویتامینه ترکیه شهرتی جهانی دارند.

ترابری[ویرایش]

قطار برقی استانبول

راه‌آهن[ویرایش]

شهر استانبول شاهراه ارتباطی بین نواحی مختلف دنیا است و جاده‌های بین‌المللی فراوانی از آن عبور می‌کند.

ایستگاه سیرکِجی (Sirkeci)، آخرین توقف گاه یا ایستگاه برای تمام راه‌آهن‌ها در سمت اروپایی است. فقط یک مسافت طولانی روزانه پیموده می‌شود (به بخارست). دورتر از بوسفروس در ایستگاه حیدرپاشا راه‌ها چندین برابر در طی روز به آنکارا سفر می‌کنند و کمتر از مقصدهای دیگری در آناتولیا عبور می‌کنند. در حال حاضر ۲ ایستگاه وجود دارد که توسط گذرگاه بوسفروس متصل می‌شود. پروژه مارمارای سرانجام به سیستم ریلی با یک ایستگاه تبادل‌کننده متصل خواهد شد که همچنین با سیستم مترو هم در ارتباط خواهد بود.

نقشه حمل و نقل ریلی استانبول

E5, E۹۰ و آزادراه حمل و نقل و ترانزیت اروپایی (TEM) سه جاده اصلی هستند که از مرز اروپایی به ترکیه و از قسمت مرز درون‌شهری به شرق می‌رسد. آزادراه ویژه نزدیک استانبول به خوبی گسترش یافته‌است و به‌طور دائم در حال گسترش و توسعه یافتن است. آزادراه به آنکارا و ادرینه می‌رسد. همچنین ۲ شاه‌راه دور شهر وجود دارد. قدیمی تر آن E۵ نامیده می‌شود که اغلب اوقات برای ترافیک درون شهر مورد استفاده قرار می‌گیرد، در صورتی‌که اخیراً بیشتر TEM بزرگراهی است که اغلب توسط ترافیک درون‌شهری یا بین قاره‌ای استفاده می‌شود.

پل بسفر و پل سلطان محمد فاتح نسبتاً (بطور نسبی)، برای این ۲ بزرگراه، گذرگاه تنگه بوسفروس را فراهم می‌کنند.

ترابری هوایی[ویرایش]

استانبول ۲ فرودگاه بین‌المللی دارد: بزرگ‌ترین فرودگاه، فرودگاه بین‌المللی آتاترک در یِاشیل کوی، ۲۴ کیلومتری مرکز شهر می‌باشد که در قسمت اروپایی شهر واقع شده‌است. فرودگاه قطعه آسیایی استانبول، فرودگاه بین‌المللی صبیحه گوکچن در ۲۰ کیلومتری شرقی از طرف آسیایی و ۴۵ کیلومتری شرقی اروپایی مرکز شهر قرار گرفته‌است.

فرودگاه جدید استانبول در حال ساخت در منطقه آرناووت کوی (Arnavutköy) در قسمت اروپایی استانبول و نزدیک به ساحل دریای سیاه قرار دارد. فرودگاه جدید برنامه‌ریزی شده‌است که به عنوان بزرگترین فرودگاه در جهان با ۱۵۰ میلیون ظرفیت مسافر سالانه در اکتبر ۲۰۱۸ شروع به کار کند. در مرحله توسعه آینده این فرودگاه ارتقا ظرفیت برای رسیدگی به ۲۰۰ میلیون مسافر سالانه در نظر گرفته شده‌است.[۱۲]

مترو[ویرایش]

متروی استانبول در سال ۱۹۸۹ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۹ خط و ۷۳ ایستگاه می‌باشد. همچنین متروی قدیمی و کوچک استانبول با نام تونل در سال ۱۸۷۵ با دو ایستگاه ساخته شده بوده.

تراموا[ویرایش]

تراموا استانبول یکی از سیستم‌های ترابری داخلی شهری در استانبول است که دارای دو خط و ۵۳ ایستگاه می‌باشد.

کشتیرانی[ویرایش]

قسمتی از استانبول در کشور از اهمیت بیشتری برخوردار است. بخش قدیمی در Golden Horn (شاخ طلایی) یا همان خلیج (Haliç) به‌طور عمده برای کشتیرانی خصوصی بکار گرفته می‌شود. سرویس‌های معینی به خوبی سفرهای دریایی در چند قسمت وجود دارد مانند: پیرئوس، یونان؛ دوبرونیک، کرواسی؛ ونیز، ناپل، ایتالیا؛ مارسی، فرانسه؛ حیفا، اسرائیل در دریای مدیترانه و همچنین اودسار، اوکراین در دریای سیاه.

فوتبال[ویرایش]

استانبول چند تیم فوتبال خانگی دارد، در میان این تیم‌ها، ۳ تقسیم‌بندی اصلی وجود دارد: فنرباغچه، گالاتاسرای و بشیکتاش.

فنرباغچه از سال ۱۹۷۰ تا سال ۱۹۵۹، ۱۶ بار مسابقه ملی داشته‌است. بازی‌های خانگی باشگاه‌های ورزشی در ورزشگاه شوکرو سراج اغلو در کادیکوی انجام می‌شود. ظرفیت و گنجایش این ورزشگاه ۵۰۰/۵۲ تماشاگر می‌باشد. کریستوف دام اولین مربی و سرپرست از طرف اتحادیه ترکیه بوده‌است که از ابتدای تابستان سال ۲۰۰۳ تا انتهای فصل ۲۰۰۶–۲۰۰۵ سرپرستی تیم را عهده‌دار بوده‌است. فنرباغچه توسط زیکو تا ماه ژوئیه سال ۲۰۰۶ سرپرستی شده‌است. بیشتر بازیکنان فنرباغچه مشهور و شناخته شده هستند، مانند استفان آپیاه، ماتیاس کژمان، و بازیکن میانی برزیلی الکساندرو دی سوزا.

  • گالاتاسرای از سال ۱۹۰۵ تا سال ۱۹۵۹، ۱۶ بار مسابقه ملی داشته‌است و برنده جام یوفا و سوپر جام یوفا در سال ۲۰۰۰ بوده‌است. آن‌ها در ورزشگاه عالی تورک تلکام آرنا تلکام بازی می‌کنند که ۵۲.۶۵۲ نیمکت و صندلی گنجایش دارد.
  • بشیکتاش قدیمی‌ترین انجمن و اتحادیه ورزش‌های ترکیه است (۱۹۰۳) که ۱۲ مسابقه ملی داشته‌است. بشیکتاش به‌طور مجموع شامل فدراسیون ترکیه‌است که برای ۲ فصل در سال‌های ۱۹۵۷ و ۱۹۵۸ بازی کرده‌است. بشیکتاش در هر دو سال برنده شد. بازی‌های خانگی در ورزشگاه اینونو برگزار می‌گردد. این ورزشگاه ۰۰۰/۳۲ نفر ظرفیت دارد.

ایستانبول سپور چهارمین باشگاه ورزشی بزرگ استانبول می‌باشد (۱۹۲۶). در حال حاضر در دومین بخش بازی می‌کند. با اینکه در نام او استانبول وجود دارد، این تیم طرفداران زیادی در استانبول ندارد درست برخلاف فنرباغچه، گالاتسرای و بشیکتاش. بازی‌های خانگی این تیم در ورزشگاه گونگورن برگزار می‌شود. این ورزشگاه ۵۰۰/۱۰ نفر ظرفیت دارد.

شهرهای خواهرخوانده[ویرایش]

مسجدهای تاریخی استانبول[ویرایش]

استانبولی‌های سرشناس[ویرایش]

تعدادی از جاذبه‌های گردشگری استانبول[ویرایش]

آشنایی با کلیسای آیزوفیا (صوفیا) استانبول[ویرایش]

حجاب سوفیا، یکی از معجزات تاریخی معماری ترکیه است.

این بنای تاریخی هنوز باقی مانده‌است، که دارای جایگاه مهمی در دنیای هنر با معماری، بزرگ، اندازه و قابلیت آن است.

حجاب سوفیا یا کلیسای آیزوفیا (سوفیا)، بزرگترین کلیسای ساخته شده توسط امپراتوری روم شرقی در استانبول، سه بار در همان محل ساخته شده‌است.

وقتی اولین بار ساخته شد، آن را Megale Ekklesia (کلیسای بزرگ) نام گذاشتند.

با این حال، پس از قرن پنجم، آن را به عنوان حجاب سوفیا (حکمت مقدس) می‌شناسند.

کلیسا جایی بود که حاکمان به اوج خود رسیدند و همچنین بزرگترین کلیسای عملیاتی شهر در طول دوره بیزانس بود.

تاریخچه ساخت کلیسای آیزوفیا (صوفیا) به کدام پادشاهی بر می‌گردد؟[ویرایش]

نخستین کلیسا توسط امپراتور کنستانسیوس (۳۳۷–۳۶۱) در ۳۶۰ ساخته شد.

اولین کلیسا با یک سقف چوبی پوشانده شد و عمودی گسترش یافت.

پرتره موزائیک پدرسالار همچنان در دیوار تیفانون واقع در بخش شمالی کلیسا دیده می‌شود.

ساختار فعلی توسط Isidoros (Milet) و Anthemios (Tralles)، که معماران معروف زمان خود بودند، ساخته شده‌است.

ساخت و ساز که در ۲۳ فوریه سال ۵۳۲ آغاز شد، در یک دوره کوتاه مدت پنج سال تکمیل شد.

کلیسا برای مراسم عبادت در تاریخ ۲۷ دسامبر سال ۵۳۷ باز می‌شد.

تشریح طراحی کلیسای آیزوفیا (سوفیا)[ویرایش]

سوم ساخت و ساز حبیه سوفیا سه طرح سنتی basilical با طرح گنبد مرکزی در طراحی ترکیب شده‌است.

این ساختار دارای سه نفی، یک apsi و دو گلدان داخلی و خارجی است.

طول از apsis به برهنه خارجی ۱۰۰ متر و عرض ۶۹٫۵ متر است.

ارتفاع گنبد از سطح زمین ۵۵٫۶۰ متر و شعاع ۳۱٫۸۷ متر در جهت شمال به جنوب و ۳۰٫۸۶ در جهت شرق به سمت غرب است.

تاریخچه کلیسای آیزوفیا (سوفیا)[ویرایش]

استانبول توسط لاتین‌ها بین سال‌های ۱۲۰۴ و ۱۲۶۱ تحت اشغال صلیبیان صهیونیست بود، زمانی که هر دو شهر و کلیسا آسیب دیدند.

حقیقتاً سوفیا در سال ۱۲۶۱، زمانی که رم شرقی در شهر دوباره به سر می‌برد، وضعیت بدی داشت.

بعد از فتح سلطان محمد در سال ۱۴۵۳ تسخیر شد. حجاب سوفیا به مسجد بازسازی شد.

ساختار تقویت شد و بعد از این دوره به خوبی محافظت شد و به عنوان یک مسجد باقی ماند.

ستون‌های حمایت اضافی در طول دوره‌های روم شرقی و عثمانی در نتیجه آسیب‌هایی که این ساختار به علت زلزله در منطقه رخ داده‌است، نصب شد.

مناره‌های طراحی شده و اجرا شده توسط Mimar Sinan نیز برای این منظور خدمت کرده‌اند.

یک مدرسه به سوی شمال یا حجیه سوفیا در زمان حکومت فاطمه سلطان محمدی ساخته شد.

این ساخت و ساز در 17th Century لغو شد.

در زمان سلطنت سلطان عبدالمشید (۱۸۶۱–۱۸۶۱)، بازسازی توسط Fossati انجام شد و یک مدرسه در همان محل بازسازی شد.

باقی مانده‌ها در طول حفاری‌ها در سال ۱۹۸۲ کشف شده‌است.

در طول قرن شانزدهم و بیست و هفتم، دوره عثمانی، میرآب، میناب، مظوره‌ها، مواضع مسلمان و مؤقتا مفقولی (یک پلت فرم ویژه در مسجد، در مقابل مینی باری که در آن زوایای موززین و

در پاسخ به نماز جمعه شعار می‌خوانند) به ساختار اضافه شد.

معماری کلیسای آیزوفیا (سوفیا) به چه صورت است؟[ویرایش]

امپراتور Justinianos به تمام استان‌های تحت حکومت خود دستور داد تا بهترین قطعات معماری را که در ساخت و ساز

استفاده می‌شود ارسال کنند تا حجاب سوفیا بزرگتر و بزرگتر باشد.

ستون‌ها و سنگ مرمر مورد استفاده در ساختار از شهرهای باستانی در داخل و اطراف آناتولی و سوریه گرفته شده‌است.

سنگ مرمر سفید که در ساختار استفاده می‌شود، از جزیره مرمره، پورفیری سبز از جزیره ایگریبوز، سنگ مرمر صورتی از

افیون و زرد از شمال آفریقا است.

پوشش‌های دیوار داخلی تزئینی توسط تقسیم بلوک‌های سنگ مرمر تک به دو و ترکیب آن‌ها به منظور ایجاد اشکال متقارن

ایجاد شد.

علاوه بر این، این ساختار شامل ستون‌هایی است که از معبد آرتمیس در افسوس آورده شده‌اند.

که در ناوها استفاده می‌شود و همچنین ۸ ستون از مصر که از گنبدها آورده شده‌است.

این ساختار در کل ۱۰۴ ستون، ۴۰ در پایین و ۶۴ در گالری فوقانی است.

تمام دیوارهای حیاط سوفیا به جز آن‌هایی که با سنگ مرمر پوشانده شده‌اند با موزاییک‌های فوق‌العاده زیبا تزئین شده‌اند.

برای ساخت موزاییک از طلا، نقره، شیشه، تراکوتا و سنگ‌های رنگارنگ استفاده شده‌است.

موزاییک‌های مبتنی بر گیاهی و هندسی از قرن ششم است.

در حالی که موزاییک‌های شکل دار به دوران Iconoclast بازمی‌گردند.

در دوران روم شرقی، حجاب سوفیا کلیسای امپراتوری بود و در نتیجه جایگاه امپراتوران بود.

معماری داخلی کلیسای ایا صوفیه استانبول[ویرایش]

لامپ‌های برنزی در دو طرف میرآب به وسیله کانونی سلطان سلیمان (۱۵۲۰–۱۵۶۶) به عنوان هدیه به مسجد پس از بازگشت

از بودین داده شده‌است.

دو مکعب مرمر که به دوران هلنیستی (۳ تا ۴ قبل از میلاد) در هر دو طرف ورودی اصلی وارد شده بود.

مخصوصاً از برگاما آورده شده و توسط سلطان مراد سوم (۱۵۹۵–۱۵۷۴) به عنوان هدیه داده شده‌است.

در طول دوره سلطان عبدالملکید بین سال‌های ۱۸۴۷ و ۱۸۴۹، بازسازی وسیع در حجیه سوفیا توسط برادران فساتویی سوئیس انجام شد.

جایی که هونکر مهفلی (محفل مجزا که امپراتورها در آن دعا می‌کردند) قرار داشتند و در بخش شمالی قرار داشتند و دیگری یکی به سوی سمت چپ میرآب ساخته شد.

پانل‌های خوشنویسی قطر ۸ تا ۷٫۵ متر که توسط کالیگراف کدهاسکر مصطفی عزت افندی نوشته شده بود.

در دیواره‌های اصلی ساختمان قرار گرفت. پانل‌هایی که «خداوند، هرتز» را خوانده‌است.

محمد، هرتز ابوبکر، هرتز Ömer، هرتز عثمان، هرتز علی، هرتز.

هیساین “شناخته شده‌است که بزرگترین پانل خوشنویسی در جهان اسلام است.

حبیه سوفیا به سفارش موزه مصطفی کمال آتاتورک به عنوان موزه تبدیل شده. از ۱ فوریه سال ۱۹۳۵ به عنوان یکی از اعضای هیئت علمی فعالیت می‌کند و از بازدیدکنندگان محلی و خارجی استقبال می‌کند.

بر اساس یک حکم سال ۱۹۳۶، حجاب سوفیا به عنوان «آیهوفیاء کبیر کامی شریفی» به نمایندگی از بنیاد فاطمه سلطان محمد

به خاطر مائزلیم، آکارت، موواککتین و مدرسه در ۵۷ پافتا، ۵۷ جزیره و ۷ قطعه ثبت شده‌است. ”

امنیت در شهر استانبول[ویرایش]

بخش عمده درآمد کشور ترکیه از صنعت گردشگری و توریست است و همین قضیه باعث شده شرایط مناسبی برای توریست‌ها از جهت امنیت و امکانات فراهم گردد.

نگارخانه[ویرایش]

Uncategorized

پاریس

پاریس

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پاریس
کمون و دپارتمان
Seine and Eiffel Tower from Tour Saint Jacques 2013-08.JPG
Arc Triomphe (square).jpg
Notre Dame dalla Senna.jpg
Louvre Museum Wikimedia Commons.jpg
Clockwise from top:نمایی از شهر پاریس از رود سن به‌همراه برج ایفل، کلیسای نوتردام پاریس، هرم موزه لوور، و طاق پیروزی
پرچم پاریس
پرچم
نشان رسمی پاریس
نشان رسمی
شعار: گرفتار امواج ولی غرق نه
پاریس در فرانسه قرار گرفته‌است
پاریس
پاریس
Location within Île-de-France region
مختصات: ۴۸°۵۱′۲۴″شمالی ۲°۲۱′۰۳″شرقیمختصات۴۸°۵۱′۲۴″شمالی ۲°۲۱′۰۳″شرقی
کشور فرانسه
ناحیه ایل-دو-فرانس
دپارتمان پاریس
تقسیمات کشوری ۲۰ منطقه
حکومت
 • شهردار(۲۰۱۴–تاکنون) آن ایدالگو (حزب سوسیالیست)
مساحت۱ (2010)[۱]
 • پاریس ۱۰۵٫۴ کیلومتر مربع (۴۱ مایل مربع)
 • منطقه شهری ۲۸۴۵ کیلومتر مربع (۱٬۱۰۰ مایل مربع)
 • منطقه کلان‌شهری ۱۷۱۷۴٫۴ کیلومتر مربع (۶٬۶۰۰ مایل مربع)
جمعیت (ژانویه ۲۰۱۳[۳])۲
 • پاریس ۲٬۲۲۹٬۶۲۱
 • رتبه 1st in France
 • تراکم ۲۱٬۰۰۰/کیلومتر مربع (۵۵٬۰۰۰/مایل مربع)
 • منطقهٔ شهری (۲۰۱۳) ۱۰۶۰۱۱۲۲
 • تراکم شهری ۳٬۷۰۰/کیلومتر مربع (۹٬۷۰۰/مایل مربع)
 • منطقهٔ کلان‌شهری (۲۰۱۳) ۱۲,۴۰۵,۴۲۶[۲]
نام اهلیت Parisian (زبان انگلیسی)
parisien(ne) (زبان فرانسوی)
منطقهٔ زمانی زمان اروپای مرکزی (یوتی‌سی +۱)
 • تابستان (DST) ساعت تابستانی اروپای مرکزی (یوتی‌سی +۲)
کد آماری/کد پستی ۷۵۰۵۶ /۷۵۰۰۱–۷۵۰۲۰, ۷۵۱۱۶
وبگاه
۱ داده‌های فرانسه رودخانه و دریاچه و یخچال‌ها را در نظر نگرفته‌است > ۱ km² (۰٫۳۸۶ مایل مربع یا ۲۴۷ هکتار) ۲

پاریس (به فرانسویParis)، پایتخت کشور فرانسه، مرکز و یکی از شهرستان‌های ناحیه ایل-دو-فرانس است. پاریس یکی از شهرهای پیشروی جهان در زمینه‌های اقتصاد، فرهنگ، هنر، سیاست، تحصیل، تفریحات، مد و علم است و بزرگ‌ترین شهر اقتصادی اروپا و پنجمین شهر اقتصادی جهان از نظر سطح تولید ناخالص داخلی است. این شهر به تنهایی نزدیک به ۵۳۳ میلیارد یورو یعنی نزدیک به ۲۵٪ تولید ناخالص داخلی فرانسه را در دست دارد.[۴] پاریسی‌ها با دارا بودن ۴۲٬۷۰۰ دلار تولید ناخالص سرانه رتبه اول را از این نظر در قاره اروپا را دارا هستند.[۵] دفتر مرکزی ۳۶ شرکت از ۵۰۰ شرکت برتر جهان در پاریس قرار دارد که پس از توکیو از این نظر رتبه دوم جهان را در اختیار دارد.[۶] منطقه «لا دفانس» در شهر پاریس به عنوان مهم‌ترین مرکز اقتصادی اروپا شناخته می‌شود.[۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲] این شهر میزبان شماری از برجسته‌ترین سازمان‌های بین‌المللی هم‌چون یونسکو، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و اتاق بازرگانی بین‌المللی است.[۱۳][۱۴]

جمعیت شهر پاریس حدود ۲٬۱۶۴٬۹۹۴ نفر است.[۱۵] جمعیت منطقه شهری پاریس بالغ بر ۹٫۹۳ میلیون نفر[۱۶] بوده و جمعیت این شهر همراه حومه آن به حدود ۱۲ میلیون نفر می‌رسد[۱۷] و یکی از پرجمعیت‌ترین شهرهای اروپا به‌شمار می‌رود.[۱۸]

پاریس از شناخته‌شده‌ترین مقصدهای گردشگران جهان است.[۱۹][۲۰][۲۱][۲۲] سالانه حدود ۴۵ میلیون نفر توریست از پاریس دیدن می‌کنند.[۲۳] تعداد زیادی از آثار دیدنی، موسسات و پارک‌های مشهور جهان در این شهر قرار دارند. پاریس همچنین با دارا بودن ۴۷۸٬۰۰۰ درخت سرسبزترین پایتخت اروپا شناخته شده‌است.[۲۴] رود سن از میان این شهر می‌گذرد.

واژه‌شناسی[ویرایش]

نام پاریس برگرفته از نام گروهی از افراد قوم گل به نام پاریزیها است.[۲۵] در دوره استیلای روم نام این شهر به «لوتشیا» تغییر کرد، اما در زمان یولیانوس پادشاه روم نام شهر دوباره به پاریس تغییر یافت.[۲۶]

پاریس دارای القاب متعدد زیادی است، اما مهم‌ترین نام آن «شهر نور» (به فرانسویLa Ville lumière) است. این نام هم به مرکزیت این شهر در زمینه علم و تحصیلات و هم به پر نور بودن این شهر در شب‌ها برمی‌گردد.[۲۷]

تاریخ[ویرایش]

دوران باستان[ویرایش]

حمام متعلق به دوره روم باستان

اولین آثار زندگی و تمدن دائمی در مکان فعلی پاریس و حاشیه آن به ۴۲۰۰ سال قبل از میلاد بر می‌گردد.[۲۸] از حدود ۲۵۰ سال قبل از میلاد مسیح پاریزیها که شاخه‌ای از تیره سلت‌ها بوده و عمدتاً به شغل قایقرانی و تجارت اشتغال داشتند ساکن این مکان شدند. رومی‌ها در حدود سال ۵۲ قبل از میلاد پاریس را تصرف کردند.[۲۹]

در زمان رومی‌ها نام این شهر به «لوتشیا» تغییر کرد. در این عصر عمارت‌های زیادی نظیر: سالن‌ها، کاخ‌ها، حمام‌ها، معابد، تئاترها و یک آمفی تئاتر در پاریس ساخته شد.[۳۰] تعدادی از این آثار از جمله حمام رومی و آمفی تئاتر هنوز پا برجاست. پس از پایان سلطه رومی‌ها در قرن سوم و چهارم میلادی پاریس به شهر کوچکی تبدیل شد، اما پس از مدت کوتاهی توانست جایگاه سابق خود را بدست آورد. [نیازمند منبع]

قرون وسطی[ویرایش]

نگاره‌ای از شهر پاریس به سال ۱۴۹۳ میلادی

در حدود سال ۴۰۰ میلادی پاریس پایتخت حکومت کلوویس یکم (امپراتور فرانک‌ها) شد.[۳۱] پس از مرگ کلوویس امپراتوری فرانک‌ها به چند قسمت تبدیل شد. در این دوره پاریس پایتخت یکی از این کشورها بود. در قرن نهم میلادی کشور فرانسه مورد هجوم وایکینگ‌ها قرار گرفت اما تنها بخش سمت چپ رود سن پاریس آسیب دید. در سال ۱۱۹۰، شاه فیلیپ دوم پاریس را در هر دو سمت رودخانه گسترش داد و دانشگاه پاریس، کاخ لوور و کلیسای نوتردام را گشایش کرد.[۳۲] پاریس پس از جنگ‌های ۱۰۰ سالهٔ فرانسه و انگلستان دوباره به عنوان پایتخت فرانسه برگزیده شد.

در زمان جنگ‌های مذهبی فرانسه و کشتار سن بارتلمی در زمان شارل نهم پاریس به عنوان قطب مذهب کاتولیک در اروپا مطرح شد. پس از تغییر سلطنت از خانواده والوا به بوربون در فرانسه و روی کار آمدن لویی چهاردهم مرکز سیاست فرانسه به ورسای که شهری در نزدیکی پاریس بود، جابجا شد؛ اما پاریس کانون بودن خود را از نظر جمعیت، هنر، فرهنگ، علم و آموزش نگهداشت کرد. یک سده بعد، در روند انقلاب‌های فرانسه و فتح زندان باستیل در سال ۱۷۸۹ و تبدیل حکومت سلطنتی به سلطنت مشروطه، لویی شانزدهم پادشاه آنزمان فرانسه به درخواست انقلابیون به پاریس نقل مکان کرد و پاریس دوباره به عنوان پایتخت فرانسه برگزیده شد.[۳۳]

قرن نوزدهم[ویرایش]

نمایی از پاریس در اواخر قرن نوزدهم

با انقلاب صنعتی و ظهور امپراتوری دوم در فرانسه، پاریس بیشترین رشد را در تاریخ خود شاهد بود. در سال ۱۸۴۰ راه‌آهن پاریس به کار افتاد. در زمان ناپلئون سوم و شهرداری بارون هاوسمن تغییرات فاحشی در پاریس رخ داد. خیابان‌های باریک تخریب و به خیابان‌های زیبا و عریض تبدیل شدند. این تغییرات باعث زیباتر و مدرن‌تر شدن پاریس شد. در طول قرن نوزدهم، پاریس چهار دوره میزبان نمایشگاه جهانی بود که در آن کشورهای صنعتی آخرین پیشرفت‌های علمی، صنعتی و هنری خود را به نمایش می‌گذاشتند.[۳۴][۳۵]

درسال‌های ۱۸۳۲ و ۱۸۴۹ بیماری وبا باعث مرگ و میر فراوانی در پاریس شد. تنها در سال ۱۸۳۲ در اثر شیوع این بیماری ۲۰٬۰۰۰ نفر از جمعیت ۶۵۰٬۰۰۰ نفری شهر جان خود را از دست دادند.[۳۶] همچنین در طول محاصرهٔ پاریس که باعث پایان جنگ‌های بین فرانسه و پروس شد، این شهر صدمات زیادی را متقبل گشت. علاوه بر این، درگیری‌های مابین مردم و گروه‌های آزادی‌خواه با نیروهای دولتی طی سقوط دولت ناپلئون سوم در سال ۱۸۷۱ باعث کشته شدن بیش از ۲۰٬۰۰۰ نفر و به آتش کشیده شدن بسیاری از آثار و اماکن تاریخی در پاریس شد. این دوره در تاریخ فرانسه به «هفته خونین» مشهور است.[۳۷]

در سال ۱۸۸۹ به مناسبت بزرگداشت صدمین سال انقلاب فرانسه و نمایشگاه جهانی صنعت و تکنولوژی، یک برج تمام فلزی توسط مهندس مشهور فرانسوی گوستاو ایفل در مرکز پاریس ساخته شد.[۳۸] این برج که به برج ایفل مشهور است، ابتدا به عنوان یک بنای موقت ساخته شد، اما پس از پایان نمایشگاه پابرجا ماند و نماد زیبای دیگری به پاریس افزود. برج ایفل تا سال ۱۹۳۰ بلندترین برج جهان بود.[۳۹][۴۰][۴۱][۴۲] متروی پاریس نیز هم‌زمان با افتتاح نمایشگاه جهانی در سال ۱۹۰۰ گشایش یافت. برگزاری این نمایشگاه نماد مهمی از جایگاه برتر پاریس به عنوان قطب فناوری، توریستی و تجارت در جهان آن روز به‌شمار می‌رفت.[۳۸]

قرن بیستم[ویرایش]

جنگ جهانی اول[ویرایش]

در جنگ جهانی اول شهر پاریس متحمل خسارات بسیاری شد، با این حال به خاطر اجتماعات هنری و فرهنگی خود و زندگی شبانه شهره بود. پس از پیروزی فرانسوی‌ها و بریتانیایی‌ها در جنگ و امضای پیمان صلح، فعالیت‌های فرهنگی و هنری در شهر مجدداً رونق سابق خود را بازیافت و پاریس به مکانی جذاب برای زندگی بزرگان هنر در جهان تبدیل شد. در این دوره هنرمندان بزرگی نظیر ایگور استراوینسکی آهنگساز روس، پابلو پیکاسو نقاش شهیر اسپانیایی، سالوادور دالی هنرمند بزرگ اسپانیایی و ارنست همینگوی نویسندهٔ مشهور آمریکایی در این شهر اقامت داشتند.[۴۳]

جنگ جهانی دوم[ویرایش]

پاریس تنها پنج هفته پس از ورود فرانسه به جنگ جهانی دوم در ژوئن ۱۹۴۰ توسط ارتش آلمان نازی اشغال شد، و تا اوت ۱۹۴۴ تحت اشغال نازی‌ها بود.[۴۴] با وجود فتح پاریس بدست آلمانی‌ها بسیاری از آثار تاریخی و فرهنگی پاریس از آسیب و صدمات در امان ماندند. از دلایل این امر می‌توان عدم مواجههٔ آلمان‌ها با مقاومت زیاد و عدم وجود اهداف استراتژیک برای بمباران در مرکز شهر بر می‌گردد.[۴۵][۴۶]

پس از جنگ جهانی دوم[ویرایش]

دوره بعد از جنگ بزرگترین دوران توسعهٔ پاریس پس از دوران حکومت جمهوری سوم (تا ۱۹۱۴) بود. در این دوران احداث تراموای شهری و اتوبان‌های مدرن در دستور کار قرار گرفت. علاوه بر آن اتوبان کمربندی عظیمی نیز به دور پاریس کشیده شد. شروع احداث منطقه اقتصادی لا دفانس نیز در این دوره رخ داد.[۴۷]

رشد اقتصادی[ویرایش]

در دهه هفتاد صنایع به‌طور کامل از درون شهر خارج شدند و موسسات از شکل سنتی خود به شکلی مدرن تبدیل گشتند. رونق اقتصادی پاریس را به یکی از گران‌ترین نقاط شهری دنیا تبدیل کرد و پاریسی‌ها نیز یکی از بالاترین درآمدهای سرانه اروپا را بدست آوردند. به خاطر این رشد سریع و ایجاد فاصله طبقاتی بین پاریس و حومه آن در طول دهه ۱۹۸۰، در طی سال‌های اخیر تظاهرات و درگیری‌های فراوانی بین ساکنان حومه پاریس و نیروهای دولتی صورت گرفته‌است، که از این جمله می‌توان به تظاهرات گسترده حاشیه‌نشینان و مهاجران در سال ۲۰۰۵ اشاره کرد.[۴۸]

جغرافیا[ویرایش]

پاریس در مرکز کمان رود سن قرار دارد و شامل ۲ قسمت جزیره مانند است. ایل سن لویی بخش کوچکتر و ایل دو لا سیته قسمت بزرگتر را تشکیل داده و شامل بخش قدیمی شهر است. پاریس در زمینی بسیار هموار و صاف قرار گرفته‌است. ارتفاع شهر پاریس از سطح دریادر حدود ۳۵ متر است. ارتفاع پست‌ترین نقطه پاریس از سطح دریا در حدود ۲۴ متر از سطح دریا و بلندترین نقطه آن که مون‌مارتر نام دارد دارای ارتفاع ۱۳۰ متر از سطح دریاست.[۴۹] مساحت هستهٔ اصلی پاریس حدود ۱۰۵ کیلومتر مربع است، اما منطقهٔ شهری پاریس و حومهٔ آن در حدود ۱۴۵۷ کیلومتر مربع مساحت دارد که ۱۳۸ برابر هستهٔ اصلی شهر است. منطقهٔ شهری پاریس و حومه شامل چند شهر و تعداد زیادی روستا بوده که با توسعهٔ پاریس در دهه‌های گذشته به صورت قسمتی از شهر درآمده‌اند. وسعت هسته اصلی شهر پاریس به جز دو پارک وسیع به نام‌های پارک بولونی و پارک ونسن در حدود ۸۷ کیلومتر مربع است.[۵۰]

آب و هوا[ویرایش]

یک روز برفی در پاریس

پاریس دارای آب و هوایی اقیانوسی است و تحت تأثیر جبهه‌های هوای اقیانوس اطلس شمالی قرار دارد.

متوسط دمای سالیانه پاریس ۱۵ درجه سانتیگراد است. بالاترین دمای ثبت شده در پاریس برابر ۴۰٫۴ درجه سانتیگراد بوده که در سال ۱۹۴۸ ثبت شده‌است. پایین‌ترین دمای ثبت شده در این شهر نیز برابر ۲۳٫۹- درجه سانتیگراد بوده که در سال ۱۸۷۹ ثبت شده بوده‌است.[۵۱]

بارندگی در تمام طول سال در پاریس اتفاق می‌افتد. پاریس به خاطر باران‌های ناگهانی‌اش معروف است. متوسط میزان بارش سالانه در پاریس حدود ۶۴۱ میلی‌متر است.[۵۲] بارش برف در این شهر به ندرت اتفاق می‌افتد، و در بیشتر موارد میزان بارش برف به حدی است که بیش از ۲۴ ساعت بر روی زمین باقی نمی‌ماند.

نهفتنداده‌های اقلیم پاریس (۱۹۸۱–۲۰۱۰ میانگین)
ماه ژانویه فوریه مارس آوریل مه ژوئن ژوئیه اوت سپتامبر اکتبر نوامبر دسامبر سال
سابقهٔ بیش‌ترین °C (°F) ۱۶٫۱
(۶۱)
۲۱٫۴
(۷۱)
۲۵٫۷
(۷۸)
۳۰٫۲
(۸۶)
۳۴٫۸
(۹۵)
۳۷٫۶
(۱۰۰)
۴۰٫۴
(۱۰۵)
۳۹٫۵
(۱۰۳)
۳۶٫۲
(۹۷)
۲۸٫۴
(۸۳)
۲۱
(۷۰)
۱۷٫۱
(۶۳)
۴۰٫۴
(۱۰۵)
میانگین بیش‌ترین °C (°F) ۷٫۲
(۴۵)
۸٫۳
(۴۷)
۱۲٫۲
(۵۴)
۱۵٫۶
(۶۰)
۱۹٫۶
(۶۷)
۲۲٫۷
(۷۳)
۲۵٫۲
(۷۷)
۲۵٫۰
(۷۷)
۲۱٫۱
(۷۰)
۱۶٫۳
(۶۱)
۱۰٫۸
(۵۱)
۷٫۵
(۴۶)
۱۶٫۰
(۶۱)
میانگین روزانه °C (°F) ۵٫۰
(۴۱)
۵٫۶
(۴۲)
۸٫۸
(۴۸)
۱۱٫۵
(۵۳)
۱۵٫۳
(۶۰)
۱۸٫۳
(۶۵)
۲۰٫۶
(۶۹)
۲۰٫۴
(۶۹)
۱۶٫۹
(۶۲)
۱۳٫۰
(۵۵)
۸٫۳
(۴۷)
۵٫۵
(۴۲)
۱۲٫۵
(۵۵)
میانگین کم‌ترین °C (°F) ۲٫۷
(۳۷)
۲٫۸
(۳۷)
۵٫۳
(۴۲)
۷٫۳
(۴۵)
۱۰٫۹
(۵۲)
۱۳٫۸
(۵۷)
۱۵٫۸
(۶۰)
۱۵٫۷
(۶۰)
۱۲٫۷
(۵۵)
۹٫۶
(۴۹)
۵٫۸
(۴۲)
۳٫۴
(۳۸)
۸٫۵
(۴۷)
سابقهٔ کم‌ترین °C (°F) −۱۴٫۶
(۶)
−۱۴٫۷
(۶)
−۹٫۱
(۱۶)
−۳٫۵
(۲۶)
−۰٫۱
(۳۲)
۳٫۱
(۳۸)
۶
(۴۳)
۶٫۳
(۴۳)
۱٫۸
(۳۵)
−۳٫۱
(۲۶)
−۱۴
(۷)
−۲۳٫۹
(−۱۱)
−۲۳٫۹
(−۱۱)
بارندگی میلی‌متر (اینچ) ۵۳٫۷
(۲٫۱۱)
۴۳٫۷
(۱٫۷۲)
۴۸٫۵
(۱٫۹۱)
۵۳
(۲٫۰۹)
۶۵
(۲٫۵۶)
۵۴٫۶
(۲٫۱۵)
۶۳٫۱
(۲٫۴۸)
۴۳
(۱٫۶۹)
۵۴٫۷
(۲٫۱۵)
۵۹٫۷
(۲٫۳۵)
۵۱٫۹
(۲٫۰۴)
۵۸٫۷
(۲٫۳۱)
۶۴۹٫۶
(۲۵٫۵۶)
میانگین روزهای بارندگی ۱۰٫۲ ۹٫۳ ۱۰٫۴ ۹٫۴ ۱۰٫۳ ۸٫۶ ۸ ۶٫۹ ۸٫۵ ۹٫۵ ۹٫۷ ۱۰٫۷ ۱۱۱٫۵
میانگین روزانه ساعت‌های تابش آفتاب ۶۲٫۵ ۷۹٫۲ ۱۲۸٫۹ ۱۶۶٫۰ ۱۹۳٫۸ ۲۰۲٫۱ ۲۱۲٫۲ ۲۱۲٫۲ ۱۶۷٫۹ ۱۱۷٫۸ ۶۷٫۷ ۵۱٫۴ ۱٬۶۶۱٫۷
درصد احتمال تابش آفتاب ۲۱ ۳۰ ۳۵ ۴۲ ۴۳ ۴۵ ۴۹ ۵۰ ۴۵ ۳۸ ۲۷ ۲۰ ۳۷٫۱
منبع: Meteo France[۵۳]

چشم‌انداز شهر[ویرایش]

پاریس مدرن امروزی حاصل تغییرات میانه سده ۱۹ میلادی است. برای قرن‌ها پاریس دارای خیابان‌های باریک و کم عرض بود، اما از سال ۱۸۵۲ با شروع عملیات بارون هاوسمن خیابان‌های باریک به خیابان‌های عریض تبدیل شدند. از این دوران تا به امروز ارتفاع ساختمان‌های هر خیابان در پاریس با توجه به عرض آن خیابان انتخاب شده‌است. بسیاری از ساختمان‌های قرن نوزدهم کماکان در پاریس پابرجا هستند و استفاده می‌شوند.

معماری[ویرایش]

نمایی از منطقه اقتصادی تجاری لا دفانس از ورای پارک بولوین

با توجه به وجود قوانین بسیار سخت برای ساخت و ساز و عدم اجازه برای ساخت ساختمان‌های بلند بسیاری از موسسات نظیر موسسات تجاری، دانشگاه‌ها، موسسات تحقیقاتی و وزارت خانه‌ها به حاشیه شهر پاریس و به ویژه منطقه لا دفانس انتقال یافته‌اند.

این قوانین باعث شده‌است که شهر پاریس چهره‌ای تاریخی به خود گرفته و به قول اروپایی‌ها به موزه‌فیکاسیون (muséification) یا موزه بصری تبدیل شود.[۵۴][۵۵]

بسیاری از ساختمان‌های اداری پاریس که هنوز در محدوده مرکزی شهر قرار دارند قصد انتقال دفاتر خود را به حومه شهر و به ویژه به منطقه لا دفانس دارند. منطقه اقتصادی دفنس میزبان دفاتر و مراکز مهم اداری، تجاری، اقتصادی و فرهنگی فرانسه و اروپا است. منطقه اقتصادی لا دفانس، دفاتر شرکت‌های بزرگ تولید مواد غذایی درRungis، دانشگاه‌های مهمی چون دانشگاه پلی تکنیک پاریس، HEC, ESSEC, INSEAD و…، تعدادی از معروفترین آزمایشگاه‌های تحقیقاتی جهان (در منطقه سالکی و ایوری)، مجموعه‌های عظیم ورزشی نظیر استاد دو فرانس در سن دنی و بعضی از وزراتخانه‌ها مانند وزارت حمل و نقل فرانسه در حومه پاریس قرار گرفته‌اند. طبق اعلام مسئولین آرشیو ملی فرانسه نیز تا سال ۲۰۱۰ به حومه پاریس منتقل می‌شود.

نیاز به پاریسی بزرگتر از سوی دولتمردان فرانسوی نیز درک شده به‌طوری‌که این موضوع از سال ۲۰۰۷ در دستور کار قرار گرفته و نتیجه نهایی آن نیز در انتخابات بهار ۲۰۰۸ شورای شهر پاریس مشخص خواهد شد.

خیابان‌ها، میدان‌ها و محلات معروف پاریس[ویرایش]

بخش مرکزی شهر[ویرایش]

  • میدان باستیل [۵۶](Place de la Bastille): این میدان هم به خاطر نقش تاریخی و هم به خاطر فعالیت‌های سیاسی صورت گرفته در آن از شهرت برخوردار است. بسیاری از اتفاقات تأثیرگذار تاریخ فرانسه در این مکان حادث شده‌است. امروزه نیز به خاطر بُعد تاریخی آن از این محل برای برگزاری اجتماعات اجتماعی، سیاسی و راهپیمایی‌ها استفاده می‌شود. از جمله می‌توان از تظاهرات و اعتراضات سندیکاهای کارگری فرانسه در ۲۸ ماه مارس سال ۲۰۰۶ میلادی در این میدان نام برد.[۵۷]
  • خیابان شانز الیزه (Champs-Elysées): خیابان قرن هفدهمی پاریس با درختان زیبای حاشیه خود یکی از پرجاذبه‌ترین نقاط گردشگری در دنیا محسوب می‌شود. این خیابان حدفاصل میدان کنکورد و تاق نصرت تریومف قرار گرفته و یکی از مهم‌ترین مراکز خرید و تفریح در پاریس محسوب می‌شود. این خیابان در نزد فرانسوی‌ها ملقب به (La plus belle avenue du monde) به معنی «زیباترین خیابان جهان» است.[۵۷][۵۸][۵۹]
  • میدان کنکورد: این میدان در منتهی‌الیه خیابان شانز الیزه قرار گرفته‌است. در گذشته این میدان به نام لویی پانزدهم نامیده می‌شد.

در طول انقلاب اول فرانسه و در دوره معروف به ترور، دستگاه گیوتین در این میدان نصب شده بود. سر بسیاری از مشاهیر آن دوره فرانسه نظیر لویی شانزدهم، ماری آنتوانت، ماکسیمیلیان ربسپیر و آنتوان لاوازیه در این میدان به زیر گیوتین رفته‌است.[۶۰]

در این میدان و در حاشیه خیابان رویال ساختمان وزارت بحریه فرانسه، هتل کریلیون و سفارت ایالات متحده آمریکا قرار دارد. در سوی دیگر میدان، باغ تویلری که به موزه لوور منتهی می‌شود، قرار گرفته‌است. یکی از اضلاع میدان کنکورد به میدان دیگری به نام وندوم متصل است در این میدان نیز هتل‌های مجلل ریتز و وندوم و تعداد بسیار زیادی جواهر فروشی مجلل و معروف قرار دارد. علاوه بر این در این ۲ میدان سالن‌های مد بسیاری از معروف‌ترین طراحان لباس دنیا و شرکت‌های مشهور مُد قرار دارند.

در مرکز این میدان ستون تاریخی ابلیسک قرار دارد. این ستون از سوی والی مصر، محمدعلی پاشا در زمان پادشاهی شارل دهم، به فرانسه هدیه شده‌است. قدمت این ستون ۳۳۰۰ سال بوده و به دوره رامسس دوم بازگشته و قدیمی‌ترین اثر موجود در فضای شهری پاریس است.[۵۷][۶۱]

  • محله له‌ال (Les Halles): این محله جایگاه قبلی بازارهای عرضه محصولات پروتئینی پاریس است. تا سال ۱۹۷۰ این بازار در این مکان قرار داشت. در کنار این بازار ایستگاه مرکزی متروی پاریس با نام ایستگاه شاتل له ال قرار دارد. این ایستگاه بزرگترین ایستگاه مترو در جهان است.[۵۷][۶۲][۶۳]

در سال ۱۹۷۱ این بازار تخریب و به مکان جدیدی تحت عنوان «Rungis» در حومه پاریس منتقل شد. این مرکز هم‌اکنون بزرگترین مرکز ارائه محصولات پروتئینی در جهان است.[۶۴][۶۵][۶۶]

کلیسای سَکرِه‌کُر دو مون‌مارتر بر فراز محلهٔ مون‌مارتر در شمال پاریس.

  • خیابان مونتاین (Avenue Montaigne): خیابانی است جنب خیابان شانز الیزه؛ این خیابان پذیرای تعداد زیادی از سالن‌های مُد معروف جهان نظیر شنل (Chanel)، دیور(Dior)، ولنتینو (Valentino)، لویی ویتون (Louis Vuitton)، ژیوونشی (Givenchy)، نینا ریچی (Nina Ricci)، سلین (Céline)، امانوئل آنگارو (Emmanuel Ungaro) و جواهرفروشی‌های مشهوری چون بولگاری (Bulgari) و سن دوپونت (ST Dupont) است.[۵۷][۷۱]
  • محله مون‌مارتر (Montmartre): تپه‌ای است تاریخی که بر فراز آن کلیسای مشهور سکره کر قرار دارد. مونتمارتر همیشه به خاطر وجود تعداد بسیار زیاد استودیوها و کافه‌های مملو از هنرمندان خود مشهور بوده‌است.[۵۷]
  • محله مون پارناس (Mont Parnasse): محله‌ای است در ساحل چپ رود سن. این مکان به علت استودیوهای موسیقی و کافه‌های خود مشهور است. ایستگاه بزرگ مترو مون پارناس و بلندترین برج مسکونی تجاری و اداری پاریس با نام برج مون پارناس نیز در این محله واقع است.[۵۷][۷۲][۷۳]
  • خیابان لوپِرا (L’opéra): به محدوده اطراف کاخ گارنیه یا اپرا گارنیه محله لوپرا اطلاق می‌شود. این محل جایگاه اصلی دفاتر و موسسات اعتباری و فروشگاه‌های زنجیره‌ای است. به عنوان مثال می‌توان از فروشگاه‌های زنجیره‌ای پرنتام (Printemp) و لافایت (Galeries Lafayette) نام برد. همچنین دفاتر موسسات عظیم مالی چون کردیت لیونه (crédit Lyonnais) و امریکن اکسپرس (American Express) نیز در این محله قرار دارد.[۵۷]

حاشیه شهر[ویرایش]

  • محله لا دفانس (La Défense): حومه مهم شهر پاریس است این منطقه یکی از بزرگترین و مهم‌ترین مراکز اقتصادی تجاری جهان محسوب می‌شود. منطقه دفانس در حاشیه غربی شهر پاریس واقع شده و در امتداد محور خیابان شانز الیزه قرار دارد. این منطقه میزبان بسیاری از دفاتر و شرکت‌های بزرگ و رده اول جهان است. این منطقه در سال ۱۹۵۸ توسط دولت فرانسه بدین منظور ساخته شد. در مجموع حدود ۳٫۵ میلیون متر مربع فضای اداری در این منطقه قرار دارد که تشکیل دهنده بزرگترین منطقه تجاری و اقتصادی اروپا است.[۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲][۵۷]
تاق بزرگ در منطقه لادفانس که میزبان وزارت حمل و نقل فرانسه است نیز در این محله قرار دارد.
  • محله سن‌دُنی (Plaine Saint-Denis): این مکان سابقاً محله‌ای صنعتی بود اما در طول ۱۰ سال گذشته تغییر ماهیت داده‌است. امروزه این محل میزبان مجموعه ورزشی استاد دو فرانس و منطقه اقتصادی لندی فرانس است. چندین آسمان‌خراش و ۲ خط سریع‌السیر مترو نیز در این منطقه وجود دارد. همچنین دفاتر تعدادی از شبکه‌های تلویزیونی فرانسه و استودیوهای فیلم‌سازی این کشور نیز در این محله قرار دارد. صومعه مشهور سن دنی، میزبان آرامگاه بسیاری از پادشاهان قدیم فرانسه، نیز در این منطقه واقع است.[۸۱]

کلیسای سلطنتی سن‌دُنی که مقبره بسیاری از پادشاهان فرانسه و خانواده‌های سلطنتی این کشور است.

  • محله وال دو سن (Val de Seine): دفاتر رسانه‌های اصلی پاریس و فرانسه در این منطقه قرار گرفته‌است. شبکه‌های تلویزیونی مشهور فرانسه و جهان نظیر TF1 , France2 , Canal+ , France24 , EuroSport , Arté , TPS از جمله این دفاتر هستند. همچنین شرکت‌های بزرگ ارتباطات و IT مانند Neuf Cegetel و دفتر اروپا، آفریقا و خاورمیانه شرکت مایکروسافت در این منطقه قرار دارند.

عمارت‌ها و بناهای مشهور و دیدنی پاریس[ویرایش]

کلیسای مادلین

معروفترین آثار شهر پاریس کلیسای قرن دوازدهمی نوتردام واقع در ایل دو لا سیته، برج ایفل و تاق نصرت (تریومف) می‌باشند. برج ایفل ابتدا به صورت موقت جهت نمایشگاه جهانی سال ۱۸۸۹ توسط گوستاو ایفل بنا شد، اما با حفظ آن پس از این تاریخ امروزه در نزد جهانیان به عنوان نماد شهر پاریس شناخته می‌شود.[۸۲][۸۳]

عمده بناهای مشهور پاریس در محدوده میدان شارل دوگل (میدان دلتوال سابق) واقع شده‌اند. از جمله موزه لوور، باغ تویلری، خیابان شانز الیزه، تاق نصرت پیروزی (تریومف)، گراند پله، پتیت پله، میدان کنکورد و بسیاری آثار دیگر. بخش دیگری از این آثار که شامل بناهای مدرن و امروزی شهر پاریس می‌شوند در محدوده منطقه لا دفانس قرار گرفته‌اند.

عمارت انولید

علاوه بر این ۲ منطقه آثار متعدد فراوانی نیز در سرتاسر شهر پاریس وجود دارند. موزه انولید که مقبره بسیاری از سربازان و افتخارآفرینان فرانسه از جمله ناپلئون است، قلعه کونسیرژری که محل نگهداری لویی شانزدهم، ماری آنتوانت و خانواده سلطنتی فرانسه قبل از اعدام در جریان انقلاب بود، ۲ مجسمه ملقب به آزادی واقع در ایل دوسیژن و کاخ لوکزامبورگ که نمونه بزرگ آن‌ها در سال ۱۸۸۶ از سوی ملت فرانسه به ملت آمریکا هدیه داده شد، بخش دیگری از این آثار دیدنی هستند.

کاخ گارنیه یا اپرا گارنیه که در زمان امپراتوری دوم ساخته شده نیز از دیگر بناهای دیدنی شهر پاریس محسوب می‌شود. موزه لوور که امروزه یکی از مشهورترین موزه‌های جهان است نیز در بنای کاخ سابق لوور قرار دارد. دانشگاه سوربن نیز که بخش اصلی دانشگاه پاریس را تشکیل می‌دهد نیز در محله لاتین قرار گرفته‌است.

علاوه بر کلیسای نوتردام کلیساهای مشهور و زیبای دیگری نیز از جمله کلیسای سن-شپل، کلیسای مادلین و کلیسای سکره‌کر دو مون‌مارتر نیز در این شهر قرار گرفته‌اند.

باغ‌ها ٫ پارک‌ها و فضای‌سبز[ویرایش]

یکی از دو باغ قدیمی معروف پاریس باغ تویلری است که در قرن ۱۶ در حاشیه رود سن نزدیک کاخ لوور و در قسمت چپ پارک لوکزامبورگ ساخته شده‌است که برای کاخ خصوصی کاترین دو مدیچی ساخته شده‌است.[۸۴][۸۵] دیگر باغ معروف پاریس باغ گیاهان است. این باغ به دستور گای دو لابروس پزشک مخصوص لویی سیزدهم برای پرورش گیاهان دارویی ساخته شد، و نخستین باغ عمومی پاریس است.[۸۶] قدمت دیگر باغ‌های بزرگ پاریس به دوران امپراتوری دوم بر می‌گردد. پارک‌های بوت شامون، مونتسوری و مونسو که به وسیله ژان شارل آلفان، یکی از مهندسان ناپلئون سوم، ساخته شده‌اند. دیگر پارک‌ها به دستور بارون هاوسمن ساخته شده‌اند که شامل پارک جنگلی بولوین و ونسن می‌شوند. از دیگر پارک‌های بزرگ پاریس می‌توان پارک دولاویل ساخته شده توسط آرشیتکت معروف برنارد شومی را نام برد. پاریس با دارا بودن ۴۷۵٬۰۰۰ درخت از ۱۲۰ گونه مختلف گیاهی سبزترین پایتخت اروپا است.[۲۴] در مجموع پاریس دارای بیش از ۴۰۰ پارک عمومی است.[۲۴]

گورستان‌های پاریس[ویرایش]

ساخت گورستان‌های امروزی پاریس به سال ۱۸۰۴ میلادی برمی‌گردد. تا قبل از این تاریخ هر یک از کلیساهای پاریس دارای یک گورستان اختصاصی بودند اما از اواخر قرن ۱۸ میلادی تصمیم به ساخت گورستانی واحد برای پاریس گرفته‌شد. با توسعه شهر پاریس و پر شدن این گورستان، گورستان‌های دیگری نیز جهت تدفین مردگان در حاشیه این شهر ساخته شد که از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به گورستان مشهور پرلاشز، گورستان مون پارناس، گورستان مون مارتر و گورستان پاسی نام برد.

در قرن بیستم نیز بنا به توسعه این شهر گورستان‌هایی به آن افزوده شدند که می‌توان به گورستان سن اوون، گورستان دیوری و گورستان باژنو نام برد.

تعدادی از گورستان‌های پاریس ارزش تاریخی و فرهنگی بالایی دارند، از آن جمله می‌توان از گورستان پرلاشز نام برد که آرامگاه بسیاری از مردان و زنان بزرگ جهان نظیر بالزاک، کلود برنارد، صادق هدایت، ادیت پیاف، غلامحسین ساعدی، اسکار وایلد، امیل زولا، مولیر و فردریک شوپن است نام برد. این گورستان به عنوان مشهورترین گورستان جهان شناخته می‌شود.

مترو[ویرایش]

متروی پاریس در سال ۱۹۰۰ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۱۴ خط و ۳۰۳ ایستگاه می‌باشد. این مترو از قدیمی‌ترین متروهای جهان محسوب می‌شود.

فرهنگ و هنر[ویرایش]

نمایی از سالن و سن اپرا گارنیه

نمایی از سالن اپرا دوشاتل

اپرا، تئاتر و موسیقی[ویرایش]

از بزرگترین اپراهای پاریس می‌توان از اپرای قرن نوزدهمی گارنیه و اپرا باستیل نام برد. در این اپراها انواع باله‌های کلاسیک و اپراهای ترکیبی کلاسیک و مدرن اجرا می‌شود.

تئاتر به صورت سنتی جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ پاریسی دارد. گرچه امروزه بسیاری از بازیگران مشهور تئاتر، بازیگر تلویزیون‌های فرانسوی نیز هستند. تعدادی از تئاترهای اصلی پاریس را می‌توان به این ترتیب نام‌برد:تئاتر اودئون، تئاتر بوبینو، تئاتر موگادور و تئاتر دولاگیته مون پارناس.

به‌طور کل در حدود ۱۴۳ سالن تئاتر در شهر پاریس وجود دارد.[۸۷]

بعضی از سالن‌های تئاتر در پاریس، هم‌زمان به عنوان سالن کنسرت نیز مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند. بسیاری از خوانندگان مشهور فرانسوی نظیر ادیت پیاف، موریس شوالیه، جورج براسون و شارل آزناوور شهرت خود را از اجرا در این سالن‌ها کسب کرده‌اند.

سالن الیزه مون مارتر نیز امروزه به عنوان سالن کنسرت مورد استفاده قرار می‌گیرد. کلوب نیومورنینگ نیز یکی از ندرتاً کلوب‌هایی است که هنوز کنسرت جاز در آن‌ها اجرا می‌شود.

سالن زنیت در پاریس، محله لاویه و استادیوم پارکومنی اسپورت در محله برسی نیز به عنوان محل اجرای کنسرت‌های عظیم سبک راک مورد استفاده قرار می‌گیرند.

کافه‌ها، رستوران‌ها و کاباره‌ها[ویرایش]

رستوران «اُو پیه دو کوشون» (پاچه خوک)

کافه فلور

کاباره مولن‌روژ در پاریس، دارای آوازه‌ای جهانی است.

کافه‌های پاریس از دیرباز شهرت جهانی داشته‌اند. این کافه‌ها با فضای کوچک داخلی و صندلی‌های چیده شده در کنار خیابان و قهوه‌های خوش‌طعم و کیک‌های خوش‌مزه نظر هر رهگذری را به سمت خود جلب می‌کند. از کافه‌های معروف پاریس می‌توان از کافه دولاپه، کافه دوماگوت و کافه فلور نام برد.

فرانسه به عقیده اکثر مردم جهان خوشمزه‌ترین غذاهای دنیا را داراست، پس در نتیجه رستوران‌های پاریسی نیز باید نمونه و نمودار کاملی از یک رستوران فرانسوی با غذاهای خوش‌طعم باشند. به همین خاطر است که پاریس رستوران‌های درجه‌یک و عالی فراوانی دارد. به‌طور کل در حدود ۵۰۰۰ رستوران در پاریس به تهیه و طبخ غذا می‌پردازند.

تعدادی از رستوران‌های معروف پاریس شهرت بین‌المللی دارند که می‌توان به تعدادی از آن‌ها اشاره کرد: رستوران لالزاس، رستوران ماکسیم، رستوران پییر گاگز، رستوران لزامباسادور، رستوران لاتراس و رستوران ویکند.

به انتخاب «مجله رستوران» از ۵۰ رستوران برتر جهان در سال ۲۰۰۷ نه تا از این رستوران‌ها در پاریس قراردارند.[۸۸]

کاباره‌های پاریس نیز در نزد جهانیان شهرت فراوانی دارند. در میان این کاباره‌ها می‌توان از کاباره قرن نوزدهمی «مولن روژ» نام برد. این کاباره بارها محل اجرای کنسرت‌های بزرگانی همچون الویس پریسلی، فرانک سیناترا و لاتویا جکسون بوده‌است. این کاباره در محله مونتمارتر قرار دارد.[۸۹]

از دیگر کاباره‌های پاریس که شهرتی جهانی دارند می‌توان از «کاباره لیدو» نام برد. این کاباره روزگاری میزبان کنسرت‌های الویس پریسلی بوده‌است. این کاباره در خیابان شانز الیزه قرار دارد.[۹۰]

نایت کلاب‌ها و کاباره‌های مشهور دیگری نیز در پاریس واقع هستند که می‌توان از: کاباره پاریس اولمپیا، فولی برگر، بوبینو، کریزی هورس، کلوب رکس، بودابار و کلوب جرج نام برد.[۹۱]

هتل‌ها[ویرایش]

گردشگران زیادی سالیانه به پاریس وارد می‌شوند و پاریس نیز دارای تعداد زیادی هتل می‌باشد. بعضی از هتل‌های پاریس شهرت جهانی دارند. این هتل‌ها تاکنون میزبان مشاهیر و ثروتمندترین افراد جهان بوده‌اند.

هتل ریتز که در اواخر سده نوزدهم میلادی افتتاح شده‌است تاکنون میزبان مشاهیری چون ارنست همینگوی، ادوارد فیتزجرالد، مارسل پروست، ادوارد هفتم پادشاه انگلستان، مرلین دتریش، التون جان، رودولف والنتینو، چارلی چاپلین، ژان پل سارتر و گرتا گاربو بوده‌است.[۹۲]

نمایی از سالن موسوم به ناپلئون در هتل کونتیننتال پاریس.

هتل کریلیون نیز که در میدان کنکورد قرار دارد به عنوان یکی از معروفترین هتل‌های لوکس جهان شناخته می‌شود. این هتل که دارای ۱۰۳ اتاق و ۴۴ سوئیت است در قرن هجدهم ساخته شده‌است. این هتل نیز محل اقامت مشاهیری چون وودرو ویلسون، تئودور روزولت، هربرت هوور و ریچارد نیکسون رئیس‌جمهوران آمریکا، جرج پنجم پادشاه انگلستان، حسن دوم پادشاه مراکش، امپراتور هیروهیتو امپراتور ژاپن، ژاکلین کندی، چارلی چاپلین، ارسن ولز، الیزابت تیلور، تیرون پاور، اکسل روز، آرنولد شوارتزنگر، ماریا کری و مدونا بوده‌است.[۹۳]

از دیگر هتل‌های پاریس می‌توان از هتل ۱۰۰۰ اتاقه کنکورد لافایت، هتل جرج پنجم، هتل کلونی، هتل کونتیننتال، هتل بریستول، هتل پلازا آتن، هتل لوتشیا و هتل رویال مونسو نام‌برد.

سینما[ویرایش]

فرانسه دارای دومین صنعت سینما در جهان می‌باشد و مردم آن به سینمای کشور توجه دارند. در سرتاسر فرانسه در حدود ۴۵۰۰ سالن سینما وجود دارد که ۳۷۵ عدد از این سینماها در پاریس واقع‌شده‌است.[۸۷]

بزرگترین سالن سینمای پاریس گراند رکس نام داشته که ۲۸۰۰ نفر ظرفیت دارد. امروزه مجموعه‌های عظیمی با تعداد زیادی سالن نمایش (در حدود ۱۰ تا ۲۰ سالن) در پاریس ساخته شده‌است.

سالانه ۳۰ میلیون بلیت سینما در پاریس فروش می‌رود.[۸۷] بهای بلیط سینما در این شهر در حدود ۸ یورو بوده و در روزهای دوشنبه هر هفته به صورت نیم‌ب‌ها به فروش می‌رسد.[۹۴]

همچنین جشنواره‌ای به نام «فرنچ راندوو» به‌طور سالانه در پاریس برگزار می‌شود که پس از جشنواره کن و جشنواره برلین سومین جشنواره مهم سینمایی قاره اروپا محسوب می‌شود.[۹۵]

توریسم[ویرایش]

نوشتار وابسته: فهرست موزه‌های پاریس

پاریس در گذشته نیز همیشه مقصدی برای تجار، دانشجویان و زائران مذهبی بوده‌است. اما صنعت توریسم در مقیاس بزرگ امروزی با ظهور راه‌آهن در سال ۱۸۴۸ در پاریس آغاز شد. اولین باری که پاریس به عنوان مقصد مورد توجه توریست‌ها مورد نظر قرار گرفت به برگزاری نمایشگاه جهانی در سال ۱۸۵۵ بازمی‌گردد. برگزاری نمایشگاه‌های جهانی در پاریس عامل مؤثری در جذب توریست و توسعه در پاریس قرن نوزدهم بوده‌است. برج ایفل نیز حاصل نمایشگاه جهانی ۱۸۸۹ پاریس است. همچنین تلاش‌های صورت گرفته در زمان امپراتوری دوم در پاریس و توسعه آن نقش بسزایی در توسعه توریسم در پاریس داشته‌است.

بناها و موزه‌های مشهور پاریس در بین پربازدیدکننده‌ترین آثار توریستی جهان جای دارند. پاریس با دارا بودن بیش از ۳۰ میلیون توریست در سال در صدر پر بازدیدترین شهرهای جهان قرار دارد.[۲۰][۲۱][۲۲][۹۶]

موزه لوور در پاریس سالیانه هشت میلیون توریست را به خود جذب می‌کند که به همین دلیل به عنوان پربیننده‌ترین موزه جهان شناخته می‌شود.[۹۷][۹۸][۹۹][۱۰۰] کلیسای نوتردام با ۱۳ میلیون و کلیسای سکره کر با ۱۲ میلیون بازدید سالیانه توسط توریست‌ها از دیگر قطب‌های جذب توریست در پاریس هستند.[۱۰۱][۱۰۲] برج ایفل نیز به عنوان مشهورترین اثر شهری پاریس سالانه به‌طور متوسط ۶٫۵ میلیون بازدیدکننده دارد. این برج از زمان شروع به کار تاکنون بیش از ۲۳۰ میلیون بازدیدکننده را به خود جذب کرده‌است.[۱۰۳] دیزنی‌لند پاریس که پربیننده‌ترین اثر توریستی قاره اروپا محسوب می‌شود نیز در پاریس قرار داشته و سالانه بیش از ۱۴٫۵ میلیون بازدیدکننده دارد.[۱۰۴]

پاریس با دارا بودن بیش از ۱۵۰ موزه سالانه میلیون‌ها توریست خارجی را به سمت این موزه‌ها جذب می‌کند. در این میان موزه لوور که به عنوان مشهورترین و بزرگترین موزه جهان شناخته می‌شود میزبان تعدادی از مشهورترین آثار تاریخی و هنری چهان است. از این جمله می‌توان به تابلو مونالیزا یا لبخند ژوکوند اثر لئوناردو دا وینچی، مجسمه مشهور ونوس اثر مشهور دوره یونان باستان مربوط به ۱۳۰ سال پیش از میلاد مسیح و آثار تمدن‌های بزرگ بین‌النهرین، ایران باستان و مصر باستان اشاره کرد. آثار پابلو پیکاسو در موزه پیکاسو و آثار آگوست رودین در موزه رودین در پاریس نگهداری می‌شود. مرکز ملی هنر و فرهنگ ژرژ پمپیدو نیز میزبان موزه ملی هنر مدرن است. انجمن هنری مون پارناس نیز دارای موزه‌ای به نام موزه مون پارناس است. آثار هنری مربوط به دوره رونسانس و آثار هنری سبک امپرسیونیسم نیز در موزه‌های کلونی و اورسی نگهداری می‌شوند.

موزه تازه تأسیس کوا برانلی که در سال ۲۰۰۶ گشایش یافت نیز سومین موزه بزرگ پاریس بوده و دارای آثاری از قاره‌های آفریقا، آسیا، اقیانوسیه و آمریکا می‌باشد.

همچنین برخی از مجموعه داران خصوصی، مانند کارتیه و لوی ویتون، اقدام به تأسیس موزه در این شهر نموده‌اند.

علاوه بر موزه‌ها و ساختمان‌های مشهور، مکان‌هایی همچون کاباره‌ها، رستوران‌ها، هتل‌ها، پارک‌ها، باغ‌ها و کاخ‌های مشهور پاریسی نیز از جمله نقاط توریستی پاریس محسوب می‌شوند و سالانه میلیون‌ها توریست را از سراسر جهان به سمت خود جلب می‌کنند.

یکی از زمین‌های ورزشگاه رولاند گاروس طی برگزاری یک مسابقه تنیس

ورزش[ویرایش]

پاریس میزبان تیم فوتبال پاری سن ژرمن (Paris Saint-Germain FC)، تیم بسکتبال پاریس بسکت ریسینگ (Paris Basket Racing) و تیم راگبی استاد فرانسه (Stade Français) است.[۱۰۵]

ورزشگاه ۸۰٫۰۰۰ نفری و ۵ ستاره استاد دوفرانس نیز در پاریس قرار دارد. فینال مسابقات جام جهانی فوتبال ۱۹۹۸ و فینال مسابقات جام جهانی راگبی در سال ۲۰۰۷ در این ورزشگاه برگزار شده‌است. این ورزشگاه جهت انجام مسابقات فوتبال، راگبی و دو و میدانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ورزشگاه سالانه میزبان بازی‌های خانگی تیم ملی فوتبال و راگبی فرانسه و همچنین بازی‌های باشگاهی این دو رشته‌است. همچنین فینال جام قهرمانان باشگاه‌های اروپا در سال ۲۰۰۶ نیز میان دو تیم بارسلونا و آرسنال در ورزشگاه استاد دو فرانس برگزار شد.[۱۰۶]

پاریس میزبان بازی‌های المپیک تابستانی سال‌های ۱۹۰۰ و ۱۹۲۴ و جام‌های جهانی فوتبال ۱۹۳۸ و ۱۹۹۸ بوده‌است. همچنین مکان آغاز و پایان بزرگترین مسابقات دوچرخه‌سواری جهان یعنی تور دو فرانس در این شهر می‌باشد. هم‌چنین سالانه مسابقات تنیس آزاد فرانسه (رولند گاروس) که یکی از ۴ گرانداسلم بزرگ تنیس در جهان است نیز در پاریس برگزار می‌شود. علاوه بر این مسابقات همچنین می‌توان از مسابقات بین‌المللی دو ماراتون پاریس، مسابقات تنیس مسترز پاریس، مسابقات اسبدوانی رپوبلیک و جام اسبدوانی گراند پریکس لارک تریومف نام برد.[۱۰۷][۱۰۸]

مردم پاریس نیز به ورزش بسیار علاقه‌مند بوده و از امکانات ورزشی این شهر بهره می‌برند در پاریس هزاران مجموعه کوچک و بزرگ عمومی و خصوصی ورزشی وجود دارد که از آن جمله می‌توان به ۱۳۹ مجموعه ورزشی عمومی، ۳۷ استادیوم ورزشی، ۴۶ مجموعه زمین‌های تنیس و ۳۷ مجموعه استخر[۱۰۹] اشاره کرد. علاوه بر این ۲۰٫۰۰۰ دوچرخه نیز در ۱٫۴۵۱ ایستگاه در اختیار مردم قرار دارد. در مجموع در پاریس بیش از ۳۷۰ کیلومتر مسیر اختصاصی دوچرخه موجود است.[۲۴]

پاریس در سال ۲۰۲۴ میزبانالمپیک تابستانی ۲۰۲۴ خواهد بود.

روابط بین‌المللی[ویرایش]

پاریس دارای یک شهر خواهر و تعدادی شهر شریک است.[۱۱۰][۱۱۱]

شهر خواهر[ویرایش]

  • ایتالیا رم، ایتالیا، از سال ۱۹۵۶ (Seule Paris est digne de Rome; seule Rome est digne de Paris / Solo Parigi è degna di Roma; Solo Roma è degna di Parigi / “تنها پاریس شایسته رم است؛ تنها رم شایسته پاریس است”).[۱۱۱]

شهرهای شریک[ویرایش]

آثار دیدنی[ویرایش]

نگارخانه[ویرایش]

جستارهای وابسته[ویرایش]

Uncategorized

بریتانیا

بریتانیا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

مختصات۵۱°۳۰′ شمالی ۰°۷′ غربی

پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی
United Kingdom of Great Britain and
Northern Ireland
بریتانیا
نشان ملی بریتانیا
نشان ملی
شعار: Dieu et mon droit خدا و شرف من
سرود: God Save the Queen
خدا ملکه را نگاه بدارد
فهرست
0:00
موقعیت بریتانیا
پایتخت
و بزرگترین شهر
لندن
۵۱°۳۰′ شمالی ۰°۷′ غربی
زبان(های) رسمی زبان انگلیسی
حکومت پادشاهی مشروطه
الیزابت دوم
بوریس جانسون
بنیان‌گذاری ۱ ژانویه ۱۸۰۱
مساحت
• کل
۲۴۲٬۴۹۵ کیلومترمربع (۹۳٬۶۲۸مایل‌مربع) (۷۸ام)
• آبها (٪)
۱٫۳۴
جمعیت
• سرشماری ۲۰۱۱
۶۷٬۸۴۲٬۰۰۰ (۲۲ام)
• تراکم
۲۷۰٫۷ /به ازای هر کیلومترمربع (۷۰۱٫۱ /مایل‌مربع) (۵۰ام)
تولید ناخالص داخلی (GDP)  برابری قدرت خرید (PPP) برآورد ۲۰۱۹
• کل
۲٫۸۲۹ تریلیون دلار (۶ام)
• سرانه
۴۲٬۵۸۰ دلار (۲۰ام)
شاخص توسعه انسانی (۲۰۱۷) ۰٫۹۲۲
۱۴ام(بسیار بالا)
واحد پول پوند استرلینگ (£) (GBP)
منطقه زمانی GMT
• تابستان (ساعت تابستانی)
BST
پیش‌شماره تلفنی ۴۴
دامنه سطح‌بالا .uk
۱ منبع:یورو استات [۱]

پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی[۱] (به انگلیسیThe United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland) که به‌اختصار بریتانیا[۲][۳] (به انگلیسیBritain) یا پادشاهی متحد (به انگلیسیThe United Kingdom و به اختصار: UK) خوانده می‌شود، مجموعه کشورهای متحدی است که در شمال غربی اروپای قاره‌ای واقع شده‌است. بریتانیا یکی از مهم‌ترین بازیگران عرصۀ سیاست و اقتصاد جهانی است و یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان را داراست. این سرزمین از چهار کشور تشکیل شده‌است: کشورهای انگلستان، اسکاتلند، ایرلند شمالی و ولز روی‌هم جزیرۀ بریتانیای کبیر را تشکیل می‌دهند. ایرلند شمالی در شمال شرقی جزیره ایرلند قرار دارد. لندن پایتخت و بزرگ‌ترین شهر پادشاهی متحد و نیز کشور انگلستان است. بریتانیا توسط اقیانوس اطلس از غرب و شمال، دریای شمال در شرق، کانال انگلیس در جنوب و دریای ایرلند در غرب احاطه شده‌است. این کشور عضو اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل می‌باشد و دارای حق‌وتو است.

شکل حکومت انگلستان پادشاهی مشروطه است که مبتنی بر نظام وستمینستر به مرکزیت شهر لندن اداره می‌شود. نظام سیاسی این کشور دارای شش نوع انتخابات است که طی آن‌ها اعضای مجلس، کابینه، دولت‌های محلی، نمایندگان بریتانیا در اتحادیه اروپا، شهرداری‌ها، و کمیساریای پلیس انتخاب می‌شوند. سه کشور اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی دارای دولت‌های محلی هستند که با حدود اختیارات مختلف در چهار پایتخت به نام‌های ادینبورو، کاردیف و بلفاست اداره می‌شوند. هر چند جزایر گِرنزِی، جرزی و من وابسته به بریتانیا هستند ولی جزء آن به‌شمار نمی‌روند.

بریتانیا دارای ۱۴ سرزمین آن سوی دریا و ۵۳ قلمرو مشترک‌المنافع است. این سرزمین‌ها بقایای امپراتوری بریتانیا هستند. این امپراتوری که بزرگترین امپراتوری تاریخ به‌شمار می‌رود، در اوج خود در سده‌های ۱۹ و ۲۰ تقریباً به یک چهارم خشکی‌های کرۀ زمین حکومت می‌راند. تأثیر استعمار بریتانیا را می‌توان در زبان انگلیسی، فرهنگ بریتانیایی و نظام‌های حقوقی مستعمرات سابق این امپراتوری مشاهده کرد.

بریتانیا کشوری توسعه‌یافته است و دارای ششمین اقتصاد بزرگ دنیا بر اساس تولید ناخالص داخلی و هشتمین اقتصاد دنیا بر پایهٔ برابری قدرت خرید است. این پادشاهی نخستین کشور صنعتی دنیا است و در طول سده ۱۹ و اوایل سده ۲۰ ابرقدرتی بی‌همتا در سطح بین‌الملل به‌شمار می‌رفت.[۴][۵] این کشور هنوز هم در عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی، علمی، نظامی و سیاسی دارای قدرت گسترده بین‌المللی است و جزء معدود اعضای ثابت دارای حق‌وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد از زمان پیدایش آن در سال ۱۹۴۶ است. این کشور یکی از قدرت‌های شناخته‌شده‌ی دارای جنگ‌افزار هسته‌ای در جهان است و از لحاظ هزینه‌های نظامی رتبهٔ چهارم جهان را دارد.

بریتانیا عضو سابق اتحادیه اروپا و پیش از آن عضو جامعۀ اقتصادی اروپا از زمان پیدایش آن در سال ۱۹۷۳ بوده‌است. همچنین بریتانیا، عضو اتحادیه کشورهای همسود، شورای اروپا، گروه هفت، گروه ۲۰، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و سازمان تجارت جهانی می‌باشد. بریتانیا در سال ۱۹۷۳ به اتحادیه اروپا پیوسته بود اما بریتانیایی‌ها در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۶ به جدایی از اتحادیه اروپا رأی موافق دادند؛ و سرانجام بریتانیا در تاریخ جمعه ۳۱ ژانویه سال ۲۰۲۰ در ساعت ۱۱ شب به وقت محلی از اتحادیه اروپا جدا شد.

تاریخ[ویرایش]

تاریخ بریتانیا، با عبور نخستین مهاجران از تنگه دوور و ورود آن‌ها به جزایر بریتانیا در هزاران سال پیش آغاز می‌گردد. با کشف تعدادی ابزار سنگی و ردپا در هَپیس‌برگ در نورفولک، معلوم شده‌است که از بیش از هشت هزار سال پیش انسان‌های باستانی در سرزمینی که اکنون به آن، انگلستان می‌گویند زندگی می‌کرده‌اند. قدیمی‌ترین مدرکی که از حضور انسان کنونی در شمال غرب اروپا در دست است، استخوان آرواره‌ای است که در سال ۱۹۲۷ در کِنتزکاورن در ناحیهٔ دِوون کشف شد. عمر این استخوان آرواره را در سال ۲۰۱۱ دوباره تخمین زدند و سن آن را حدود ۴۱۰۰۰ تا ۴۴۰۰۰ سال برآورد کردند.

انسان‌ها تا حدود ۱۲۰۰۰ سال پیش، یعنی تا انتهای آخرین عصر یخبندان، به‌طور پیوسته در این سرزمین سکونت داشته‌اند. در این ناحیه بقایای متعددی از دوران میان‌سنگی، نوسنگی، و عصر برنز وجود دارد، از جمله استون‌هنج و اِیوبری. ساکنین انگلستان در عصر آهن، همچون دیگر نواحی بریتانیا که در جنوب خور فورث هستند، سلت‌ها بودند. این سلت‌ها به نام بریتون مشهور هستند. البته در جنوب شرق انگلستان قبایل بلژی نیز سکونت داشتند. در سال ۴۳ پیش از میلاد فتح بریتانیا به دست رومیان آغاز شد. بریتانیا گرچه تا پیش از حمله ژولیوس سزار به گل چندان شناخته شده نبود، ولی صدها سال پیش از آن توسط ملوانان کارتاژ و یونان کشف شده بود. یکی از نخستین کاشفانی که سواحل بریتانیا و ایرلند را کشف کرد جهانگردی به نام پایتیاس بود. پایتیاس اهل جزیره مارسلی یا همان جزیره مارسلیا امروزی بود که در آن زمان کلونی های یونانی در آن سکونت داشتند. رومیان تا قرن پنجم پس از میلاد کنترل ایالت بریتانیا را حفظ کردند.[نیازمند منبع]

با پایان دوران حکمرانی رومیان بر بریتانیا، آنگلوساکسون‌ها توانستند در آن جا اسکان بیابند. معمولاً اسکان آنگلوساکسون‌ها را سرآغاز کشور انگلستان و نژاد انگلیسی می‌دانند. آنگلوساکسون‌ها که مجموعه‌ای از مردم ژرمن بودند، پادشاهی‌های متعددی را بنا گذشتند. این پادشاهی‌ها نخستین قدرت‌های انگلستان و بخش‌هایی از جنوب اسکاتلند بودند. آن‌ها با خود زبان انگلیسی باستان را آوردند. این زبان جایگزین زبان قبلی که زبان بریتانیایی بود شد. آنگلوساکسون‌ها با اخلاف دولت‌های بریتانیایی در ولز، کورن‌وال، و هن‌اوگ‌لد (شمال قدیم؛ بخش بریتونی‌زبان شمال انگلستان و جنوب اسکاتلند) و همچنین با یکدیگر می‌جنگیدند.

از حدود ۸۰۰ پس از میلاد یورش‌های پی‌درپی وایکینگ‌ها آغاز شد و این نورس‌ها کنترل قسمت‌های پهناوری را از آنچه که امروزه انگلستان نامیده می‌شود در دست گرفتند. در طول این دوره حاکمان زیادی تلاش کردند تا پادشاهی‌های گوناگون آنگلوساکسون را با هم متحد کنند. این تلاش‌ها در قرن دهم میلادی منجر به ظهور پادشاهی انگلستان شد.

ریشه نام[ویرایش]

در این مورد تعاریف متفاوتی وجود دارد. احتمالاً این نام ریشه در زبان اولین ساکنین جزیره دارد. نام لاتین Britannia از کلمه brith از زبان سلت‌ها مشتق شده و به معنای رنگارنگ یا لکه دار است. از قرار معلوم رنگ کردن بدن در آن دوران رایج بوده.[۶][۷]

براساس برخی منابع دیگر نام بریتانیا برگرفته از نام قدیم این ناحیه در زمان بریتانیای روم به همراه شمایلی انسان‌دیسی شده در ظاهر یک بانو از الهه‌ای فنیقیه‌ای می‌باشد. اگر به سکه های ۵۰ پنی و دو پوندی نگاهٔ کنید، تصویر هک شده زنی مسلح با نیزه سه‌شاخه و کلاهخود و سپر را خواهید دید؛ و این زن الهه‌ای است که تجسم ملی بریتانیا است و نامش را به آن سرزمین داده. این زن نماد غرور، قدرت و اتحاد ملی مردم بریتانیا برای صدها سال بوده و همچنین در گذشتهٔ به شکل به خصوصی با قدرت دریایی آن کشور ارتباط داشتهٔ. او الهه‌ای بود که با فتوحات رومی‌ها به جزایر بریتانیا برده شد و بعد ها نامش توسط ژولیوس سزار به تمامی آن سرزمین داده شد. این الههٔ بر اساس یک الههٔ دیگر رومی به نام مینروا بنا شده که حامی هنر و تجارت و خرد بود. گرچه مینروا درحقیقت خودش نسخه رومی آتنا و تخصیص شده آن الههٔ بود و خود آتنا نیز برگرفته از یک الهه فنیقی به نام باراتی بوده که به عنوان الهه آب‌ها و دریاها شناخته می‌شد. پس از آنکه آخرین سرباز رومی در سال ۴۰۷ میلادی انگلستان را ترک کرد آن سرزمین بزودی تحت تازش اقوام آنگلوساکسون قرار گرفت و سلت‌های ساکن آنجا به مناطقی همچون اسکاتلند، ولز، ایرلند و شمال فرانسه عقب نشینی کردند و نام بریتانیا را با خود به آن مناطق بردند. در قرن ۱۶ و ۱۷ و در زمان حکمرانی ملکه الیزابت یکم انگلیسی‌ها موفق شدند که یک تهاجم بزرگ دریایی اسپانیا را با موفقیت دفع کنند و این پیروزی دریایی که در زمان رهبری یک حکمران زن بدست آمده بود زمینه بازگشت اسطوره بریتانیا را فراهم آورد و تبدیل به نماد قدرت ملی انگلستان شد. همچنین این نماد باری دیگر در زمان شکل گیری بریتانیا از اتحاد انگلستان و اسکاتلند و ولز مورد توجه قرار گرفت و تبدیل به نمادی برای اتحاد این چهار سرزمین شد و نام خودش را به این پادشاهی متحد داد. و در نهایت این نماد باری دیگر در زمان حکمرانی ملکه ویکتوریا و پدیده انقلاب صنعتی و پیشرفت قدرت اقتصادی و نظامی بریتانیا باری دیگر مورد توجه قرار گرفت و پس از آن تبدیل به یک نماد و تجسم ملی برجسته در بریتانیا شد.[۸][۹][۱۰]

جغرافیا[ویرایش]

سکوی حفاری شرکت بی‌پی در دریای شمال

بریتانیا در سواحل شمال غربی اروپا واقع شده‌است و توسط دریای شمال از شبه جزیره اسکاندیناوی و هلند، و توسط کانال مانش از فرانسه جدا می‌گردد. این کشور از دو جزیره اصلی تشکیل شده‌است؛ جزیره اصلی و بزرگ‌تر «بریتانیای کبیر» نامیده می‌شود و شامل اسکاتلند، ولز و انگلستان است. جزیرهٔ دیگر، جزیره ایرلند است که توسط دریای ایرلند از بریتانیای کبیر جدا می‌شود و شامل ایرلند شمالی (در شمال) و جمهوری ایرلند (در جنوب) می‌باشد. جمهوری ایرلند (ایرلند جنوبی) یک کشور مستقل و عضوی از اتحادیه اروپا است و بخشی از کشور بریتانیا محسوب نمی‌شود.

آب و هوا[ویرایش]

آب و هوای بریتانیا، مرطوب و معتدل بوده و میانگین دما در تابستان بین ۱۷ تا ۱۳ درجه و در زمستان بین ۷ تا ۵ درجه سانتی گراد متغیر است. میزان بارندگی سالانه در نوسان بوده و در اطراف «منطقه دریاچه» (Lake District) بالاترین میزان را دارد.

قواعد نامگذاری جزایر بریتانیا

اقتصاد[ویرایش]

بریتانیا در گروه هشت در سه سال پیاپی، سریعترین رشد اقتصادی را به خود اختصاص داده‌است.

صنعت خودرو سازی در بریتانیا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از جمله برندهای معروف انگلیسی می‌توان به رولز رویس، آستون مارتین، لندروور، جگوار، مک لارن و بنتلی اشاره کرد.

۷۶ درصد زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند[نیازمند منبع] و اگرچه عده کمی از جمعیت این کشور به کشاورزی مشغول هستند اما تولیدات آنها، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی به خارج نیز صادر می‌شوند. محصولات مهم کشاورزی بریتانیا عبارت‌اند از: گندم – جو – سیب زمینی – گوجه فرنگی – نیشکر و سبزیجات. این کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی است که در آن‌ها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌یابد. در اقتصاد بریتانیا، صیادی و جنگلداری جایگاه ویژه‌ای دارد. ذخایر معدنی آن شامل: زغال سنگ که در تولید برق بکار می‌رود؛ نفت خام و گاز طبیعی که در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی به مصرف می‌رسند و منیزیم، فسفات – مس و آنتیموان است. صادرات این کشور که شامل: گوشت – لبنیات – کالاهای الکترونیکی – ماشین آلات صنعتی – اتومبیل – کشتی – قطعات و موتور هواپیما – غلات – تنباکو و نفت خام می‌باشد. بریتانیا از خدمات یک شبکه حمل و نقل بسیار گسترده بهره‌مند است.

روابط اقتصادی با هند[ویرایش]

بریتانیا و هند دارای سرمایه‌گذاری‌های وسیع و رو به رشدی در کشورهای یکدیگر هستند و گرایشی قابل توجه به گسترش این سرمایه‌گذاری در هر دو طرف وجود دارد. از لحاظ میزان سرمایه‌گذاری خارجی در هند، بریتانیا در رده سوم قرار می‌گیرد و سرمایه‌گذاران هندی نیز از لحاظ تعداد طرح‌های اجرا شده در بریتانیا رده سوم را پس از سرمایه‌گذاران آمریکایی و فرانسوی به خود اختصاص داده‌اند. به عنوان مثال، گروه صنعتی و بازرگانی تاتا با نیروی کاری حدود ۶۵ هزار نفر، بزرگترین کارفرمای در بخش صنایع تولیدی بریتانیاست.[۱۱]

سیاست[ویرایش]

مقام سلطنت[ویرایش]

در بریتانیا، مقام سلطنت جنبه تشریفاتی و نمادین دارد و اگرچه بسیاری از نهادهای حکومتی به نام پادشاه یا ملکه این کشور فعالیت می‌کنند، اما او عملاً دارای اختیارات اجرایی و در نتیجه، مسئولیت سیاسی نیست و تصمیمات حکومتی، حتی در مورد بسیاری از موضوع‌های مربوط به خاندان سلطنتی و نهاد سلطنت، به نام پادشاه یا ملکه اما توسط دولت، پارلمان و دیگر نهادها گرفته و اجرا می‌شوند.[۱۲] هم‌اکنون الیزابت دوم رئیس دولت در بریتانیا و هفده کشور دیگری است که وی بر آن‌ها سلطنت می‌کند.[۱۳]

نظام حقوقی[ویرایش]

بریتانیا نظام حقوقی واحدی ندارد بلکه دارای ۳ نظام حقوقی مجزا است. نظام حقوقی انگلستان محدود به انگلستان و ولز است. نظام حقوقی ایرلند شمالی که محدود به ایرلند شمالی است و نظام حقوقی اسکاتلند که در اسکاتلند اجرا می‌شود. نظام حقوقی انگلستان و ایرلند هر دو بر اساس اصول کامن لا تنظیم شده‌اند. کامن لا به‌طور خلاصه به این معنی است که حقوق توسط قضات دادگاه‌ها با در نظر گرفتن قوانین، سابقه قضایی و عقل سلیم ساخته می‌شود. نظام حقوقی اسکاتلند هم ترکیبی از کامن لا و نظام حقوق مدون است. قانون اتحاد ۱۷۰۷ بین پادشاهی‌های اسکاتلند و انگلستان که منجر به تشکیل بریتانیای کبیر شد، استقلال نظام قضایی اسکاتلند از بقیه بریتانیا را تضمین می‌کند.

روابط خارجی[ویرایش]

بریتانیا یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، گروه هشت، گروه ۲۰، سازمان جهانی تجارت و پیمان دفاعی آتلانتیک شمالی (ناتو) است. بریتانیا از اعضای سابق اتحادیه اروپا به‌شمار می‌رفت که نهایتاً در تاریخ ۳۱ ژانویه سال ۲۰۲۰ میلادی از این اتحادیه جدا شد.

واحد پول[ویرایش]

واحد پول بریتانیا پوند استرلینگ (به انگلیسیPound Sterling) است که با نماد £ شناخته می‌شود و قدیمی‌ترین واحد پولی در حال استفاده در جهان می‌باشد.[۱۴] پول مسکوک در تمامی بریتانیا یکی است و توسط بانک انگلستان (به انگلیسیBank of England) تولید و توزیع می‌شود. اما بانک‌های اسکاتلند و ایرلند شمالی مجاز هستند اسکناس‌های خود را چاپ و توزیع کنند. تمامی این اسکناس‌ها علی‌رغم تفاوت ظاهری «پوند استرلینگ» هستند و از نظر ارزش برابرند (هرچند که در بازارهای غیررسمی ارز ایرلند با قیمت‌های متفاوت عرضه می‌شوند[نیازمند منبع]).

تاریخچهٔ تقسیم پوند به واحدهای کوچک‌تر[ویرایش]

اکنون پوند به یکصد پنی تقسیم می‌شود اما تا سال ۱۹۷۰ پوند تقسیمات گوناگونی داشت. یک پوند برابر با ۲۰ شیلینگ بود. هر ۲ شیلینگ واحد دیگری به نام فلورین را تشکیل می‌داد؛ بنابراین هر ۱۰ فلورین یک پوند می‌شد. هر شیلینگ برابر با ۱۲ پنی بود در نتیجه یک پوند ۲۴۰ پنی می‌شد. تقسیمات واحد پول بریتانیا به این موارد محدود نبود. هر پنج شیلینگ مساوی با یک کرون بود و هر پوند به ۴ کرون تقسیم می‌شد. بین سال‌های ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰ این تقسیمات پیچیده حذف شدند و پوند بریتانیا به صورت ساده برابر با یکصد پنی شد.

مراقبت‌های بهداشتی[ویرایش]

در بریتانیا به تدریج و با تأسیس سرویس سلامت همگانی (ان‌اچ‌اس) در سال (۱۹۴۸) توسط نایرون بوین، وزیر بهداری در دولت کارگری کلمنت اتلی گسترش خدمات رایگان پزشکی و بهداشتی آغاز شد. بودجهٔ سازمان مزبور که از محل مالیات مستقیم شهروندان بریتانیایی تأمین می‌شود در طی پنج دهه گذشته همواره سنگین‌ترین بخش بودجه را به خود اختصاص داده‌است. سرویس سلامت همگانی (ان‌اچ‌اس) که هم‌اکنون در بریتانیا به عنوان یک میراث ملی محسوب می‌گردد منتقدانی نیز دارد. آنان معتقدند این سازمان در قرن ۲۱ پاسخگوی احتیاجات و انتظارات مردم نیست و تأمین هزینه‌های آن خارج از توانایی مالی دولت قرار دارد.[۱۵]

شهرهای بزرگ[ویرایش]

نمایی از مراکز تجاری کاناری وارف در شهر لندن که بزرگ‌ترین شهر بریتانیا و یکی از مراکز تجاری اروپا است.

نمایی از مرکز شهر منچستر در شب.

نمایی از منطقه فینیستون در شهر گلاسگو.

تقسیمات کشوری در بریتانیا دارای مراکز زیر هستند:

  • لندن: پایتخت انگلستان و هم‌زمان پایتخت کل کشور بریتانیا
  • ادینبرو: پایتخت اسکاتلند
  • کاردیف: پایتخت ولز
  • بلفاست: پایتخت ایرلند شمالی

شهر لندن پایتخت و پرجمعیت‌ترین شهر بریتانیا است. جدول زیر ده شهر پرجمعیت بریتانیا را به همراه «جمعیت منطقه شهری» و «جمعیت منطقه کلان‌شهری» نشان می‌دهد:

رتبه شهر جمعیت
در محدوده شهری
جمعیت
با احتساب حومه
رتبه منطقه
۱ لندن[۱۶] ۸٬۷۰۶٬۰۰۰ ۹٬۷۸۷٬۰۰۰ ۱ انگلستان
۲ بیرمنگهام[۱۶] ۱٬۱۴۱٬۰۰۰ ۲٬۴۴۰٬۰۰۰ ۲ انگلستان
۳ لیدز[۱۶] ۷۸۹٬۰۰۰ ۱٬۷۷۷٬۰۰۰ ۴ انگلستان
۴ گلاسگو[۱۷] ۶۲۷٬۰۰۰ ۱٬۱۹۹٬۰۰۰ ۵ اسکاتلند
۵ شفیلد[۱۶] ۵۸۲٬۰۰۰ ۶۸۵٬۰۰۰ ۷ انگلستان
۶ منچستر[۱۶] ۵۴۷٬۰۰۰ ۲٬۵۵۳٬۰۰۰ ۳ انگلستان
۷ لیورپول[۱۶] ۴۹۵٬۰۰۰ ۸۶۴٬۰۰۰ ۶ انگلستان
۸ ادینبرو[۱۷] ۴۸۸٬۰۰۰ ۵۱۸٬۰۰۰ ۹ اسکاتلند
۹ بریستول[۱۶] ۴۶۳٬۰۰۰ ۶۱۷٬۰۰۰ ۸ انگلستان
۱۰ لِستِر[۱۶] ۳۳۰٬۰۰۰ ۵۰۹٬۰۰۰ ۱۰ انگلستان

پرچم بریتانیا[ویرایش]

کشور بریتانیا در سال ۱۷۰۷ میلادی در پی اتحاد پادشاهی انگلستان (شامل انگلستان و ولز) در جنوب و پادشاهی اسکاتلند در شمال بریتانیا به وجود آمد. پرچم مشهور بریتانیا از ترکیب پرچم‌های این دو پادشاهی و ایرلند شمالی ایجاد شده‌است: پرچم سنت اندروز (اسکاتلند) دارای زمینه آبی با ضربدر سفید و پرچم سنت جرج (انگلستان) دارای زمینه سفید و صلیب سرخ، پرچم سنت پتریک که دارای زمینه سفید با ضربدر سرخ است. بعداً به عنوان نماد ایرلند شمالی به پرچم اتحاد افزوده شد. این پرچم «پرچم اتحاد» نام دارد که به زبان انگلیسی Union Jack و Union Flag نامیده می‌شود.

نقش پرچم بریتانیا در طول ۳۰۰ سال گذشته در پرچم‌های کشورهای بسیاری از جمله هند، استرالیا، نیوزیلند، قبرس، ایالات متحده آمریکا، فلسطین، کنیا، نیجریه، سیلان، جامائیکا، کانادا و سنگاپور وجود داشته‌است. در سال ۱۹۹۹ پس از بازپس دادن هنگ کنگ به چین، نقش پرچم بریتانیا از پرچم هنگ کنگ حذف شد.

امروزه چهار کشور استرالیا، زلاندنو، فیجی و تووالو کماکان نقش پرچم بریتانیا را در پرچم ملی خود حفظ کرده‌اند. این نقش همچنان در پرچم برخی از استان‌های کانادا مانند (بریتیش کلمبیا، مانیتوبا و انتاریو) و پرچم ایالت هاوایی در ایالات متحده آمریکا حضور دارد.

گروه کشورهای همسود[ویرایش]

بریتانیا در راس اتحادیه کشورهای همسود (مشترک‌المنافع) قرار دارد. ارگان کشورهای مشترک‌المنافع شامل ۵۳ کشور مستقل است که همه آن‌ها به جز موزامبیک و کامرون قبلاً مستعمره امپراتوری بریتانیا بوده‌اند. چهارچوب همکاری کشورهای این ارگان بر اساس اعلامیه سنگاپور مصوب سال ۱۹۷۱ حول توسعه ارزش‌های مشترک مانند حقوق بشر، حکومت قانون، آزادی‌های فردی، مساوات، دموکراسی، تجارت آزاد، صلح جهانی و همکاری‌های چندجانبه‌است.

درحال حاضر ملکه الیزابت دوم نماد همبستگی میان تمامی ۵۳ عضو ارگان کشورهای همسود است. عضویت در این ارگان به عنوان اتحاد سیاسی تلقی نمی‌شود و پذیرش ملکه الیزابت دوم به عنوان نماد ارگان به معنای پیروی سیاسی کشورهای عضو از بریتانیا نیست.

در عین حال، بالاترین مقام تشریفاتی دربار بریتانیا (ملکه الیزابت دوم) عنوان «ریاست کشور» را در ۱۶ عضو کشورهای همسود دارا است. این کشورها به اصطلاح «قلمرو هم‌سود» خوانده می‌شوند. مقام ریاست کشور مقامی تشریفاتی است و در عمل کارهای روزمره کشورهای قلمرو از طریق دولت انتخابی به ریاست نخست‌وزیر انجام می‌شود. این کشورها شامل استرالیا، نیوزیلند، پاپوآ گینه نو، جزایر سلیمان، تووالو در اقیانوسیه، کانادا در آمریکای شمالی، بلیز در آمریکای جنوبی، و آنتیگوا و باربودا، باهاما، باربادوس، گرنادا، جامایکا، سنت کیتز و نویس، سنت لوسیا، سنت وینسنت و گرنادین در (هند غربی و جزایر کارائیب) هستند.

بازی‌های المپیک کشورهای همسود[ویرایش]

هر چهار سال یکبار بازی‌های اتحادیه کشورهای مشترک‌المنافع در یکی از شهرهای اعضا برگزار می‌شود. این رویداد چندورزشی بزرگ‌ترین رویداد ورزشی بعد از بازی‌های المپیک و بازی‌های آسیایی است. ایده برگزاری این بازی‌ها در سال ۱۸۹۱ مطرح شد، در سال ۱۹۱۱ به بهانه تاج‌گذاری جرج پنجم پادشاه بریتانیا بین تیم‌های استرالیا، آفریقای جنوبی، کانادا و بریتانیا انجام گرفت و از سال ۱۹۳۰ به همه اعضای کشورهای همسود تعمیم یافت.

در دهه اخیر شهرهای کوالالامپور در مالزی (۱۹۹۸)، منچستر در بریتانیا (۲۰۰۲) و ملبورن در استرالیا (۲۰۰۶) میزبان این بازی‌ها بوده‌اند. میزبان بازی‌های سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴ به ترتیب شهرهای دهلی نو در هند و گلاسگو در بریتانیا خواهند بود.

رانندگی در کشورهای همسود[ویرایش]

در تمامی کشورهای همسود به استثنای کانادا رانندگی مانند بریتانیا از سمت چپ جاده انجام می‌شود و اتومبیل‌ها معمولاً فرمان راست هستند.

آمار کشورهای همسود[ویرایش]

۵۳ عضو اتحادیه کشورهای همسود روی هم ۱٬۹ میلیارد نفر جمعیت دارند که تقریباً معادل ۳۰٪ جمعیت کره زمین است. تولید ناخالص ملی این گروه معادل ۷٬۸ ترلیون دلار معادل ۱۶ درصد اقتصاد جهانی است. مساحت کل کشورهای همسود ۳۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع معادل یک سوم خشکی‌های زمین است. پهناورترین کشورهای عضو ارگان همسود کانادا (۹٬۸ میلیون کیلومتر مربع)، استرالیا (۷٬۷ میلیون کیلومتر مربع) و هند (۳٬۱ میلیون کیلومتر مربع) هستند.

دین و مذهب[ویرایش]

در یک نظرسنجی ۷۱٫۹٪ مردم بریتانیا اعتقاد خود را مسیحی، ۱۵/۲٪ بی‌دین، ۲٫۳٪ مسلمان، ۱٪ هندو ۰٫۶٪ سیک، ۰٫۵٪ یهودی، ۰٫۳٪ بودایی و ۰٫۳٪ سایر مطرح کردند.[۱۸]امروزه حدود از یک و نیم میلیون مسلمان در بریتانیا زندگی می‌کنند.[۱۹] [۲۰]

تنوع فرهنگ در بریتانیا[ویرایش]

لهجه[ویرایش]

در نقاط مختلف کشور بریتانیا، مردم به لهجه‌های گوناگون تکلم می‌کنند و هر ناحیه لهجه خاص خود را دارد. در بریتانیا نسبت به کشورهای انگلیسی‌زبان دیگر مانند آمریکا، تنوع لهجه بیشتر است و مردم بریتانیا قادرند لهجه‌های مختلف را بهتر تشخیص دهند. لهجه و گویش یک شهروند علاوه بر زادگاه او، می‌تواند نشانگر طبقه اجتماعی او نیز محسوب شود. در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی سراسری بریتانیا، لهجه‌ای که مورد استفاده قرار می‌گیرد، لهجه مردم طبقه متوسط و تحصیلکرده جنوب بریتانیا است. در گذشته هنگامی که مردم در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی بی‌بی‌سی شرکت می‌کردند با این لهجه صحبت می‌کردند که به انگلیسی بی‌بی‌سی معروف بود اما امروزه لهجه‌های مناطق مختلف بریتانیا نیز شنیده می‌شود. به دلیل کاربرد زیاد لهجه رسمی لندن و جنوب انگلستان —که Estuary English نیز نامیده می‌شود[۲۱] — سخن گفتن با این گویش در غرب و مرکز انگلستان نیز متداول شده‌است.[۲۲]

هندی تباران ساکن بریتانیا[ویرایش]

در حال حاضر، جمعیت هندی‌ها و هندی تباران ساکن بریتانیا به حدود ۱٫۴ میلیون نفر می‌رسد که بزرگترین اقلیت قومی ساکن بریتانیا را تشکیل می‌دهند و نقشی عمده در تحکیم روابط بین دو کشور ایفا می‌کنند.[۱۱]

جستارهای وابسته[ویرایش]

Uncategorized

نروژ

نروژ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

مختصات۵۹°۵۶′ شمالی ۱۰°۴۱′ شرقی

پادشاهی نروژ
  • Kongeriket Norge (بوکمل )
  • Kongeriket Norge (نروژی نو )
  • Norgga gonagasriika (سامی )

نروژ

سرود: 
موقعیت نروژ
پایتخت اسلو
۵۹°۹′ شمالی ۱۰°۷′ شرقی
بزرگترین شهر پایتخت
زبان(های) رسمی نروژی (بوکمل / نروژی نو) و سامی (شمالی / لیول / جنوبی) (سامی زبان رسمی نه منطقه شهری می‌باشد)
زبان(های) محلی
گروه‌های قومی
حکومت پادشاهی مشروطه پارلمانی
هارالد پنجم
ارنا سلبرگ
اولاف میکل تومسن
توره اسچی
بنیان‌گذاری ۸۷۲ (۲۵۱)
۱۷ مه ۱۸۱۴ (۲۷ اردیبهشت ۱۱۹۳)
۷ ژوئن ۱۹۰۵ (۱۷ خرداد ۱۲۸۴)
۸ مه ۱۹۴۵ (۱۸ اردیبهشت ۱۳۲۴)
مساحت
• کل
۳۸۵٬۱۷۸ کیلومترمربع (۱۴۸٬۷۱۸مایل‌مربع) (۶۱ام)
• آبها (٪)
۵٬۲
جمعیت
• سرشماری ۲۰۱۹
۵٬۳۲۸٬۲۱۲[۴] (۲۱۳ام)
• تراکم
۱۳٫۸ /به ازای هر کیلومترمربع (۳۵٫۷ /مایل‌مربع) (۲۰۲ام)
تولید ناخالص داخلی (GDP)  برابری قدرت خرید (PPP) برآورد ۲۰۱۳
• کل
۲۸۲٫۱۷۴ میلیارد دلار[۵] ((بالا) ۴۶ام)
• سرانه
۵۵٬۳۹۸ دلار[۵] ((بسیاربالا) ۴ام)
شاخص جینی (۲۰۱۱) ۲۲٫۳[۶] (پایین)
شاخص توسعه انسانی (۲۰۱۳) ۰٫۹۴۴[۷]
(برتر)۱(بالا)
واحد پول کرون نروژ (NOK)
منطقه زمانی زمان اروپای مرکزی
• تابستان (ساعت تابستانی)
ساعت تابستانی اروپای مرکزی
جهت رانندگی راست
پیش‌شماره تلفنی ۴۷
دامنه سطح‌بالا .no

نروژ (به فرانسویNorvège) با نام رسمی پادشاهی نروژ، (به نروژیKongeriket Noreg)[۸] کشور پادشاهی مستقل و متمرکزی است که قلمروی آن بخش غربی شبه جزیره اسکاندیناوی، یان ماین و مجمع‌الجزایر سوالبارد در قطب شمال را دربرمی‌گیرد. پس از امضای معاهده اسپیتسبرگن (که با نام پیمان سوالبارد نیز شناخته می‌شود) در ۹ فوریهٔ ۱۹۲۰ (۱۹ بهمن ۱۲۹۸) تسلط مطلق و کامل نروژ بر مجمع‌الجزایر اسپیتسبرگن (که اکنون سوالبارد نامیده می‌شود) به رسمیت شناخته شد.[۹] جزیرهٔ پتر یکم در قطب جنوب و همچنین جزیره بووه در نزدیکی قطب جنوب قلمروهای وابسته به نروژ می‌باشند و به‌عنوان بخشی از پادشاهی محسوب نمی‌شوند. نروژ مدعی حاکمیت بر بخشی از قطب جنوب به نام سرزمین شهبانو ماود نیز می‌باشد. تا سال ۱۸۱۴ (۱۱۹۲) جزایر فارو، گرینلند و ایسلند بخشی از پادشاهی نروژ محسوب می‌شدند.

نروژ ۳۸۵٬۲۰۷ کیلومتر مربع وسعت دارد و جمعیت آن بالغ بر ۵٬۲۰۰٬۰۰۰ نفر می‌باشد.[۱۰] این کشور از شرق دارای یک نوار طولانی مرزی با سوئد بوده و همچنین از شمال شرق با فنلاند و روسیه و از جنوب با تنگهٔ اسکاژراک هم‌مرز است. سواحل نروژ طولانی است و به اقیانوس اطلس و دریای بارنتز متصل است.

هارالد پنجم از دودمان شولسویگ هولشتاین سوندربورگ گلوکسبورگ پادشاه نروژ است. ارنا سلبرگ با جانشینی ینس استولتنبرگ از سال ۲۰۱۳ نخست‌وزیر نروژ می‌باشد. بنا بر قانون اساسی مشروطه تدوین شده در سال ۱۸۱۴ (۱۱۹۲) قدرت در این کشور بین پارلمان، پادشاه و شورای پادشاهی و دادگاه عالی تقسیم شده‌است. بین سال‌های ۱۶۶۱ تا ۱۸۱۴ (۱۰۳۹ تا ۱۱۹۳) پادشاهی مطلقه بر نروژ حاکم بود و پیش از سال ۱۶۶۱ (۱۰۳۹) قدرت بین پادشاه و نخبگان تقسیم شده بود. پادشاهی نروژ که در سال ۸۷۲ (۲۵۱) از یکی پادشاهی‌های محلی پیتی (جوامع قبیله‌ای قدیمی در نروژ) نشأت گرفت یکی از قدیمی‌ترین پادشاهی‌های اروپا و جهان است که همچنان پا بر جاست. این پادشاهی به مدت ۱۱۰۰ سال به صورت متوالی وجود داشته و بیش از شصت پادشاه و کنت بر آن حکم رانده‌اند.

تقسیمات اداری در نروژ در دو سطح شهرستان و شهرداری می‌باشد. مردمان سامی به وسیله پارلمان سامی و قانون فینمارک دارای مقدار معین خودمختاری در قلمروهای سنتی‌شان هستند. این کشور دارای روابط نزدیک با اتحادیه اروپا (با وجود شکست دو همه‌پرسی پیوستن نروژ به اتحادیه اروپا) و ایالات متحده آمریکا می‌باشد. نروژ یکی از اعضای بنیانگذار سازمان ملل متحد، ناتو، شورای اروپا، پیمان‌نامه جنوبگان، شورای نوردیک، منطقه اقتصادی اروپا، سازمان تجارت جهانی، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و همچنین بخشی از منطقه شنگن به‌شمار می‌آید.

این کشور دارای ذخایر بزرگ نفت خام، گاز طبیعی، معدن و آب شیرین است. صنایع پتروشیمی یک چهارم از تولید ناخالص داخلی نروژ را تشکیل می‌دهد.[۱۱] بر پایه فهرست بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول نروژ چهارمین کشور دنیا از نظر درآمد سرانه می‌باشد.[۱۲] نروژ به نسبت جمعیت بزرگترین تولیدکننده غیر خاورمیانه‌ای نفت و گاز طبیعی جهان است.[۱۳][۱۴] بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶[۱۵] و ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ نروژ در صدر فهرست شاخص توسعه انسانی و[۷][۱۶][۱۷][۱۸] همچنین در پنج سال گذشته در صدر فهرست شاخص رفاه لگتوم قرار داشته‌است.[۱۹] حکومت نروژ از نوع پادشاهی مشروطه بوده و هم‌اینک شاه هارالد پنجم پادشاه نروژ است. نروژ جزو اتحادیه اروپا نیست و مردم این کشور در همه‌پرسی‌های انجام شده عضویت در این اتحادیه را رد کرده‌اند.

براساس نتایج پژوهشی که در سال ۲۰۱۲ میلادی، دانشگاه کلمبیا در نیویورک انجام داد، نروژ از جمله کشورهایی است که راضی‌ترین شهروندان را دارد.[۲۰]

وایکینگ‌ها مهم‌ترین اقوامی بودند که در نروژ سکنی داشتند.

تاریخ[ویرایش]

EUR location NOR.PNG

از پیدایش تا قرن هجدهم[ویرایش]

۱۸ هزار سال پیش، نروژ پوشیده از یخ بود. به تدریج هوا گرمتر شد، یخ‌ها ذوب شدند و نخستین گروه از انسان‌ها حدود ۱۱ هزار سال پیش در دوران نوسنگی از آلمان راهی این سرزمین شدند و پس از پیمودن نواحی پوشیده از یخ به اینجا رسیدند. با گذشت زمان، هوا گرم‌تر شد و جنگل‌ها رویش کردند. مردم به تدریج به کشاورزی و نگهداری از حیوانات اهلی پرداختند. در سال ۷۹۳، نروژی‌ها به صومعه‌ای که در جزیره لیندیس‌فارنه در شرق سواحل شمالی انگلستان واقع شده بود حمله کردند. برای نخستین بار، مردم منطقه شمال اروپا نقش مهمی در تاریخ اروپا ایفا کردند. سوئدی‌ها، دانمارکی‌ها و نروژی‌ها کشتی‌های خوبی داشتند و راهی سفرهای دریایی طولانی می‌شدند. آن‌ها را وایکینگ می‌نامیدند. آن‌ها تجارت می‌کردند، به چپاول می‌پرداختند، می‌جنگیدند و افرادی را برای بردگی به اسارت می‌گرفتند. وایکینگ‌ها آیین خاص خود و خدایان زیادی داشتند. بسیاری از وایکینگ‌ها نروژ را ترک کردند و در جاهای دیگر مستقر شدند.

نروژ از قدیمی‌ترین حکومت‌های پادشاهی اروپا به‌شمار می‌آید که هنوز هم به قوت خود باقی است. نخستین حکومت پادشاهی به سال ۹۹۴ میلادی و ورود وایکینگ‌ها به منطقهٔ فعلی نروژ برمی‌گردد که یک وایکینگ به نام اولاف تریکوانسون با پذیرفتن آیین مسیحیت خود را پادشاه نامید.

در سال ۱۳۴۹ شیوع طاعون زندگی مردم نروژ را به‌شدت دگرگون کرد و بین ۵۰ تا ۶۰ درصد از مردم این کشور را کشت.[۲۱] طاعون انحطاط اجتماعی و اقتصادی نروژ را سبب شد[۲۲] و بازماندگان این بیماری با فقر و تهیدستی مواجه شدند.[۲۳]

در سال ۱۳۹۷ میلادی نروژ و دانمارک یک اتحادیه را تشکیل دادند که چهار قرن پایدار ماند.

قرن نوزدهم[ویرایش]

در سال ۱۸۱۴ در پایان جنگ‌های ناپلئونی نروژ کوشید تا مجدداً خودمختار گردد ولی این کشور به زیر حکمرانی پادشاهان سوئدی درآمد. در همین زمان سوئد پیشنهاد ادغام نروژ در خاک خود را کرد ولی با مقاومت نروژ مواجه شد. سپس سوئد با یک حملهٔ برق‌آسا نروژ را اشغال نمود اما پذیرفت که نروژ کماکان قانون اساسی خود را حفظ کند. هرچند به پارلمان مجزای نروژ استقلال زیادی داده شد. رشد ملی‌گرایی در نروژ فشار بسیاری را بر اتحاد با سوئد وارد کرد. در ۱۹۰۵ – به‌دنبال رأی نروژیان مبنی بر لغو این اتحاد – اسکار دوم سوئد ادعای خود را بر تاج نروژ رها کرد تا جدایی صلح‌آمیز این کشور میسر شود. به دنبال رد پذیرش تخت سلطنت نروژ از سوی یک شاهزاده سوئدی با مراجعه به آراء عمومی پرنس کارل دانمارکی، با لقب هاکون هفتم، پادشاه نروژ شد.

جنگ جهانی اول[ویرایش]

نروژ در جنگ جهانی اول بی‌طرف بود اما این جنگ خسارت‌های سنگینی به صنعت کشتیرانی آن وارد کرد.

جنگ جهانی دوم[ویرایش]

در جنگ جهانی دوم نیز اعلام بی‌طرفی کرد ولی در سال ۱۹۴۰ به دست نیروهای آلمانی اشغال شد. آلمانها دولت دست نشانده‌ای به رهبری ویدکون کویسلینگ برپا کردند. نروژ طی سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ در اشغال آلمان بود و قسمت‌های زیادی از کشور طی جنگ ویران شد. ساختمان‌ها، کارخانه‌ها و بخش عمده شهرها بمباران و با خاک یکسان شد. بیشتر اجناس کمیاب شدند و بسیاری از مردم دوران سختی را تجربه کردند.[۲۴]

در این دوره شاه و دولتمردان نروژی به شهر لندن در بریتانیا گریختند و مبارزه و مقاومت خود را در آنجا ادامه دادند. نروژ قبل از جنگ ناوگان بزرگی از کشتی‌های تجاری در اختیار داشت. در طول سال‌های جنگ، ۱۹۴۵–۱۹۴۰، بسیاری از این کشتی‌ها به حمل و نقل کالا به کشورهایی که علیه آلمان می‌جنگیدند پرداختند. دولت نروژ در لندن این حمل و نقل را سازماندهی می‌کرد. حدود نیمی از این کشتی‌ها هدف بمب یا اژدرهای دشمن قرار گرفتند. حدود ۴٫۰۰۰ ملوان نروژی در طول جنگ کشته شدند. مجموعاً ۱۰ هزار زن و مرد نروژی در جریان جنگ کشته شدند. تقریباً ۷۰۰ نفر از این افراد را یهودیانی تشکیل می‌دادند که به اردوگاه‌های کار اجباری در آلمان و لهستان فرستاده شدند.[۲۴]

در تاریخ هشتم ماه مه سال ۱۹۴۵، آلمان تسلیم و نروژ یک بار دیگر به کشوری آزاد تبدیل شد. حدود ۵۰٫۰۰۰ نروژی بعد از جنگ خائن به کشور شناخته شدند. آن‌ها اعضای حزب سوسیالیست ملی نروژ، ناشیونال ساملینگ بودند که از نازی‌ها جانبداری و با آن‌ها همکاری کردند. بعد از جنگ، ۲۵ نفر به خاطر خیانت به کشور اعدام شدند.[۲۴]

بعد از سال ۱۹۴۵، بازسازی کشور شروع شد. این دوران بسیار پرمشغله بود. تولید و صادرات افزایش یافت و ناوگان تجاری کشور مجدداً ساخته شد و اقتصاد نروژ به تدریج بهبود یافت، گرچه تا اواخر دهه ۱۹۵۰ نیز هنوز برخی از کالاها سهمیه‌بندی بودند.[۲۵]

پس از جنگ جهانی دوم تا کنون[ویرایش]

در سال ۱۹۴۹ نروژ بی‌طرفی خود را ترک گفت و به ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) پیوست. کشف نفت و گاز از سواحل جنوبی نروژ واقع در دریای شمال در اواخر دههٔ ۶۰ میلادی اقتصاد نروژ را به یکباره متحول کرد. نروژ در سال ۱۹۷۲ با ورود به جامعهٔ اروپا موافقت نمود، ولی همه‌پرسی پیوستن نروژ به اتحادیه اروپا (۱۹۷۲) عضویت در آن را رد کرد (با رأی ۵۳٫۵٪ به ۴۶٫۵٪). در ۱۹۹۲ درخواست مجدد برای عضویت در اتحادیه اروپا به صورت انتخابات جدی درآمد. اما در همه‌پرسی ۲۸ نوامبر سال ۱۹۹۴ مردم نروژ پیوستن به اتحادیهٔ اروپا را رد کردند (۵۲٫۲٪ مخالف ۴۷٫۸٪ موافق).[۲۶][۲۷]

سیاست و حکومت[ویرایش]

کاخ پادشاهی در اسلو

شاه هرالد پنجم و ملکه سونیا که از سال ۱۹۹۱ حکومت می‌کنند.

استورتینگ، پارلمان نروژ است.

ارنا سلبرگ از ۲۰۱۳ نخست‌وزیر نروژ است.

نروژ یکی از توسعه‌یافته‌ترین حکومت‌های دموکراتیک و مبتنی بر قانون در جهان را داراست. از ۱۸۱۴ تقریباً ۴۵٪ مردان (۲۵ سال یا بالاتر) حق رأی داشته‌اند. این در حالی است که در بریتانیا این رقم معادل ۲۰٪ (۱۸۳۲)، سوئد ۵٪ (۱۸۶۶) و بلژیک ۱٫۱۵٪ (۱۸۴۰) بوده‌است. نروژ بر اساس شاخص مردم‌سالاری از سال ۲۰۱۰ دموکرات‌ترین حکومت جهان به‌شمار رفته‌است.[۲۸][۲۹][۳۰] دموکراسی اجتماعی و خط مشی‌های مربوط به تساوی حقوق افراد باعث شده‌است که نروژ جامعه‌ای همگن با سطح عظیمی از اعتماد عمومی بین قشرها جامعه و بین مردم و دولت داشته باشد. سطح بالای اعتماد باعث آسان و روان‌تر شدن رشد اقتصادی می‌شود.

قانون اساسی نروژ در ۱۷ مه ۱۸۱۴ با الهام از اعلامیه استقلال ایالات متحده (۱۷۷۶) و انقلاب فرانسه (۱۷۹۸) به‌تصویب رسیده‌است.[۳۱] نروژ بر اساس این قانون دارای حکومت متمرکزِ پادشاهی مشروطه با نظام پارلمانی است که در آن شاه نروژ رئیس کشور و نخست‌وزیر رئیس حکومت تلقی می‌شود. بر اساس همین قانون اساسی که عالی‌ترین سند قانونی در این کشور است قدرت بین قوای مقننه، مجریه و قضائیه تقسیم شده‌است.

پادشاه این کشور رسماً قدرت اجرایی را در دست دارد. با این حال پس از ایجاد نظام پارلمانی در این کشور وظایف پادشاه به‌شدت نمایشی و تشریفاتی شدند.[۳۲] برای مثال شاه باید به شکل رسمی نخست‌وزیر و دیگر وزرای قوهٔ مجریه را پس از تأیید پارلمان نصب یا عزل کند. شاه نروژ به همین ترتیب، فرمانده کل نیروهای مسلح نیز می‌باشد و در خارج از کشور به عنوان نماد اتحاد با لقب عالی‌ترین مقام دیپلماتیک شناخته می‌شود. هارالد پنجم از دودمان شولسویگ هولشتاین سوندربورگ گلوکسبورگ در ۱۷ ژانویهٔ ۱۹۹۱، پس از مرگ پدرش به عنوان شاه نروژ تاجگذاری کرد. از سده ۱۴ میلادی تا کنون او نخستین شاه نروژی است که در خاک این کشور به دنیا آمده‌است.[۳۳] هوکون (زادهٔ ۲۰ ژوئیهٔ ۱۹۷۳) پسر پادشاه، وارث قانونی تاج و تخت نروژ است.

نخست‌وزیر نروژ در عمل قدرت اجرایی را در دست دارد. قانون اساسی قدرت تقنینی را به دولت و پارلمان نروژ اعطا کرده اما پارلمان نهاد قانون‌گذاری عالی و ارگانی تک‌مجلسی است.[۳۴] نروژ اساساً به عنوان حکومتی مبتنی بر دموکراسی نیابتی بنا شده‌است. پارلمان می‌تواند هر قانونی را با اکثریت سادهٔ ۱۶۹ نماینده به صورت تناسبی از میان ۱۹ حوزهٔ انتخابیه که به مدت چهار سال انتخاب شده‌اند به تصویب برساند.

۱۵۰ تن از اعضای پارلمان از ۱۹ حوزه و مابقی از یک حوزهٔ انتخابیه سراسری انتخاب می‌شوند که اصطلاحاً به آن‌ها کرسی‌های تعدیل‌کننده می‌گویند.[۳۵] هدف از این وضع، ایجاد تعادل بین نمایندگی پارلمانی با آرای عمومی به احزاب سیاسی است. احزاب باید حد نصاب ۴٪ را بدست آورند تا بتوانند از کرسی‌های تعدیل‌کننده استفاده کنند.

پارلمان نروژ که استورتینگت یا استورتینگ (به‌معنای مجلس بزرگ) خوانده می‌شود، پیمان‌های ملی که توسط قوهٔ مجریه امضا شده باشند را تصویب می‌کند. همچنین این مجلس می‌تواند اعضای دولت را در صورتی که اعمال آن‌ها را خلاف قانون اساسی تشخیص دهد، استیضاح کند. در این صورت پارلمان می‌تواند فرد نامبرده را از مقام خود برکنار کند.

به‌طور سنتی نخست‌وزیر اعضای کابینه را از میان هم‌حزبی‌های خود از داخل یا خارج از پارلمان تعیین می‌کند.[۳۶] حکومت نروژ با توجه به سابقهٔ پادشاهی در آن، تحت کلیسای لوتری تشکیل شده و تا سال ۲۰۱۲ نیز به همین شکل اداره می‌شد. نخست‌وزیر نروژ پیش از این باید بیش از نیمی از اعضای کابینهٔ خود را از میان باورمندان به این کلیسا انتخاب می‌کرد. در واقع ۱۰ تن از ۱۹ وزیر کابینه باید معتقد به این کلیسا می‌بودند. با این حال این قاعده از ۲۰۱۲ به این سو برداشته شد. در نروژ مسئلهٔ جدایی دین از سیاست یکی از مسائل بحث‌برانگیز بوده و بسیاری از مردم به این باور رسیده‌اند که زمان تغییر فرا رسیده تا تنوع رو به گسترش جمعیت این کشور در نظام حکومت‌داری آن بازتاب یابد. بخشی از این دعوا درس مسیحیت در مدارس عمومی بوده که از سال ۱۷۳۹ رواح داشته‌است. شکست حکومت در دادگاه حقوق بشر اروپا در استراسبورگ[۳۷] در سال ۲۰۰۷ نیز نتوانست این مسئله را پایان دهد.

در نروژ شورایی مشورتی از طریق پارلمان با ریاست شاه و عضویت نخست‌ویر و کابینه در کاخ شاهی ملاقات می‌کنند و به شکل رسمی به شاه مشاوره می‌دهند. همهٔ لوایح دولت باید پیش و پس از ارسال به پارلمان توسط شاه رسماً مورد تأیید قرار گیرند. این شورا همهٔ اعمال شاه به عنوان رئیس کشور را بررسی کرده و به تصویب می‌رساند. هر چند تمام طرح‌ها و لایحه‌های پارلمان و دولت پیش از آن مورد تأیید قرار گرفته‌اند اما تشکیل شورای مشورتی مثالی است از قدرت نمادین شاه در این کشور.[۳۳]

احزاب سیاسی متعددی در نروژ وجود دارد و این کشور یک نظام حکومتی چندحزبی دارد. احزاب، قبل از هر دوره از انتخابات، اعلامیه‌هایی را منتشر می‌کنند. آن‌ها در این بیانیه‌ها برنامه‌های خود طی دورهٔ پارلمانی آینده، یا به تعبیری چهار سال آینده، را بیان می‌کنند.

در یک طبقه‌بندی کلی، بزرگ‌ترین احزاب نروژ را می‌توان به شرح زیر دسته‌بندی کرد:[۳۸]

  • احزاب سوسیالیست: اتحاد انتخاباتی سرخ (RV)، حزب چپ سوسیالیست (SV) و حزب کارگر (DNA)
  • احزاب محافظه‌کار: حزب مرکزی (SP)، حزب دموکرات مسیحی (KrF)، حزب لیبرال (V)، حزب محافظه‌کار (H) و حزب ترقی (FrP)

احزاب کارگر و محافظه‌کار از گذشته نقش مهمی در سیاست نروژ داشته‌اند. در سدهٔ ۲۱ میلادی حزب کارگر در ۲۰۰۵ در ائتلافی به نام سرخ و سبز همراه با حزب چپ سوسیالیست و حزب مرکز به قدرت رسید.

از سال ۲۰۰۵ حزب محافظه‌کار و حزب ترقی توانستند کرسی‌های زیادی در پارلمان ببرند اما این کرسی‌ها در انتخابات سراسری ۲۰۰۹ به اندازه‌ای نبودند که ائتلاف مقابل را شکست دهند. تحلیل‌گران دلیل این مسئله را همکاری ضعیف بین احزاب اپوزیسیون شامل لیبرال‌ها و دموکرات مسیحی‌ها می‌دانند.[۳۹]

نروژی‌ها در انتخابات ۲۰۱۳ حاکمیت هشت‌سالهٔ حزب کارگر را پایان دادند. دو حزب ترقی و محافظه‌کار توانستند با وعده‌هایی نظیر کاهش مالیات، سرمایه‌گذاری در زیربناها و آموزش، خدمات بهتر و قوانین مهاجرت سخت‌تر به پیروزی رسیده و دولت تشکیل دهند. ظهور راست‌گرایان در رأس قدرت در حالی بود که اوضاع اقتصادی نروژ خوب بود و نرخ بی‌کاری پایین قلمداد می‌شد لذا به نظر می‌رسید دلایل دیگری برای شکست دولت قبل وجود داشته باشد. پس از آن ارنا سلبرگ نخست‌وزیر شد. او دومین نخست‌وزیر زن پس از گرو هارلم بروندلاند و نخستین نخست‌وزیر محافظه‌کار از زمان یان پی. سیسه است.[۴۰]

در همه‌پرسی‌هایی که در سال ۱۹۷۲ و ۱۹۹۴ میلادی برگزار شد، نروژ به اتحادیهٔ اروپایی نپیوست.

جغرافیا[ویرایش]

نروژ ۲٬۵۴۴ کیلومتر مرز مشترک با همسایگان خود دارد. با فنلاند ۷۲۹ کیلومتر، با سوئد ۱٬۶۱۹ کیلومتر و با روسیه ۱۹۶ کیلومتر. پایتخت نروژ، شهر اسلو با ۷۹۲ هزار نفر جمعیت می‌باشد. مساحت نروژ ۳۸۵٬۲۰۷ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۵ میلیون و ۱۳۰ هزار نفر است. از مهم‌ترین شهرهای نروژ می‌توان به برگن ۲۷۲ هزار نفر، تروندهیم ۱۵۳ هزار نفر، استاوانگر ۱۱۱ هزار نفر و باروم ۱۰۳ هزار نفر اشاره کرد. تقریباً ۷۰ ٪ خاک نروژ به دلیل سرمای شدید و همجواری با قطب شمال غیرقابل سکنی می‌باشد و هرچه از شمال به طرف جنوب نروژ پیش برویم از سرمای هوا کاسته و به تراکم جمعیت افزوده می‌شود.

نروژ کشوری کوهستانی است ودارای هوای بسیار سردی است. قسمت عمده‌ای از اراضی نروژ حتی در منطقه کوهستانی پوشیده از جنگل است. چوب این جنگلها منبع درآمد خوبی برای کشور نروژ به‌شمار می‌آید. مدار شمالگان از نواحی شمالی این کشور عبور می‌کند. قسمتی از مرزهای نروژ و فنلاند را رود «تانا» تشکیل داده‌است.

هیچ کشوری به اندازه نروژ در سواحل خود، بریدگی‌های کوچک و بزرگ ندارد، این بریدگی‌ها متعلق به دوران یخچالی است. مشخصه خط ساحلی نروژ وجود آبدره‌ها (فیوردها fjords) و یک رشته خلیجک‌های طولانی، عمیق و باریک که از جریان یخچال‌ها شکل یافته‌است. بخش اعظم نروژ را ارتفاعاتی از سنگ سخت تشکیل می‌دهد. زمین‌های پست اصلی در امتداد ساحل اسکاژراک و در اطراف اسلوفیورد و تروندهیم‌فیورد است. سوالبارد (اسپیتس‌برگن) مجمع‌الجزایر سردی در اقیانوس منجمد شمالی است. یان‌ماین جزیره‌ای آتشفشانی بین نروژ و گروئنلند است. رودهای مهم نروژ، گلوما (گلاما)، لوگان، تانا هستند. بلندترین نقطهٔ نروژ، قلهٔ گالدهوپی گین است که ۲٬۴۶۹ متر ارتفاع دارد. آب و هوای نروژ به دلیل گرمای جریان خلیج (گلف استریم) معتدل است. تابستان‌ها با توجه به عرض جغرافیایی بسیار معتدل و زمستان‌ها طولانی و بسیار سرد است. ریزش برف و باران به بیش از ۲۰۰۰ میلی‌متر در غرب می‌رسد. بعضی نواحی دور از دریا به واسطه کوه‌ها، در حد محسوسی، باران کمتری دارند. ۹۴/۲ درصد خاک این کشور زمین قابل کشت است.

در شمال نروژ جزایر متعددی وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: لوپهاوت، رینگ واسوی و سنیا. در شمال غربی نیز مجمع‌الجزایر لوفتون (لوفون) شامل ۱۲ جزیره بزرگ و ۳۵ جزیره کوچک، جزیره ویکنا، جزیره هیترا و فوریا واقع شده‌اند. کشور نروژ خلیج‌های فراوانی دارد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به تانا، لاکسه، پورسانگر، وستافیورد در نواحی شمال و شمال غربی، فیوردین، بوکن، اوسلو و هاردانگر در نواحی غربی و جنوبی اشاره نمود.

قسمت اعظم نروژ را ارتفاعاتی از سنگ سخت تشکیل می‌دهد. در شمال اقیانوس منجمد شمالی با آب و هوای سرد در مناطق شمالی و نسبتاً سرد در مناطق مرکزی و آب و هوای معتدل در مناطق جنوبی. میانگین دما از ۴ درجه زیر صفر در دی ماه تا ۱۷ درجه سانتی گراد بالای صفر در خرداد، نوسان دارد و میزان بارش سالانه در همین منطقه، ۱۹۶ سانتی‌متر است. در بیشتر مناطق شمالی نروژ معمولاً شش ماه شب است و شش ماه روز است. اکثر مناطق شمالی نروژ معمولاً ۹ ماه در سال بارش برف و باران را به همراه دارد.

مردم[ویرایش]

نقشه زبانی نروژ (آمار ۲۰۰۷):

  هر دو

از جمعیت نروژ ۱۹/۹ درصد زیر ۱۴ سال، ۶۵/۲ درصد بین ۱۵ تا ۶۴ سال، و بقیه (۱۴/۹ درصد) بالای ۶۵ سال سن دارند. میانگین سنی نروژی‌ها ۳۷/۷ سال است. متوسط طول عمر برای مردان ۷۶/۱۵ سال و برای زنان ۸۲/۲۲ سال می‌باشد. میزان تولد ۱۲/۱۷ در هزار، و میزان مرگ ۷۲/۹ در هزار است. میزان باروری زنان ۱/۸ کودک برای هر زن است.

زبان نروژی در دو گویش خود، زبان رسمی این کشور است. نروژی یک زبان هندواروپایی از شاخهٔ زبان‌های ژرمنی است. وجود دو زبان در نروژ، باعث پیچیدگی مسائل زبانی این کشور شده‌است. این زبان‌ها، بوکمال[۴۲] (زبان کتابی) که نزدیک به زبان دانمارکی است و نینورسک[۴۳] (نروژی جدید) که نزدیک به لهجهٔ شمال سوئد است نام دارند و هردوی این زبان‌ها از سال ۱۸۸۵ به‌عنوان زبان‌های رسمی نروژ شناخته شده‌اند.[۴۴]

بیشینهٔ مردم نروژ از نژاد اسکاندیناوی از تبار وایکینگ‌ها و از شاخهٔ ژرمن‌ها هستند. اقلیت نژادی این کشور، قوم سامی (اسکاندیناوی) است. سامی‌ها بومیانی هستند که مدتی طولانی ساکن قسمت‌های شمالی نروژ، سوئد، فنلاند و روسیه بوده‌اند. جمعیت سامی‌ها ۱۰۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود که از این تعداد تقریباً ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر در نروژ زندگی می‌کنند. سامی‌ها زبان خاص خود را دارند که زبان سامی شمالی نامیده می‌شود و از خانوادهٔ زبان‌های فین‌واوگری از دستهٔ اورالی است و با زبان فنلاندی هم‌خانواده است. اکثر سامی‌ها هنوز هم در شمال نروژ زندگی می‌کنند؛ گرچه اسلو نیز یکی از شهرهایی است که در آن بیشترین تعداد سامی‌ها زندگی می‌کنند. امروزه فقط ۱۰٪ از سامی‌ها از طریق نگهداری گوزن شمالی گذرانِ زندگی می‌کنند. بیشتر آن‌ها در مشاغل دیگر کار می‌کنند. در سال ۱۹۸۹ نخستین مجلس شورای ویژهٔ سامی‌ها در نروژ گشایش یافت که اعضای آن به‌صورت دموکراتیک انتخاب می‌شوند.

در دهه‌های اخیر، مهاجرت از کشورهای مختلف، به‌ویژه کشورهای اسلامی به نروژ، روندی فزاینده داشته‌است. در تاریخ ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۱ یک افراطیِ دست راستی به نام آندرس بریویک، اقدام به بمب‌گذاری و حملهٔ مسلحانه به اردوی جوانان طرفدار حزب حاکم کارگر در جزیرهٔ اتوئیا، نزدیک به اسلو، کرد و اقدام خود را هشداری برای جلوگیری از «خطر اسلام» نامید. این اقدام او، که ۷۷ کشته برجای گذاشت، باعث تنش‌هایی در جامعهٔ نروژ شد.[۴۵]

گرایش‌های مذهبی[ویرایش]

از مردم نروژ ۸۳/۶ درصد به عنوان مسیحی ثبت شده‌اند که ۷۹/۴ درصد آن مربوط به پیروان آیین لوتری می‌شود. در نظرسنجی‌ها و سرشماری‌ها، تنها ۲۰ درصد از مردم نروژ گفته‌اند که دین در زندگی آن‌ها دارای نقش یا اهمیت است.[۴۶] امروزه تنها ۲ درصد از مردم نروژ در آیین‌های کلیسا حضور پیدا می‌کنند که پایین‌ترین درصد در میان کشورهای اروپا است.[۱۵][۴۷]

طبق نظرسنجی ۲۰۱۰ یوروبارومتر، ۲۲ درصد از شهروندان نروژی پاسخ دادند که «آن‌ها باور دارند که خدا وجود دارد»، ۴۴ درصد پاسخ دادند که «آن‌ها باور دارند که نوعی روح یا قدرت حیات وجود دارد» و ۲۹ درصد پاسخ دادند که «آن‌ها به وجود هر گونه روح، خدا یا نیروی زندگی باور ندارند»، ۵ درصد هم پاسخی ندادند.[۴۸]

تقسیمات کشوری[ویرایش]

Norway (plus), administrative divisions - de (provinces) - colored.svg

از لحاظ تقسیمات کشوری نروژ از ۱۹ استان تشکیل گردیده‌است که زیر نظر استانداران و شورای منتخب اداره می‌شود. هر استان شامل تعدادی بخشداری (به نروژی: کمون (kommune) است. بیشتر امور جاری محل زیست افراد، توسط این بخشداری‌ها سروسامان می‌گیرد.

  1. آکرشوس (Akershus)
  2. آست آگدر (Aust-Agder)
  3. بوسکرود (Buskerud)
  4. فینمارک (Finnmark)
  5. هدمارک (Hedmark)
  6. هوردالاند (Hordaland)
  7. موره او رومسدال (More og Romsdal)
  8. نوردلاند (Nordland)
  9. نورد تروندلاگ (Nord-Trondelag)
  10. اوپلاند (Oppland)
  11. اسلو (Oslo)
  12. اوستفولد (Ostfold)
  13. روگالاند (Rogaland)
  14. سون او فیوردانه (Sogn og Fjordane)
  15. سور تروندلاگ (Sor-Trondelag)
  16. تلمارک (Telemark)
  17. ترومس (Troms)
  18. وست آگدر (Vest-Agder)
  19. وستفولد (Vestfold)

اقتصاد[ویرایش]

واحد پول نروژ، کرون با واحد جزء (اوره)(به نروژیøre) نام دارد.

نروژ دارای ذخایر زیادی از نفت خام، گاز طبیعی، مواد معدنی، آبزیان، چوب، آب شیرین و نیروی برق‌آبی است. صنعت نفت حدود یک‌چهارم از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌دهد و این کشور چهارمین درآمد سرانه در جهان را دارا است. نروژ از الگوی کشورهای رفاه‌محور شمال اروپا پیروی می‌کند و در ازای دریافت مالیات‌های سنگین از شهروندان، دولت به آن‌ها بیمه درمانی همگانی اعطا می‌کند به آموزش عالی یارانه می‌دهد. در این کشور نظام فراگیر تأمین اجتماعی وجود دارد. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ و سپس دوباره از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ نروژ بالاترین شاخص توسعه انسانی در جهان را داشته‌است.[۱۶][۴۹]

صادرات عمدهٔ نروژ را نفت تشکیل می‌دهد به طوری که نروژ روزانه ۳ میلیون بشکه نفت خام صادر می‌کند ولی عضو سازمان جهانی اوپک نیست. از دیگر صادرات نروژ می‌توان به گوشت گاو، شیر و سایر فراورده‌های دامی اشاره کرد. بیش از نیمی از مساحت نروژ پوشیده از درخت است و چوب از صادرات عمده این کشور می‌باشد.

به‌دلیل داشتن خط ساحلیِ بسیار طولانی، آبزیان دریایی، یکی از چرخه‌های اقتصاد این کشور را تشکیل می‌دهند. نروژ ۳ نوع ماهی دارد که در هیچ جای دنیا یافت نمی‌شود. دیگر منابع مهم درآمد ارزیِ این کشور، صنعت ماهیگیری است و پرورش ماهی ـ که دولت با برنامه‌های توسعه تشویق کرده‌است ـ جای صید نهنگ و ماهی‌های اعماق دریا را می‌گیرد.

تنها قسمت کوچکی از این سرزمین قابل کشت است و در بخش کشاورزی و دامداری ـ که یارانهٔ زیادی به آن داده می‌شود ـ بیشتر به تولید لبنیات و علوفه می‌پردازند.

در چند سال گذشته، رشد تولید کند بوده‌است و در شرایط کنونی، دولت باید به‌دنبال شیوه‌ای رقابتی برای دریافت مالیات و نیز راه‌هایی برای جذب سرمایه‌گذاری باشد.

هزینهٔ زندگی در این کشور بالاست. هزینه‌ها در نروژ می‌تواند برای کسانی که برای اولین بار به آنجا می‌روند، حیرت‌انگیز باشد. اما دستمزد مناسب نیروی انسانی، این هزینه‌ها تقریباً با سطح درآمد افراد هماهنگی دارد.

کشور نروژ در حال تبدیل شدن به یک جامعه بدون اسکناس است. مدتهاست که کارت‌های اعتباری برای پرداخت حتی کوچکترین خریدها مورد استفاده قرار می‌گیرند. خدمات پرداخت تلفن همراه Vipps (پذیرش پرداخت دیجیتال) برای مشاغل کوچک و حتی معاملاتِ گران بازار رو به افزایش است. البته وجه نقد تقریباً در همه جا پذیرفته شده است، امّا انتظار می‌رود در آینده‌ای نه چندان دور پول کاغذی دیگر جایگاهی در بازار نروژ نداشته باشد.[۵۰]

اقتصاد نفت[ویرایش]

درحالی‌که اغلب کشورهای نفت‌خیز دنیا درآمدهای حاصل از فروش نفت خام خود را صرف هزینه‌های جاری می‌کنند، نروژ مشغول پس‌انداز کردن پول حاصل از فروش نفت خام و گاز در یک صندوق مستقل است. ارزش منابع مالی این صندوق حدود ۹۰۰ میلیارد دلار برآورد شده‌است و خود صندوق، معادل یک درصد مجموع سهام جهانی را در اختیار دارد. منابع این صندوق به اندازه‌ای است که اگر سهم هر شهروند نروژی با کرون، واحد پول آن کشور، محاسبه و پرداخت شود، همه آن‌ها میلیونر می‌شوند. در عمل، این صندوق یک حساب سرمایه‌گذاری عظیم است و به نظر می‌رسد که اغلب مردم نروژ از این وضعیت راضی هستند.

فرهنگ[ویرایش]

Norway-map.png

نگارخانه[ویرایش]

رتبه‌های بین‌المللی[ویرایش]

شاخص

شاخص رتبه شمار کشورهای مورد بررسی
شاخص توسعه انسانی ۲۰۱۵ ۱ ۱۸۷
نابرابری تعدیل شده شاخص توسعه انسانی ۲۰۱۵ ۱ ۱۵۰
شاخص زندگی بهتر سازمان همکاری و توسعه اقتصادی ۲۰۱۶ ۱ ۳۸
شاخص رفاه لگاتوم ۲۰۱۵[۵۱] ۱ ۱۴۲
شاخص راستکرداری عمومی ۲۰۱۶[۵۲] ۱ ۱۰۵
شاخص مردم‌سالاری ۲۰۱۵ ۱ ۱۶۷
سازمان خانه آزادی – رتبه‌بندی آزادی‌های سیاسی ۲۰۱۶[۵۳] ۱ ۱۹۵
سازمان خانه آزادی رتبه‌بندی آزادی‌های مدنی ۲۰۱۶[۵۳] ۱ ۱۹۵
گزارش سازمان کودکان را نجات دهید از وضعیت مادران جهان ۲۰۱۵[۵۴] ۱ ۱۷۹
سرانه کل هزینه بهداشت ۲۰۱۳ ۱ ۱۸۸
شاخص شکنندگی حکومت ۲۰۱۶[۵۲] ۲ ۱۷۸
درآمد ناخالص متوسط خانوار توسط مؤسسه گالوپ ۲۰۱۳ ۲ ۱۳۱
شاخص درآمد متوسط برابر جمعیت بالغ ۲۰۱۴–۲۰۰۹ ۲ ۳۵
شاخص بین‌المللی حقوق مالکیت ۲۰۱۵ ۲ ۱۲۹
کشورهای بستانکار بر پایه جایگاه سرمایه‌گذاری خالص بین‌المللی سرانه ۲۰۱۳ ۲ ۱۷
شاخص رضایت بیمار در نظام بهداشت ۲۰۱۵[۵۵] ۳ ۳۵
شاخص آزادی رسانه ۲۰۱۶ ۳ ۱۸۰
گزارش جهانی فاصله جنسیتی ۲۰۱۵ ۳ ۱۴۴
گزارش جهانی شادی ۲۰۱۶ ۴ ۱۵۷
شاخص تسلط به زبان انگلیسی مؤسسه EF 2015[۵۶] ۴ ۷۰
شاخص احساس فساد ۲۰۱۵ ۵ ۱۷۵
شاخص آمادگی دیجیتال ۲۰۱۴[۵۷] ۵ ۱۴۴
فهرست کشورها بر پایه هزینه سرانه مصرف نهایی خانوار ۲۰۱۳ ۵ ۱۶۳
شاخص آسانی انجام کسب‌وکار ۲۰۱۷ ۶ ۱۸۵
شاخص صلح جهانی ۲۰۱۶ ۱۷ ۱۶۳
شاخص جهانی‌سازی ۲۰۱۵ ۱۸ ۲۰۷
شاخص کارایی تجهیزات ۲۰۱۶[۵۳] ۲۲ ۱۶۰
شاخص آزادی اقتصادی ۲۰۱۵ ۲۷ ۱۶۷

ویژگی‌ها[ویرایش]

در زیر ۳۰ ویژگی منحصر به فرد کشور نروژ طبق گفته‌های دکتر محمود سریع‌القلم، استاد دانشگاه بیان شده، اشاره می‌کنیم:[۵۸]

۱–۹۷ درصد مردم با اینترنت کار می‌کنند.

۲- بالاترین صندوق ذخیره دولت در جهان را دارد: ۸۸۴ میلیارد دلار.

۳- مردم نروژ چهارمین مردم خوشحال جهان بعد از دانمارک، سوئیس و ایسلند.

۴- هر ۹ دانش‌آموز یک معلم دارند.

۵- طی ۲۳ سال گذشته، نرخ تورم حدود ۲ درصد بوده‌است.

۶- طی ۳۵ سال گذشته، نرخ بیکاری حدود ۴ درصد بوده‌است.

۷- با پنج میلیون جمعیت، ۳۴۵ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارد.

۸- طولانی‌ترین تونل جاده‌ای جهان را دارد: ۲۴٫۵ کیلومتر.

۹- کشور بر اساس قانون اساسی ۱۸۱۴ مدیریت می‌شود: ۲۰۳ سال پیش.

۱۰–۳۳ درصد کشور جنگل است.

۱۱- ششمین کشور در راحتی کسب و کار در میان ۱۸۹ کشور.

۱۲- کشور ۱۱۴۵ سال پیش تأسیس شده‌است.

۱۳–۶۸ درصد جامعه شاغل است.

  1. در دموکراسی، بهداشت، آزادی بیان و کیفیت زندگی، رتبه اول جهانی را دارد.
  2. کشور با مجموعه‌ای از دولت رفاه، نظام سرمایه‌داری و سوسیال دموکراسی مدیریت می‌شود.

۱۶–۳۰ درصد نیروی کار توسط دولت به کار گرفته شده‌است.

۱۷- صنایع نفت، مخابرات، آلومینیوم، توربین‌های آبی و بزرگترین بانک، دولتی است.

۱۸–۷۴٫۳ درصد مردم عضو کلیسای نروژ هستند.

۱۹–۱۶٫۳ درصد جمعیت کشور مهاجر از خاورمیانه یا آفریقا است.

۲۰- روز ۱۷ ماه مه که روز ملی است مردم بهترین لباس خود را می‌پوشند به تئاتر، کنسرت و جشن می‌روند.

۲۱- با ۱۴۱۲ کشتی، ششمین ناوگان تجاری جهان را دارد.

۲۲- اکثریت با نام کوچک یکدیگر را خطاب می‌کنند، بعضاً با اسم فامیل. افراد القاب ندارند.

۲۳- تا سال ۲۰۲۵، مصرف بنزین برای خودروها به پایان می‌رسد.

۲۴- چهارمین کشور در دنیا در تسلط مردم به زبان انگلیسی در خارج از کشورهای انگلیسی زبان.

۲۵–۸٫۷ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی.

۲۶- امید به زندگی: مردان ۸۱، زنان ۸۴ سال.

۲۷- دولت از بخش کشاورزی به شدت حمایت می‌کند.

۲۸- نرخ مالیات افراد ۴۷ درصد. نرخ مالیات شرکت‌ها: ۲۷ درصد.

۲۹- کارآمدترین و با ثبات‌ترین کشور جهان با بالاترین نرخ عدالت اجتماعی.

۳۰- در شاخص‌های توسعه انسانی طی ۱۵ سال گذشته: رتبه اول یا دوم.

جستارهای وابسته[ویرایش]

Uncategorized

گاز طبیعی

گاز طبیعی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

میزان تولید گاز طبیعی در جهان برپایه کشور

سوخت های گرمازا

گاز طبیعی (به انگلیسیNatural gas) که معمولاً گاز گفته می‌شود نوعی سوخت فسیلی گازی شکل است. گاز طبیعی سوختی است که معمولاً اثرات زیان‌آور کمتری نسبت به سوخت‌های فسیلی دارد و جزء منابع تجدیدناپذیر می‌باشد.

در حال حاضر ۲۴ درصد مصرف جهانی انرژی را گاز طبیعی تشکیل می‌دهد که با آهنگ ۲٫۴ درصد در حال رشد است.[۱]

تاریخچه[ویرایش]

گاز طبیعی دارای تاریخی چند هزار ساله‌است. تقریباً در سال ۹۴۰ قبل از میلاد، مردمان سرزمین چین با استفاده از نی‌های تو خالی گاز طبیعی را از محل آن در خشکی به ساحل رسانده و از آن برای جوشاندن آب دریا و استحصال نمک استفاده می‌کردند. برخی از صاحب نظران بر این باورند که چینی‌ها چاه‌های گاز را حتی تا عمق ۶۰۰ متری نیز حفر می‌کردند. همچنین حفر چاه‌های گاز در ژاپن در حدود سال ۶۰۰ پیش از میلاد گزارش شده‌است. سایر تمدن‌های باستانی نیز خروج گاز از زمین را متوجه شده و دریافته بودند که قابل اشتعال است و می‌سوزد؛ لذا معابدی برای محصور نگه داشتن این «شعله‌های جاودان» پر رمز و راز که بازدیدکنندگان به دیده احترام به آن‌ها می‌نگریستند بنا شد. گزارش‌های مختلفی از ستون‌های آتش و آبی جوشان و سحرآمیز که مانند روغن شعله‌ور می‌شد به ثبت رسیده‌است. اما اهمیت گاز طبیعی به عنوان سوخت مورد استفاده در زندگی بشر از اوایل دهه ۱۹۳۰ آغاز شد. در اواخر قرن بیستم مشخص شد که گاز طبیعی در بخش اعظم جهان صنعتی به یک منبع انرژی بسیار ضروری و حیاتی مبدل شده‌است. زغال‌سنگ در قرن نوزدهم انقلاب صنعتی را سبب شد و نفت خام که سوخت قرن بیستم بود باعث توسعه اقتصادی در جهان شد.

ترکیبات گاز طبیعی[ویرایش]

میلیون‌ها سال قبل، گاز طبیعی و نفت خام در اثر تجزیه و فاسد شدن گیاهان و اجساد حیوانات در ته دریاها و اقیانوس‌های قدیمی به‌وجود آمد. بخش اعظم این مواد ارگانیک در هوا تجزیه (اکسیده) و وارد جو شد؛ ولی بخشی دیگر قبل از تجزیه، مدفون یا وارد آب‌های راکد و فاقد اکسیژن شده و از اکسیده شدن آن‌ها جلوگیری به عمل آمد.
گاز طبیعی عمدتاً از متان (CH4) یعنی ساده‌ترین نوع هیدروکربن و هیدروکربن‌های پیچیده‌تر و سنگین‌تری چون اتان (C2H6)، پروپان (C3H8) و بوتان (C4H10) تشکیل شده‌است. در این میان گاز اتان برخی از میدان‌ها درصد قابل ملاحظه‌ای (تا حدود ۱۰٪ یا کمی بالاتر) را تشکیل می‌دهد. حال آنکه گازهای سنگین تر اجزای بسیار کوچکی را در ترکیب گاز طبیعی شامل می‌شوند همچنین ترکیباتی از قبیل H۲S ,CO۲ ،N۲ نیز همراه گاز طبیعی یافت می‌شوند که درصد آن‌ها در مخازن مختلف و حتی در قسمت‌های مختلف از یک مخزن، با یکدیگر متفاوت است. همچنین آب نیز همیشه با گاز طبیعی استخراج شده از مخازن همراه است که در پالایشگاه‌ها در بخشی به نام واحد نم زدائی، آب و ترکیب‌های مزاحم که سبب پایین آوردن ارزش حرارتی گاز شده و همچنین مشکلاتی در انتقال و مصرف گاز به‌وجود می‌آورند، از گاز طبیعی تفکیک می‌شوند و پس از آن، گاز به خطوط انتقال و در نهایت به مصرف‌کنندگان تحویل می‌شود.

چگالی گاز طبیعی[ویرایش]

NaturalGasProcessingPlant.jpg

چگالی گاز متان ۵۵ صدم است، ولی با توجه به ترکیبات سنگینتر همراه گاز طبیعی، چگالی آن می‌تواند به حدود ۶۵صدم نیز برسد؛ بنابراین گاز طبیعی از هوا سبکتر بوده و در صورت نشت از خطوط لوله یا سایر اجزاء شبکه گاز یا لوله‌کشی وسائل گاز سوز در منازل به سمت بالا حرکت می‌کند و در مکان‌های مسقف قسمت زیادی از گاز نشت شده در زیر سقف تجمع می‌کند.

اما سبکتر بودن گاز طبیعی با عث نمی‌شود که همه گاز نشت یافته از یک محل به سمت بالا برود بلکه بخشی از گاز نیز، به ویژه در صورتی که عناصر تشکیل دهنده هوا با آن اختلاط کامل پیدا کنند، به همراه هوا به اطراف نیز پراکنده می‌شود؛ و چون غلظتهای پائین گاز در هوا خطرناکتر است قابلیت انفجار در اطراف محل نشت نیز وجود دارد.

گاز طبیعی بعد از هیدروژن پاک‌ترین نوع سوخت فسیلی برای طبیعت است. زیرا عمدتاً دی‌اکسیدکربن و بخار آب تولید می‌کند. علاوه بر این متان یکی از مواد خام اصلی برای ساخت حلال‌ها و دیگر مواد شیمیایی ارگانیک است. پروپان و بوتان نیز از گاز طبیعی استخراج می‌شوند. گاز نفتی مایع شده (Liquefied Petroleum Gas) یا (LPG) اصولاً همان پروپان است و اغلب به جای گاز طبیعی در مناطق فاقد خطوط لوله مورد استفاده قرار می‌گیرد.

گاز طبیعی غالباً ناخالصی‌هایی چون دی‌اکسیدکربن (گاز اسیدی)، سولفید هیدروژن (گاز ترش) و آب و همچنین نیتروژن، هلیوم و سایر گازهای نادر را به همراه دارد. دی‌اکسید را به حوزه‌های نفتی قدیمی تخلیه شده تزریق می‌کنند تا تولید آن‌ها افزایش یابد. نیتروژن نیز گازی است قابل تزریق به حوزه‌های نفتی و هلیوم در صنایع الکترونیک تارتل موارد استفاده ارزشمند و فراوان دارد.

سولفید هیدروژن (H2S) بسیار سمی است و مقادیر بسیار ناچیز آن نیز می‌تواند کشنده و مهلک باشد. سولفید هیدروژن بسیار خورنده و فرساینده است و می‌تواند به لوله‌ها، اتصالات و شیرهای چاه آسیب و خسارت وارد کند؛ بنابراین قبل از انتقال گاز طبیعی به خطوط لوله، سولفید هیدروژن جداسازی شده و دی‌اکسید کربن و آب آن نیز از طریق آب‌زدایی یا نمک‌گیری گرفته می‌شود.

سوختن گاز طبیعی[ویرایش]

گاز طبیعی در صورتی که به‌طور کامل خشک و فاقد مواد زائد باشد و هوای کافی به آن برسد، با شعلهٔ آبی می‌سوزد و در غیر اینصورت شعله‌های قرمز، نارنجی، زرد یا سبز حاصل خواهد شد.

ارزش حرارتی گاز طبیعی[ویرایش]

هر متر مکعب گاز طبیعی به صورت متوسط هشت هزار و ششصد کیلو کالری ارزش حرارتی دارد، امّا این مقدار اسمی است و ارزش حرارتی دقیق گاز طبیعی هر میدان گازی، تابع ترکیبات آن بوده و به‌طور کلی هر چه درصد متان در گاز طبیعی بیشتر باشد ارزش حرارتی آن پائین‌تر است .
ارزش یک متر مکعب گاز طبیعی در شرایط استاندارد تقریباً به اندازه یک لیتر بنزین می‌باشد. مصرف یک بخاری گازی در هر ساعت از نیم تا یک و نیم متر مکعب گاز طبیعی می‌باشد. گازی که در منازل، محل‌های کسب و کار و بخش‌های صنعتی استفاده می‌شود در واقع متان خالص است که گازی بی‌رنگ و بی‌بو و با شعله‌های کم‌رنگ و به نسبت روشن می‌باشد.

دلایل مطلوبیت ویژه گاز طبیعی[ویرایش]

تقاضای جهانی انرژی طی دویست سال اخیر به دلیل نگرانی‌های زیست‌محیطی به سمت سوخت‌هایی با محتوای کربن کمتر متمایل شده‌است. طی این مدت انرژی مورد نیاز انسان از چوب (با محتوای کربن ۲۵/۱ نسبت به هیدروژن موجود در آن) به زغال‌سنگ سپس به نفت و در حال حاضر به گاز طبیعی (گاز متان با میزان کربن ۶۵٪) تغییر نموده و در این راستا سهم گاز طبیعی به عنوان سوخت در حال افزایش است.

گاز طبیعی منبع انرژی تقریباً پاکیزه، فراوان و ارزان قیمتی است که هم‌اکنون نیز به مقیاس وسیع برای مصارف صنعتی و خانگی به کار رفته و در طی دهه‌های آینده بهره‌برداری از آن گسترش خواهد یافت. در توسعه اقتصادی جهان، مناطق و کشورهای مختلف، به دلیل منابع و ذخایر عظیم در دسترس و توسعه تکنولوژی‌های خلاق، باعث کاهش هزینه‌ها و زمان اجرای پروژه‌ها و در نتیجه بهبود اقتصاد پروژه‌های توسعه و انتقال گاز شده‌است. همچنین تلاش جهانی برای کاهش گازهای گلخانه‌ای و گاز CO2 مزیت استفاده از گاز طبیعی در مقایسه با سایر سوخت‌ها را نشان می‌دهد.

دولت‌ها و صاحبان صنایع امروزه به دنبال آن دسته از حامل‌های انرژی هستند که آلاینده‌های کمتری تولید می‌کنند. به همین دلیل جهان به گاز طبیعی روی آورده‌است. در واقع گاز طبیعی در هر واحد انرژی حدود ۲۴ درصد نسبت به نفت خام و ۴۲ درصد نسبت به زغال‌سنگ گازهای آلاینده کمتری تولید می‌کند و این بیان‌گر آن است که می‌توان انرژی بیشتری مصرف و در مقایسه با نفت خام و زغال‌سنگ، آلاینده‌های کمتری تولید کرد.

مصرف گاز طبیعی در دهه ۱۹۹۰ در اروپا به شدت افزایش یافته، به‌طوری‌که در آلمان ۳۰ درصد، در ایتالیا ۵۰ درصد و در انگلیس ۱۰۰ درصد رشد داشته‌است و در مقابل تولید گاز آلاینده CO2، به همین نسبت کاهش یافته. هر چند انتشار CO2 و ذرات معلق در مقایسه با زغال‌سنگ و نفت قابل چشم‌پوشی است. لیکن مقادیر معتنابهی از NOx انتشار می‌یابد که نیازمند بررسی و مطالعات بیشتر آثار و تبعات آن در محیط زیست می‌باشد.

قابلیت اشتعال گاز طبیعی[ویرایش]

قابلیت اشتعال گاز طبیعی فقط در محدوده خاصی از نسبتهای اختلاط با هوا اتفاق می‌افتد که این محدوده را محدوده «قابلیت اشتعال» می‌نامند مرز پائین این محدوده را اشتعالL.E.L و مقدار بالای این محدوده را، حد بالای اشتعال U.E.L می‌نامند.

حد پائین اشتعال گاز طبیعی ۵ درصد و حد بالای آن ۱۵ درصد می‌باشد. بهترین حالت برای اشتعال گاز طبیعی نسبت ۱۰ درصد گاز با هواست که همان نسبتی است در فرمول ترکیب متان و اکسیژن (هوا) دیده می‌شود.

یک حجم متان برای سوخت کامل نیاز به ۲ حجم اکسیژن دارد و با توجه به اینکه یک حجم اکسیژن تا حدودی در ۵ حجم هوا موجود است؛ بنابراین می‌توان گفت که یک حجم متان نیاز به ۱۰حجم هوا دارد که تا حدودی همان نسبت یک به ۱۰ یا ده درصد است.

البته برای سوختن کامل نیاز به ۲۰ الی ۳۰ درصد هوای اضافی داریم ولی در انفجارها هر چه به نسبت ۱۰ درصد گاز در هوا نزدیک تر باشیم انرژی حاصل از انفجار بیشتر است.

در صورتی که نسبت‌های مخلوط گاز و هوا برای اشتعال مناسب باشد در دمایco ۵۹۰خود بخود مشتعل می‌شود و این دما را دمای احتراق یا دمای خود احتراقی گاز طبیعی می‌نامند.

گاز طبیعی جذب شده (ANG)[ویرایش]

یکی از روش‌های ذخیره‌سازی گاز طبیعی به صورت جذب شده می‌باشد. در این فرایند از جاذب‌های خاصی مانند کربن فعال در دما اتاق و فشار ۳٫۵ تا ۴ مگا پاسکال استفاده می‌شود. از این نوع ذخیره‌سازی می‌توان برای انتقال گاز یا در وسایل نقلیه استفاده نمود. مقدار گاز طبیعی جذب شده به بازیابی شده (نسبت حجم به حجم) از پارامترهای مهم در طراحی این فرایند می‌باشد که بهترین ظرفیت از نظر اقتصادی برای جاذب مورد استفاده حدود ۱۵۰ می‌باشد.[۲]

Uncategorized

پرچم انگلستان

پرچم انگلستان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
England
Flag of England.svg
کاربرد پرچم زمینی شهروندی و کشوری
تناسب ۳:۵ name=”fotw”
پذیرفته‌شده 16th century
طرح Argent, a cross gules, i.e. a سرخ cross on a سفید background

پرچم انگلستان برگرفته از صلیب سنت جرج یک صلیب سرخ‌رنگ در مرکز زمینه سفید است. سابقه استفاده از این پرچم برای انگلستان به قرون وسطی بازمی‌گردد. این پرچم برای نخستین بار در ۱ ژانویهٔ ۱۸۰۱ به رسمیت شناخته شد و به عنوان پرچم غیر نظامی و پرچم استان شناخته می‌شود و همچنین دارای تناسب ۱:۲ است.

پرچم انگلستان به همراه پرچم‌های اسکاتلند و ایرلند، از اجزای تشکیل‌دهنده پرچم بریتانیا است.

نگارخانه[ویرایش]

جستارهای وابسته[ویرایش]

Uncategorized

ولز

ولز

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

مختصات۵۱°۲۹′ شمالی ۳°۱۱′ غربی

Wales
Cymru
ولز
ولز
نشان ملی ولز
نشان ملی
شعار: ولز برای همیشه
(Cymru am byth)
سرود: سرزمین نیاکان
(“Hen Wlad Fy Nhadau”)
موقعیت ولز
پایتخت
و بزرگترین شهر
کاردیف
۵۱°۲۹′ شمالی ۳°۱۱′ غربی
زبان(های) رسمی انگلیسی، ولزی
حکومت مشروطه سلطنتی
ملکه الیزابت دوم
کاروین جونز وزیر اول ولز
بوریس جانسون
بنیان‌گذاری ۱۰۵۶
مساحت
• کل
۲۰٬۷۷۹ کیلومترمربع (۸٬۰۲۳ مایل‌مربع) (نامعلوم)
جمعیت
• سرشماری
۳٬۱۲۵٬۰۰۰ (نامعلوم)
• تراکم
۱۴۰ /به ازای هر کیلومترمربع (۳۶۲٫۶ /مایل‌مربع) (نامعلوم)
واحد پول پوند استرلینگ (GBP)
منطقه زمانی GMT
• تابستان (ساعت تابستانی)
BST
پیش‌شماره تلفنی ۴۴
دامنه سطح‌بالا .uk

ولز گوش دهیدi‎/ˈwlz/‎ (به انگلیسیWales، تلفظ: ولز؛ به ولزیCymru) از پادشاهی‌های پیشین است که امروزه به همراه انگلستان و اسکاتلند و ایرلند شمالی کشور بریتانیا را تشکیل می‌دهند. مرکز ولز شهر کاردیف است. ولز در جنوب غربی جزیره بریتانیا واقع است و از سوی شرق با انگلستان هم‌مرز است. ولز در غرب رودخانه سورن (Severn) واقع شده‌است.

جمعیت ولز در حدود سه میلیون نفر است و به دو زبان انگلیسی و ولزی سخن می‌گویند.

ولز زبان ویژه خود را دارد که از ریشه سلتی است و منطقه‌ای است خودگردان با پرچم جداگانه خود اما اداره امور خارجه آن در دست بریتانیا است؛ بنابراین ولز، در معنای واقعی کلمه یک «کشور» نیست اما یک واحد سیاسی به‌شمار می‌آید که در امور داخلی خود خودگردانی دارد.

ولزی‌ها از ریشه هندواروپایی و زبان آن‌ها نیز از خانواده هندواروپایی است. نام ولز از واژه ژرمنی والها (Walha) آمده که خود آن نیز احتمالاً از نام قوم سلتی ولکی‌ها (Volcae) گرفته شده‌است. نام والونی در بلژیک، والاچیا در رومانی و والیس در سوئیس نیز از نام همین قوم گرفته شده‌است.

گرچه ولز با بقیه بریتانیای کبیر تاریخ مشترک سیاسی و اجتماعی تنگاتنگی دارد اما هویت فرهنگی جداگانه‌ای برای خود حفظ کرده‌است که بیشتر بر مبنای زبان شکل گرفته‌است. ولز رسماً دوزبانه است و زبان‌های ولزی و انگلیسی در سطحی برابر رسمیت دارند. بیش از ۵۸۰ هزار ولزی‌زبان در ولز زندگی می‌کنند که حدود ۲۰ درصد از جمعیت ولز را تشکیل می‌دهند.

با برگزاری یک همه‌پرسی در ۱۸ سپتامبر ۱۹۹۷ و رای شهروندان ولز به تشکیل یک مجمع ملی در این منطقه، در سال ۱۹۹۹ تونی بلر از اعطای خودمختاری به ولز حمایت کرد، در یکم ژوئیه ۱۹۹۹ مجمع ملی نیز در ولز گشایش یافت و نخستین حکومت خودگردان ولز پس از ۶۰۰ سال در این ناحیه به وجود آمد. در سال ۲۰۰۰، رودری مورگان به عنوان رئیس مجمع ملی ولز انتخاب شد.

از زمان آغاز به کار مجلس ملی ولز، تمایل برای آموزش زبان ولزی به کودکان این منطقه و احیاء فرهنگ ولزی رو به افزایش بوده‌است. با این وجود از میان جمعیت ولز تنها یک پنجم جمعیت قادر به تکلم زبان ولز هستند. سطح پایین‌تر قیمت مسکن و مواد غذایی در ولز، کم‌هزینه‌تر بودن تحصیلات دانشگاهی و همچنین رایگان بودن دارو از تفاوت‌های میان ولز و انگلستان است.

مذاهب رایج در ولز شاخه‌های کالوینیست متدیست، کلیسای ولز، انگلیکان و کاتولیک از دین مسیحیت می‌باشد. واحد پول ولز نیز، پوند استرلینگ با واحد جزء (پنی) نام دارد. ولز در سده‌های گذشته وابسته به معادن فلزات و متالورژی و صنایع دیگر بود. از مهم‌ترین صادرات ولز می‌توان به ماهی، فراورده‌های کشاورزی و دامی اشاره کرد.

از مهمترین شهرهای ولز می‌توان سوانزی، نیوپورت، پمبروک، نیگو، کردبستان، ابریستویت و هالی هد را نام برد. شمال و مرکز ولز را رشته‌کوه‌های کامبرین فراگرفته، بقیهٔ نقاط نیز عموماً تپه‌ای می‌باشد. بلندترین نقطهٔ ولز، قلهٔ اسنودون با ۱۰۹۰ متر ارتفاع در شمال ولز واقع شده‌است.

شاهزاده چارلز هنگامی که ۹ ساله بود عنوان شاهزاده ولز به او اعطا شد. دیلان توماس از ادیبان نامدار ولز است.

کاردیف به عنوان مرکز ولز در دهه گذشته شاهد اجرای طرح‌های ساختمانی عمده‌ای بوده که ساختمان جدید مجلس و همچنین یک مرکز خرید مدرن در مرکز شهر، از جمله آنهاست. ساختمان مجلس ملی ولز از جمله ساختمان‌هایی است که نمای خلیج کاردیف را تغییر داده‌است.

تاریخچه[ویرایش]

نشان سلطنتی ولز

ولز از دوران باستان زیستگاه مردم سلت بوده، رومی‌ها با حمله به بریتانیا از سده ۱ تا ۵ میلادی ولز را در اختیار خود داشتند. سپس آنگل‌ها، ساکسون‌ها و ژوت‌ها به جزیرهٔ بریتانیا یورش بردند ولی دستشان به ولز نرسید، در آغاز قرن ۸ میلادی قبایل گوناگون ولز با همسایگان شرقی خود آنگلوساکسون‌ها وارد جنگ شدند ولی ولزی‌ها که قبایل جنگجویی به‌شمار می‌آمدند قادر بودند حملهٔ دشمنان را خنثی کنند. در سال ۱۰۶۶ میلادی، ویلیام فاتح انگلستان را مقهور قدرت خود ساخت، ارتش نرماندی او در سال ۱۰۹۳ به ولز حمله برد و در آن را اشغال کرد. در سال ۱۲۸۲ انگلیس کاملاً ولز را به تصرف درآورد؛ و در سال ۱۲۸۴، اساسنامهٔ رودلان Statute of Rhuddlan حکومت انگلیس را بر ولز رسمی اعلام کرد.

در سال ۱۳۰۱ ادوارد اول ولز را به پسرش واگذار کرد، او بعداً به عنوان ادوارد دوم پادشاه انگلستان شد. در سال ۱۴۰۰ میلادی شاهزادهٔ ولز، اوون گلندوور (Owen Glendower) شورشی را علیه انگلیس رهبری کرد، او چهار سال بعد از قدرت جدا شد. هرچند در سال ۱۴۱۰ قیام او سرکوب شد. در سال ۱۴۸۵ هنری هفتم پادشاه انگلیس شد، او اولین ولزی بود که در تاریخ پادشاهی انگلیس به این سمت می‌رسید. پسر او، هنری هشتم انگلیس و ولز را به وسیلهٔ «قانون اتحاد» در سال ۱۵۳۶ به یکدیگر پیوند داد.

انقلاب صنعتی اقتصاد سنتی ولز را که مبتنی بر کشاورزی و چوپانی بود تهدید می‌کرد. در قرن بیستم، اقتصاد ولز بر پایهٔ تولید زغال‌سنگ بنا نهاده شد. پس از جنگ جهانی اول قیمت زغال سنگ افت و سقوط چشمگیری داشت، همین مسئله موجب کسادی اقتصاد و بیکاری گسترده در ولز شد. طی سال‌های اخیر تجدید حیات زبان و فرهنگ ولزی در میان مردم ولز، قدرت و هویت فرهنگ مردم ولز را اثبات کرده‌است. با برگزاری یک همه‌پرسی در ۱۸ سپتامبر ۱۹۹۷ و رای اتباع ولز به تشکیل یک مجمع ملی در این منطقه نخستین حکومت خودمختار ولز پس از ۶۰۰ سال در این ناحیه به وجود آمد. در سال ۲۰۰۰، رودری مورگان به عنوان رئیس مجمع ملی ولز انتخاب شد.

سیاست[ویرایش]

ولز کماکان فرایند قدرت‌سپاری Devolution از سوی حکومت مرکزی را طی می‌کند و چشم‌انداز استقلال کامل آن از بریتانیا مشخص نیست؛ گرچه به نظر هم نمی‌رسد که بیشتر مردم این کشور در شرایط کنونی خواستار استقلال باشند.

از سال ۱۹۹۹ که با تأیید مجلس عوام بریتانیا، مجلس شورای ملی ولز فعالیت خود را آغاز کرد، به تدریج روند واگذاری اختیارات از پارلمان در لندن به مجلس در کاردیف آغاز شد.

هم‌اینک لندن علاوه بر تعیین بودجه سالانه ولز، مسئولیت تصمیم‌گیری دربارهٔ مسائل ملی مانند سیاست خارجی، امنیت و دفاع را برعهده دارد و حق تصمیم‌گیری دربارهٔ مواردی مانند آموزش، بهداشت، و خدمات اجتماعی به مجلس کاردیف اعطاء شده، هرچند کاردیف کماکان حق قانونگذاری ندارد و مفاد قانونی جهت تأیید به شکل پیشنهاد به مجلس عوام ارائه می‌شوند.

از اقدامات مجلس ملی ولز طرحی منحصر به ولز، موسوم به «بازفعالی» React است که به کارفرماهایی که قصد استخدام کارمند جدید را دارند، بودجه‌ای اختصاص داده تا از طریق آن افراد بیکار شده را آموزش بدهند و جذب کنند.

بخش‌های اداری[ویرایش]

ولز از سال ۱۹۹۶ به ۲۲ بخش تقسیم شده‌است. بخشداری‌ها در این بخش‌ها مسئولیت آموزش، امور اجتماعی، خدمات زیست‌محیطی و راهداری را برعهده دارند.[۱] آوانویسی فارسی تلفظ نام‌ها برپایه تلفظ‌های موجود در وبگاه فوروو[پیوند مرده] انجام شده‌است.

بخش‌های ولز

noframe

در این نقشه، شهرها با علامت * و بخش‌ها با علامت † نشان داده‌اند. صورت ولزی نام‌ها در نقشه در پایین هر نام آورده شده‌است.

صنعت گردشگری[ویرایش]

شش درصد از جمعیت ولز در صنعت گردشگری و صنایع مرتبط به کار اشتغال دارند. از سال‌ها پیش دولت این کشور با احداث ۵۰ زمین گلف استاندارد، دعوت از گلف‌بازان بین‌المللی و برگزاری تورنمنت‌های بین‌المللی به توسعه گردشگری گلف و جذب گردشگران ثروتمند گلف‌باز پرداخته‌است. دولت ولز قصد دارد با معرفی کلیساهای این کشور در کشورهای گوناگون جهان به ویژه کشورهای اروپایی، این کشور را به یک مقصد گردشگری مذهبی تبدیل کند که در این مسیر بر روی جذب گردشگر به کلیسای مشهور «سن وینفرد» برنامه‌ریزی شده‌است.[۲]

این کلیسا که قدمتی در حدود ۶۰۰ سال دارد، هرساله ۳۰ تا ۷۰ هزار بازدیدکننده دارد.[۳]

ورزش[ویرایش]

گری اسپید در دسامبر ۲۰۱۰ سرمربی تیم ملی فوتبال ولز شد. پیروزی ۴ بر یک تیم او در دیدار دوستانه با تیم ملی فوتبال نروژ در تاریخ ۱۲ نوامبر، سومین پیروزی پیاپی برای ولز بود. بسیاری از کارشناسان فوتبال امید داشتند که تیم ملی ولز با مربیگری گری اسپید، جایگاه و موقعیت بهتری در عرصه فوتبال جهان دست یابد و پنج پیروزی این تیم در دوران کوتاهی که اسپید هدایت ولز را به عهده گرفت، این خوشبینی را تشدید می‌کرد. اما گری اسپید روز یکشنبه، ۲۷ نوامبر ۲۰۱۱ در خانه‌اش در چستر خودکشی کرد.

رایان گیگز اسطوره تیم فوتبال منچستر یونایتد و گرت بیل ستاره کنونی تیم فوتبال تاتنهام اهل کشور ولز هستند.

دوچرخه‌سواری مرداب از ورزش‌هایی است که در ولز انجام می‌شود و چهاردهمین دوره مسابقه‌های دوچرخه‌سواری مرداب در ژوئیه ۲۰۱۱ در ولز برگزار شد.

جو کلزاگی قهرمان مشتزنی میان‌وزن جهان از ولز جایزه بزرگ «بهترین شخصیت ورزشی» سال ۲۰۰۷ میلادی را از آن خود کرد.