Uncategorized

ارومیه

ارومیه

ارومیه
Urmiacollection.png
کشور  ایران
استان آذربایجان غربی
شهرستان ارومیه
بخش مرکزی
نام(های) پیشین رضائیه،[۱] طبارما[۲]
مردم
جمعیت ۷۳۶٬۲۲۴نفر[۳]
تراکم جمعیت ۱۴٬۰۰۰ نفر[۴] نفر بر کیلومتر مربع
جغرافیای طبیعی
مساحت ۱۰٬۵۴۸ هکتار[۶]
ارتفاع ۱۳۳۲ متر[۴]
آب‌وهوا
روزهای یخبندان سالانه ۱۲۰ روز
اطلاعات شهری
شهردار محمد حضرت‌پور[۸]
ره‌آورد نقل، فرش، صنایع دستی
پیش‌شمارهٔ تلفن ۰۴۴[۷]
وبگاه urmia.ir

اُرومیّه (دربارهٔ این پرونده تلفظ ) یکی از کلان‌شهرهای ایران، مرکز استان آذربایجان غربی و شهرستان ارومیه در شمال غربی ایران که در منطقه آذربایجان واقع شده‌است. این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ با ۷۳۶٬۲۲۴ نفر جمعیت،[۹] دهمین شهر پرجمعیت ایران و دومین شهر پرجمعیت منطقهٔ شمال‌غرب ایران به‌شمار می‌آید. ارومیه با ۱۳۳۲ متر ارتفاع در غرب دریاچه ارومیه، در دامنه کوه سیر و در میان دشت ارومیه قرار گرفته‌است. هوای ارومیه در تابستان نسبتاً گرم و در زمستان سرد است.

در سده‌های گذشته رخدادها و حوادث متعددی از قبیل اشغال توسط عثمانی‌ها و روس‌ها را تجربه کرده‌است. این شهر به سبب موقعیت مناسب که در میان شاه‌راه ارتباطی قفقاز، میان‌رودان و آسیای صغیر داشته در گذشته از مراکز تجاری منطقه به‌شمار می‌رفته‌است. نقل مهم‌ترین سوغات ارومیه است.

ارومیه به عنوان شهر دارای اولین بیمارستان به شیوه نوین، نخستین مرکز آموزش پزشکی، اولین مدرسه به شیوه نوین، اولین شبکه تلویزیون محلی، اولین نشریه محلی در ایران،[۱۰][۱۱] پایتخت والیبال ایران، دومین شهر پرترافیک ایران شناخته می‌شود. دارالنشاط ، پاریس ایران ، شهر آب ، شهر ادیان، مذاهب و اقوام از القاب ارومیه است. ارومیه مدتی در دوره پهلوی به رضائیه تغییر نام داد.

محتویات

 

نام‌گذاری

اور در زبان آشوری به معنای شهر است (همان واژه‌ای که در نام اورشلیم (شهر آشتی) هم وجود دارد) و میه به معنای آب است (هم‌ریشه با مآء عربی) یا ارومیه در زبان آشوری به معنای «شهر آب» است.[۱۲][۱۳][۱۴] نام این شهر در شروع دوره پهلوی به دلیل علاقه رضا شاه به این شهر[۱۵] به رضائیه تغییر نام داد[۱۶] و بعد از انقلاب اسلامی دوباره به نام ارومیه برگشت.[۱۷] ارومی، ارومیه، ارْمیه، اورمیه،[۱۸] ارم از دیگر نام‌های آن بوده‌است.[۱۹] در بین آذربایجانی‌ها نام اورمی رواج دارد.[۲۰]

پیشینه

عقیده بر این است که شهر ارومیه در هزاره دوم قبل از میلاد مسیح تأسیس شده‌است.[۲۱]

پیش از اسلام

از تل‌های متعدد در نزدیکی شهر (گوک تپه، دیگاله، ترمنی، احمد، سارالان، دیزه تپه) تا به حال اشیای بسیار قدیمی به دست آمده‌است. ارومیه در اورارتوی باستانی قرار داشت (اواخر هزاره دوم قبل از میلاد-اوایل هزاره اول قبل از میلاد) که دارای ارتباطات زبانی با هوریان آناتولی بود ولی شدیداً تحت تأثیر آشوریان بود. درست زیر دریاچه ارومیه شهر و امارت منا قرار داشت، که در قرن هشتم با قدرت فزاینده آشور که سارگون شاه آن اورارتویی‌ها را در ۷۱۴ قبل از میلاد شکست داده بود، علیه اورارتو درآمد گرچه شاهان اورارتو تا قرن ۷ قبل از میلاد همچنان حضور داشتند.[۲۲]

پس از اسلام

جایگاه ارومیه در نقشهٔ استان آذربایجان در دورهٔ خلفای عباسی.

جایگاه ارومیه در آذربایجان در قرن چهارم در زیر دریاچه کبودان (ارومیه) مشخص است.

صدقه بن علی، از خدمهٔ عضدالدوله دیلمی ارومیه را فتح کرد، و قلعه‌های زیادی در آنجا بنا کرد؛ بنا بر روایتی دیگر، عتبة بن فرقد که عمر او را ۲۰ق/۶۴۰م گسیل داشته بود تا موصل را فتح کند، ارومیه را گرفت. جغرافیدانان قرن ۴ هجری نظیر ابن حوقل و اصطخری در بین شهرهای آذربایجان (پس از اردبیل و مراغه) جایگاه سوم را می‌دهند و به پرآب بودن، و غنایش از نظر میوه و حاصلخیزی تأکید می‌کنند. المقدسی، ارومیه را در ارمنستان قرار می‌دهد و می‌گوید از دوین اداره می‌شده‌است. در این دوره، ارومیه بر سر بزرگراه اردبیلمراغه-ارومیه-برکری (به شمال غرب دریاچه وان)-آمِد قرار داشت. از آنجا که تبریز هنوز اهمیت چندانی نداشت، جاده به جنوب منحرف می‌شد تا از شهرهای اصلی رد شود. ممکن است حضور عوامل غیر مطیع در شمال آذربایجان هم بر انحراف جاده به جنوب تأثیر گذاشته باشد. ناحیه ارومیه با ساکنان کرد و مسیحی، در تاریخ اسلام هرگز نقش عمده‌ای ایفا نکرده‌است. تیولی بوده‌است که در آن انشعابات دودمان‌هایی که در آذربایجان حکومت می‌کردند، به انزوا می‌زیستند. در دوره سیطره دیلمیان بر آذربایجان، در ارومیه به جستان بن شرمزن برمی‌خوریم. این سردار از ۳۴۲ق/۹۵۳م به عنوان یکی از جنگجویان وفادار دیسم کرد ظهور کرد. بعدتر که دیلمیان ارمنستان را شکست دادند، او تحت امر مرزبان حاکم ارمنستان درآمد. وقتی جستان در ۴۳۶–۸ق/۹۵۷م جایگزین پدرش مرزوبان شد جستان بن شرمزن زیر بار سروری و اقتدار او نرفت. اول ارومیه را ترک کرد و با ابراهیم بن مرزبان که مراغه را برایش فتح کرده بود متحد شد. او بعدتر او را ترک کرد و به ارومیه برگشت و دور آن دیوار کشید و سربازخانه مستحکمی هم در آنجا ساخت. سپس به خدمت مدعی خلافت؛ المستجیر بالله درآمد و از حمایت کردهای قحطانی برخوردار شد؛ ولی پسران مرزوبان (جستان و ابراهیم) او را با کمک کردهای هذبانی شکست دادند. در ۳۴۹ق/۹۶۰–۹۶۱م به تحریک وهسودان، برادر مرزوبان او بر ابراهیم بن مرزوبان شکستی را تحمیل کرد، بازمانده سپاه او را تسخیر کرد و مراغه را به ارومیه منضم کرد. در ۳۵۵ق/۹۶۶م به میانجیگری رکن الدوله بویی، او دوباره اقتدار ابراهیم را به رسمیت شناخت. وقتی غزها در ۴۲۰–۴۳۲ق/۱۰۲۹–۱۰۴۱م آذربایجان را اشغال کردند، حاکم ارومیه ابوالهیجا بن ربیب الدوله، رئیس کردهای هذبانی بود که مادرش خواهر امیر تبریز، وهسودان روادی بود. این پسر ربیب الدوله به خود می‌بالید ۲۵۰۰۰ تا از ۳۰۰۰۰ غزی را که سعی می‌کردند از سرزمینش عبور کنند را در نزدیکی یک پل نابود کرده‌است.[۲۲]

همهٔ اغوزها از آذربایجان مراجعت نکرده و عده‌ای در منطقه ماندند. احتمالاً این عده در ارومیه ساکن بودند. اغوزهای تحت امر دانا که در ارومیه مانده بودند، بعد از خروج از شهر به ارامنه حمله کرده عدهٔ زیادی را کشتند یا اسیر نمودند و غنایمی به دست آوردند. کردهای هذبانی تحت امر ابوالهیجا که ساکن حوالی ارومیه بودند، به جنگ با اغوزها پرداختند. اغوزها بعد از غارت روستاهای کردها عدهٔ زیادی از آنان را کشتند. سکونت اغوزها در ارومیه و دادن شهر به عنوان تیول به آنان می‌باید در ارتباط با ازدواج فرمانده اغوزها با یکی از اقربای وهسودان، حاکم آذربایجان، صورت پذیرفته باشد. چون ابوالهیجا رئیس کردهای این منطقه با وهسودان عداوت داشت.[۲۳]

عمارت سه‌گنبد ارومیه، محل احتمالی دفن جلال الدین خوارزمشاه

در محرم ۴۵۵ق/ ژانویه ۱۰۶۳م سلطان طغرل از ارومیه گذر کرد. وقتی مسعود از بغداد به آذربایجان برگشت، امیر حاجب تاتار موضع خود را در ارومیه مستحکم کرده بود ولی بعدتر به سلطان تسلیم شد. در ۵۴۴/۱۱۴۹ ارومیه به ملک محمد بن محمود بن محمد، برادرزاده و داماد مسعود بن محمود بن ملکشاه تعلق داشت. وقای آخرین طغرل سلجوقی با عمویش به نزاع برخاست، قزل ارسلان از حمایت امیر حسن بن خفجخ برخوردار بود و ارومیه را در ۵۸۵ق/۱۱۸۹م محاصره کرد. شهر در اثر طوفان تسخیر، تاراج و نابود شد. در ۶۰۲ق/۱۰۲۵م، ابوبکر اتابک تبریز، اشنویه و ارومیه را به علا الدین، اتابک مراغه داد تا جبران خسران مراغه را بکند. یاقوت، که ارومیه را در ۶۱۷ق/۱۲۲۰م دیده از نبود امنیت به دلیل ضعف حکمران آن ازبک بن پهلوان می‌گوید. در جریان حکومت جلال الدین خوارزمشاه بر آذربایجان، اورمیه، سلماس و خوی حوزه امیره سلجوقی بود که جلال الدین او را از دست شوهر اولش ازبک به درآورده بود. در ۶۲۳ق/۱۲۲۶م ترکمان‌های ایوایی ارومیه را تسخیر کرده و خراج وضع کردند. با شکایت امیره، شوهرش جلال الدین قشون فرستاد که ترکمانان را شکست دادند. از طرف دیگر، بنا بر جوینی، سرداران گرجی شلوا و ایوانه که در نبرد گرنی زندانیان را گرفتند و در ابتدا توسط جلال الدین با احترام مورد رفتار قرار می‌گرفتند کوتاه مدتی مرند، سلماس، ارومیه و اشنویه را در اختیار گرفتند. در ۶۲۸ق/۱۲۳۰–۱۲۳۱م که خوارزمشاه شدیداً تحت فشار مغولان بود، زمستان را در ناحیه اورمیه-اشنو گذراند. ماندن او در آنجا ممکن است توضیح دهنده ساخته شدن سه‌گنبد توسط او و حتی تدفین او در ارومیه باشد.[۲۲] تا اواخر قرن دهم هجری، ارومیه هنوز یک شهر عمدتاً کردنشین سنی مذهب بود.[۲۴]

تیمور لنگ که ارومیه را به گرگین بیگ افشار به عنوان تیول داد

بنا بر وقایع‌نامه‌های محلی، تیمور، ارومیه را به عنوان تیول به گرگین بیگ از ایل افشار داده بود. او در دژ توپراق‌قلعه در یک چهارم فرسخی ارومیه مستقر شد. هرچند ظفرنامه از تیزک نامی به عنوان حاکم ارومیه یاد می‌کند که حقوقش در ۷۸۹ق/۱۳۰۷م توسط تیمور تفیذ شده بود.[۲۲] در سال ۸۰۲ ه‍.ق امیر تیمور طایفه اوصانلو افشار را به منظور سرکوب کردها و عشایر شورشی ارومیه روانه آن نموده و گرگین بیگ اوصانلو را به حکومت ارومیه منصوب نمود وی در قریه توپراق قلعه که اکنون دهکده‌ای در ربع فرسخی شمال قلعه ارومیه قرار دارد و در آن وقت حاکم‌نشین بوده نزول کرد بعد از وفات او الامه سلطان پسرش به جای پدرش نشست و به مدت ۳ سال شهر ارومیه از تحمیلات دیوانی معاف داشت و بعد از وی برادر کهترش یادگار سلطان اوصانلو افشار به جای برادر کهترش حکومت ارومیه را به دست گرفت نیکتین تعداد حکمران افشار اوصانلو را در این دوره ۶ نفر ذکر نموده‌است.[۲۵]

بنابر تاریخ عالم آرای عباسی در ۱۵۵۹م، در دوره شاه طهماسب کبیر به دلیل شاهسون شدن کردهای برادوست مناطق ترگور و مرگور به آنان داده شد. شاه عباس در ۱۰۱۲/۱۶۰۳ چونکه امیرخان برادوست تسلیم عثمانی‌ها نشده بود حکومت ارومیه و اشنویه را به او داد. اگرچه بعدهااو در مظان اتهام قرار گرفت. به نظر می‌رسد نوکیشی به تشیع در دوران صفویه، در میان مردم بومی ارومیه حالتی ایزوله داشته‌است؛ تا جایی که امروز کردها و تعدادی روستا هنوز بر مذهب تسنن هستند. نفوذ طریقت تسنن نقشبندی را می‌توان از این امر که در سال ۱۰۴۹ق/۱۶۳۹م، سلطان مراد عثمانی، شیخ محمود ارموی را که ۳۰ تا ۴۰ هزار طرفدار دو آتشه داشت، در دیاربکر اعدام کرد فهمید.[۲۲] برای سال ۱۰۶۵ق/۱۶۵۵م ما گزارش پرجزئیات اولیای چلپی را داریم. شوربختانه سفرنامه اولیای چلپی بسیار درهم و برهم است. او برج و باروی شهر و دیوارهای گچ‌مالی شده آن را توصیف می‌کند و می‌گوید که: «همچون قویی سفید» به نظر می‌آید. محیط شهر ۱۰ هزار گام، ارتفاع دیوارها ۷۰ ذراع و پهنایشان ۳۰ ذراع، پهنای جوی شهر ۸۰ ذراع و دور تا دورش ۱۵ هزار ذراع بوده. مشعل‌ها در طول شب دیوارها را روشن می‌کردند. نیروی مستقر در پادگان آن شامل ۴ هزار نفر و ۳۱۰ اسلحه بود. خان ۱۵ هزار سرباز و ۲۰ هزار نوکر یا خدمتکار داشت. شهر ۶۰ محله، ۶ هزار خانه و ۸ مسجد جامع داشت؛ از آن جمله مسجد اوزون حسن آق‌قویونلو که بنایش توسط پسرش یعقوب به پایان رسید. ۳۰۰ هزار روستایی نیز در ۱۵۰ روستای دشت ارومیه زندگی می‌کردند. اولیای چلپی شهر را «فوق‌العاده باشکوه» توصیف می‌کند و فهرستی از مکان‌های مقدس، مکتب‌ها، مدارس، کافه‌ها و نرخ قیمت‌ها ارائه می‌دهد.[۲۲]

در سده ۱۸ میلادی که سرنوشت ارومیه به سرنوشت افشارهای مستقر در دشت ارومیه گره خورده بود، رئیسشان به عنوان بیگلربیگی نائل آمد. روئسای آنان به‌طور مکرر با همسایگانشان می‌جنگیدند و حتی گاهی به شرق دریاچه ارومیه نیز لشکرکشی می‌کردند.[۲۲]

جایگاه ارومیه در نقشهٔ ایران و عثمانی در دورهٔ نادری. ارومیه با نام ارومی در جنوب غربی دریاچه ارومیه مشخص است.

عثمانی‌ها طی نبرد ۱۷۲۴م کردهای حکاری را برای دفع افشارها —که آذوقه ارتش ایران را تأمین می‌کردند— به خدمت گرفتند. وقتی ترک‌ها در سال ۱۷۲۵م به زمامداری این سرزمین رسیدند، حکومت موروثی طایفه قاسملو افشار را بر ارومیه -با عنوان خانات ارومیه- به رسمیت شناختند. نادر مراغه، مهاباد و دیمدم را در سال ۱۷۲۹م از ترک‌ها بازپس‌گرفت ولی حکیم اوغلو پاشا علی و رستم پس از یک ماه مقاومت مذبوحانه در سال ۱۷۳۱ ارومیه را اشغال کردند. ارومیه به رئیس ایل بنیانشین حکاری واگذار شد. تنها پس از قرارداد ۱۷۳۶م بود که ترک‌ها از آذربایجان بیرون رفتند.[۲۲]

سکه‌های حکومت آزادخان

پس از انقراض افشاریان در ۱۱۶۱ق/۱۷۴۸م، آزادخان یکی از فرماندهان ارتش نادر، فرزند یکی از روئسای افغان ابتدا به شهرزور رفته و از کشمکش میان افشاریان کمال استفاده را کرده و ارومیه را تصرف کرد. او ارومیه را با رضایت فتح‌علی خان گرفت. ارومیه به پایتخت امیرنشین زودگذر آزاد تبدیل شد. نام کوه اوغان داغی در شمال ارومیه به نظر می‌آید که از اسم این حاکم افغان به یادگار مانده‌است.[۲۲]

مسالک وممالک پیش از قاجاریه. نقشه آذربایجان و آران

محمدحسن‌خان قاجار در سال ۱۱۶۹ق/۱۷۵۵–۶م آزاد را در گیلان شکست داده و ارومیه را تصرف کرد. فتح علی خان افشار به محمد حسن خان پیوست. با مرگ او علی خان افشار دوباره به صحنه برگشت و از ارومیه، مراغه و تبریز را تصرف کرد. کریم خان زند ارومیه را در زمستان ۱۱۷۳ق/۱۱۷۳م محاصره کرد. ارومیه پس از محاصره چند ماهه گرفته شد. تا سال بعد آذربایجان جزئی از قلمرو کریم خان شد. پس از پایان سلسله زندیه، افشارهای ارومیه به همراه شقاقی‌های سراب و دنبلی‌های خوی، ائتلافی علیه قاجاریان تشکیل دادند ولی موفقیتی حاصل نکردند. فتحعلی‌شاه قاجار به محمد علی خان اجازه داد که تا هنگام مرگ بر حکومت ارومیه قرار داشته باشد. او با خواهر حسین قلی خان افشار ازدواج کرد. پسرانش نخستین حاکمان ارومیه بودند که از طرف حکومت مرکزی منصوب می‌شدند. سربازان روس طی جنگ ایران و روسیه، در سال ۱۸۲۸م ارومیه را چند ماه اشغال کردند. در نبود حاکم شهر -شاهزاده ملک میرزا قاسم- بیگلربیگی نجف قلی خان افشار بر ارومیه حکم می‌راند.[۲۲]

شیخ عبیدالله از اهالی شمدینان در سال ۱۸۸۰م به آذربایجان حمله کرد. کردها ارومیه را محاصره کردند و تا مرز تسلیم شدن شهر پیش رفتند که خان ماکو سررسید و شهر را نجات داد.[۲۲]

دوره معاصر

تجمع به مناسبت تولد ولیعهد (دهه ۵۰)

پس از درماندگی روسیه به دلیل شکست‌های پی‌درپی در جبهه شرق دور، عثمانی در اوت ۱۹۰۶ منطقه ارومیه -به جز شهر ارومیه- را به بهانه اختلافات مرزی -چون که هیچگاه مرز ایران و عثمانی مشخص نبود- اشغال کرد. سربازان عثمانی با شروع جنگ بالکان به آنجا فراخوانده شدند. پس از درگیری‌های تبریز، در دسامبر ۱۹۱۱م سربازان روس، ارومیه را اشغال کردند.[۲۲]

در طی جنگ جهانی اول ارومیه چندین نوبت دست به دست گشت. پس از فروپاشی ارتش روسیه در سال ۱۹۱۷م، مسئولیت حقیقی اداره امور در شهر به دست شورای مسیحیان آشوری (موتاوا) سپرده شد. پس از یک سلسله رویدادهای پی‌درپی غم‌انگیز و وقایع خونینی چون کشتار مسلمانان ارومیه به دست مسیحیان در ۲۲ فوریه ۱۹۱۸، ترور مطران مارشیمون به دست کردهای طرفدار سمکو در ۲۲ فوریه، رسیدن ۲۰ هزار ارمنی پناهجو از وان، جنگ‌های بین آشوری‌ها و ترک‌ها در نتیجه همهٔ جمعیت آشوریان در جلگه ارومیه جمع شدند. این جمعیت ۵۰ تا ۷۰ هزار نفری از آشوریان به سوی جنوب حرکت کردند تا تحت‌الحمایه بریتانیا قرار گیرند. این مهاجرت دسته‌جمعی به همراه زنان، کودکان و رمه‌ها از طریق صائین قلعه و همدان، در میان نبرد با ترک‌ها و کردها صورت گرفت. پناهجویان در بعقوبه -در نزدیکی شمال بغداد – اسکان یافتند. پس از رفتن آشوریان، سونتاگ، عالی‌جناب اسقف کاتولیک و اچ فلاومر، مبلغ باپتیست در آگوست ۱۹۱۸م در ارومیه به قتل رسیدند.[۲۲]

تجمع مردم ارومیه هنگام بازدید احمد شاه

اسماعیل آقا معروف به سمکو شکاک در سال ۱۲۹۹ش به کمک ارشدالملک شهر ارومیه را گرفت. پس از رسیدن نیروی ارتش در سال ۱۳۰۱ش سمکو متوالی شد و مدتی بعد کار او پایان گرفت.[۲۶] پس از ویرانی و خالی از سکنه شدن شهر، آرامش بر ارومیه حکمفرما شد. رفته رفته حکومت مرکزی در تهران توانست قدرت حامیتی خود را در غرب دریاچه ارومیه بدست آورد.[۲۲]

اوضاع شهر ارومیه در دوره پهلوی رفته رفته بهبود یافت. رقابت سیاسی روس‌ها و انگلیس‌ی‌ها مانع از ایجاد خط‌آهن در شمال‌غربی ایران طی جنگ جهانی اول شد. طی توافقی بین راشین دیسکانت و لوپن بانک، خط‌آهن جلفا-تبریز احداث شد. این خط یک شاخه ۳۰ مایلی نیز داشت که در سال ۱۹۱۶م به شهر ارومیه رسید. در دوره پهلوی نام شهر ارومیه به رضائیه تبدیل و پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹م دوباره به نام سابق بازگشت.[۲۲]

وضعیت طبیعی

جغرافیا

تصویر هوایی ارومیه

ارومیه با داشتن موقعیت ممتاز جغرافیایی در ۲۰ کیلومتری دریاچه ارومیه قرار دارد.[۲۷] ارتفاع ارومیه ۱۳۳۲ متر از آب‌های آزاد است.[۲۸] ارومیه در دشت ارومیه واقع شده‌است که ارتفاعاتی چون کوه سیر، کوه قیزقلعه، کوه جهودها، کوه چهل مر شهیدان، کوه ماه، کوه علی پنجه سی و کوه علی ایمان آن را احاطه کرده‌اند.[۲۹] در واقع ارومیه بین دریاچه ارومیه و دیوارهٔ کوه‌های غرب استان واقع شده‌است.[۳۰]

موقعیت جغرافیایی

شهر ارومیه روی مدار ۳۷ درجه و ۳۲ دقیقه در نیم‌کره شمالی از خط استوا قرار گرفته‌است. همچنین این شهر روی نصف النهار ۴۵ درجه و ۲ دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ قرار دارد.[۲۲]

رودخانه‌ها

عکسی قدیمی از رودخانه

شهرچای (برده سور)[۳۱]

رودخانه شهرچای یا برده سور از دره بیقار ترکیه سرچشمه می‌گیرد و پس از عبور از ناحیه کوهستانی دشت ارومیه از میان شهر عبور می‌کند و به دریاچه ارومیه می‌ریزد.[۲۲][۳۲]

آب و هوا

آب وهوای ارومیه از نوع مدیترانه‌ای با باران بهاره

آب و هوای ارومیه با متوسط درجه حرارت ۸/۹ درجه سانتی‌گراد در تابستان تقریباً گرم و در زمستان سرد است. دوره بارندگی از اواخر مهر و ابتدای آبان شروع شده و تا خرداد ادامه دارد.[۳۰] میانگین دوره بارش ۹۳ روزه در ارومیه ۳۶۰ میلی‌متر[۳۳] و میانگین بارش بلندمدت ارومیه ۲۳۸/۲ میلی‌متر است.[۳۴] روزهای یخبندان ارومیه در آبان ۱۹ روز، در آذر ۲۷ روز، در دی ۳۰ روز، در بهمن ۲۸ روز، در اسفند ۱۴ روز و در فروردین ۶ روز است. در مجموع ۱۲۰ روز از سال در ارومیه یخبندان است. میانگین سرعت باد در ارومیه ۱۰/۵ متر بر ثانیه است؛ که اردیبهشت و اسفند با ۱۶ متر بر ثانیه حداکثر سرعت باد و دی و بهمن با ۷ متر بر ثانیه حداقل سرعت باد را دارند.[۳۰]

میانگین دما و بارش برای آب و هوای ارومیه در سال ۲۰۱۳ میلادی
ژانویه فوریه مارس آوریل مه ژوئن ژوئیه اوت سپتامبر اکتبر نوامبر دسامبر
دمای بیشینه (°C) ۲٫۶ ۴٫۸ ۱۰٫۴ ۱۶٫۸ ۲۲٫۲ ۲۷٫۵ ۳۱٫۲ ۳۱٫۰ ۲۷٫۱ ۲۰٫۱ ۱۲٫۲ ۵٫۷ Ø ۱۷٫۶
دمای کمینه (°C) -۶٫۱ -۴٫۸ -۰٫۱ ۵٫۲ ۹٫۱ ۱۲٫۹ ۱۶٫۶ ۱۵٫۹ ۱۱٫۵ ۶٫۶ ۱٫۴ -۳٫۲ Ø ۵٫۴
بارش (mm) ۳۰٫۲ ۳۳٫۲ ۵۲٫۳ ۶۲٫۰ ۴۵٫۶ ۱۴٫۲ ۵٫۵ ۲٫۱ ۴٫۴ ۲۱٫۸ ۴۰٫۰ ۲۹٫۷ Σ ۳۴۱
روزهای بارانی ۹٫۶ ۹٫۴ ۱۱٫۴ ۱۲٫۷ ۱۲٫۰ ۵٫۰ ۲٫۲ ۱٫۷ ۲٫۱ ۷٫۱ ۸٫۳ ۸٫۵ Σ ۹۰
دما
۲٫۶
-۶٫۱
۴٫۸
-۴٫۸
۱۰٫۴
-۰٫۱
۱۶٫۸
۵٫۲
۲۲٫۲
۹٫۱
۲۷٫۵
۱۲٫۹
۳۱٫۲
۱۶٫۶
۳۱٫۰
۱۵٫۹
۲۷٫۱
۱۱٫۵
۲۰٫۱
۶٫۶
۱۲٫۲
۱٫۴
۵٫۷
-۳٫۲
ژانویه فوریه مارس آوریل مه ژوئن ژوئیه اوت سپتامبر اکتبر نوامبر دسامبر
بارش ۳۰٫۲
۳۳٫۲
۵۲٫۳
۶۲٫۰
۴۵٫۶
۱۴٫۲
۵٫۵
۲٫۱
۴٫۴
۲۱٫۸
۴۰٫۰
۲۹٫۷
ژانویه فوریه مارس آوریل مه ژوئن ژوئیه اوت سپتامبر اکتبر نوامبر دسامبر
منبع: سرویس اطلاعاتی آب و هوای جهان[۳۵]

زمین‌لرزه‌ها

مقایسهٔ نسبی میزان خطر زمین‌لرزه در نقاط مختلف ایران؛ نقاط قرمزتر نقاطی هستند که شتاب حداکثر جنبش زمین در آن‌ها بیش‌تر است.

استان آذربایجان غربی از استان‌های زلزله‌خیز ایران است.[۳۶] با این حال تاکنون زلزله شدیدی در ارومیه رخ نداده‌است.[۳۷] از زلزله‌های اخیری که در ارومیه رخ داده‌اند می‌توان به زلزله سال ۱۳۰۰ق/۱۸۸۳م؛[۳۸] زلزله ۴ ریشتری فروردین ۸۷ به مرکزیت سیلوانه،[۳۹] زلزله مرداد ۹۱ که دنباله زلزله اهر و ورزقان بود، این زلزله نسبتاً شدید در دو مرحله به فاصله ۱۰ دقیقه از هم رخ داد[۴۰][۴۱] و زلزله ۴٫۶ ریشتری در مهرماه سال ۹۲ به مرکزیت سیلوانه[۴۲] اشاره کرد. آخرین زلزله ارومیه به مرکزیت سرو و به بزرگی ۴٫۲ ریشتر در شهریور سال ۱۳۹۴ رخ داد.[۴۳]

مردم

زبان

ترک‌های ارومیه که اکثریت جمعیت این شهر را تشکیل می‌دهند به زبان ترکی آذربایجانی و لهجه ایرانی شمال‌غربی آن که مشابه لهجه مردم تبریز است، صحبت می‌کنند.[۴۴] کردهای ارومیه به لهجه کرمانجی از زبان کردی سخن می‌گویند.[۴۵] آشوری‌ها به زبان آشوری سخن می‌گویند؛ که گونه‌ای از آرامی شرقی است و دارای کلمات دخیل از زبان‌های کردی، ترکی ،فارسی و عربی.[۴۶][۴۷] ارمنی‌ها نیز در میان خود به زبان ارمنی سخن می‌گویند.[۴۸][۴۹]

قومیت

ارومیه یک شهر چندقومیتی با ادیان و مذاهب گوناگون است.[۶][۵۰][۵۱][۵۲] اکثریت مردم ارومیه را ترک‌های آذربایجانی و نیز اقلیتی از کردها، مسیحیان (آشوری و ارمنی) تشکیل می‌دهند.[۵۳][۵۴][۵۵] این منطقه از دیرباز محل زندگی اقوام و ادیان مختلف بوده‌است. اکثریت شهرستان ارومیه را ترک‌های آذری و اقلیتی نیز از کردها و مسیحیان آشوری و ارمنی تشکیل بافته‌است.[۵۶][۵۷] ترک‌ها حدود ۹۰ درصد جمعیت شهر ارومیه[۵۶][۵۸] و ۱۰ درصد را نیز بقیه اقوام تشکیل می‌دهند.[۵۹] لرد کرزن دربارهٔ شهر ارومیه می‌نویسد: «این شهر که در ارتفاع ۴۴۰۰ پا از سطح دریاست بین ۳۰۰۰۰ و ۴۰۰۰۰ نفر سکنه دارد که بیشتر آن‌ها طایفهٔ ترک افشار هستند، ولی مقدار زیادی هم خانواده‌های نسطوری و کلیمی و ارمنی در آنجاست.»[۶۰] طبق یک مطالعه از ترکیب قومی خانوارهای نمونه و مورد بررسی در سطح شهر ارومیه که حدود سال ۱۳۷۹ انجام گرفت نشان می‌دهد که ترک‌زبانان ۸۵٫۷٪ درصد خانوارهای نمونه را به خود اختصاص داده و کردزبان‌ها حدود ۱۰٫۵٪ بوده‌اند. در این آمارگیری نمونه‌ای درصد آشوری‌ها، فارس‌زبان‌ها و ارمنی‌ها در شهر ارومیه به ترتیب ۱٫۷، ۱٫۶ و ۰٫۵ بود.[۶۱]

مذهب

بیشینهٔ ترک‌های ارومیه شیعه‌مذهب هستند اما در عین حال تعداد زیادی ترک‌های سنی‌مذهب حنفی و شافعی نیز در آن زندگی می‌کنند. مذهب اکثریت کردهای ارومیه نیز سنی است.[۶۲] همچنین اقلیتی از مردمان آشوری و ارمنی در این شهر زندگی می‌کنند. در سال ۱۹۰۰ میلادی حدود نیمی از جمعیت شهر ارومیه مسیحی اعم از آشوریان و ارامنه بودند اما بسیاری از آن‌ها در میان درگیری‌های روسیه و عثمانی در سال ۱۹۱۸ شهر را ترک کردند.[۶۳] پس از عقب‌نشین روس‌ها از این منطقه بیشتر مسیحیان باقی‌مانده در شهر ارومیه قتل‌عام شدند.[۶۴] در زمان رضاشاه پهلوی آشوریان ایران دعوت به بازگشت به این شهر شدند و چندین هزار نفر از آن‌ها به این شهر بازگشتند.[۶۵]

بنا به روایتی نیز جوانمردی (از فرقه‌های تصوّف) را اولین دفعه اخی ترک ارومیه‌ای، پدر جدّ حسام‌الدین چلبی، مرید مولانا، در آناتولی منتشر ساخت.[۶۶]

تجارت

از گذشته ارومیه با قرارگیری بر سر چهارراه قفقاز ،میان‌رودان ،آسیای صغیر و شرق دریاچه ارومیه از اوضاع بازرگانی نیکویی برخوردار بوده‌است.[۶۷] در واقع ارومیه با قرارگیری بر سر راه‌های تجارتی به عنوان گمرکی برای صادرات و واردات کالا از ایران به دیگر نقاط و بالعکس بوده‌است. همچنین ارومیه محلی برای خرید و فروش محصولات کشاورزی و عشایری مردم اطراف این شهر بوده‌است.[۶۸]

جمعیت

در سرشماری سال ۱۳۹۰، جمعیت ارومیه ۶۶۷٬۴۹۹ نفر بود. از این تعداد ۳۳۴٬۱۳۴ نفر مرد و ۳۳۳٬۳۶۳ نفر زن بود. این تعداد در قالب ۱۹۷۷۴۹ خانوار بودند.[۳] ارومیه دهمین شهر پرجمعیت ایران و دومین شهر شمال غربی ایران بعد از تبریز است.[۶۹] ارومیه جزو شهرهای پرتراکم در استان آذربایجان غربی است.[۷۰]

هرم جمعیتی ارومیه در سال ۱۳۸۵[۷۱]
مردان سن زنان
۸٬۵۵۶ ۷۵+  ۸٬۴۸۷
۷٬۵۲۲ ۷۰–۷۴  ۷٬۰۹۳
۷٬۱۲۹ ۶۵–۶۹  ۷٬۰۹۱
۸٬۹۰۳ ۶۰–۶۴  ۹٬۱۵۴
۱۱٬۵۷۵ ۵۵–۵۹  ۱۱٬۴۳۷
۱۶٬۹۲۲ ۵۰–۵۴  ۱۷٬۴۷۵
۲۲٬۸۴۷ ۴۵–۴۹  ۲۱٬۹۱۳
۲۸٬۵۷۲ ۴۰–۴۴  ۲۷٬۰۸۹
۳۲٬۵۲۷ ۳۵–۳۹  ۳۱٬۰۸۷
۳۳٬۰۴۱ ۳۰–۳۴  ۳۲٬۵۸۶
۴۲٬۰۰۶ ۲۵–۲۹  ۴۱٬۴۷۱
۴۶٬۴۸۲ ۲۰–۲۴  ۴۹٬۶۷۵
۴۹٬۶۱۳ ۱۵–۱۹  ۴۸٬۴۶۱
۴۲٬۶۹۶ ۱۰–۱۴  ۴۰٬۴۸۵
۳۶٬۷۹۶ ۵–۱۰  ۳۵٬۶۱۲
۳۴٬۷۲۸ ۰–۴  ۳۲٬۸۶۳

فرهنگ

دارالنشاط[۷۲][۷۳] ، پاریس ایران[۷۴] ، شهر آب[۷۵] ، شهر ادیان، مذاهب و اقوام از القاب ارومیه است.[۵۰]

آداب و رسوم

مراسم عروسی در دوره قاجار در ارومیه

یک گروه موسیقی آشیقی

ترک‌های آذربایجانی اعیاد و مراسم‌هایی چون نوروز، عید قربان و … را مانند دیگر اقوام ایرانی با تفاوت‌هایی ناچیز برگزار می‌کنند. موسیقی آشیقی یکی از شاخصه‌های مردم ترک‌زبان جهان است که در ایران دارای مکتب‌های متفاوتی است در این میان مکتب عاشیقی ارومیه بنا به نظر کارشناسان و استادان این هنر در سراسر جهان اصیل‌ترین و قدیمی‌ترین مکتب عاشیقی است که تا به امروز اصالت خود را حفظ کرده‌است. همچنین موسیقی عاشیقی دارای سبک متفاوت و منحصربه‌فردی است این هنر و فرهنگ آذربایجان پس از تلاش‌ها و رقابت استان‌های عاشیقی خیز به نام استان آذربایجان غربی و شهر ارومیه در فهرست به شماره ۱۶۵ در میراث میراث فرهنگی ناملموس کشور ثبت ملی شد.[۷۶][۷۷][۷۸]

عاشیق‌ها از دوران قبل از اسلام در بین مردمان ترک‌تبار وجود داشته‌اند. در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی، عاشیق‌ها اغلب در قهوه‌خانه‌های آذربایجان‌های شرقی و غربی اجرا می‌داشتند. تبریز مرکز شرقی عاشیق‌ها و ارومیه مرکز غربی آن‌ها بود. در ارومیه بر خلاف تبریز عاشیق‌ها همواره به صورت تکی اجرا می‌کردند.[۷۹]

آشوری‌ها و ارمنی‌ها نیز اعیاد و مراسم‌های مختص به خود را دارند که بیشتر کلیسا برگزار می‌کنند.[۸۰] آشوری‌ها نخستین قومی بودند که مسیحی شدند. پس از آن یکی از حواریون تمام آنان را در دریاچه ارومیه غسل تعمید داد. پس از آن همه ساله آشوریان این روز را جشن می‌گیرند.[۸۱] جشن روز مادر نیز همه سال در نخستین جمعه سال نو میلادی، به یادبود مریم مقدس برگزار می‌شود.[۸۱] نوسردیل یا آب‌پاشان یکی از جمله دیگر اعیاد آشوریان است. در این روز که حتی بین غیرآشوریان ارومیه نیز شناخته شده‌است آشوریان به روی یکدیگر آب می‌پاشند.[۸۲]

کردها نیز مراسم‌ها و اعیاد مختص به خود را دارند که مانند دیگر مناطق کردنشین اهل سنت ایران است.[۸۰]

شهردار ارومیه در سال ۱۳۸۹ عنوان کرد: «ارومیه با بهره‌مندی از اقوام و پیروان ادیان و مذاهب مختلف می‌تواند خود را به عنوان پایتخت فرهنگی آذربایجان مطرح کند.»[۸۳]

سینما

قدمت سینما در ارومیه به دهه ۴۰ خورشیدی می‌رسد.[۸۴] هم‌اکنون ارومیه دارای ۵ سینما است که از آن‌ها تنها ۳ سالن به[۸۵] صورت نیمه فعال به کار خود ادامه می‌دهند.[۸۶] سینما آزادی با نام قبلی سینما تخت جمشید که در سال ۱۳۴۰ خورشیدی تأسیس شده،[۸۶] سینما ایران و سینما انقلاب که در سال ۱۳۴۴ تأسیس شدند[۸۶] تنها سینماهای حال حاضر در ارومیه‌اند.[۸۷] همین اندک سینماها نیز به دلایل گوناگونی چون عدم رسیدگی، بحران مخاطب در سینمای ایران و … به صورت نیمه فعال هستند؛[۸۶] به‌طوری‌که تنها در ایام اکران فیلم‌های پرفروش دایرند[۸۸] و گاهی به محل اجرای کنسرت تبدیل می‌شوند.[۸۹] قرار بر این است که سینماهای فرسوده ارومیه دوباره احیا و مرمت شوند[۸۴][۹۰] ؛ مانند سینما تربیت ارومیه که متعلق سازمان هلال احمر ایران است.[۹۱][۹۲]

کتابخانه

در مجموع ۱۳ کتابخانه عمومی ارومیه ۱۸ هزار نفر عضویت دارند.[۹۳]

سیاست

شهرداری

اداره امور شهرداری در ابتدا در اختیار بلدیه رضائیه بود. در دوره پهلوی بلدیه به شهرداری تبدیل شد. شهرداری رضائیه سابق که در دوره جمهوری اسلامی به ارومیه تغییر نام یافت ابتدا محل مشخصی نداشت؛ تا اینکه در ابتدای دوره پهلوی اول ساختمانی را به آن اختصاص دادند تا مشترکاً با استانداری آذربایجان غربی از آن استفاده کند. پس از سفر رضاشاه به ارومیه و احداث ساختمان شهرداری در اطراف میدان ایالت، شهرداری ارومیه در سال ۱۳۰۷ خورشیدی به عنوان ۲۲امین شهرداری در ایران به‌طور رسمی کار خود را آغاز کرد.[۹۴][۹۵]

کنسولگری‌ها

کنسولگری ترکیه در ارومیه یک مکان دیپلماتیک و سیاسی در شهر ارومیه که زیر نظر سفارت ترکیه در تهران به فعالیت می‌پردازد. علاوه بر ارومیه، ترکیه در شهر تبریز نیز دارای کنسول‌گری است. مهمت بولوت سرکنسول کنونی این کنسولگری در ارومیه است.[۹۶]

نام کشور وضعیت کنسولگری
عراق عراق فعال[۹۷]
ترکیه ترکیه فعال
امپراتوری روسیه روسیه غیرفعال[۹۸]
انگلستان انگلستان[۹۹][۱۰۰] غیرفعال
ایالات متحده آمریکا امریکا[۱۰۱] غیرفعال
واتیکان واتیکان[نیازمند منبع] غیرفعال

مکان‌های تفریحی

دریاچه ارومیه

نمایی از دریاچه ارومیه قبل خشکی

نمایی از دریاچه ارومیه بعد خشکی

پرونده:Urmia lake drought.webm

(خشکسالی دریاچه ارومیه)Urmia lake drought

دریاچه ارومیه -که در دوره پهلوی دریاچه رضائیه نامیده می‌شد- یک دریاچه آب شور در شمال غرب ایران است. این دریاچه استان آذربایجان شرقی و غربی را از یکدیگر جدا می‌کند. دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه در خاورمیانه و دومین دریاچه آب شور بر روی کره زمین بود. دریاچه ارومیه در ارتفاع ۴۱۸۳ پایی از سطح دریا، در ۳۷ درجه تا ۳۸/۵ درجه عرض شمالی و ۴۵ درجه تا ۴۶ درجه طول شرقی قرار دارد. طول آن ۱۴۰ کیلومتر در راستای شمال-جنوب و عرض آن ۸۵ کیلومتر در ۸۵ کیلومتر در گستره شرق-غرب با مساحت سطح آب ۵ تا ۶ هزار کیلومتر مربع است.[۱۰۲] در تصویر برداشته شده توسط ناسا تغییرات جغرافیایی این دریاچه مشاهده می‌گردد.

پارک ملی دریاچه ارومیه

پارک ملی دریاچه ارومیه با نام سابق دریاچه رضائیه در شمال‌غرب ایران قرار دارد. این دریاچه که بزرگترین دریاچه ایران است در سال‌هایی که میانگین بارندگی را داشته باشد ۴۷۰ هزار هکتار مساحت دارد. دریاچه ارومیه بشدت شور است؛ بدین ترتیب هیچ ماهی در آن یافت نمی‌شود. موجودات زنده آن جلبک و میگوی آب شور هستند. این دریاچه غذای فراوانی را برای شمار زیادی از مرغابی‌ها فراهم، مکان مهمی برای جفت‌گیری فلامینگوهای بالغ ،اردک‌های غاز نما و پلیکان‌های سفید است. ۱۸۶ گونه پرنده در دهه ۷۰ میلادی در این پارک ثبت شدند. این دریاچه ۴ جزیره با اندازه متوسط و نزدیک به ۱۰۰ جزیره کوچک -یا تنها برون‌زد صخره‌های بزرگ- دارد. بسیاری از این‌ها با فراهم آوردن مکان‌هایی برای زاد و ولد پرندگان، نه تنها یک زیبایی دیدنی بلکه اکوسیستم منحصربه‌فردی دارند که شایسته حضور در برنامه انسان و زیست‌کره را دارند. به دلیل بستن سد بر روی رودخانه‌های منتهی به دریاچه و نپرداختن حق آبهٔ آن این دریاچه تقریباً خشک شده‌است.[۱۰۳]

آموزش

عمومی

یک مدرسه در ارومیه در اوایل قرن بیستم

قبل از دورهٔ پهلوی، آموزش عموماً در مکتب خانه‌ها صورت می‌گرفت. مکتب خانه‌ها در محلات بزرگ، پرجمعیت شهر و اغلب در شبستان مساجد، تکایا یا در منازل شخصی مکتبداران دائر می‌شدند. معمولاً تعلیم الفبا از کتاب «آنادیلی» (زبان مادری) که به زبان ترکی بود آغاز می‌شد و پس از آن که کودکان الفبا را یادمی‌گرفتند و با خواندن و نوشتن آشنا می‌شدند کتاب‌هایی نظیر قرآن، تنبیه‌الغافلین، صرف میر و غیره تدریس می‌شد.[۱۰۴] نخستین مدرسه به سبک نوین ،۱۷ پیش از دارلفنون در سال ۱۲۵۱ق در ارومیه تأسیس شد.[۱۰۵]

عالی

نخستین مرکز آموزش پزشکی در ایران در سال ۱۳۰۰ قمری توسط آمریکایی‌ها در شهر ارومیه ایجاد شد. فعالیت‌های این مؤسسه تا زمان حیات بنیان‌گذار آن جوزف کاکرن ادامه یافت.[۱۰۶] آموزش عالی در سال‌های بعد با ایجاد دانشکده کشاورزی ارومیه که بعدها با افزودن دانشکده‌های مختلف به دانشگاه ارومیه گسترش یافت. اکنون ۲۲ هزار دانشجو در دانشگاه ارومیه ،۴۶ هزار دانشجو در دانشگاه آزاد ارومیه و ۱۸۰۰ نفر در دانشگاه تازه تأسیس صنعتی ارومیه در مقطع تحصیلات عالی مشغول به تحصیل می‌باشند.[۱۰۷][۱۰۸][۱۰۹]

مدارس علوم دینی

نخستین حوزه علمیه قم در سال ۱۱۴۲ خورشیدی ایجاد شد.[۱۱۰] هم‌اکنون این مدرسه علمیه با نام حوزه امام خمینی ارومیه شناخته می‌شود و ۱۵۰ طلبه در آن درس می‌خوانند.[۱۱۰] مدارس علمیه علوم دینی صلاح الدین ایوبی ارومیه، نور[۱۱۱] و حوزه علمیه تازه تأسیس زینب کبری -مخصوص بانوان- از دیگر مدارس علمه ارومیه است.[۱۱۲]

معضلات شهری

آلودگی هوا

ارومیه به دلیل ترافیک‌های فراوان، بالا رفتن میزان دی‌اکسیدکربن، بی‌توجهی به رعایت ایجاد واحدهای تولیدی و صنعتی و جانمایی آن‌ها یکی از آلوده‌ترین شهرهای کشور است. از دیگر شاخص‌های آلوده‌کننده غیرانسانی در ارومیه ورود ریزگردها از کشور عراق و پدیده وارونگی هوا است که در ۹۰ روز سال رخ می‌دهد. از مواردی که در آینده برای ارومیه خطرساز می‌شود خشک شدن دریاچه ارومیه و طوفان‌های نمک آن است. کمربند سبز در اطراف ارومیه یکی از راه‌حل‌های آلودگی هوا در ارومیه است.[۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵][۱۱۶]

ترافیک

ارومیه با داشتن ۸۰ خودرو به ازای هر ۱۰۰۰ نفر که از تهران با رقم ۶۲ خودرو به ازای هر ۱۰۰۰ نفر نیز بیشتر است[۱۱۷] دومین شهر پرترافیک ایران بعد از تهران است.[۱۱۸] روزانه بیش از ۲۵۰ هزار خودرو در سطح شهر تردد می‌کنند که خیابان‌ها و معابر سطح شهر جوابگوی این تعداد خودرو نیستند.[۱۱۹] بیشتر این ترافیک در مرکز شهر و به خصوص در خیابان‌های امام، باکری، کاشانی، مدنی، منتظری، مطهری، طالقانی ایجاد می‌شود.[۱۱۹] بیشتر این ترافیک به دلیل ورود خودروهای تک‌سرنشین به مرکز شهر ایجاد می‌شود.[۱۱۹] توقف‌های دوبله نیز این ترافیک را تشدید می‌کند.[۱۱۹] از دیگر مسائلی که این ترافیک را بیشتر نمایان می‌کند وجود مراکز اداری، تجاری، درمانی و… در مرکز شهر است.[۱۱۹] از جمله راهکارهای شهرداری برای رفع این معضل ایجاد طرح ترافیک و زوج و فرد در داخل محدوده مرکزی شهر در برخی خیابان‌ها[۱۱۹][۱۲۰] ، ایجاد فرهنگ پیادرو در شهروندان[۱۱۹] ، ایجاد کمربندی به دور شهر برای خروج سفرهای درون‌شهری به خارج از شهر[۱۱۹] ، توزیع متوازن امکانات[۱۱۹] ، تقویت سیستم حمل و نقل عمومی[۱۱۹] از جمله بی آر تی[۱۲۱] ، طرح‌های توسعه‌ای از قبیل انتقال پادگان ۶۴ ارومیه به خارج از شهر و امتداد خیابان‌های اطراف آن[۱۲۲][۱۲۳] ، توزیع مدارس و آموزشگاه در نقاط مختلف شهر[۱۲۴] ، احداث پروژه‌های روگذر[۱۲۵] و ایجاد تقاطع‌های غیر همسطح است.[۱۲۳][۱۲۶]

حاشیه‌نشینی

حاشیه‌نشینی یکی از چالش‌های ارومیه است که از آن با نام‌هایی چون اسلام‌آباد یا زورآباد یاد می‌شود.[۱۲۷][۱۲۸] به‌طوری‌که ۲۵ هزار نفر تاکنون طبق برنامه پنجم توسعه در حاشیه ارومیه ساماندهی شدند.[۱۲۸] تنها در ۷ ماهه منتهی به دی ۱۳۹۲ با افزایش ساخت و سازهای حاشیه شهر ۷۵۰ هکتار به محدوده شهر اضافه شده‌است.[۱۲۹] مناطق اسلام‌آباد، حسین‌آباد، حاجی پیرلو، علی‌آباد، وکیل آباد، کوی لاله سالار، قره‌باغ و روستاهای الواج و دیگاله از مناطق حاشیه‌ای ارومیه را تشکیل می‌دهند.[۱۲۸][۱۳۰] حاشیه نشینان جمعیت ۱۵۰ هزار نفری را در شمال غرب شهر تشکیل می‌دهند.[۱۳۰] حاشیه نشینی معضلاتی چون افزایش جرایم در این محلات و تخریب زمین‌های کشاورزی را نیز به همراه دارد.[۱۳۱][۱۳۲] مهاجرت به ارومیه روندی رو به رشد دارد.[۱۳۳]

بخش‌ها

گسترش شهر

بافت شهر ارومیه از نظر قدمت به ۳ قسمت تقسیم می‌شود. هسته اولیه شهر که قدیمی‌ترین قسمت شهر است؛ در محدوده بازار قدیمی شهر قرار دارد.[۱۳۴] با آنکه شهر قدمتی چند هزار ساله دارد ولی از قدمت قدیمی‌ترین محلات آن بیش از یک صد سال نمی‌گذرد. همزمان با مرکز استان شدن ارومیه، خیابان‌های باکری، خیام، عسکرآباد و … از دل این منطقه عبور عبور کرده، محل استقرار مراکز اداری شد. بافت میانی شهر نتیجه عدم کشش جمعیتی بافت مرکزی و ایجاد خیابان‌ها و کوچه‌ها به دور هسته مرکزی شهر است. این قسمت از شهر بیشتر حاصل ساخت و سازهای دهه ۳۰ تا ۵۰ خورشیدی است. معماری این قسمت از شهر مشابه هسته مرکزی ولی با مصالح مدرن است. نشانه‌های خیابان‌بندی و کوچه‌های پهن‌تر -از قسمت میانی- از ویژگی‌های بافت میانی است. بافت سوم شهر نیز که به دور بافت سوم ایجاد شده عمدتاً در سال‌های پس از انقلاب و بیشتر در نتیجه مهاجرت به شهر ارومیه است. این بافت در نتیجه تبدیل اراضی کشاورزی در شمال‌غرب و جنوب شهر به مناطق مسکونی ایجاد شده‌است.[۱۳۵]

مناطق شهرداری

مناطق چهارگانه شهرداری ارومیه

هم‌اکنون ارومیه دارای ۴ منطقه شهرداری است.[۱۳۶] ولی افزایش مناطق شهرداری ارومیه به دلیل افزایش وسعت شهر در دستور کار شهرداری قرار دارد.[۱۳۷]

فضای سبز

تعداد ۷۰ پارک در مساحتی بالغ بر ۶۵۰ هکتار در شهر ارومیه وجود دارد. هم‌اکنون سرانه فضای سبز برای هر نفر ۸ و نیم متر مربع است که قرار است تا ۴ سال آینده به ۱۲ متر مربع افزایش یابد.[۱۳۸]

ترابری

فاصله شهر ارومیه با برخی از مناطق شهری ایران:[۱۳۹][۱۴۰]

شهر مقصد طول مسافرت
اهواز ۱۰۶۴ کیلومتر
ایلام ۷۶۶ کیلومتر
بازرگان ۳۱۴ کیلومتر
بندرعباس ۲۰۲۶ کیلومتر
تبریز (با عبور از پل شهید کلانتری) ۱۳۰ کیلومتر
تهران (با عبور از پل شهید کلانتری) ۷۸۰ کیلومتر
تهران ۹۵۱ کیلومتر
چابهار ۲۶۱۴ کیلومتر
زنجان ۵۸۸ کیلومتر
رشت ۹۱۴ کیلومتر
سرو ۵۳ کیلومتر
سنندج ۴۴۶ کیلومتر
کرمانشاه ۵۸۲ کیلومتر
مشهد ۱۸۰۱ کیلومتر
همدان ۶۱۰ کیلومتر
بوکان ۱۸۴ کیلومتر

فرودگاه

فرودگاه ارومیه

شهر ارومیه دارای فرودگاه فعال بین‌المللی است.[۱۴۱] پروازهای داخلی فرودگاه ارومیه به تهران و مشهد و پرواز خارجی به ترکیه، عربستان و امارات دایر است.[۱۴۲][۱۴۳][۱۴۴] شرکت‌های هواپیمایی آسمان، ایران ایر و آتا جابه‌جایی مسافران فرودگاه ارومیه را به عهده دارند.[۱۴۵][۱۴۶]

راه‌آهن

پروژه ساخت خط آهن مراغه، میاندوآب، مهاباد، نقده، ارومیه به طول ۱۸۴ کیلومتر که از سال ۱۳۸۰ شروع شده[۱۴۷] قرار بود نهایتاً تا خرداد ۱۳۹۲ به پایان برسد[۱۴۸] ولی اینطور نشد.[۱۴۷] با این طرح ارومیه به شبکه راه‌آهن سراسری متصل می‌شود.[۱۴۷]

ترمینال

پایانه شبانه‌روزی شهید کاملی ارومیه با جابه‌جایی روزانه ۱۷ هزار نفر جابه‌جایی مسافرین از دیگر شهرها به ارومیه و بالعکس را انجام می‌دهد. به دلیل عدم کارشناسی برای ساخت این ترمینال، ترمینال ۱۸ هکتاری در جاده سرو قرار است ساخته و جایگزین این ترمینال بشود.[۱۴۹][۱۵۰][۱۵۱][۱۵۲]

اتوبوس تندرو

به منظور کاهش ترافیک و روان‌سازی رفت‌وآمد در معابر عمومی ارومیه شهرداری ارومیه به ایجاد سامانه اتوبوس تندرو در ارومیه مبادرت ورزید. کلنگ این پروژه در تیر ماه ۱۳۹۲ زده شد. این سامانه در ارومیه شامل ۲ خط اتوبوس است. خط ۱ به طول ۱۳ کیلومتر و دارای ۱۴ ایستگاه از شهرک ایثار تا میدان خاتم‌الانبیا، مناطق ۲ و ۳ شهرداری را به یکدیگر متصل می‌کند. این خط ۵۴٪ از جمعیت ارومیه را پوشش می‌دهد. خط ۲ نیز از شهرک بهداری تا میدان شهدا کشیده شده‌است.[۱۵۳][۱۵۴][۱۵۵][۱۵۶][۱۵۷]

تاکسی

شهر ارومیه داردای بیش از ۷ هزار دستگاه تاکسی است؛ که این تعداد ۳۵ درصد از سهم حمل و نقل درون‌شهری را در ارومیه به عهده دارند. از این تعداد یک هزار و ۲۷۶ تاکسی پلاک قرمز فعال و ۲ هزار و ۴۲ دستگاه تاکسی پلاک سفید و مربوط به آژانس‌ها هستند.[۱۵۸]

ورزش

از مهم‌ترین اماکن ورزشی ارومیه مجتمع تختی واقع در خیابان کاشانی است که دارای ۲ زمین فوتبال، زمین تنیس، سالن ورزش باستانی، بوکس، تیراندازی، جودو، تکواندو و ژیمناستیک است. سالن ورزشی ۶۰۰۰ نفری غدیر ارومیه که در سال ۱۳۸۶ تأسیس شده از دیگر مکان‌های ورزشی مهم در ارومیه است.[۱۵۹]

فوتبال

تنها تیم فوتبال فوتبال ارومیه در لیگ‌های ایران برق ارومیه است که در لیگ دسته سه بازی می‌کند.[۱۶۰]

والیبال

همان‌طور که آبادان را با فوتبال و مازندران را با کشتی می‌شناسند، ارومیه با والیبال شناخته می‌شود. تاریخ ورود والیبال به ارومیه به ورود مبلغان مذهبی به ارومیه برمی‌گردد. مردم شهر که از سال ۱۲۹۵ با بازی مبلغان امریکایی در حیاط سفارت آمریکا با این ورزش آشنا شده بودند ورزش‌های سنتی را رها نموده و به والیبال روی آوردند. ارومیه از دهه ۴۰ در والیبال وارد تیم‌داری شد.[۱۰۱] هم‌اکنون از ارومیه با عنوانی چون قطب والیبال ایران[۱۶۱] یا پایتخت والیبال آسیا یاد می‌کنند.[۱۶۲] همچنین مسابقات جام کنفدراسیون والیبال آسیا ۲۰۱۰ در استادیوم شش هزارنفری غدیر ارومیه برگزار شد.[۱۶۳]

جشنواره جهانی جام تموز

جام تموز هر ساله و با شرکت بازیکنانی از کشور ایران و دیگر کشورها با اقلیت آشوری چون عراق و سوریه در تابستان در شهر ارومیه برگزار می‌شود.[۱۶۴][۱۶۵][۱۶۶][۱۶۷][۱۶۸]

مراکز درمانی

دکتر جوزف کاکرن در شفاخانه وستمینستر در ارومیه

افتتاح جمعیت شیر و خورشید ارومیه، سرهنگ علی اکبر درخشانی نفر ششم از راست

بیمارستان لشکر ۴ ارومیه، دوره پهلوی

نخستین بیمارستان، به شیوه نوین، در ارومیه توسط جوزف کاکرن از اعضای میسیون آمریکایی در سال ۱۳۰۰ تأسیس شد. در این بیمارستان علاوه بر خدمات پزشکی، آموزش نیز داده می‌شد. پس از آن در سال ۱۳۰۴ میسیون خواهران نیکوکار یک درمانگاه در ارومیه ایجاد کرد. چندی بعد جمعیت شیر و خورشید سرخ (حلال احمر فعلی) ارومیه با ابتکار علی اکبر درخشانی پس از تهیه مقدمات و روشن نمودن اذهان اهالی، با سرمایه اولیه چهار ریال که از سوی آیت‌الله مجتهد عرب باغی پرداخت شد و با کمک‌های گسترده مردم، تشکیل شد که در مدت کوتاهی دارای مریضخانه و پست‌های سحّی و نیز حمام‌هایی در شهر و چند قریه اطراف شد. این اولین مریضخانه ایرانی در منطقه بود. تا قبل از آن تنها مریضخانه متعلق به میسیون مذهبی آمریکایی‌ها بود، که وظیفه اصلی خود را در تبلیغات دینی می‌دیدند. تأسیس مریضخانه ایرانی تأثیر بسیار خوبی روی مردم داشت و باعث شد آن‌ها اعانات خود را به جمعیت مذکور چندین برابر کنند.[۱۶۹]بیمارستان شوروی نیز در سال ۱۳۲۲ شعبه‌ای در ارومیه تأسیس کرد.[۱۷۰]

در سال ۱۳۸۷ خورشیدی تعداد تخت‌های بیمارستانی موجود شهر ارمیه ۱٬۶۱۲ تخت بوده‌است که شامل ۹۶۶ تخت در بیمارستان‌های دولتی، ۳۸۴ تخت در بیمارستان تحت پوشش تأمین اجتماعی و ۲۶۲ تخت در بیمارستان‌های بخش خصوصی است.[۱۷۱] شهر ارومیه یکی از سه مرکز پیوند مغز استخوان در ایران و تنها مرکز پیوند مغز و استخوان در شمال‌غرب ایران است.[۱۷۲][۱۷۳] همچنین در سال ۱۳۸۷ در ارمیه تعداد ۵۷ آزمایشگاه، ۹۸ داروخانه، ۲۶ مرکز پرتونگاری و ۱۵ مرکز توانبخشی وجود داشته‌است.[۱۷۴]

بیمارستان شهید عارفیان (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، بیمارستان رازی (دانشگاهی)، بیمارستان دکتر صولتی (خصوصی)، بیمارستان شفا (خصوصی)، بیمارستان شهید مطهری (دانشگاهی)، بیمارستان ۵۲۳ ارتش (ارتش جمهوری اسلامی ایران)، مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (دانشگاهی)، بیمارستان آذربایجان (خصوصی)، بیمارستان آیت‌الله طالقانی (دانشگاهی)، بیمارستان شهید دکتر قلیپور (دانشگاهی)، بیمارستان سیدالشهدا (دانشگاهی)، و بیمارستان امام رضا (تأمین اجتماعی) از جمله مراکز درمانی شهر ارومیه هستند.[۱۷۵]

رسانه‌ها

نشریه زاهر یرادی باهرا

نشریه فریاد ارومیه

صدا و سیما

مرکز تلویزیون ارومیه

شبکه استانی آذربایجان غربی در ارومیه به عنوان اولین شبکه محلی در ایران کار خود را از سال ۱۳۴۷ آغاز کرد. این شبکه در ابتدا با ۳ ساعت در روز کار خود را آغاز و تا سال ۱۳۵۱، به میانگین ۷ ساعت برنامه در روز رسید. با ایجاد ایستگاه‌های تقویت امواج در میاندوآب و سرو به جز خود استان قسمتی از ترکیه و استان آذربایجان شرقی نیز قادر به دریافت امواج این شبکه شدند.[۱۷۶]

نشریه‌ها

اولین نشریه محلی ایران در شهر ارومیه به چاپ رسید. این نشریه آشوری زبان با نام زاهر یرادی باهرا که در زبان آشوری به معنای اشعه روشنای است در سال ۱۲۶۵ قمری برابر ۱۸۴۹ میلادی توسط جاستین پرکینز آمریکایی منتشر شد. این نشریه دومین نشریه بعد کاغذ اخبار در ایران است. در سال‌های ۱۳۲۵ قمری (۱۹۰۷ میلادی) تا پایان دوره مشروطه نزدیک به ۱۰۰ نشریه در ارومیه منتشر می‌شد دوره مشروطیت نشریه فریاد به مدیر مسئولی میرزا حبیب آقازاده و سردبیری محمود غنی‌زاده در ارومیه به دو زبان ترکی و فارسی و به طرفداری از ترقی ملت و استقلال دولت به‌طور مشروطیت می‌پرداخت. اکراد ساکن آذربایجان غربی در این دوره نشریاتی منتشر کرده‌اند که از مهم‌ترین آنان نشریه کردستان به صاحب امتیازی عبدالرزاق کک بدرخان و مدیر مسئولی اسماعیل سیمیتقو است که به دو زبان‌های کردی و ترکی منتشر می‌شد. به علت جو پلیس و خفقان در دوران پهلوی تنها چهار نشریه در ارومیه منتشر می‌شدند. پس از انقلاب ایران نشریاتی شروع به کار کردند که در حال حاضر تنها دو عدد از آن‌ها به کارشان ادامه می‌دهند. اولین روزنامه ارومیه در سال ۱۳۹۰ با نام آراز آذربایجان شروع به کار کرد.[۱۷۷]

گردشگری

بناها

ارومیه دارای بناهای تاریخی متعددی است. ار آنجمله می‌توان به عمارت شهربانی ارومیه، عمارت سه گنبد، موزه ارومیه، یخچال ۹ پله، پل باراندوز، کاروان‌سرای ارومیه، بازار قدیم ارومیه، گرمابه آخوند، ساختمان جهاد دانشگاهی ، ساختمان شهرداری ارومیه و … اشاره کرد.[۵۰]

مساجد

مسجد جامع ارومیه (در دوره قاجار)

مسجد سردار

ارومیه دارای مساجد قدیمی فراوانی است. مسجد جامع ارومیه که گمان بر این است که بر روی ویرانه‌های یک آتشکده در قرن هفتم هجری قمری ساخته شده‌است. مسجد سردار، مسجد مناره و مسجد سیدالشهدا از دیگر مساجد تاریخی ارومیه هستند.[۵۰]

کلیساها

بیشتر کلیساهای ارومیه متعلق به آشوریان است هرچند کلیساهای متعلق به ارامنه نیز در ارومیه وجود دارد.[۱۷۸] از مهم‌ترین کلیساهای ارومیه می‌توان به کلیسای ننه مریم، کلیسای ماریوخنه و کلیسای حضرت مریم اشاره کرد.

خانه‌ها

خانه‌های تاریخی ارومیه که نهایتاً قدمتشان به دوره قاجار می‌رسد یکی از جاذبه‌های گردشکری ارومیه محسوب می‌شوند. خانه‌های جنرال، خانه انصاری و خانه اتحادیه از آن جمله‌اند.[۱۷۹] خانه دیزج سیاوش در سال ۱۳۸۷ ثبت ملی شد.[۱۸۰]

دروازه‌ها

شهر ارومیه در گذشته به دلیل موقعیت استراتژیک و ایجاد امنیت هشت دروازه در بیرون شهر داشته‌است که محل استقرار نیروهای نظامی بوده‌اند.[۱۸۱] دروازهٔ بالو یا سلماس، دروازهٔ توپراق قلعه، دروازهٔ سویوق بولاق یا هازاران یا گازوران، دروازهٔ بازار باش، دروازهٔ ارک، دروازهٔ یوردشاه ودروازهٔ نوگچریانو گذر نام این هشت دروازه است.[۱۸۱][۱۸۲]

هتل‌ها

از جمله مراکز اقامتی ارومیه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:[۱۸۳]

نام درجه (تعداد ستاره) تعداد اتاق
آنا ۵ ۲۰۰[۱۸۴]
دنیز ۵ ۵۴
ساحل ۴ ۷۰[۱۸۵]
پارک ۴ ۷۵
جهانگردی ۴ ۷۴
دریا ۳ ۴۵
مروارید ۳ ۳۶
آریا ۳ ۳۷
آذران ۲
خرم ۲
رضا ۲
مجتمع جهانگردی فانوس ۲
ارگ ۱
تک ستاره ۱

غذاهای سنتی

دلمه برگ مو

از غذاهای سنتی ارومیه می‌توان به دلمهٔ برگ مو، کوفته، یتیمچه و آش‌های کشک (قاتیخ) ،عیران و اماج اشاره کرد.[۱۸۶]

شیرینی‌ها

نقل ارومیه، مهمترین سوغاتی این شهر

نقل مهم‌ترین سوغات ارومیه است که در انواع بیدمشکی، گردویی، زعفرانی، پسته‌ای و بادامی عرضه می‌شود. با این حال نقل بیدمشک معروف‌ترین نوع نقل در ارومیه است. این نوع نقل با عرق بیدمشک که محصول خود ارومیه است تهیه می‌شود. از دیگر عرقیات ارومیه بادرنجبو است که در تهیه شربت از آن استفاده می‌شود. حلوای گردو و حلوای هویچ از دیگر سوغاتی‌های ارومیه است.[۱۸۷][۱۸۸][۱۸۹]

صنایع دستی

صنایع دستی چوبی و ریزه‌کاری و نازک‌کاری چوب از سوغاتی‌های ارومیه است.[۱۸۷]

روابط بین‌المللی

شهرهای خواهر

ترابوزان؛ از خواهرخوانده‌های ارومیه.

وارنا؛ از خواهرخوانده‌های ارومیه.

ارزروم؛ از خواهرخوانده‌های ارومیه.

ارومیه با ۳ شهر جهان دارای پیوند خواهرخواندگی است.

نام کشور شهر خواهرخوانده
ترکیه ترکیه ترابوزان[۱۹۰]
بلغارستان بلغارستان وارنا[۱۹۰]
ترکیه ترکیه ارزروم[۱۹۱]

پانویس

Uncategorized

تنگه هرمز

تنگه هرمز

تنگه هرمز
تنگهٔ هرمز
مضیق هرمز
Straße von Hormuz.jpg
تصویر ماهواره‌ای
موقعیت خلیج فارسدریای عمان
گونه تنگه
کشورهای حوضه عمان، ایران، امارات متحدهٔ عربی
جزیره‌ها جزیرهٔ هرمز
جزیرهٔ قشم
جاهای مسکونی بندرعباس
خصب

نقشهٔ تنگهٔ هرمز

تنگهٔ هرمز آبراهی است بین استان هرمزگان ایران و استان مسندم کشور عمان که دریای عمان را به خلیج فارس می‌پیوندد. این گذرگاه یکی از راهبردی‌ترین مسیرهای بین‌المللی کشتیرانی در جهان به‌شمار می‌آید.

نامگذاری[ویرایش]

موقعیت تنگه هرمز در نقشه ایران از دید امپراتوری عثمانی (۱۷۲۹ میلادی)

نام هرمز بنا بر منابع تاریخی در قدیم «هورموغ» بوده که مغ در گویش بومی استان هرمزگان به معنای نخل است.[۱][۲] از سویی این واژه می‌تواند از ترکیب هور+موغ (موغستان) به معنی آبراهه موغستان (ایالت قدیم جنوب ایران یا میناب کنونی) ساخته شده باشد.

شباهت ظاهری تلفظ امروزی یعنی هرمز با نام اهورامزدا سبب شده در میان عوام ارتباطی میان این دو نام تصور شود که این تصور مبنایی در شواهد تاریخی ندارد. افزون بر آن، مختصر شدهٔ نام اهورا مزدا، هرمَزد (hormazd) با فتح میم است و با تلفظ هرمُز (hormoz) تفاوت دارد.

مشخصات جغرافیایی[ویرایش]

نقشه جغرافیایی تنگهٔ هرمز

طول این آبراه ۱۵۸ کیلومتر و عرض آن از بندرعباس تا راس شوریط در عمان بین ۵۶ تا ۱۸۰ کیلومتر می‌باشد.

ژرفای تنگه هرمز از خلیج فارس بیشتر است و به دلیل شیب تند کف آن از قسمت شمال به جنوب متغیر است، به طوری که نزدیکی جزیره لارک، در حدود ۳۶ متر و در ساحل جنوبی و در نزدیکی شبه‌جزیره مسندم به بیش از ۱۰۰ متر می‌رسد. در حالی که حداکثر عمق آب در خلیج فارس ۹۰ متر است.[۳] قوس آن، رو به شمال و به طرف درون فلات ایران قرار دارد و در نتیجه بیشترین خط ساحلی آن در راستای کرانه‌های ایران قرار گرفته‌است.

اهمیت جغرافی-سیاسی[ویرایش]

نقشه خطوط کشتی‌رانی تنگهٔ هرمز

این تنگه در طول تاریخ شاهد منازعات بین‌المللی بسیار میان پادشاهان ایران همچون نادرشاه و شاه عباس بزرگ و محمدرضا شاه پهلوی و نظام جمهوری اسلامی ایران با بیگانگان همچون اسپانیایی‌ها، پرتغالی‌ها، بریتانیایی‌ها و آمریکایی‌ها بوده‌است.

تنگه هرمز دومین تنگه بین‌المللی شلوغ دنیاست. هر روز حدود ۱۶٫۵ تا ۱۷ میلیون بشکه نفت خام (برآورد ۲۰۰۶) که معادل ۴۰ درصد کل نفت حمل شده توسط کشتی‌های نفت‌کش و نزدیک به ۲۵ درصد کل عرضه جهانی نفت است. حدود ۶۸ درصد ذخایر شناخته‌شده نفت و گاز طبیعی دنیا در خلیج فارس قرار دارد و امنیت تنگه هرمز نقش کلیدی در تأمین بی‌وقفه انرژی دنیا دارد. بیشتر این نفت به بازارهای آسیا، ایالات متحده و اروپای غربی می‌رود و ۷۵ درصد نفت خام ژاپن از این مسیر وارد می‌شود. بیشتر صادرات نفت خام در مسیرهای بسیار طولانی از طریق نفت‌کش‌های بسیار بزرگ انجام می‌شود که توانایی حمل بیش از دو میلیون بشکه در هر سفر دارند.

حکومت ایران در موارد متعددی در پاسخ به اعمال تحریم‌های آمریکا و غرب علیه ایران توسط مسئولین حکومت ایران تهدید به بستن تنگه هرمز کرده‌است. بر اساس یک سناریو این کار از طریق مینگذاری سطح دریا و سپس استفاده از موشک‌های ضدکشتی کروز و زیردریایی‌های کوچک برای اختلال در عملیات مین‌روبی انجام می‌شود.[۴]

نظام حقوقی تنگه هرمز[ویرایش]

باریک‌ترین بخش تنگه هرمز ۲۱ مایل دریایی (۳۹ کیلومتر) عرض دارد. این بخش به دو قسمت تقسیم می‌شود: از ساحل ایران تا ۱۰.۵ مایل جزء آب‌های سرزمینی ایران بوده، و ۱۰.۵ مایل باقی‌مانده جزء آب‌های سرزمینی عمان محسوب می‌شود. تمام کشتی‌های عبوری باید از آب‌های سرزمینی ایران یا عمان عبور کنند. [۵]

در مورد وضعیت حقوقی تنگه هرمز هیچ گونه معاهده خاصی بین ایران و عمان وجود ندارد در نتیجه با استنباط از مفهوم مخالف بند ج ماده ۳۵ کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها این تنگه تابع مقررات عهدنامه یادشده است. بر اساس این کنوانسیون، کشتی‌های کشورهای عضو می‌توانند در شرایط صلح در صورت «بی‌ضرر» بودن ِ رفت و آمد، از آب‌های سرزمینی یکدیگر عبور کنند. بند ۱۹ این کنوانسیون عبور بی‌ضرر را به شکل زیر تعریف می‌کند [۶]:

  • عبور در صورتی بی‌ضرر است که به صلح، نظم، و یا امنیت کشور ساحلی خللی وارد نکند. چنین عبور و مروری باید با حفظ شرایط این کنوانسیون و دیگر قوانین بین المللی صورت گیرد.
  • در صورتی که یک کشتی در آب‌های سرزمینی یک کشور دیگر به هر یک از اقدامات زیر دست بزند، عبور و مرور آن مخل صلح، نظم عمومی و یا امنیت کشور ساحلی تلقی می‌شود:
    1. هر گونه تهدید یا استفاده از زور علیه حاکمیت، تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی کشور ساحلی، یا هر گونه نقض قوانین بین المللی که در منشور سازمان ملل تجسم یافته است.
    2. هر گونه استفاده یا تمرین با سلاح، از هر نوعی که باشد.
    3. هر گونه عملی با هدف کسب اطلاعاتی که علیه امنیت یا وضعیت دفاعی کشور ساحلی تلفی شود
    4. اقدام به هرگونه عملیات پروپاگاندا که وضعیت دفاعی یا امنیت کشور ساحلی را هدف قرارداده باشد.
    5. پرواز، فرود یا حمل هرگونه هواپیما
    6. استفاده از، فرود آوردن یا همراه داشتن هرگونه ادوات نظامی
    7. بارکذاری یا تخلیه‌ی هرگونه کالا، ارز یا افرادی که با قوانین یا مقررات گمرکی، مالی، مهاجرتی یا بهداشتی کشور ساحلی منافات داشته باشد
    8. هرگونه عمل تعمدی و ایجاد آلودگی که با این کنوانسیون منافات داشته باشد.
    9. هر شکلی از فعالیت‌های ماهیگیری
    10. اقدام به فعالیت‌های تحقیقی یا سرشماری
    11. هر اقدامی که هدف آن اختلال هر سامانه مخابراتی یا دیگر امکانات یا تاسیسات کشور ساحلی باشد
    12. هر کار دیگری که عبور و مرور مستقیما به آن متکی نیست

اما در شرایط جنگی مقرارات حقوق جنگ حاکم است که بر اساس آن اگر یکی از دو کشور ایران یا عمان درگیر جنگ باشند از حق بازرسی کشتی‌های عبوری برخوردارند. ایران از این حق در دوران جنگ به خوبی استفاده کرد.[۷]

ایران در امضای کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها این را اضافه کرده‌است که حق عبور مرور کشتی‌ها را فقط در مورد کشورهایی به رسمیت خواهد شناخت که این کنوانسیون را امضا کرده اند، و در مورد کشورهای دیگر، مانند ایالات متحده که عضو این کنوانسیون نیست، کنوانسیون قبلی ۱۹۵۸ ژنو را معتبر می‌داند. لازم به ذکر است که هم بر اساس کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها، و هم بر اساس کنوانسیون قبلی ۱۹۵۸ ژنو، هرگونه متوقف کردن بی‌دلیل کشتی‌ها ممنوع است. [۸]

قابل توجه است که قسمت عمده طرح‌های تفکیک تردد کشتی‌ها در داخل تنگه هرمز در طرف عمانی تنگه هرمز قرار گرفته‌است.

در مورد عبور بی‌ضرر از تنگه‌های مورد استفاد کشتیرانی بین‌المللی، اختلافی در تفسیر حقوق دولت ساحلی و حقوق دولت‌های صاحب پرچم کشتی‌های عبوری تجاری یا نظامی وجود ندارد. بر این اساس دولت‌های ساحلی، صاحب منطقه خود در داخل تنگه هستند و می‌توانند در آنجا هرگونه بهره‌برداری انجام بدهند ولی حق تعلیق عبور دیگران و ایجاد مزاحمت برای اعمال حق عبور بی‌ضرر توسط آنها را ندارند.[۹]

جزایر[ویرایش]

در تنگه هرمز چهار جزیره ایرانی هرمز، قشم، لارک و هنگام قرار دارد.

Uncategorized

نیوزیلند

نیوزیلند

 

زلاندنو
.New Zealand
نیوزیلند
پرچم
سرود ملیخدا نیوزیلند را محافظت نماید
پایتخت ولینگتون
۴۱°۱۷′ جنوبی ۱۷۴°۴۶′ شرقی
بزرگترین شهر آوکلند
زبان رسمی زبان انگلیسی / زبان مائوری
نوع حکومت مشروطه پادشاهی
نام حاکمان
• ملکه
• فرماندار کل
الیزابت دوم
آناند ساتیاناند
موارد منجر به تشکیل ۲۶ سپتامبر ۱۹۰۷
مساحت
 – مساحت ۲۶۸٬۶۸۰کیلومتر مربع (۷۵ام)
 – آب‌ها (٪) ۰٫۷
جمعیت
 – سرشماری ۴٬۳۶۰٬۰۰۰
(۱۲۳ام)
 – تراکم جمعیت ۱۶٫۱‎/km۲‏ (۱۵۷ام)
تولید ناخالص داخلی (تخمین ۲۰۰۷)
 – مجموع ۱۲۸/۱ میلیارد دلار
 – سرانه ۳۰۲۳۴ دلار (۲۸ام)
شاخص توسعه انسانی (۲۰۰۶) ۰٫۹۰۷ (بالا) (۳ام)
واحد پول دلار زلاندنو (NZD)
منطقه زمانی (ساعت جهانی+۱۲)
دامنه اینترنتی .nz
پیش‌شماره تلفنی +۶۴+

نیوزیلند[۱] (به انگلیسیNew Zealand) یا زلاندنو[۲] کشوری در جنوب غربی اقیانوس آرام است، این کشور از دو جزیره بزرگ و تعداد زیادی جزیره کوچک تشکیل شده و مناطق خودمختار نیووی، جزایر کوک، توکلائو و راس را هم در بر می‌گیرد.

زلاندنو فاصله زیادی با دیگر خشکی‌های کره زمین دارد، به‌طوری‌که استرالیا نزدیکترین همسایه این سرزمین در دو هزار کیلومتری آن قرار دارد، دریای میان این دو کشور به دریای تاسمان معروف است. نزدیکترین همسایگان این کشور از شمال جزایر تونگا، فیجی، نیوکالدونیا هستند.

زلاندنو بیش از ۸۰ میلیون سال از خشکی‌های دیگر زمین جدا بوده‌است و این موجب شده تا مجموعه منحصربه‌فردی از جانوران و گیاهان را در خود جای دهد. زلاندنو یکی از آخرین سرزمین‌هایی است که انسان پا به آن گذاشت. پولینزی‌ها در حدود سال‌های ۱۲۵۰ تا ۱۳۰۰ میلادی نخستین انسان‌هایی بودند که وارد جزایر زلاندنو شدند و فرهنگ مائوری را شکل دادند. آبل تاسمان دریانورد هلندی نخستین اروپایی بود که در سال ۱۶۴۲ وارد زلاندنو شد. در سال ۱۸۴۰ بزرگان مائوری در قراردادی با پادشاهی بریتانیا این سرزمین را مستعمره بریتانیا اعلام کردند.

بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۳ حدود ۷۴ درصد از جمعیت چهار و نیم میلیون نفری زلاندنو اروپایی‌تبار هستند و مائوری‌ها با ۱۵ درصد بزرگترین اقلیت قومی را شکل می‌دهند. آسیایی‌ها نزدیک به ۱۲ درصد و ساکنان جزایر اقیانوسیه بیش از ۷ درصد جمعیت این کشور را شامل می‌شوند. فرهنگ زلاندنو آمیزه‌ای از فرهنگ مائوری و نخستین مهاجران بریتانیایی است که با ورود بیشتر مهاجران از نقاط دیگر دنیا متنوع‌تر شده‌است. انگلیسی و مائوری دو زبان رسمی این کشور هستند و انگلیسی زبان رایج کشور محسوب می‌شود.

زلاندنو در زمره کشورهای توسعه‌یافته و متمول قرار داشته و در سال ۲۰۱۳ هفتمین کشور دنیا از نظر شاخص توسعه انسانی بوده‌است. اما اقتصاد آن بسیار متکی به صادرات محصولات کشاورزی و دامپروری است.

رئیس حکومت زلاندنو ملکه الیزابت دوم است، فرماندار کل که با پیشنهاد پارلمان زلاندنو انتخاب می‌شود، مسئولیت امضای قوانین را برعهده دارد، هرچند قدرت او و ملکه کاملاً تشریفاتی است و پارلمان که در انتخابات عمومی برگزیده می‌شود تنها مرجع قانون‌گذاری در کشور است و نخست‌وزیر را که در رأس قوه مجریه قرار می‌گیرد انتخاب می‌کند.

تاریخ

نخستین ساکنان زلاندنو اقوام پولینزی ساکن جزایر اقیانوس آرام بودند که در حدود قرن هشتم تا سیزدهم میلادی به این سرزمین رسیدند. پولینزی‌های زلاندنو ملت و تمدن متمایزی را به نام مائوری تشکیل دادند و برخی از آن‌ها با سفر به جزایر چاتهام تمدنی را در آن جزایر بنیان نهادند.

در ۱۶۴۹ آبل جانسون تاسمان دریانورد هلندی اولین اروپایی بود که در سواحل زلاندنو فرود آمد. کشته‌شدن چند تن از ملوانان کشتی جانسون توسط مائوری‌ها موجب شد که اروپایی‌ها علاقه‌ای به ارتباط دوباره با این جزیره نداشته باشند.

یکصد و بیست سال پس از سفر ناخدا جانسون، در سال ۱۷۶۹ جیمز کوک ناخدای بریتانیایی در حین سفرهای دریایی خود در اقیانوس آرام به زلاندنو رفت و نقشه دقیقی از این جزیره کشید. ارتباط اروپایی‌ها و مائوری‌ها پس از سفر جیمز کوک ادامه‌یافت، بسیاری از کشتی‌های ماهیگیری و تجاری اروپایی و آمریکایی به این سرزمین رفته و در ازای فروش کالاهای خود به‌ویژه مصنوعات فلزی و اسلحه جات مایحتاج ضروری خود مانند آب آشامیدنی، پوست، آثار هنری، مواد غذایی را از آن‌ها دریافت می‌کردند.

مهاجرت به زلاندنو از قرن نوزدهم آغاز شد. اولین مهاجران عمدتاً گروه‌های مذهبی از جمله انگلیکنها، کاتولیکها، پرسبی‌ترینها، متدیستها و باپتیستها بودند که از انگلستان و اسکاتلند می‌آمدند. در سال ۱۸۴۰ قرارداد وایتانگی میان دولت بریتانیا و مائوریها این کشور را را تحت‌الحمایه بریتانیا و بخشی از این امپراتوری ساخت. در سال ۱۸۵۶ اولین دولت خودمختار در این کشور پاگرفت و در ۱۸۷۶ دولت مرکزی سراسر خاک جزیره را تحت تسلط خود درآورد.

زلاندنو در سال ۱۹۰۷ استقلال خود را از بریتانیای کبیر کسب کرد. زلاندنو پس از آن عضو اتحادیه کشورهای مشترک‌المنافع شد و سمت تشریفاتی ریاست حکومت را نیز همچنان در اختیار پادشاه بریتانیا گذاشت. جانشین پادشاه در زلاندنو فرماندار کل است که به توصیه نخست‌وزیر انتخاب می‌شود. این کشور در جنگ جهانی اول به عنوان حامی بریتانیا جنگید و «ارتش مشترک نیوزلند واسترالیا» یا به اختصار آنزاک در نبرد گالیپولی در ترکیه امروزی شرکت کرد. در مجموع بیش از هجده هزار زلاندنوی در خلال جنگ جهانی اول کشته شدند. زلاندنو در جنگ جهانی دوم هم جزء متفقین بود و با بازشدن پای آمریکایی‌ها به منطقه جزء هم‌پیمانان سیاسی و اقتصادی آمریکا درآمد و تا حدی به آمریکا نزدیک شد که ناخواسته درگیر جنگ ویتنام شد و همین امر اثرات عمیقی بر حیات سیاسی زلاندنو گذاشت. امروزه زلاندنو نه فقط با بریتانیا و آمریکا بلکه با استرالیا، چین و ژاپن نیز روابط نزدیک و مناسبات اقتصادی گسترده‌ای دارد.

جغرافیا[ویرایش]

تصویر ماهوارهای از زلاندنو

زلاندنو یا به زبان مائوری آئوتئاروا (به معنی سرزمین ابرهای کشیده) کشوری است در اقیانوسیه واقع در آبهای جنوب غربی اقیانوس آرام و جنوب خاوری استرالیا. این کشور از دو جزیره اصلی شمالی و جنوبی و چند جزیره کوچک دیگر تشکیل شده‌است. زلاند نو کشوری است نسبتاً کوهستانی که جزیره شمالی آن دارای منشأ آتشفشانی است و آبفشان‌های آن هنوز از فعالیت‌های آذرین حکایت می‌کنند. سرتاسر جزیره جنوبی را رشته کوه‌های آلپ جنوبی که ارتفاع قلل آن بالاتر از سه هزار متر است دربر گرفته و آب و هوای آن معتدل مایل به سرد و مرطوب و بارانی است و رو به جنوب از دمای آن کاسته شده و به سردی می‌گرود. جنگلهای بارانی آن توسط مهاجران اولیه پاکسازی شده و به کشتزارهای وسیع و چراگاه‌های پهناور تبدیل شده‌است.

بلندترین نقطه زلاندنو قله کوک به ارتفاع ۳۷۶۴ متر است و عمده‌ترین رودخانه آن رودخانه وایکاتو است که درازای آن ۴۲۰ کیلومتر می‌رسد و رودهای کلوته، تایر، ی کلارنس و وایتاکیاز دیگر رودهای مهم آن محسوب می‌شوند. دریاچه تاوپو با مساحت ۶۰۵ کیلومتر مربع که در جزیره شمالی قرار دارد، همراه با دریاچه یخچالها و یخرودهای طبیعی و کوه‌های پوشیده از برف و جلگه‌ها و دره‌های سبز و خرم از دل انگیزترین مناظر طبیعی این سرزمین به‌شمار می‌آید.

محیط زیست[ویرایش]

کیوی پرنده ملی زلاندنو؛ کیوی نقش یک چرنده کوچک را ایفا کرده و بیشتر از برگ‌های ریخته روی زمین تغذیه می‌کند.

محیط زیست زلاندنو با جانوران و گیاهان منحصربفرد خود از تمام نقاط دنیا متمایز است. این سرزمین حدود ۸۲ میلیون سال است که از خشکی‌های دیگر کره زمین جدا افتاده و همین موجب ایجاد جاندارانی شگفت‌انگیز شده که در برخی موارد ویژگی‌های باستانی ابرقاره گندوانا را حفظ کرده و به صورت فسیل‌هایی زنده درآمده‌اند.

این کشور تا قبل از ورود انسان در حدود سال ۱۲۸۰ میلادی فاقد هر نوع پستاندار خشکی‌زی بود و جایگاه بوم‌شناختی پستانداران را پرندگان و حتی حشرات اشغال کرده بودند. بسیاری از پرندگان این جزیره قدرت پرواز نداشته و اغلب جانوران و گیاهان آن نیز بومی انحصاری (اندمیک) این جزیره بودند.

ورود انسان پیامدهای ویرانگری برای محیط زیست این جزیره به همراه داشت. انسان‌ها با از بین بردن جنگل‌ها و وارد کردن خواسته و ناخواسته جانوران و گیاهان متعدد محیط طبیعی این جزیره را برهم زده و بسیاری از گونه‌های آن را به انقراض کشاندند. پرندگان زلاندنو بیشترین آسیب را دیدند چراکه آن‌ها میلیون‌ها سال بدون حضور پستانداران تکامل یافته و فاقد ترفندهای دفاعی برای حفاظت از خود، جوجه‌ها و تخم‌هایشان در مقابل شکارچیانی چون سگ، گربه، راسو و موش بودند. به این ترتیب ۱۱۵ نوع پرنده یعنی حدود نیمی از پرندگان زلاندنو به کلی منقرض شده و از باقیمانده‌ها نیز برخی فقط در جزایر دور از ساحل زندگی می‌کنند و برخی هم محدود به مناطق حفاظت‌شده خاصی هستند. پرنده‌های غول‌آسای موآ که ده گونه مختلف داشتند و نقش آن‌ها در زنجیره غذایی شبیه به نقش گوزن و گاو در نقاط دیگر دنیا بود و عقاب هارپاگورنیس که دو برابر بزرگترین عقاب‌های امروزی اندازه داشت و شکارچی رأس هرم غذایی این جزیره محسوب می‌شد از نخستین پرندگانی بودند که به دست انسان منقرض شدند.

وجود خزندگان باستانی و دوزیستان غیرعادی از دیگر مشخصات حیات وحش بومی زلاندنو است. سوسمار پل‌دماغی بسیاری از ویژگی‌های دایناسورهای و خزندگان باستانی را حفظ کرده‌است. بی مهرگان این سرزمین هم تنوع بالایی دارند. وتا بزرگترین حشره زمین که طول تن آن به ۷ سانتیمتر می‌رسد از دیگر جانوران منحصر بفرد زلاندنو است.

امروزه بیشتر زلاندنو بر اثر کشاورزی، جنگل‌زدایی و به‌طور کلی فعالیت‌های انسانی تغییر شکل داده‌است. هرچند مناطق بزرگی نیز تحت حفاظت قرار گرفته‌اند و تلاش‌هایی برای حفاظت و احیای اکوسیستم بومی انجام شده‌است. به ویژه در جزیره جنوبی که تراکم جمعیتی بسیار کمی دارد.

تقسیمات کشوری و شهرهای بزرگ[ویرایش]

نمایی از برج آسمان در شهر آوکلند

مرکز شهر کرایست چرچ

نمایی از شهر ولینگتون

تقسیمات کشوری در زلاندنو به شرح زیر است:

شهر ولینگتون پایتخت و سومین شهر پرجمعیت زلاندنو است. جدول زیر ده شهر پرجمعیت زلاندنو را به همراه «جمعیت شهر» و «جمعیت شهر+حومه» نشان می‌دهد:

 
رتبه شهر جمعیت
در محدوده شهری
جمعیت
با احتساب حومه
رتبه منطقه
۱ آوکلند[۳] ۴۴۴٬۱۰۰ ۱٬۳۳۳٬۳۰۰ ۱ آوکلند
۲ کرایست چرچ[۳] ۳۸۶٬۱۰۰ ۴۵۰٬۰۰۰ ۲ کانتربوری
۳ ولینگتون[۴] ۱۹۵٬۵۰۰ ۳۸۶٬۰۰۰ ۳ ولینگتون
۴ هامیلتون[۳] ۱۴۰٬۷۰۰ ۲۰۰٬۳۰۰ ۴ وایکاتو
۵ دنیدن[۳] ۱۱۵٬۷۰۰ ۱۲۳٬۷۰۰ ۵ اتاگو
۶ تائورانگا[۳] ۱۱۲٬۵۰۰ ۱۱۸٬۲۰۰ ۶ بای آف پلنتی
۷ پالمرستون نورث[۴] ۸۰٬۲۰۰ ۸۰٬۷۰۰ ۷ ماسی
۸ هاستینگز[۳] ۶۵٬۱۰۰ ۷۴٬۳۰۰ ۸ هاوکس بای
۹ نلسون[۳] ۴۵٬۰۰۰ ۵۹٬۲۰۰ ۹ نلسون
۱۰ اینورکارگیل[۳] ۴۸٬۳۰۰ ۵۲٬۰۰۰ ۱۰ سوت لند

مردم‌شناسی[ویرایش]

جمعیت زلاندنو ۴٫۳ میلیون نفر است. حدود ۷۸٪ آنان خود را اروپایی معرفی می‌کنند. اروپائیان زلاندنو به «Pākehā» معروف هستند. این کشور از لحاظ نژادی به دو بخش عمده و بزرگ تقسیم شده‌است. بیشتر اروپائی‌ها تبار بریتانیایی یا ایرلندی دارند و مهاجرانی که از آلمان، ایتالیا، یوگسلاوی، هلند، اتریش و سوئیس آمده‌اند هم جمعیت قابل توجهی دارند. در سرشماری سال ۲۰۰۶ مائوریها ۱۵٪، آسیایی‌ها ۹٫۲٪ و پولینزی‌های غیر مائوری ۶٫۹٪ جمعیت را تشکیل می‌دادند. (هر شخص در سرشماری می‌تواند خود را از دو گروه قومیتی معرفی کند). انگلیسی و مائوری زبان‌های اصلی این کشور است.

نرخ باروری در زلاندنو به نسبت سایر کشورهای توسعه یافته کمی بالاتر است. هر زن زلاندنوی به‌طور میانگین ۲/۱ فرزند را در طول عمر خود به‌دنیا می‌آورد. امید به زندگی بسیار بالاست که برای هر کودک دختر ۸۳/۳ سال و هر پسر ۸۰/۷ سال است.

زلاندنو یک کشور عمدتاً شهرنشین است. ۸۶٪ مردم در ۱۶ منطقه شهری این کشور زندگی می‌کنند و نیمی از آن‌ها در سه شهر اصلی آوکلند، ولینگتون و کرایست چرچ به‌سر می‌برند.

۹۹٪ بزرگسالان زلاندنویی باسواد هستند. البته ۲۲٪ آن‌ها از تحصیلات رسمی برخوردار نیستند. بیش از ۱۸٪ مردم نیز مدرک دانشگاهی دارند.

دولت زلاندنو سیاست بسیار بازی نسبت به مهاجران دارند. در سند استقلال زلاندنو حاکمان این کشور تعهد کرده‌اند که هر سال معادل یک درصد جمعیت این کشور مهاجر بپذیرند. در حال حاضر بیست‌وسه درصد جمعیت کشور در خارج از این سرزمین به‌دنیا آمده‌اند که یکی از بالاترین رقم‌ها در دنیاست. بیست‌ونه درصد آن‌ها بریتانیایی یا ایرلندی هستند. مهاجران آسیای شرقی به‌ویژه چینی‌ها در سال‌های اخیر افزایش زیادی یافته‌اند.

مذهب[ویرایش]

تا پیش از ورود اروپاییان به زلاندنو، مائوریها از آیین دیرینه و بدوی خود پیروی می‌کردند، ولی امروزه بیشتر مائوریها به مسیحیت گرویده‌اند. مسیحیت مهم‌ترین دین زلاندنو است، ۴۹٪ مردم این کشور مسیحی هستند. انگلیکانها، کاتولیکها، پرسبیترنها، متدیستها و باپتیست مهمترین گروه‌های مسیحی هستند. ۴۱٫۹٪درصد مردم خود را بدون اعتقاد به مذهب معرفی کرده‌اند. بودیسم ۱٫۵٪، هندوئیسم ۲٫۱٪، اسلام ۱٫۲٪، سیک ۰٫۵٪و مذاهب دیگر هم پنج درصد جمعیت زلاندنو را تشکیل می‌دهند. در زلاندنو دین از حکومت جدا بوده و طبق قانون، دین و مذهب آزاد بوده و هر کس می‌تواند آئین‌های ویژه دینی خود را آزادانه به جا بیاورد.

سیاست و حکومت[ویرایش]

الیزابت دوم ملکه زلاندنو

جاسیندا آردرن نخست‌وزیر فعلی زلاندنو

زلاندنو یک حکومت مشروطه سلطنتی و دارای یک دمکراسی پارلمانی است. بالاترین مقام در این شاهنشاهی ملکه الیزابت دوم است که در قانون عناوین شاهنشاهی ۱۹۷۴ ملکه زلاندنو و رئیس کشور لقب گرفته‌است. فرماندار کل که با توصیه نخست‌وزیر زلاندنو منصوب می‌شود، نماینده ملکه و شخص اول کشور است. جرمیا ماتپارای در حال حاضر این سمت را برعهده دارد.

وظیفه فرماندار کل امضای حکم وزیران و سفیران و مقامات ارشد، رسیدگی به برخی شکایات قضایی و انحلال پارلمان در شرایط خاص است. البته اختیارات فرماندار کل و ملکه به‌طور کلی تشریفاتی است و تمام دستورهای آن‌ها پس از توصیه پارلمان صادر می‌شود.

این کشور همانند بریتانیا قانون اساسی مدون ندارد، اما قانون مشروطه سال ۱۹۸۶ مقررات پایه این حکومت را بیان کرده‌است. نخست‌وزیر رئیس دولت است و توسط پارلمان انتخاب می‌شود، نخست‌وزیر فعلی این کشور جاسیندا آردرن از حزب کارگر است.

در انتخابات سراسری که هر سه سال یک‌بار برگزار می‌شود، صد و بیست نماینده پارلمان این کشور انتخاب می‌شوند.

از مارس ۲۰۰۵ تا اوت ۲۰۰۶ زلاندنو تنها کشور دنیا شد که ریاست هر سه قوه آن برعهده بانوان بود؛

جالب اینکه در آن هنگام مدیر عامل تله‌کام زلاندنو بزرگترین شرکت تجاری کشور هم خانم ترزا گاتونگ بود.

زلاندنو به‌طور تاریخی از پیشگامان جنبش رفع تبعیض جنسیتی بوده‌است. این کشور در سال ۱۸۹۳ اولین کشور جهان بود که حق رأی زنان در انتخابات را به رسمیت شناخت. البته تا سال ۱۹۱۹ زنان این کشور حق عضویت در پارلمان زلاندنو را نداشتند. در حال حاضر زنان بخش بزرگی از کرسی‌های پارلمان، وزارت خانه‌ها، شوراهای شهر و شهرداریها را به تصرف خود درآورده‌اند.

اقتصاد[ویرایش]

زلاند نو اقتصاد پیشرفته و پررونقی دارد و در زمره کشورهای توسعه‌یافته و متمول قرار می‌گیرد و در سال ۲۰۱۳ هفتمین کشور دنیا از نظر شاخص توسعه انسانی بوده‌است. اما اقتصاد آن بسیار متکی به صادرات محصولات کشاورزی و دامپروری است.

تولید ناخالص داخلی این کشور در سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ به ترتیب ۱۷۱ و ۱۸۲ میلیارد دلار بوده‌است. رشد اقتصادی ۱٫۴ و ۱ درصدی هم در همین سال‌ها مشاهده شده‌است. نرخ بیکاری در نیوزیلند هم حدود ۵ درصد است. واردات این کشور در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ هم حدود ۵۱ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. ضمن اینکه درآمد سرانه در این کشور هم روند صعودی داشته و از ۳۷ هزار و هفتصد در سال ۲۰۱۳ به ۳۹ هزار دلار آمریکا در سال ۲۰۱۴ افزایش یافته‌است.[۵]

تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۰۷ به ۱۲۸/۱ میلیارد دلار و تولید سرانه آن به ۳۰۲۳۴ دلار رسید که در ردیف بیست و هشتم دنیا و نزدیک به کشورهای اروپای جنوبی قرار می‌گیرد (اسپانیا بیش از ۳۳ هزار دلار و آمریکا بیش از ۴۶ هزار دلار است).

در سال ۲۰۰۹ لبنیات حدود ۲۱ درصد، پشم ۶٫۳ درصد، میوه ۳٫۵ درصد، ماهی ۳٫۳ درصد و دیگر محصولات کشاورزی و دامپروری از جمله شراب و گوشت ۱۳٫۲ درصد کالاهای صادراتی زلاندنو را تشکیل می‌داده‌اند. در اواخر قرن نوزدهم پشم مهمترین کالای تولیدی نیوزیلندی‌ها بود و صنایعی چون صید نهنگ و فک، تولید الوار، تولید کتان، و استخراج طلا نیز در دوره‌های مختلف در اقتصاد زلاندنو اهمیت داشتند. نوسانات قیمتی در بازارهای جهانی باعث کاهش تولید محصولاتی چون پشم و جایگزینی آن با محصولاتی چون لبنیات و شراب شده‌است. توریسم نیز در سال‌های اخیر اهمیت بیشتری در اقتصاد کشور پیدا کرده‌است.

در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ درآمد سرانه و رفاه عمومی در زلاند نو بالاتر از اروپا و آمریکای شمالی بود اما کاهش قیمت پشم و افزایش قیمت نفت در دهه ۱۹۷۰ اقتصاد زلاند نو را با مشکلات جدی روبرو کرد و در دهه‌های بعد اقتصاد زلاندنو تغییرات عمده‌ای را به خود دید.

از سال ۲۰۰۰ تاکنون سطح درآمد میانه خانواده‌های نیوزیلندی افزایش چشمگیری داشته‌است. باوجود این‌که سطح درآمدهای مردم این کشور پائینتر از بسیاری از کشورهای جهان اول قرار دارد، اما تحقیقات بین‌المللی نشان داده که مردم این کشور دارای سطح بالای رضایت از زندگی هستند:

برج آسمان در آوکلند بزرگترین شهر و مرکز اقتصادی زلاندنو

  • شاخص توسعه انسانی صندوق توسعه اقتصادی-اجتماعی ملل متحد در سال ۲۰۰۶: سوم
  • کیفیت زندگی مجله اکونومیست در سال ۲۰۰۶: دهم[۶]
  • بررسی رضایت از زندگی انستیتو لگاتوم در سال ۲۰۰۷: اول
  • سطح کامروایی عمومی انستیتو لگاتوم در سال ۲۰۰۹: دهم[۷]
  • بررسی کیفیت زندگی مؤسسه مرسر در سال ۲۰۱۰: آوکلند چهارمین و ولینگتون دوازدهمین شهر مناسب برای زندگی در دنیا هستند.[۸]
  • ضریب جینی («توزیع عادلانه درآمد»): ۳۶/۲ (پنجاه و چهارم)
  • شاخص صلح جهانی در سال ۲۰۰۹: ۱/۲ (اول)[۹]
  • آزادی مطبوعات (از خبرنگاران بدون مرز): پنجم[۱۰]
  • شاخص فساد اقتصادی: کشوری که کمترین فساد اقتصادی را دارد. (اول)[۱۱]

فرهنگ[ویرایش]

نمونه‌ای از هنر مائوری

ریشه فرهنگ زلاندنو را باید در فرهنگ انگلیسی جستجو کرد ضمن اینکه فرهنگ مائوری تأثیر عمیقی بر روی فرهنگ امروز زلاندنو گذاشته‌است و امروزه سبک زندگی مائوری‌ها و اروپایی‌تباران تفاوت زیادی با یکدیگر ندارد.

در کل زلاندنو به واسطه مهاجرت گسترده، کشوریست چند فرهنگی که گروه‌های مختلف قومی و مذهبی در برگزاری آداب و رسوم خود آزاد می‌باشند.

سینما[ویرایش]

در عرصه سینما اگرچه زلاندنو از لوکیشن‌های محبوب فیلم‌برداری می‌باشد اما سینمای این کشور از دهه ۱۹۶۰ شاهد رشد و شکوفایی بوده‌است. از فیلم‌های معروف تاریخ سینمای زلاندنو می‌توان به سگ‌های خواب‌آلود، پیانو و خداحافظ پورک پای اشاره کرد.

سینمای زلاندنو در دهه گذشته عصر طلایی خود را پشت سر گذاشته‌است که فیلم‌های موفقی همچون آخرین سامورایی، آواتار (فیلم ۲۰۰۹)، استخوان‌های دوست‌داشتنی (فیلم)، کینگ کونگ و سه‌گانهٔ ارباب حلقه‌ها و سه‌گانه هابیت (مجموعه‌فیلم) ساختهٔ پیتر جکسون شاهد بر این مدعی هستند.

ورزش[ویرایش]

بیشتر ورزشهای رایج و محبوب در زلاندنو ورزش‌های بریتانیایی هستند. اتحاد راگبی ورزش ملی این کشور محسوب می‌شود و بیشترین تماشاگران را به خود جذب می‌کند. نت‌بال، تنیس و کریکت بیشترین تعداد ورزشکار را در بین بزرگسالان دارند و فوتبال در بین کودکان و نوجوانان در رتبه اول قرار می‌گیرد. اسب‌دوانی هم ورزشی پر تماشاچی و محبوب است. مائوری‌ها هم حضور چشمگیری در ورزش‌های اروپایی به ویژه راگبی دارند و تیم ملی راگبی زلاندنو قبل از هر مسابقه رقص محلی هاکا را اجرا می‌کند.

تیم ملی اتحاد راگبی (راگبی ۱۵ نفره) زلاندنو پرافتخارترین تیم دنیا و مدافع عنوان قهرمانی جام جهانی این رشته‌است. زلاندنو در ورزش‌های گروهی دیگری چون راگبی لیگ، نت‌بال، کریکت و سافت‌بال هم از قدرت‌های برتر دنیا به‌شمار می‌آید. آن‌ها قهرمانان متعددی در رشته‌های تریاتلون، پاروزنی، قایقرانی بادبانی و دوچرخه‌سواری داشته‌اند و در ادوار اخیر المپیک در زمره بهترین کشورها از نظر نسبت مدال به جمعیت بوده‌اند. زلاندنوی‌ها همچنین سابقه‌ای غنی در ورزش‌های ماجراجویانه‌ای چون کوهنوردی و صخره‌نوردی دارند.

آموزش و تحصیلات[ویرایش]

در نیوزلند دانشگاه‌های مختلفی با کیفیت بالا وجود دارند که عبارتند از:

پانوی
س

Uncategorized

فیلیپین

فیلیپین

Repúbliká ng̃ Pilipinas
شعار ملیبرای خدا، مردم، طبیعت و کشور
سرود ملیسرزمین برگزیده
فهرست
0:00
پایتخت مانیل
۱۴°۳۵′ شمالی ۱۲۱°۰′ شرقی
بزرگترین شهر کزون سیتی
زبان رسمی زبان فیلیپینی
(تاگالوگ) و انگلیسی (زبانِ دوم)
نوع حکومت جمهوری، ریاست جمهوری، حکومت متمرکز
نام حاکمان
• رئیس‌جمهور
رودریگو دوترته
مساحت
 – مساحت ۳۰۰٬۰۰۰کیلومتر مربع (۷۲ام)
جمعیت
 – تخمین جمعیت (۲۰۱۵) ۱۰۰٬۹۸۱٬۴۳۷
 – تراکم جمعیت ۳۳۶‎/km۲‏ (۴۷ام)
تولید ناخالص داخلی (تخمین ۲۰۱۹)
 – مجموع ۳۵۴ بیلیون دلار (۳۶ام)
 – سرانه ۳٫۲۴۶ دلار (۱۲۵ام)
جینی (۲۰۱۵) ۴۰٫۱
شاخص توسعه انسانی (۲۰۱۷) ۰٫۶۹۹ (متوسط) (۱۱۳ام)
واحد پول پزو (PHP)
منطقه زمانی PST
نوع تقویم میلادی
جهت رانندگی راست.
دامنه اینترنتی .ph
برق
 – اختلاف پتانسیل ۲۲۰ ولت ولت

فیلیپین با نام رسمی جمهوری فیلیپین (به فیلیپینیRepublika ng Pinipinas) کشوری آسیایی است که در جنوب شرقی آسیا و در غرب اقیانوس آرام و بین دریای جنوبی چین قرارگرفته و متشکل از ۷۶۴۱ جزیره می‌باشد که به صورت کلی به سه بخش جغرافیایی تقسیم شده که از شمال به جنوب عبارت‌اند از لوزون، ویسایا و میندانائو. کشور فیلیپین حدود ۱۱۰ میلیون نفر جمعیت دارد.[۱]

فیلیپین از سدهٔ ۱۶ تا ۲۰ میلادی مستعمرهٔ اسپانیا و در نیمهٔ اول سدهٔ بیستم مستعمرهٔ آمریکا بود. این کشور در سال ۱۳۲۵ش برابر با ۱۹۴۶ میلادی از آمریکا استقلال یافته و روز ملی آن دوازدهم ژوئن است.

نامگذاری[ویرایش]

نام فیلیپین به دنبال نام پادشاه اسپانیا، شاه فیلیپ دوم نام گذاری شد. کاوشگر اسپانیایی روی لوپز د والالوبوس در زمان اکتشافاتش در سال ۱۵۴۲ نام جزایر لیته(Leyte) و سامار(Samar) را فلیپیناس(Felipinas) نام نهاد که شاهزاده آستوریاس (وارث تخت و تاج پادشاهی اسپانیا) در آن زمان بود.

به این ترتیب نام Las Islas Filipinas برای به‌کارگیری کل جزایر فیلیپین به کار رفت. قبل از این نام، اسم‌های دیگر هم به کار می‌رفته که می‌توان به چند مورد اشاره کرد. مثلاً Islas del Poniete یا جزایر غرب و سان لازارو (San Lázaro) که اسپانیایی‌ها برای اشاره به جزایر استفاده می‌کردند.[۲][۳][۴][۵][۶]

اسم رسمی فیلیپین چندین بار در تاریخ عوض شد. در زمان انقلاب فیلیپین، کنگرهٔ مالولوس اسم جمهوری فیلیپین(Philippine Republic) را اعلام کرد. از زمان جنگ‌های آمریکا و اسپانیا در سال ۱۸۹۸ و جنگ‌های فیلیپین و آمریکا در سال ۱۸۹۹ تا ۱۹۰۲ تا زمان مشترک‌المنافع(commonwealth) یعنی تا سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۶ مقامات استعمارگر آمریکایی نام جزایر فیلیپین (Philippine Islands) را به کار می‌گرفتند.[۷]

از زمان پیروزی جنگ جهانی دوم و استقلال فیلیپین نام رسمی این کشور به جمهوری فیلیپین(Republic of the Philippines) تغییر یافت.[۸]

تاریخ[ویرایش]

فیلیپین در سال‌های پیش از میلاد یکی از مراکز بازرگانی در منطقهٔ جنوب شرقی آسیا بود. نخستین اروپاییانی که به این جزایر آمدند، همراهان فردیناند ماژلان کاشف معروف بودند که در سال ۹۰۰ش ـ ۱۵۲۱م به همراه او این جزیره را کشف کرده و پای به این سرزمین نهادند.

در جنگ بین آمریکا و اسپانیا مستعمره آمریکا گشت و سپس در جنگ جهانی دوم به تصرف ژاپن درآمد و در سال ۱۹۴۶ در حالی که مانیل ویرانه‌ای بیش نبود، حکومت جمهوری در این کشور به‌وجود آمد. حضور پرقدرت آمریکا تأثیری عمیق بر جامعه فیلیپین نهاده‌است به‌طوری‌که این جامعه هم‌اکنون تلفیقی از فرهنگ آسیایی و کاتولیک اسپانیایی و سرمایه‌داری آمریکایی است.

استعمار اروپایی در فیلیپین[ویرایش]

روزنامه‌نگار آلن رابلس اظهار داشت: ایجاد فیلیپین توسط استعمارگران صورت گرفت، فرهنگ سیاسی آن را شکل داد و همچنان بر روی اندیشه آن‌ها تأثیر گذاشت. این کشور قریب به ۳۳۳ سال تحت سطله اسپانیا و نزدیک به پنج دهه قاطعانه در زیر حاکمیت ایالات متحده آمریکا، فیلیپین شکل گرفت.[۹] از نظر انسان‌شناسی همگرایی پراسپرو، «تفکر، فرهنگ و روان‌شناسی ما درحالیکه در واقع آسیایی بودیم عملاً غربی شد».

در سده ۱۵ میلادی کمبود فلفل در اروپا به یک مشکل بدل شد و فقط پادشاهی ونیز می‌توانست آن را از طریق مدیترانه وارد کند. پس اسپانیا و پرتغال برای دستیابی به منبع فلفل در هند به راه افتادند. برای جلوگیری از جنگ بین دو کشور کاتولیک کلیسا زمین را به دو قسمت تقسیم کرد که هرچه اسپانیا پیدا کرد در سمت غرب متعلق به پادشاهی اسپانیا و از سمت شرق هر سرزمینی که پیدا شد متعلق به پرتغال است. تصور نادرست پرتغالی‌ها از زمین باعث شد زمانی زیادی وقت صرف شود تا بتوانند دریابند پایین قاره آفریقا ادامه دارد ولی اسپانیا به گرد بودن زمین معتقد بود و می‌گفت ما طی ۶ماه به هند دست پیدا می‌کنیم.

سیاست[ویرایش]

فیلیپین دارای حکومت دموکراتیک در شکل یک جمهوری مطابق قانون اساسی با نظام ریاست جمهوری است[۱۰] که به شکل یکپارچه اداره می‌شود به استثنای ناحیهٔ خودگردان مسلمان میندانائو که به صورت بسیار گسترده‌ای از حکومت جدا می‌باشد. فیلیپین چندین بار از زمان ریاست جمهوری راموس در تلاش بوده تا حکومت را به صورت فدرال، پارلمانی یا تک مجلسی تغییر دهد.[۱۱][۱۲]

ریاست جمهوری در فیلیپین هم رئیس دولت و هم فرماندهٔ کل نیروهای مسلح می‌باشد. طبق قانون اساسی تازه تصویب شده فیلیپین نظام سیاسی این کشور جمهوری ریاستی است. رئیس‌جمهور و مجلس سنای ۲۴ نفره بر اساس رأی مردم برای یک دوره شش ساله انتخاب می‌شوند. رئیس‌جمهور ریاست قوه مجریه را بر عهده دارد که از ۱۹ وزارتخانه متشکل شده‌است.[۱۳] همچنین تعیین اعضای کابینه نیز بر عهده رئیس‌جمهور و بدون تصویب مجلس است.

دو مجلس قانون گذار، ترکیبی است از سنا که مجلس اعلای کشور محسوب می‌شود و اعضای آن طی یک دورهٔ شش ساله انتخاب می‌شوند. مجلس نمایندگان که مجلس سفلای کشور هست طی هر دورهٔ سه ساله اعضای آن رای می‌آورند.

مجلس نمایندگان شامل دویست نماینده انتخابی با رأی مردم در حوزه‌های محلی و پنج نماینده انتصابی است که این پنج نماینده را رئیس‌جمهور از بین گروه‌های اقلیت انتخاب می‌نماید.[۱۴]

سناتورها از طرف تمام مردم انتخاب می‌شوند ولی نمایندگان از طریق حوزه‌های قانون گزاری هر منطقه و ۲۰٪ از نمایندگان از طریق انتخابات درون حزبی انتخاب می‌شوند.[۱۴]

قانون اساسی فیلیپین دوره ریاست جمهوری در این کشور را به یک دوره شش ساله محدود کرده‌است تا مانع تبدیل شدن یک فرد به دیکتاتور شود.[۱۵]

در فیلیپین رئیس‌جمهور و معاون وی به‌طور جداگانه در انتخابات به وسیله مردم برگزیده می‌شوند.[۱۶]

قوهٔ قضاییه وظیفهٔ دادگاه عالی کشور که توسط ریاست قوهٔ قضاییه اداره می‌شود و ۱۴ قاضی دستیار که از طرف ریاست جمهوری انتخاب و توسط شورای قضات و وکلا منصوب می‌شوند.[۱۴]

کاخ مالاکانیان، مقّر رسمی ریاست جمهوری فیلیپین

تقسیمات اداری[ویرایش]

نوشته اصلی: فهرست شهرهای فیلیپین

نوشته اصلی: فهرست استان‌های فیلیپین

فیلیپین به سه جزیره تقسیم شده: لوزون، ویسایا و میندانائو.

در تقسیم‌بندی، کشور به ۱۷ ناحیه و ۸۱ استان، ۱۴۵ شهر، ۱٬۴۸۹ بخش و ۴۲٬۰۳۶ بارانگای تقسیم شده‌است.[۱۷]

در اضافه، در بخش دوم قانون شماره ۵۴۴۶ اشاره شده که طبق تعریف آب‌های سرزمینی فیلیپین، ادعایی بر مالکیت قسمت شرقی صباح ندارد.[۱۸][۱۹]

تقسیمات منطقه ای[ویرایش]

منطقه‌ها در فیلیپین برای تقسیم‌بندی اداری هستند تا ادارهٔ استان‌ها در هر بخش را سهولت بخشند. فیلیپین به ۱۷ ناحیه تقسیم شده (۱۶ ناحیه اداری و ۱ناحیه خودگردان). بیشتر ادارات دولتی بر اساس منطقه بندی‌ها ساخته شده‌اند و نه تک‌تک در هر استان. بیشتر موارد مرکز مناطق در شهرها است. بر اساس سال ۲۰۱۵ناحیهٔ CALABARZON بیشترین جمعیت را داراست و ناحیه پایتخت ملی بیشتر تراکم جمعیت را دارا می‌باشد.

استان‌های فیلیپین

۱۰ منطقه پر جمعیت در فیلیپین(۲۰۱۵)[۲۰]
رتبه ناحیه اسم مساحت جمعیت(2015) % جمعیت تراکم جمعیت
اول ناحیه ۴ Calabarzon ۱۶٬۸۷۳٫۳۱ کیلومتر مربع (۶٬۵۱۴٫۸۲ مایل مربع) ۱۴٬۴۱۴٬۷۷۴ ۱۴٫۲۷‏٪ ۸۵۰ ساکن در هر کیلومتر مربع (۲٬۲۰۰ ساکن در هر مایل مربع)
دوم ناحیه پایتخت ملی ناحیه پایخت ملی ۶۱۹٫۵۷ کیلومتر مربع (۲۳۹٫۲۲ مایل مربع) ۱۲٬۸۷۷٬۲۵۳ ۱۲٫۷۵‏٪ ۲۱٬۰۰۰ ساکن در هر کیلومتر مربع (۵۴٬۰۰۰ ساکن در هر مایل مربع)
سوم ناحیه ۳ لوزون مرکزی ۲۲٬۰۱۴٫۶۳ کیلومتر مربع (۸٬۴۹۹٫۹۰ مایل مربع) ۱۱٬۲۱۸٬۱۷۷ ۱۱٫۱۱‏٪ ۵۱۰ ساکن در هر کیلومتر مربع (۱٬۳۰۰ ساکن در هر مایل مربع)
چهارم ناحیه ۷ ویسایای مرکزی ۱۰٬۱۰۲٫۱۶ کیلومتر مربع (۳٬۹۰۰٫۴۷ مایل مربع) ۶٬۰۴۱٬۹۰۳ ۵٫۹۸‏٪ ۶۰۰ ساکن در هر کیلومتر مربع (۱٬۶۰۰ ساکن در هر مایل مربع)
پنجم ناحیه ۵ ناحیه بیکول ۱۸٬۱۵۵٫۸۲ کیلومتر مربع (۷٬۰۱۰٫۰۰ مایل مربع) ۵٬۷۹۶٬۹۸۹ ۵٫۷۴‏٪ ۳۲۰ ساکن در هر کیلومتر مربع (۸۳۰ ساکن در هر مایل مربع)
ششم ناحیه ۱ ناحیه ایلوکوس ۱۶٬۸۷۳٫۳۱ کیلومتر مربع (۶٬۵۱۴٫۸۲ مایل مربع) ۵٬۰۲۶٬۱۲۸ ۴٫۹۸‏٪ ۳۰۰ ساکن در هر کیلومتر مربع (۷۸۰ ساکن در هر مایل مربع)
هفتم ناحیه ۱۱ ناحیه داوائو ۲۰٬۳۵۷٫۴۲ کیلومتر مربع (۷٬۸۶۰٫۰۴ مایل مربع) ۴٬۸۹۳٬۳۱۸ ۴٫۸۵‏٪ ۲۴۰ ساکن در هر کیلومتر مربع (۶۲۰ ساکن در هر مایل مربع)
هشتم ناحیه ۱۰ میندانائو شمالی ۲۰٬۴۹۶٫۰۲ کیلومتر مربع (۷٬۹۱۳٫۵۶ مایل مربع) ۴٬۶۸۹٬۳۰۲ ۴٫۶۴‏٪ ۲۳۰ ساکن در هر کیلومتر مربع (۶۰۰ ساکن در هر مایل مربع)
نهم ناحیه ۱۲ SOCCSKSARGEN ۲۲٬۵۱۳٫۳۰ کیلومتر مربع (۸٬۶۹۲٫۴۳ مایل مربع) ۴٬۵۴۵٬۲۷۶ ۴٫۵۰‏٪ ۲۰۰ ساکن در هر کیلومتر مربع (۵۲۰ ساکن در هر مایل مربع)
ناحیه دهم ناحیه ۶ ویسایای غربی ۱۲٬۸۲۸٫۹۷ کیلومتر مربع (۴٬۹۵۳٫۲۹ مایل مربع) ۴٬۴۷۷٬۲۴۷ ۴٫۴۳‏٪ ۳۵۰ ساکن در هر کیلومتر مربع (۹۱۰ ساکن در هر مایل مربع)

جغرافیا[ویرایش]

کوه آپو بلندترین کوه فیلیپین

فیلیپین یک مجتمع الجزایر است که از ۷۶۴۱ جزیره تشکیل شده[۲۱] عموماً در سه مجتمع الجزایر بزرگ طبقه‌بندی می‌شوند که عبارتند از: لوزون، میندانائو، و ویسایا. مساحت این کشور به اضافه آب‌های درون سرزمینی ۳۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع (۱۱۵٬۸۳۱ مایل مربع) است.[۲۲] کشور در رتبه پنجمین کشور بزرگ جزیره ای به حساب می‌آید[۲۳] و با داشتن خط ساحلی ۳۶٬۲۸۹ کیلومتر مربع (۱۴٬۰۱۱ مایل مربع)، رتبهٔ پنجم در طولانی بودن خط ساحلی را در اختیار دارد. منطقه انحصاری اقتصادی این کشور ۲٬۲۶۳٬۸۱۶ کیلومتر مربع (۸۷۴٬۰۶۴ مایل مربع) است.[۲۴][۲۵]

بیشتر این شبه جزیره پوشیده از جنگل‌های استوایی و آتش فشان‌ها است. بلندترین کوه که در جیزره میندانائو قرار دارد کوه آپو(Mount Apo) نام دارد که ۲۹۵۴ متر از سطح دریا بالاتر است.[۲۶][۲۷]

پست‌ترین نقطه در ترانشه فیلیپین قرار دارد به نام اعماق گالاتا (Galathea Depth) که سومین نقطهٔ عمین دنیا به حساب می‌آید و این ترانشه در دریای فیلیپین قرار دارد.[۲۸]

بلندترین رود در شمال لوزون به نام رود کاگایان است.[۲۹] خلیج مانیل که در کرانه پایتخت فیلیپین یعنی مانیل واقع شده به واسطهٔ رود پسیگ(Pasig river) به لاگونا د بی(Laguna de Bay) متصل است که بزرگ‌ترین دریاچهٔ فیلیپین محسوب می‌شود.[۳۰]

این کشور از ناحیهٔ شمال غربی با تایوان و چین، از ناحیه شمال شرقی با ژاپن، از جنوب با اندونزی از جنوب غربی با مالزی، تایلند و سنگاپور همسایه است و شرق آن را دریای فیلیپین و غرب آن را دریای چین جنوبی فرا گرفته‌است.

دو جزیره لوزون و میندانائو مجموعاً ۶۶٪ کل مساحت فیلیپین را شامل می‌شوند. از ۷۱۰۷ جزیره فیلیپین فقط ۱۰۰ جزیره مسکونی است و در این بین فقط یازده جزیره به صورت عمده جمعیت ساکنی دارد و فقط ۲۷۷۰ جزیره دارای نامی خاص هستند.

کشور فیلیپین به‌طور کلی در محاصره آب‌های اقیانوس آرام و دریای چین جنوبی قرار دارد، وسیع‌ترین دریاچه‌های آن عبارتند از،: لاگونا در غرب جزیره لوزون و تاآل در مرکز آن دو دریاچه لانائو و دریاچه سوریاگو نیز در جزیره میندانائو است.[۳۱]

بزرگترین رودهای این کشور شامل کاگایان و پاکساهان در جزیره‌های لوزون و رودهای پالانگی و آگوسان در جزیره میندانائو جریان دارد. مرتفع‌ترین قله آن کوه آپو به ارتفاع ۲۹۴۵ متر است.

[نهفتن]داده‌های اقلیم فیلیپین
ماه ژانویه فوریه مارس آوریل مه ژوئن ژوئیه اوت سپتامبر اکتبر نوامبر دسامبر سال
میانگین روزانه °C (°F) ۲۵٫۳
(۷۸)
۲۵٫۳
(۷۸)
۲۶٫۱
(۷۹)
۲۷٫۰
(۸۱)
۲۷٫۳
(۸۱)
۲۶٫۸
(۸۰)
۲۶٫۵
(۸۰)
۲۶٫۳
(۷۹)
۲۶٫۳
(۷۹)
۲۷٫۳
(۸۱)
۲۶٫۰
(۷۹)
۲۵٫۵
(۷۸)
۲۶٫۳۱
(۷۹٫۴)
بارندگی میلی‌متر (اینچ) ۱۴۷٫۸
(۵٫۸۲)
۹۹٫۴
(۳٫۹۱)
۹۷٫۲
(۳٫۸۳)
۹۳٫۳
(۳٫۶۷)
۱۸۸٫۴
(۷٫۴۲)
۲۳۵٫۹
(۹٫۲۹)
۲۸۶٫۶
(۱۱٫۲۸)
۲۷۳٫۱
(۱۰٫۷۵)
۲۶۹٫۴
(۱۰٫۶۱)
۲۷۳٫۷
(۱۰٫۷۸)
۲۵۷٫۷
(۱۰٫۱۵)
۲۲۶٫۷
(۸٫۹۳)
۲٬۴۴۹٫۲
(۹۶٫۴۴)
منبع: World Bank Climate Change Knowledge Portal (1990–2009)[۳۲]

آب و هوای فیلیپین گرمسیری دریایی با رطوبت زیاد است و در طول سال همواره با طوفان و باران‌های موسمی روبرو هستند و به خاطره همین باران‌های سیل آسا تقریباً ۷۰٪ این جزایر را جنگل‌های سرسبز استوایی فرا گرفته‌است. دمای هوا بین ۲۰ تا ۴۰ درجه متغیر است و رطوبت نیز از ۳۶٪ تا ۹۰٪ هم می‌رسد. وقوع زمین‌لرزه در این جزایر پدیده‌ای معمولی به‌شمار می‌آید.

مهمترین قلل آتشفشان فیلیپین قله مایون و پیناتابو در جزیره لوزون و قله آپو در جزیره میندانائو و قله کان لائون در جزیره نگروس است که گاهی فعال شدن این قلل باعث خسارات مالی و جانی زیادی برای ساکنان اطراف آن‌ها گردیده‌است. همچنین فعال شدن آتشفشان پیناتابو در جنوب جزیره لوزون در سال ۱۹۹۰ علاوه بر خساراتی که برای مردم داشت، پایگاه‌های نظامی آمریکا در فیلیپین را نیز تخریب نمود و در نهایت منجر به جمع‌آوری این پایگاه‌ها شد.[۳۱]

چین و فیلیپین بر سر مالکیت جزایر رنای که پکن از آن به عنوان جزایر نن شا یاد می‌کند و تپه‌های دریایی جانسون اختلاف دارند. آب‌های دریای چین جنوبی که از منابع سرشار نفت و گاز و شیلات برخوردار است محل چالش بین چین و فیلیپین است.[۳۳]

چین مدعی مالکیت مطلق بر آب‌های دریای چین جنوبی است و همواره از مدعیان دیگر از جمله فیلیپین، ویتنام و ژاپن خواسته تا از طریق گفتگوی دو جانبه به این تنش‌ها پایان دهند. فیلیپین این اختلاف را به دادگاه بین‌المللی سازمان ملل متحد برده‌است.[۱۶]

مانیل[ویرایش]

توسعه‌ی شهر بیشتر به سمت خلیج مانیل و در امتداد مسیر رودخانه‌ی پسیگ ادامه داشته.

مانیل پایتخت کشور فیلیپین در طی سال‌های گذشته پیشرفت زیادی داشته‌است. این شهر حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت دارد و هنوز یکی از ارزانترین شهرهای دنیاست. از لحاظ موقعیت جغرافیایی این شهر در دهانه رود بزرگ پاسیگ قرار دارد که در شرق آن خلیج مانیل و در غرب آن ناحیه لوزون قرار گرفته‌است. این شهر در ۹۵۰ کیلومتری جنوب شرقی هنگ کنگ و در ۲۴۰۰ کیلومتری شمال شرقی سنگاپور است. رودخانه پاسیگ از میان مانیل عبور می‌کند و تقریباً تمام شهر به آن دسترسی دارند.

مردم[ویرایش]

چند بانوی ایلکانو در سانتا کاتالینا، ایلوکوس جنوبی، سال ۱۹۰۰

جمعیت فیلیپین طبق آمارهای اعلام شده در سال ۱۹۸۷ ۵۷٫۴ میلیون نفر بود. با نرخ رشد جمعیت حدود ۲٫۴ در سال جمعیت این کشور در سال ۱۹۹۵ به ۶۸ میلیون نفر رسید و در سال ۲۰۰۰ با نرخ رشد ۲٫۳ جمعیت این کشور به ۷۸ میلیون نفر بالغ شد.

حاکمیت اسپانیا بر فیلیپین باعث شد که ۹۰٪ مردم این کشور مسیحی و کاتولیک شوند و با مهاجرت گروه‌های مختلف مردم اسپانیائی زبان از اروپا و آمریکای جنوبی فرهنگ این کشور شباهت زیادی با کشورهای لاتین پیدا کرد و زبان‌های محلی آنان نیز تحت تأثیر کلمات اسپانیایی قرار گرفت.

۹۰٪ مردم فیلیپین مسیحی می‌باشند که ۸۱٪ کاتولیک و ۹٪ پروتستان هستند و بقیه که شامل ۱۰٪ از کل جمعیت می‌باشند، بیشتر مسلمان هستند که اکثراً در جزیره میندانائو در جنوب ساکن هستند.

اکثریت نژاد آن را گروه «ماله» و باقی آن را «چینی»، «آمریکایی» و «اسپانیایی» ها تشکیل می‌دهند.

۲۹٪ درصد از نژاد مردم فیلیپین را فیلیپینی و ۲۳٪ را سبوئانو و ۱۰٪ را ایلکانو تشکیل می‌دهند و بقیه از سایر اقوام هستند. مردم در فیلیپین به زبان تاگالوگ صحبت می‌کنند و این در حالی است که زبان انگلیسی بسیار رایج است. از نظر جمعیت انگلیسی گویش ور به شدت بیشتری از اسپانیایی دارد و بیشتر مردم این کشور به زبان انگلیسی تسلط دارند، با این حال بیش از ۱۰۰۰ لهجه در فیلیپین موجود است. طبق آمار سال ۲۰۱۳ میزان با سوادی در میان مردم این کشور ۹۰/۷٪ بوده‌است.

اقتصاد[ویرایش]

ناحیه مرکزی اقتصاد در شهر ماکاتی

سه ناحیهٔ مهم اقتصادی کلانشهر مانیل از بالا به پایین: شهر جهانی بونیفاشو، ارتیگاس سنتر، شهر ماکاتی

اقتصاد فیلیپین ۳۴امین اقتصاد بزرگ دنیا با تولید ناخالص داخلی ۳۷۱٬۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ می‌باشد.[۳۴]بیشتر صادرات فیلیپین شامل نیمه رساناها و لوازم الکترونیکی، ابزار حمل و نقل، پوشاک، تولیداتِ مس، تولیدات بنزین، روغن نارگیل و میوه‌جات است. بزرگترین شریک‌های تجاری این کشور ایالات متحده، ژاپن، چین، سنگاپور، کره جنوبی، هلند، هنگ کنگ، آلمان، تایوان و تایلند است.[۳۵]

واحد پولی این کشور پزوی فیلیپین(₱ یا PHP) می‌باشد.[۳۶]

فیلیپین یک کشور تازه صنعتی شده به حساب می‌آید که در حالت گذر از صنعت کشاورزی به صنعت خدمات و تولیدات کارخانه ای است. با وجود ۴۰٫۸۱۳ میلیون نیروی کار، ۳۰٪ این نیرو در صنعت کشاورزی مشغول به کار می‌باشند که ۱۴٪ تولید ناخالص داخلی و بخش صنعتی ۱۴٪ نیروی کار را شامل می‌شود که ۳۰٪ از تولید تولید ناخالص داخلی است. به این ترتیب ۴۷٪ نیروی کار در بخش اداری و خدماتی فعال می‌باشد که شامل ۵۶٪ از تولید ناخالص داخلی می‌شود.[۳۷][۳۸]

نرخ بیکاری مصادف با ۱۴ دسامبر ۲۰۱۴ برابر با ۶٪ اعلام شد. با پایین بودن هزینه نیازهای اولیه، نرخ تورم در ماه دسامبر به ۳٫۷٪ نزول کرد.[۳۵]

ذخایر ناخالص بین‌المللی در اکتبر ۲۰۱۳ برابر با ۸۳٫۲۰۱ میلیارد برآورد می‌شود.[۳۵]

گلدمن ساکس نام فیلیپین را در لیست “یازده اقتصاد بعدی” عنوان کرده. این لیست شامل نام ۱۱کشور است که به همراه کشورهای BRICS بزرگترین اقتصادهای دنیا در قرن 21 باشند.[۳۹] گلدمن ساکس ارزیابی کرده که تا سال ۲۰۵۰ این کشور بیستمین اقتصاد بزرگ جهان شود. همچنین HSBC پیشبینی کرده که اقتصاد این کشور بیستمین در دنیا و پنجمین در آسیا و بزرگترین اقتصاد جنوب شرق آسیا در سال ۲۰۵۰ شود.[۴۰][۴۱]

فیلیپین همچنین یکی از اعضای بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول، سازمان تجارت جهانی، بانک توسعه آسیایی، G-۷۷ و G-۲۴ و طرح کلمبو میباشد.[۴۲]

معادن[ویرایش]

مقدار ذخایر معدنی فیلیپین با وجود وسعت کم این کشور بسیار قابل ملاحظه‌است. در فیلیپین منابع کانی‌های فلزی سرشاری در این کشور وجود دارد، به‌طوری‌که با توجه به تولیدات قبلی و ذخایر اثبات شده در طلا رتبه دوم در جهان و در مس رتبه سوم را به خود اختصاص داده‌است. معادن مس در بخش‌های گسترده‌ای از این کشور پراکنده هستند و بیشتر آن‌ها دارای مقادیری از طلا و نقره نیز می‌باشند. نیکل و کروم از سایر فلزات با ارزش در معادن این کشور هستند، ضمن اینکه فیلیپین به لحاظ معادن غیر فلزی همچون مرمر و سنگ آهک در وضعیت خوبی قرار دارد.[۴۳]

تعطیلات رسمی[ویرایش]

در فیلیپین ۱۵ روز تعطیل رسمی می‌باشند که عبارتند از:

  • اول ژانویه عید سال نو
  • بیست و دوم فوریه روز قدرت مردم
  • بیست و یکم مارس جمعهٔ مقدس
  • ۲۳ مارس روز عید پاک مسیحیان
  • ۹ آوریل روز شجاعت
  • اول مه روز کارگر
  • ۲۸ مه روز ملی پرچم
  • ۱۲ ژوئن روز استقلال
  • ۲۴ ژوئن روز مانیل
  • ۳۱ اوت روز قهرمان
  • اول نوامبر روز تمام انسان‌های خوب و نیکوکار
  • ۳۰ نوامبر روز به‌سازی طبیعت
  • ۲۵ دسامبر کریسمس
  • ۳۰ دسامبر روز ریزال
  • ۳۱ دسامبر شب سال نو

جستارهای وابسته

Uncategorized

ریچارد برانسون

ریچارد برانسون

ریچارد برانسون
5.3.10RichardBransonByDavidShankbone.jpg
برانسون در سال ۲۰۱۰
زاده ریچارد چارلز نیکولاس برانسون
۱۸ ژوئیهٔ ۱۹۵۰ ‏(۶۹ سال)
بلکهیث، لندن،  بریتانیا
محل سکونت لندن، انگلستان
شغل بنیانگذار و رئیس مجموعه شرکت‌های ویرجین
سال‌های فعالیت از سال ۱۹۶۶ تا امروز
دارایی خالص طبق مجلهٔ فوربز، برابر با ۴٫۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳
عنوان سِر
همسر(ها) کریستن توماسی (۱۹۷۲ تا ۱۹۷۹) (جدا شده‌اند)
جوآن تمپلمن (۱۹۸۹ تا امروز)
فرزندان یک پسر و دو دختر (یکی از دخترها در کودکی مرده است)

سِر ریچارد چارلز نیکولاس برانسون (به انگلیسیSir Richard Charles Nicholas Branson) (زاده ۱۸ ژوئیه ۱۹۵۰) کارآفرین و سرمایه‌گذار بریتانیایی است او رئیس و بنیان‌گذار گروه شرکت‌های ویرجین است که عنوان بیش از ۴۰۰ شرکت در سراسر دنیا را از آن خود کرده‌است. نخستین سرمایه‌گذاری برانسون در ۱۶ سالگی در یک مجله به نام دانش آموز (Student) بود. برپایهٔ فهرست ثروتمندترین افراد جهان در مجلهٔ فوربز در سال ۲۰۱۲، برانسون چهارمین شهروند ثروتمند بریتانیایی بوده‌است. برآورد شده‌است که در سال ۲۰۱۲ ثروت او ۴٫۶ میلیارد دلار (آمریکا) بوده‌است.

جوانی

برانسون در بلکهیث، لندن به دنیا آمد. او فرزند اول ادوارد جیمز برانسون (۱۰ مارس ۱۹۱۸–۱۹ مارس ۲۰۱۱) و ایو هانتلی برانسون است. پدربزرگ برانسون، سر جورج آرتور هاروین برانسون، قاضی دادگاه عالی پادشاهی بود.

برانسون دچار بیماری خوانش‌پریشی است و در مدرسه و دوران دانش آموزی هم عملکرد مناسبی نداشته‌است. اما بعدها او دریافت که دارای توانایی خوبی در برقراری ارتباط با دیگران است.

ریچارد برانسون در شانزده سالگی تحصیل را رها کرد و با کمک یکی از دوستانش مجله «دانش آموز» را براه انداخت. او بعدها، در دهه ۱۹۷۰، کمپانی «ویرجین رکوردز» را تأسیس کرد و مؤسس شرکت «ویرجین گروپ» هم هست. او در دهه ۱۹۸۰ شرکت هوایی «ویرجین آتلانتیک» را به وجود آورد و دهه ۱۹۹۰ شاهد «ویرجین موبایل» و «ویرجین ترین» نیز بود.

Uncategorized

بارسلون

بارسلون

بارسلون
(به اسپانیاییBarcelona)
کلانشهر
از بالا، آسمان خراش‌های بارسلون، قلعه دلس ترس دراگونز، کلیسای ساگرادا فامیلیا، ورزشگاه نیوکمپ، دیاگونال مار
از بالا، آسمان خراش‌های بارسلون، قلعه دلس ترس دراگونز، کلیسای ساگرادا فامیلیا، ورزشگاه نیوکمپ، دیاگونال مار
پرچم بارسلون
پرچم
نشان رسمی بارسلون
نشان

بارسلون در اسپانیا قرار گرفته‌است

بارسلون
بارسلون

شهر بارسلون بر نقشه اسپانیا

مختصات: ۴۱٫۳۸°شمالی ۲٫۱۸°شرقیمختصات۴۱٫۳۸°شمالی ۲٫۱۸°شرقی
کشور  اسپانیا
بخش خودمختار کاتالونیا کاتالونیا
استان Flag of Barcelona province(official).svg استان بارسلون
حکومت
 • شهردار آدا کولائو بالانو (Convergence and Union)
مساحت
 • کلانشهر ۱۰۱٫۹ کیلومتر مربع (۳۹ مایل مربع)
ارتفاع ۱۲ متر (۳۹ پا)
جمعیت (۲۰۱۱۲۰۱۰)
 • کلانشهر ۱٬۶۲۰٬۹۴۳
 • تراکم ۱۶٬۰۰۰/km۲ (۴۱٬۰۰۰/sq mi)
 • منطقهٔ کلان‌شهری ۵٬۳۷۵٬۷۷۴
نام اهلیت Barcelonan or Barcelonianbarceloní, barcelonina (ca)

barcelonés, barcelonesa (es)

منطقهٔ زمانی CET (یوتی‌سی ۱+)
 • تابستان (DST) CEST (یوتی‌سی ۲+)
کد پستی ۰۸۰۰۱–۰۸۰۸۰
پیش‌شماره(های) تلفن ۹۳ (۳۴)+
کد ایزو ۳۱۶۶ ES-B
زبان رسمی اسپانیایی، کاتالان
وبگاه www.bcn.cat

بارسلون[۱] پایتخت و پرجمعیت‌ترین شهر بخش خودمختار کاتالونیا و پس از مادرید پرجمعیت‌ترین شهر اسپانیا و مهم‌ترین بندر این کشور است. جمعیت شهر بارسلون ۱٫۶۲۱٫۵۳۷ در منطقه‌ای به وسعت ۱۰۱٫۴ کیلومتر مربع و منطقه شهری بارسلون بدون احتساب حومه در منطقه‌ای به وسعت ۸۰۳ کیلومترمربع[۲] بیش از ۴٫۲۰۰٫۰۰۰ نفر است.[۲][۳] مجموعاً در حدود پنج میلیون نفر[۴][۵][۶] در ناحیه شهری بارسلونا زندگی می‌کنند. همچنین این شهر بخش اصلی شهرداری‌ها و شهرستان‌های هم جواری است که منطقه شهری بارسلونا را با جمعیت ۳٫۲۱۸٫۰۷۱ می‌سازند. بارسلون ششمین شهر پرجمعیت اتحادیه اروپا[۷][۸] و بزرگ‌ترین کلان‌شهر اروپا در کنار دریای مدیترانه است.

بارسلون به لحاظ اهمیت در امور مالی، تجارت، رسانه، سرگرمی، هنر، بازرگانی بین‌المللی، آموزش و گردشگری یک شهر جهانی است.[۹][۱۰] بندر بارسلونا یکی از مهم‌ترین بنادر اروپا در دریای مدیترانه می‌باشد، همچنین فرودگاه بین‌المللی بارسلونا در سال ۲۰۰۹ بیش از ۲۷ میلیون مسافر را جابه‌جا کرده‌است.[۱۱] شهر بارسلون دارای یک شبکه بزرگراهی گسترده و قطار سریع‌السیر نیز هست که اسپانیا را به فرانسه و بعد پرتغال متصل می‌کند. بارسلون ۱۲امین شهر جهان و ۴امین شهر اروپا به لحاظ شمار بازدیدکننده در سال است، این شهر سالیانه در حدود ۵ میلیون توریست را به خود جذب می‌کند.[۱۲] به نقل از مجله مونوکل این شهر ۱۷امین شهر قابل زندگی در جهان است،[۱۳] همچنین طبق تحقیق 2thinknow بین شهرهای‌های جهان در زمینه نوآوری، بارسلونا جایگاه ۱۳ام را داراست.[۱۴] بارسلون با ۱۷۷ بیلیون یورو تولید ناخالص داخلی ۴امین شهر ثروتمند اتحادیه اروپا و ۳۵امین شهر جهان است.[۱۵]

بارسلون به عنوان یک شهر رومی تأسیس شد و بعدها پایتخت کنت‌های بارسلون گشت. پس از پیوستن به پادشاهی آراگون یکی از شهرهای مهم امپراتوری آراگون بود. این شهر در طول تاریخ خود بارها مورد تصرف قرار گرفت. امروزه بارسلون یکی از مراکز مهم فرهنگی و به یکی از مقصدهای اصلی گردشگران بدل گشته و از میراث فرهنگی غنی برخوردار است. از سوی دیگر این شهر به سبب بناهای معمارانی چون آنتونیو گائودی و لوییز دومانچه‌ای مونتانر که به عنوان میراث جهانی یونسکو انتخاب شده‌اند شهرت دارد. همچنین بارسلون مقر اصلی اتحادیه کشورهای دریای مدیترانه نیز می‌باشد.

بارسلون به عنوان پایتخت کاتالونیا، مقر اصلی دولت کاتالونیا است. پارلمان کاتالونیا و دیوان عالی کشور نیز در این شهر قرار دارند. بارسلون مرکز استان بارسلونا و بارسلونس کومارکا است.

نام[ویرایش]

نام بارسلون از زبان فنیقی‌های ساکن ایبری که آن را بارکنو می‌خواندند آمده‌است. این مطلب را می‌توان بواسطه یک سکه قدیمی که بر روی آن به خط ایبری، بارکنو (Barkeno in Levantine Iberian script) نوشته شده‌است تأیید کرد.[۱۶] در متون یونان باستان آن را بارکینون[۱۷] و در لاتین آن را بارسیلونوم[۱۸] نوشته‌اند. در قرون وسطی این شهر به شکل‌های مختلفی چون بارچینونا، بارسالونا، بارچلونا و بارچنونا شناخته می‌شده‌است. همچنین برخی نوشته‌ها نام این شهر را به جنرال کارتاژ، همیلکار بارسا مرتبط دانسته‌اند.[۱۹]

تاریخچه[ویرایش]

در رابطه با تاریخ ساخت این شهر دو داستان متفاوت وجود دارد. داستان اول ساخت شهر را به ۴۰۰ سال پیش از ساخت رم توسط اسطوره‌ای به نام هرکول نقل می‌کند. داستان دوم تأسیس این شهر را به همیلکار بارسا کارتاژی پدر هانیبال نسبت می‌دهد که نام این شهر را بارسینو نام نهاد.[۲۰]

در حدود ۱۵ پیش از میلاد رومی‌ها شهر را به یک کاستروم (اردوگاه نظامی روم) متمرکز بر روی مانس تبر، یک تپه کوچک در نزدیکی تالار قدیمی شهر، پلازا سنت خومه تغییر دادند. بارسلون در زیر استعمار روم فاونتیا[۲۱] یا به شکل کامل مستعمره فاونتیا جولیا آگوستا پیا بارسینو نام داشت.[۲۲]

جغرافیا[ویرایش]

تصویر بارسلون از فضا

بارسلون در شمال شرقی شبه‌جزیره ایبری و در کنار دریای مدیترانه بر روی فلاتی به وسعت ۱۷۰ کیلومترمربع[۲۳] قرار گرفته که ۱۰۱ کیلومترمربع[۲۴] از آن را شهر بارسلون اشغال کرده‌است. این شهر توسط رشته کوه‌های کلسرولا محصور شده و رودخانه یوبرگات در جنوب غربی و رودخانه بسوس در شمال آن جریان دارد.[۲۳]

تیبیدابو با ۵۱۲ متر ارتفاع بلندترین کوه کلسرولا است که از بالای آن می‌توان بخش قابل توجهی از شهر را مشاهده کرد، اگرچه بر روی این کوه، برج مخابراتی کلسرولا با ارتفاع ۲۸۸٬۴ متر ارتفاع قرار دارد که نمای کاملی از شهر را از بالای آن می‌توان دید.

جاذبه‌های شهر[ویرایش]

نمایی از دو ساختمان کازا آماتلر و کازا بالیو در خیابان پَسیج دِ گراسیا.

باری گوتیک مرکز شهر قدیم بارسلون است که با وجود برخی تغییرات ایجاد شده در قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ بناهایی از قرون وسطی و تعدادی قدیمی‌تر متعلق به رومی‌ها هنوز در آن وجود دارد. معماری مدرنیزمه کاتالان که بین سال‌های ۱۸۸۵ و ۱۹۵۰ گسترش یافته، میراث بسیار مهمی در بارسلون است و شمار قابل توجهی از این بناها در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده‌اند. در این میان کارهای معماری آنتونیو گائودی که در سرتاسر شهر آن‌ها را می‌توان یافت، قابل توجه است. بهترین بنا و معروف‌ترین کار او کلیسای ناتمام ساگرادا فامیلیا است که از سال ۱۸۸۲ در دست ساخت بوده و هزینه‌های آن از کمک‌های شخصی تأمین می‌شود، زمان پایان ساخت این بنا ۲۰۲۶ برآورد شده‌است.

بناهای تاریخی[ویرایش]

موزه‌ها[ویرایش]

بارسلون دارای موزه‌ها زیادیست که موضوعات و محدوده‌های مختلفی را پوشش می‌دهند. موزه ملی هنر کاتالونیا که به سبب دارا بودن مجموعه بسیار خوبش در زمینه هنر رمانسک شهرت دارد یا موزه هنر معاصر بارسلونا که بر روی دوره بعد از جنگ کاتالان و هنر اسپانیایی معطوف است. می‌توان از بنیاد خوآن میرو، موزه پیکاسو و بنیاد آنتونی تاپیس که مجموعه‌های مهمی از این شخصیت‌ها شناخته شده را دربردارند نیز یاد کرد.

برخی از موزه‌ها موضوعات تاریخی را پوشش می‌دهند، نظیر موزه تاریخ شهر، موزه تاریخ کاتالونیا، موزه باستان‌شناسی کاتالونیا، موزه دریانوری بارسلون و موزه شخصی-خصوصی مصری‌ها. موزه اروتیک بارسلون که در این میان یکی از موزه‌های ویژه است و موزه علم کوسموکایخا که در سال ۲۰۰۶ جایزه موزه سال اروپا را دریافت کرد.

پارک‌ها[ویرایش]

ساحل[ویرایش]

دیگر[ویرایش]

دانشگاه

دانشگاه پمپئو فابرا

دانشگاه پمپئو فابرا دانشگاه نسبتاً جوانی است که در سال ۱۹۹۰ در بارسلونا ایجاد شده‌است. نقاط قوت این دانشگاه در ارائهٔ رشته‌های علوم اجتماعی و علوم انسانی، بهداشت و علوم زیستی، ارتباطات و فناوری اطلاعات و ارتباطات است.

نام‌گذاری این دانشگاه بر اساس نام پمپئو فابرا که یک زبان‌شناس و متخصص زبان کاتالونی بوده، شکل گرفته‌است. این استاد در نقشی که این زبان امروزه در اسپانیا دارد تأثیر به سزایی داشته‌است. کاتالونیایی، زبان رسمی دانشگاه پمپئو فابرا است. دانشجویان آرزو دارند تا زبان کاتالونیایی را یاد بگیرند تا موقعیت‌های فراوان تحصیلی وکاری را در بارسلونا و اطراف پمپئو فابرا داشته باشند. سه دانشکدهٔ دانشگاه در اطراف شهر بارسلونا واقع شده‌اند. «علوم اجتماعی و انسانی» در سیئوتادلا، «بهداشت و علوم زیستی» در مار و «ارتباطات و فناوری اطلاعات» در پولنو هستند.

دانشگاه اتونوموس بارسلونا

دانشکده مرکزی در بلوترا یکی از مکان‌های اصلی صنعتی و فناوری اروپای دور مدیترانه واقع شده‌است و فقط ۲۵ دقیقه با مرکز شهر بارسلونا فاصله دارد. این دانشگاه ۸۷ رشته در مقطع کارشناسی، ۳۱۵ رشته در مقطع ارشد و ۶۸ رشته در مقطع دکترا دارد. در مقطع کارشناسی رشته‌های مدیریت کسب وکار، مدیریت، اقتصاد، تحصیلات ابتدایی و گردشگری کاملاً به زبان انگلیسی ارائه می‌شوند؛ و به همین دلیل دانشگاه در این رشته‌ها تعداد زیادی از دانشجویان بین‌المللی را همواره جذب کرده‌است. دانشگاه اتونوموس بارسلونا همچنین دارای ۱۳ دانشکده شامل علوم زیستی و بیولوژیکی، ارتباطات، هنر و علوم انسانی، پزشکی و ترجمه و تفسیر است.

دانشگاه بارسلونا

دانشگاه بارسلونا یکی از بزرگ‌ترین و در لیست بهترین دانشگاه‌های اسپانیا است و هرساله پذیرای تعداد زیادی از دانشجویان اسپانیایی و بین‌المللی است. ۷۳دوره در مقطع کارشناسی، بیش از ۱۴۰ رشته در مقطع ارشد و بیش از ۴۰۰ دوره خاص در مقطع ارشد و دیپلم کارشناسی ارشد و ۴۸ دوره در مقطع دکترا در این دانشگاه ارائه می‌شود. دوره‌های (کسب وکار بین‌الملل و مطالعات زبان انگلیسی) کاملاً به زبان انگلیسی تدریس می‌شوند و پنج تا از دوره‌ها هم تعدادی از واحدهایشان به زبان انگلیسی ارائه می‌شود.

جمعیت‌شناسی[ویرایش]

بر پایه سرشماری سال ۲۰۱۶ شهر بارسلونا ۱٬۶۰۸٬۷۴۶ جمعیت دارد.[۲۵] زبان اسپانیایی پرگویش‌ترین زبان در بارسلونا است (بر پایه آمار زبانی که در سال ۲۰۱۳ توسط دولت کاتالان گرفته شد) و تقریباً توسط همه مردم فهمیده می‌شود. پس از اسپانیایی زبان کاتالانی دومین زبان پرگویش‌در بارسلونا است. این زبان توسط ۹۵٪ مردم فهمیده می‌شود در حالی که ۷۲٫۳٪ می‌توانند آن را سخن بگویند و ۷۹٪ می‌توانند بخوانند و ۵۳٪ می‌توانند بنویسند.[۲۶]

اقتصاد[ویرایش]

بندر بارسلون یکی از مهم‌ترین بنادر اروپا محسوب می‌شود. و سالانه میلیون‌ها یورو در این بندر معاملات و نقل و انتقال کالا صورت می‌پذیرد.

فرهنگ[ویرایش]

سرگرمی و هنرهای نمایشی[ویرایش]

داخل گران تئاتر دل لیسئو

بارسلون اماکن زیادی برای موسیقی زنده و تئاتر دارد. از بین این اماکن، اماکن شناخته شده‌ای نظیر سالن اپرا گران تئاتر دل لیسئو، تئاتر ملی کاتالونیا، تئاتر لیور و سالن موسیقی قصر موسیقی کاتالان شایان ذکر هستند. همچنین بارسلون خانه ارکستر سمفونیک ملی کاتالونیا و بارسلون موسوم به اوبی‌سی (به انگلیسیOBC) است که بزرگترین ارکستر سمفونیک کاتالونیا نیز محسوب می‌شود.[۲۷]

رسانه[ویرایش]

ال پریودیکو دی کاتالونیا (با نسخه‌های زبان کاتالان و زبان اسپانیایی) و لا ونگوردیا (زبان اسپانیایی) روزنامه‌های اصلی صبح بارسلون هستند. همچنین اسپورت و موندو دپورتیو با موضوع ورزش دیگر روزنامه‌های اصلی صبح هستند که به زبان اسپانیایی و توسط شرکت‌های مختلفی منتشر می‌شوند.

ورزش[ویرایش]

تصویری از ورزشگاه نیوکمپ

بارسلونا تاکنون برگزارکننده مسابقات سطح بالایی نظیر بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۹۲[۲۸] و جام جهانی فوتبال ۱۹۸۲[۲۹] بوده‌است و همچنین می‌توان از دو بار میزبانی یوروبسکت، یکبار بازی‌های ورزش‌های آبی قهرمانی جهان ۲۰۰۳ و بازی‌های دو و میدانی قهرمانی اروپا ۲۰۱۲ نیز یادکرد.

باشگاه بارسلونا باشگاه ورزشی این شهر است که بیشتر بخاطر تیم فوتبال آن شهرت جهانی دارد. تیم فوتبال بارسلونا یکی از سه تیمی است که هرگز به دسته‌ای پایین‌تر از لالیگا سقوط نکرده‌است، و نیز با ۲۵ قهرمانی در لالیگا، ۳۰ قهرمانی در جام حذفی، ۱۳ قهرمانی در سوپرکاپ و ۲ قهرمانی در لیگ کاپ، پرافتخارترین تیم اسپانیا است. آن‌ها همچنین با بردن در مجموع ۱۷ عنوان اصلی در اروپا، یکی از موفق‌ترین تیم‌های حاضر در اروپا می‌باشند.[۳۰] ۵ قهرمانی در لیگ قهرمانان، ۳ قهرمانی در جام یوفا، ۴ قهرمانی در جام در جام اروپا و ۵ قهرمانی در سوپرکاپ اروپا دستاورد بارسلونا در اروپا تا به امروز می‌باشد. در سال ۲۰۰۹، بارسلونا موفق شد اولین باشگاهی باشد که سه‌گانه لالیگا، کوپا دل ری و لیگ قهرمانان باشگاه‌های اروپا را به دست می‌آورد (بارسلونا در سال ۲۰۱۵ هم توانست این ۳ گانه را بدست آورد). همچنین بارسلونا تنها تیمی است که از سال ۱۹۵۵ همواره در جام باشگاه‌های اروپا حاضر بوده‌است. استادیوم باشگاه نوکمپ نام دارد، که با گنجایش ۹۸٫۷۷۲ تماشاگر، بزرگترین استادیوم در اروپاست. بارسلونا از درجه بالایی از محبوبیت برخوردار است، حدود ۲۵٫۷٪ مردم اسپانیا طرفدار بارسلونا هستند[۳۱] و این در حالیست که بر اساس بررسی ای که اخیراً انجام شد، بارسلونا با دارا بودن ۴۴٫۲ میلیون هوادار در اروپا، پرطرفدارترین تیم حاضر در اروپا نیز هست.[۳۲]

حمل و نقل[ویرایش]

فرودگاه[ویرایش]

تصویری از ورودی ترمینال T1 فرودگاه بارسلونا

فرودگاه بارسلونا در منطقه ال پرات دی لیوبرگات در فاصله ۱۷ کیلومتری مرکز شهر بارسلون واقع شده‌است. این فرودگاه دومین فرودگاه بزرگ اسپانیا و بزرگترین فرودگاه کنار دریای مدیترانه است. فرودگاه بارسلون مرکز فعالیت شرکت هواپیمایی ویولینگ، اسپن ایر و ایر اروپا است. پروازهای این فرودگاه غالباً داخلی یا مقاصدی در اروپا می‌باشد، اگرچه برخی شرکت‌های هواپیمایی پروازهایی به مقاصد دیگر دنیا نظیر آمریکای لاتین، ایالات متحده و آسیا نیز دارند. فرودگاه از طریق بزرگراه، اتوبوس و قطار شهری به شهر ارتباط دارد.

فرودگاه سابادل فرودگاه کوچک و دیگر فرودگاه بارسلون است که در نزدیکی منطقه سابادل قرار دارد. این فرودگاه به آموزش خلبانی، پروازهای تجاری و پروازهای خصوصی اختصاص دارد. همچنین برخی از شرکت‌های هواپیمایی ارزان قیمت مثل ترانساویا.کام و ریان ایر از فرودگاه خرونا واقع در ۹۰ کیلومتری شمال بارسلون یا فرودگاه رئوس در ۷۷ کیلومتری جنوب بارسلون استفاده می‌کنند.

بندر[ویرایش]

حمل و نقل عمومی[ویرایش]

راه‌آهن[ویرایش]

بارسلونا پایگاه اصلی آرای‌ان‌اف‌ای(به انگلیسیRENFE)، راه‌آهن اسپانیا است. مرکز اصلی قطار درون‌شهری بارسلونا ایستگاه بارسلونا-سنت می‌باشد. سیستم قطار سریع‌السیر ای‌وی‌ای (به انگلیسیAVE) که توانایی حرکت با سرعت ۳۰۰ کیلومتر در ساعت را داراست، بارسلونا را به مادرید متصل می‌کند. در مجموع بارسلونا دارای خطوط قطار سریع‌السیر به شهرهای اصلی اسپانیا است. در سال ۲۰۱۲ نیز خط راه‌آهن پرسرعت بارسلونا به فرانسه راه‌اندازی می‌شود.

مترو[ویرایش]

متروی بارسلون در سال ۱۹۲۴ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۱۲ خط و ۱۸۰ ایستگاه می‌باشد، این مترو از قدیمی‌ترین متروهای جهان محسوب می‌شود
.

Uncategorized

ترکیه

ترکیه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

مختصات۳۹°۱۰′۰۰″شمالی ۳۵°۴۰′۰۰″شرقی

جمهوری ترکیه
Türkiye Cumhuriyeti
ترکیه
شعار: آشتی در میهن، آشتی در جهان
سرود: مارش استقلال
فهرست
0:00
موقعیت ترکیه
پایتخت آنکارا
۳۹°۵۵′ شمالی ۳۲°۵۰′ شرقی
بزرگترین شهر استانبول
زبان(های) رسمی ترکی
دین(ها)
اکثریت اسلام سنی اقلیات شیعه dst = +۳
حکومت جمهوری ریاستی با پارلمان واحد
رجب طیب اردوغان
بنیان‌گذاری ۶ آبان ۱۳۰۲ (۲۹ اکتبر ۱۹۲۳)
مساحت
• کل
۷۸۵٬۳۴۷ کیلومترمربع (۳۰۳٬۲۲۴مایل‌مربع) (سی و هفتم)
• آبها (٪)
۱، ۳
جمعیت
• سرشماری
۸۴،۲۲۵،۰۰۰ (۱۷ ام)
• تراکم
۱۰۷ /به ازای هر کیلومترمربع (۲۷۷٫۱ /مایل‌مربع) (صد و دوم)
تولید ناخالص داخلی (GDP)  برابری قدرت خرید (PPP) برآورد ۱۳۸۷
• کل
۸۵۱٫۱ میلیارد دلار (۱۷ام)
• سرانه
۱۱٬۴۶۳ دلار (۵۵ام)
شاخص توسعه انسانی (۱۳۸۶) ۰٬۷۷۵
هشتاد و چهارم(بالا)
واحد پول لیر ترکیه (TL)
منطقه زمانی EET
• تابستان (ساعت تابستانی)
EEST
پیش‌شماره تلفنی ۹۰
دامنه سطح‌بالا .tr

تُرکیه (به ترکی استانبولیTürkiye) با نام رسمی جمهوری ترکیه (به ترکی استانبولیTürkiye Cumhuriyeti)، کشوری اوراسیایی است که بخش بزرگ کشور یعنی آناتولی یا آسیای کوچک در شمال غرب آسیا و خاورمیانه واقع است و بخش کوچکی نیز به نام تراکیه در منطقهٔ بالکان (منطقه‌ای در جنوب شرق اروپا) قرار دارد.

ترکیه در شرق با کشورهای ایران، نخجوان، ارمنستان، و گرجستان؛ در جنوب شرقی با عراق و سوریه؛ و در شمال غربی (بخش اروپایی) با بلغارستان و یونان همسایه است. همچنین ترکیه از شمال با دریای سیاه، از غرب با دو دریای کوچک مرمره و اژه و از جنوب غرب با دریای مدیترانه مرز آبی دارد. دو تنگهٔ راهبردی بسفر و داردانل نیز در اختیار ترکیه است.

پهناوری ترکیه ۷۸۳٬۳۵۶ کیلومتر مربع (سی و هفتم) است. ترکیه کشوری کوهستانی و نسبتاً پرباران است. شکل این کشور مانند یک مستطیل است که از سوی شرق و غرب امتداد یافته‌است. ترکیه با قرار گرفتن در یکی از حسّاس‌ترین مناطق جهان، دارای موقعیّت جغرافیایی راهبردی و بسیار خوبی است و گذرگاه شمال غرب آسیا و اروپا به‌شمار می‌آید و کشورهای بسیاری، به ویژه کشور ایران از خاک ترکیه برای ترانزیت کالا و انرژی استفاده می‌کنند. ترکیه از آب و هوای خوب و جلگه‌ای برخوردار است و مکان‌های جالب و دیدنی دارد به دلیل همین سالانه تعداد زیادی توریست به این کشور مسافرت می‌کنند.

جمعیت کشور ترکیه حدود ۸۴ میلیون نفر (برآورد ۲۰۲۰) می‌باشد[۱]، که حدوداً ۷۵ تا ۸۵ درصد مردم سنی و ۱۵ تا ۲۵ درصد هم علوی هستند. حکومت ترکیه لائیک است ولی بسیاری از مردم به دین اسلام پایبند هستند و عید فطر و عید قربان در این کشور تعطیل رسمی است. همچنین ترکیب نژادی در ترکیه حدود ۷۰٪-۷۵٪ درصد مردم ترک، ۱۸٪ درصد کرد و ۷٪-۱۲٪ را سایر باشندگان قومی ترکیه تشکیل می‌دهند.[۲]

زبان رسمی ترکیه، ترکی (استانبولی) است که در گذشته با خط عربی (عثمانی) نوشته می‌شد و پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، و تشکیل جمهوری ترکیه توسط آتاتورک در سال ۱۹۲۳ با خط لاتین نوشته می‌شود.

ترکیه با نام امپراتوری عثمانی در چند سدهٔ گذشته، بخش‌های بزرگی از خاورمیانه و جنوب شرقی اروپا را در دست داشته‌است.

جغرافیا

ترکیه در بین شش کشور آسیایی و دو کشور اروپایی قرار گرفته‌است. کشورهای هم‌مرز ترکیه عبارت‌اند از: در خاور با ایران ۴۹۹ کیلومتر، جمهوری آذربایجان ۹ کیلومتر، ارمنستان ۲۶۸ کیلومتر، و گرجستان ۲۵۲ کیلومتر؛ در جنوب خاور با عراق ۳۵۲ کیلومتر و سوریه ۸۲۲ کیلومتر؛ در شمال باختر با یونان ۲۰۶ کیلومتر و بلغارستان ۲۴۰ کیلومتر.

ترکیه از سه طرف به دریا راه دارد. دریاهای سیاه و مرمره، اژه و مدیترانه از طریق دو تنگه بسفر و داردانل به دریاهای آزاد مرتبط می‌شوند و از لحاظ جغرافیایی موقعیت مناسبی به این کشور می‌دهند. بزرگترین و مهم‌ترین شهر آن استانبول می‌باشد.

بزرگترین شهرها

بزرگترین شهرهای ترکیه به ترتیب: استانبول، آنکارا، ازمیر، بورسا، آدانا، غازی عینتاب، آنتالیا، قونیه و قیصریه هستند. بیشتر شهرهای این کشور دارای پارک‌های ملی و شهری سطح بالا هستند و همانند کشورهای غربی، هر شهر بزرگ در ترکیه دارای ناحیه تجاری است.

تقسیمات کشوری و شهرها

کنگره جغرافیای اول که در سال ۱۹۴۱ در آنکارا برگزار شد، در پایان بررسی‌های طولانی خود ترکیه را به هفت ناحیه جغرافیایی (به ترکی: bölge) تقسیم نمود. در بررسی‌های کنگره نام‌برده ویژگی‌های مختلف جغرافیایی ترکیه در نظر گرفته شد. هر یک از این نواحی شامل چندین استان (به ترکی: il) می‌شوند. کشور ترکیه ۸۱ استان دارد. مراکز همه استان‌ها به جز سه استان با خود استان هم‌نام هستند. سه استان نام‌برده عبارت‌اند از: ختای (مرکز: انتاکیه)، قوجاایلی (مرکز: ایزمیت)، سقاریه (مرکز: آداپازاری). هرکدام از استان‌های ترکیه به چندین بخش تقسیم شده‌است.

تاریخ

دوران باستان

دیوار تروی؛ ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد

کتابخانه کلاسوس در افسوس؛ سال ۱۳۵ میلادی

شبه جزیره آناتولی دربرگیرنده بیشتر مناطق ترکیه امروزی همواره یکی از قدیمی‌ترین مناطق مسکونی دنیا بوده که قدمت آن برمی‌گردد به اوایل دوران نوسنگی.

ترکیه کنونی در دوران باستان، تحت حکومت دولت شهرهای متعدّدی مانند لودیه و ایونیا قرار داشت. تا اینکه در حدود ۵۰۰ سال پیش از میلاد، این دولت‌ها توسّط کورش بزرگ هخامنشی منقرض شد و ترکیه زیر سلطه هخامنشیان درآمد. پس از یورش اسکندر در سال ۳۳۳ پ.م. آسیای کوچک به دست سلوکیان افتاد؛ و پس از اندکی رومیان جای آن‌ها را گرفتند.

امپراتوری بیزانس

بعدها امپراتوری روم به دلیل وسعت زیاد دچار مشکل شد، تا اینکه در سال ۳۹۵ میلادی امپراتور کنستانتین شهر امپراتوری روم شرقی (کنستانتینوپل/قسطنطنیه/استانبول/اسلامبول) را پایتخت خود قرار داد؛ این اقدام مقدّمهٔ تقسیم روم به دو بخش شرقی و غربی شد. از آن پس روم شرقی یا امپراتوری بیزانس، ترکیه کنونی را در دست گرفت. در سال ۴۶۳ هجری قمری، ترکمانان مسلمان سلجوقی به فرماندهی آلب ارسلان به جنگ با امپراتوری بیزانس شتافتند و در ملازگرد، سپاه امپراتور بیزانس، رومانوس چهارم را شکست دادند. بدین ترتیب نیمهٔ شرقی ترکیه به دست سلجوقیان افتاد و زمینه برای مسلمان شدن مردم آن جا و نفوذ زبان ترکی به آن جا فراهم شد؛ ولی نیمهٔ غربی ترکیه در دست امپراتوری بیزانس باقی‌ماند.

امپراتوری عثمانی

آتاترک، بنیانگذار جمهوری ترکیه

پس از آن کوچ قبایل ترکمن مسلمان از شرق ایران به آسیای کوچک آغاز شد و این قبایل به تدریج دولتهای کوچک محلی در آنجا تشکیل دادند. یکی از مشهورترین این قبایل، قبیله «قایی» بود که در نزدیکی آنقره (آنکارا) سکونت داشتند. رهبر این قبیله به نام عثمان در سال ۶۷۸ هجری خورشیدی (۶۹۹قمری/۱۳۰۰میلادی) حکومتی تأسیس کرد که به نام خودش عثمانی خوانده شد. از آن پس تا حدود ۱۵۰ سال بعد حکومت عثمانی بیشتر آناتولی را به تصرف درآورد.

در سال‌های نخست سده نهم هجری قمری، بایزید ایلدرم سلطان عثمانی، از تیمور لنگ شکست خورد و اسیر شد. تیمور لنگ افراد بسیاری را از ترکیه اسیر کرد تا به مناطق دیگر ببرد، ولی به درخواست خواجه علی سیاهپوش آنان را رها کرد و بدین ترتیب این افراد ناحیه شیعه‌نشین بزرگی را در کشور عثمانی به وجود آوردند و بسیاری از آنان در زمان شاه اسماعیل یکم صفوی به ایران آمدند و جزئی از قزلباش‌ها شدند.

در سال ۸۳۲ ه‍. خ (۱۴۵۳میلادی)، سلطان محمد فاتح توانست به زندگی هزار ساله امپراتوری بیزانس (امپراتوری روم شرقی) پایان دهد. فتح درخشان او، تسخیر قسطنطنیه (کنستانتین) پایتخت بیزانس بود، که از آن پس استانبول (اسلامبول) نامیده شد. این فتح مبدأ قرون جدید در تاریخ اروپا شناخته شده‌است.

کسی که حکومت عثمانی را به امپراتوری تبدیل کرد، سلطان سلیم یکم ملقب به یاووز (مهیب) بود. وی در اوایل سده نهم هجری قمری به پادشاهی رسید. او در طول پادشاهی ۹ ساله خود شام، مصر، عراق، حجاز (غرب عربستان)، و بخش‌هایی از بالکان (در جنوب شرق اروپا) را به تصرف درآورد و خود را خلیفه مسلمانان نامید. همچنین او کتاب‌های بسیاری را از مناطق متصرف شده بدست آورد، که اکنون زینت بخش کتابخانه‌های ترکیه‌است. سلطان سلیم یکم در سال ۸۹۳ ه‍.خ (۹۲۰ق. /۱۵۱۴م) شاه اسماعیل یکم را در جنگ چالدران شکست داد.

اوج قدرت عثمانی در زمان سلطان سلیمان یکم (قانونی) پسر سلطان سلیم رخ داد. او مناطق بیشتری را به تصرف درآورد و حتی به محاصره وین پرداخت. او در یکی از جنگ‌هایش با شاه تهماسب صفوی، تا سلطانیه نیز پیش‌آمد. پس از او امپراتوری عثمانی رو به انحطاط گذاشت.

جمهوری ترکیه

امپراتوری عثمانی در جنگ اول جهانی از هم پاشید و مورد تهاجم بریتانیا و متحدانش واقع شد. مصطفی کمال پاشا به دلیل سازماندهی مقاومت ملی علیه دول خارجی قهرمان ملی ترکیه گردید و توانست جمهوری ترکیه را در سال ۱۳۰۲ (۱۹۲۳) بر پایه اصل جدایی دین از سیاست بنا کند و ملقب به آتاترک شد. وی خط لاتین را برای نوشتن زبان ترکی مرسوم کرد و اقدامات بسیاری را برای صنعتی و غربی شدن ترکیه انجام داد و دوره نوینی را در ترکیه به وجود آورد. او نظام جمهوری ترکیه را به صورت یک جمهوری مجلس محور (پارلمانی) تأسیس کرد و با ایجاد مجلس بزرگ میهنی ترکیه، دولت را در برابر مجلس میهنی مسئول ساخت. آتاترک مؤسس و رهبر حزب خلق جمهوری‌خواه ترکیه بود و به مدت پانزده سال و به صورت مادام العمر ریاست جمهوری ترکیه را بر عهده داشت.

در دوران اقتدار آتاترک و امین و پشتیبان او عصمت اینونو که از آن به عنوان دوران تک حزبی یاد می‌شود، سیمایی از اقتدار سیاسی ملی گرایانه به نمایش گذاشته شد که ابایی از نژادپرستی و ترویج پان‌ترکیسم و به انزوا راندن اسلام و قومیت‌ها نداشت.[۳] بعد از یک دوران تک‌حزبی در سال ۱۳۲۹ (۱۹۵۰) حزب دمکرات از گروه سیاسی مخالف قدرت را بدست گرفت و به تعداد احزاب اضافه شد، ولی آزادی سیاسی با دوره‌هایی از کودتاهای نظامیان در سال‌های ۱۳۳۹، ۱۳۵۰ و ۱۳۵۹ شکسته شد. در سال ۱۳۵۳ ترکیه با دخالت نظامی خود علیه کودتای یونانیان در قبرس مانع از الحاق قبرس به یونان شد. در سال ۱۳۷۵ باز نیروهای نظامی دولتی را که با برنامه‌های اسلامی روی کار آمده بود، ساقط کرد. از سال ۱۳۶۳ (۱۹۸۴) تاکنون حزب کارگران کردستان و حکومت ترکیه درگیری‌های نظامی بسیاری داشته‌اند که باعث مرگ بیش از ۴۵ هزار تن گردیده‌است. ترکیه در سال ۱۳۲۵ به عضویت سازمان ملل درآمد و در سال ۱۳۳۱ به ناتو پیوست. ترکیه عضو جنبی جامعه اروپا است و اکنون با اجرای اصلاحاتی سعی در تحکیم و تقویت مردمسالاری و اقتصاد خود دارد تا بتواند مذاکرات برای عضویت در اتحادیه اروپا را آغاز نماید.

پیشینه پرچم

طرح اصلی پرچم ترکیه مدرن عبارت است از ماه و ستاره سفید با زمینه سرخ رنگ. این طرح مربوط می‌شود به علائمی که امپراتوری‌های ترکمن سلجوقی و عثمانی به عنوان پرچم استفاده می‌کردند. جمهوری ترکیه این پرچم را به عنوان نشانه دولت نگاه داشت. از آن جا که سلاطین عثمانی در عین حال عنوان خلیفه مسلمین را داشتند، نزد اروپاییان طرح این پرچم به عنوان نماد اسلام شناخته شد.

اکنون شمار بسیاری از کشورهای اسلامی ماه و ستاره را به صور مختلف به پرچم خود افزوده‌اند. نشانه هلال احمر نیز از این تأثیر به کنار نبوده‌است. صلیب سرخ جهانی در ۱۲۴۱ توسط هنری دونانت بازرگان سوئیسی تأسیس شد و چون نشانه دولت سویس و علامت دین مسیح را بر آن نهادند، هلال احمر به عنوان برابر اسلامی-سنی (و شیر و خورشید سرخ به عنوان برابر شیعی) آن بعد از جنگ جهانی اوّل بر پا شد.

از جمله کشورهایی که نماد ماه و ستاره را روی پرچم کشورشان دارند، عبارت‌اند از: ازبکستان، الجزایر، پاکستان، ترکمنستان، تونس، جمهوری آذربایجان، سنگاپور، مالزی، موریتانی، لیبی و ترکیه.

جمعیت‌شناسی

گروه‌های قومی در ترکیه (داده‌های سازمان سیا)[۲]
درصد
ترک‌ها
۷۰–۷۵٪
کردها
۱۸%
سایر اقوام
۷–۱۲٪

مناطق کردنشین ترکیه

زبان بیشتر مردم در ترکیه ترکی استانبولی است ولی در کنار آن زبان‌های کردی، ارمنی، زازاها، ترکی آذربایجانی در میان گروه‌های قومی استفاده می‌شود. گروه‌های قومی کوچک‌تری چون لازها، عرب‌ها، گرجی‌ها و چرکس‌ها به تنوّع زبانی و فرهنگی این کشور افزوده‌اند.

کردهای ترکیه بیشتر در جنوب شرقی و شرق کشور زندگی می‌کنند. زبان رسمی این کشور ترکی است. گروه‌های قومی کوچک‌تر در ترکیه عبارت‌اند از: ارمنی‌ها، آذربایجانی‌ها (شمال شرق)، لازها (شمال) و عرب‌ها (جنوب).

یک مطالعه ژنتیکی در سال ۲۰۰۱ از طریق بررسی هاپلوگروپ‌های دی‌ان‌ای در ترکیه نشان داده که ترک‌ها و کردها در کنار ارمنی‌ها، ایرانیان، یهودیان و لبنانی‌ها و دیگر گروه‌های ساکن سواحل مدیترانه (چه در شرق و چه در غرب) احتمالاً از یک نیای مشترک برخوردارند. در نتیجه اقوام امروزین ترک، کرد و ارمنی ممکن است از دل همین گروه‌ها درآمده باشند. مطالعه ژنتیکی دیگری هم در سال ۲۰۰۳ نشان داده که ترک‌های آناتولی با وجود خویشاوندی زبانی (در خانواده زبان‌های ترکی) و همسایگی تاریخی با مغول‌ها ارتباط ژنتیکی خاصی با آنان ندارند. به‌طوری‌که میزان اختلاف ژنتیکی ترک‌ها و آلمانی‌ها با سه گروه اصلی مغول به یک اندازه بوده‌است.[۴][۵][۶]

در مطالعه دیگری در سال ۲۰۰۳ بر روی ۵۲۳ کروموزوم ایگرگ (که تنها نسب پدری را نشان می‌دهد) از اهالی ۹۰ شهر مختلف ترکیه ۵۴ هاپلوتایپ متفاوت شناسایی شده که اکثریت آن‌ها (۹۴٫۱٪) از هاپلوتایپ‌های رایج در اروپایی‌ها و مردمان همسایه خاورمیانه‌ای است. هاپلوتایپ‌های مرتبط با اهالی آسیای میانه با تنها ۳٫۴٪، هندی‌ها ۱٫۵٪ و آفریقایی‌ها ۱٪ در اقلیت هستند. تنوع قابل ملاحظه هاپلوتایپ‌ها در میان ترکان گواهی بر نقش مهم آناتولی هم به عنوان یک دریافت‌کننده و هم به عنوان یک منبع در جریان شارش ژنی بین مناطق مختلف است. برآوردهای متفاوتی در مورد سهم ژنتیکی مهاجرت ترک‌زبانان آسیای میانه به منطقه آناتولی صورت گرفته‌است. بر اساس یکی از مطالعات بر روی کروموزم ایگرگ این سهم حدود ۱۰درصد و بر اساس یکی دیگر بر روی میتوکندری دی‌ان‌ای و کروموزوم ایگرگ حدود ۳۰ درصد است. هرچند احتمالاً شارش ژنی بین آناتولی و آسیای میانه چندین بار در دوره‌های پیش از تاریخ صورت گرفته‌است اما نامعلوم بودن شمار این جمعیت‌ها و تعداد این دوره‌ها مشکل بزرگی برای تعیین سهم ژنتیکی مهاجرت ترکان اوغوز در سده ۱۱ میلادی به آناتولی است. بر اساس برخی از مطالعات تعیین میزان هاپلوگروپ‌های مخصوص آسیا مانند C-RPS4Y و O3-M۱۲۲ بهترین روش برای تعیین ابعاد این مهاجرت و سهم ژنی آن آن در جمعیت کنونی آناتولی است. این توالی‌های ژنتیکی در یکی از مطالعات تنها در ۱٫۵ درصد اهالی ترکیه دیده شده در حالی‌که در یکی از مطالعات بر روی ۱۳ قوم آسیای میانه ۱۸٪ و در مطالعه دیگری بر روی ۴۹ قوم آسیای میانه ۳۳٪ شیوع داشته‌اند. به نظر می‌رسد افزایش قابل ملاحظه جمعیت آناتولی در عصر برنز که جمعیت آن را در دوران امپراتوری روم به ۱۲ میلیون نفر رسانده بود موجب کاهش تأثیر مهاجرت سلجوقیان و دیگر ترک‌زبانان آسیای میانه شده باشد.[۷]

بخشی از ترک‌تباران ترکیه از اقوام ترکان سلجوقی غز هستند؛ ترکان سلجوقی به رهبری طغرل بیگ پس از شکست غزنویان در سال ۴۲۹ هجری قمری شهر نیشابور را پایتخت خود قرار دادند، در سال ۴۳۳ شهر ری را مرکز حکومت خود کردند، سپس اصفهان را مقر اصلی حاکمیت خود قرار داده همدان را نیز پایتخت تابستانی خود کردند. سلجوقیان سپس به رهبری آلپ‌ارسلان در جنگ ملازگرد با رومانوس چهارم امپراتور بیزانس، آناتولی را به تصرف خود درآوردند و سرزمین آسیای صغیر تا قونیه جز امپراتوری سلجوقی گردید. ترکان سلجوقی که از آسیای میانه به فلات ایران وارد شده و شهرهای ایران را فتح کرده در شهر ری حاکمیت خود را تثبیت کرده بودند در این مکان‌ها و در آذربایجان ساکن شدند و با فراهم آوردن لشکریان زیاد از آذربایجان، آناتولی را فتح و در این منطقه مستقر شده پس از غلبه بر امپراتوری بیزانس (روم شرقی)، این منطقه را بر امپراتوری خود افزودند و از زمان حاکمیت فرزندان عثمان (نام یکی از حاکمان ترک آناتولی) امپراتوری عثمانی را در آنجا بنا نهادند.

فرهنگ

فرهنگ ترکیه شامل فرهنگ‌ها و آیین‌هایی به شدت متنوع و ناهمگن است که از غرب آسیا، آسیای میانه، اروپای شرقی و سنت‌های قفقاز گرفته شده‌است. بسیاری از این سنت‌ها در ابتدا توسط امپراتوری عثمانی، یک کشور چند قومی و چند مذهبی گرد هم آمده بودند.

ترکیهٔ نوین در حال سرمایه‌گذاری بر بخش‌هایی است که به جهانی‌سازی کشور کمک می‌کند. برای مثال، بخش‌های هنری و معماری مورد توجه ترکیهٔ نوین بوده‌اند. نخبگان کشور در تلاش بوده‌اند تا کشور با سرعت بیشتری فرهنگ غربی را بپذیرد با این حال، فرهنگ ملی، بومی و مذهبی کشور را نیز حفظ کردند. به شکل کلی، حکومت ترکیه در تلاش بوده‌است تا ملی‌گرایی و فرهنگ ملی را تقویت و در کنار آن به جهانی‌سازی کشور بپردازد.

دین

دین در ترکیه[۸]
دین درصد
اسلام
۹۹٫۸%
دیگر
۰٫۲%

نخستین قانون اساسی جمهوری ترکیه[۹] که در سال ۱۹۲۴ میلادی تهیه شده‌است دین رسمی ترکیه را اسلام تعیین نموده‌است. لیکن در اصلاحات قانون اساسی سال ۱۹۲۸ این ماده قانونی حذف و با تأکید بر جدایی دین از سیاست، ترکیه کشوری با دولت و حکومت سکولار (جدایی دین از سیاست) معرفی گردیده‌است. بنابر آخرین آمار موجود در ترکیه حدود ۹۹/۸ درصد جمعیت این کشور را مسلمانان و ۰/۲ درصد را مسیحیان و کلیمیان و پیروان دیگر ادیان تشکیل می‌دهند. (البته مطابق کتاب اطلس جامع گیتاشناسی، %۹۲/۵مسلمان (عمدتاً سنی)، ۰/۲٪بی‌دین و بقیه ۰/۵٪ هستند)[۱۰] مسلمانان ترکیه بیشتر پیرو مذهب تسنن می‌باشند که از میان آن‌ها حنفی‌ها بزرگترین گروه به‌شمار می‌آیند که عمدتاً در مرکز و غرب ترکیه ساکن هستند. شافعی‌ها با جمعیتی کمتر در مناطق شرقی ترکیه مستقرند و اکثراً کرد هستند. شمار پیروان مذاهب دیگر بسیار کم می‌باشد. روی هم رفته پیروان ادیان در ترکیه به دو قسمت اصلی تقسیم می‌شوند:

الف) پیروان دین اسلام، که خود به چند مذهب تقسیم می‌شود و اهم آن‌ها عبارتند از:

۱- حنفی‌ها: جمعیت قابل ملاحظه‌ای از اهل سنت ترکیه را تشکیل می‌دهند.
۲- شافعی‌ها: شاخه‌ای از اهل سنت است که پیروان آن را بیشتر کردها تشکیل می‌دهند.
۳- پیروان سایر فرق اهل سنت.
۴- علویان که خود به چهار دسته تقسیم می‌شود و بنابر آمار رسمی دولت ترکیه حدود ۱۲ میلیون نفر پیرو دارد.

ب) پیروان ادیان دیگر به‌جز اسلام، که در کل ۲ درصد از جمعیت ترکیه را تشکیل می‌دهند.

حجاب

حجاب اسلامی در ترکیه دچار دگرگونی‌هایی شده‌است. بر اساس قوانین ترکیه، کارمندان زن در ادارات دولتی اجازهٔ استفاده از روسری و سایر پوشش‌های مشابه را ندارند؛ همچنین بر اساس بخشنامه‌ای تحت عنوان «نحوه پوشش در مراکز آموزش عالی ترکیه» که در سال ۱۹۹۷ میلادی صادر شده، دانشجویان دختر دانشگاه‌های دولتی اجازهٔ استفاده از حجاب در دانشگاه‌ها را ندارند و در سال ۲۰۰۶ این قانون برای دانشگاه‌های غیردولتی نیز لازم‌الاجرا شد.[۱۱]

اکنون در این کشور حجاب «اختیاری» شده‌است و با این وجود همچنان حجاب توسط بسیاری از بانوان این کشور رعایت می‌شود.[۱۲]

ورزش

پرهوادارترین ورزش در ترکیه، فوتبال است.[۱۳] این کشور در فوتبال مردان و زنان سرمایه‌گذاری بسیاری کرده‌است و برخی از باشگاه‌های کشور توانسته‌اند به شهرت جهانی برسند. برای مثال، باشگاه فوتبال گالاتاسرای توانسته در لیگ اروپا و سوپرجام اروپا به قهرمانی برسد.[۱۴] تیم ملی فوتبال مردان ترکیه نیز در جام جهانی فوتبال ۲۰۰۲، جام کنفدراسیون‌ها ۲۰۰۳ و جام ملت‌های اروپا ۲۰۰۸ به مقام سوم دست یافته‌است.[۱۵] بسکتبال و والیبال هم هواداران بسیاری در این کشور دارند و علاوه بر تیم مردان، تیم‌های زنان ترکیه نیز در ورزش‌های پرهوادار توانسته‌اند افتخارات بین‌المللی بسیاری به دست آورند. تیم ملی والیبال زنان ترکیه از تیم‌های ملی موفق ترکیه بوده‌است و توانسته‌است که در بازی‌های اروپایی، مسابقات قهرمانی والیبال زنان اروپا و بسیاری دیگر، مدال‌های برتر را ار آن خود کند.[۱۶] کشتی روغنی نیز ورزش ملی کشور است و مسابقات آن در کشور برگزار می‌شود.

رسانه‌ها

صدها کانال، رادیو، روزنامه و خبرگزاری دولتی و مستقل در ترکیه وجود دارد که برخی از آن‌ها بسیار موفق بوده‌اند. برای مثال، TRT World (پخش به انگلیسی) توانسته‌است که به عنوان یک رسانه در جهان شهرت کسب کند و این کانال در تمام شبکه‌های اجتماعی پربازدید جهان حساب کاربری دارد. در مجموع، رسانه‌های ترکیه نسبت به کشورهای منطقه خاورمیانه وضعیت آزادتر و مدرن‌تری دارند اما همچنان از نبود آزادی بیان رنج می‌برند.[۱۷]

موسیقی و رقص

موسیقی در ترکیه به‌طور کلی شامل قطعه‌های ترکی می‌شود اما از موسیقی ایرانی، عربی، یونانی و چند سبک غربی دیگر نیز تأثیر گرفته‌است.[۱۸] در دهه‌های اخیر سبک‌های غربی اروپایی و آمریکایی در ترکیه شکوفایی بسیاری داشتند و امروزه بسیاری از خواننده‌های بومی کشور به سبک‌های خارجی اجرا می‌کنند. همچنین بیشتر شهرهای کشور دارای تالارهای کنسرت و صحنه برای اجرا هستند و سالانه خواننده‌های سرشناس بسیاری از سراسر جهان، برای اجرای کنسرت موسیقی به کشور ترکیه سفر می‌کنند. انواع رقص‌های ملی نیز در سراسر کشور در جشنواره‌ها و کنسرت‌های موسیقی اجرا می‌شوند.[۱۹][۲۰]

اقتصاد

درآمد سرانه استان‌های ترکیه بر اساس آمار سال ۲۰۱۱ (به دلار):

  ۲۶۰۰۰ و بیشتر
  ۲۲۰۰۰-۲۶۰۰۰
  ۱۸۰۰۰-۲۲۰۰۰
  ۱۳۰۰۰-۱۸۰۰۰
  ۱۰،۰۰۰-۱۳،۰۰۰
  ۶۰۰۰-۱۰،۰۰۰
  ۲۰۰۰-۶۰۰۰
   کمتر از ۲۰۰۰

اقتصاد ترکیه ترکیبی از صنایع بومی و نوین است که روز به روز بر دامنه‌اش افزوده می‌شود. تولیدات فراوان کشاورزی ترکیه در سال ۲۰۰۵ رتبه هفتم جهان را بدست آورد و در سال ۲۰۰۶ برای ۱۱٫۲٪ از مردم ترکیه اشتغال ایجاد کرد. بخش خصوصی اقتصاد ترکیه نیز قوی و به سرعت در حال رشد است و نقش مهمّی در بانکداری، حمل و نقل و ارتباطات دارد. در سال‌های اخیر اقتصاد ترکیه رشد خوبی داشته و رشد ۸٫۹٪ و ۷٫۴٪ را در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ به دست آورده‌است.

تولید ناخالص داخلی ترکیه (برابری قدرت خرید) در رده ۱۳ ام جهان قرار دارد و این کشور ۱۹ امین تولید ناخالص داخلی بزرگ جهان را در اختیار دارد.[۲۱] ترکیه همچنین از اعضای مؤسس سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و گروه ۲۰ است.[۲۲] ترکیه گسترش و امکانات بسیاری هم در صنعت خودروسازی داشته‌است به طوریکه بیش از ۱٫۳ میلیون وسیله نقلیه در سال ۲۰۱۵ تولید کرده و به عنوان چهاردهمین سازنده بزرگ اتومبیل جهان در رتبه‌بندی جای گرفته‌است.[۲۳] ترکیه در سال ۲۰۱۹ نخستین خودروی ملی خود را ساخت که توسط پینینفارینا طراحی شد و رجب طیب اردوغان آن را نشانه‌ای از توسعه کشور دانست.[۲۴] این کشور در کشتی‌سازی پیشرفته است و محصولات آن به کشورهای اروپایی نیز صادر می‌شوند.[۲۵] با توجه به تلاش دولت برای برابرتر کردن سیاست‌های اقتصادی، ترکیه دارای کارخانه‌ها و شرکت‌های خصوصی بزرگ و مشهور جهانی است و بسیاری از کارخانه‌های کشور توانسته‌اند بخش‌های بزرگی از بازار اروپا را در اختیار بگیرند. برندهای ترکیه‌ای مانند بکو و وستل از بزرگترین تولیدکنندگان لوازم الکترونیکی مصرفی و لوازم خانگی در اروپا به‌شمار می‌روند و هزینه بالایی را برای تحقیق و توسعه در فناوری‌های جدید مرتبط با محصولات خود، سرمایه‌گذاری می‌کنند.[۲۶][۲۷][۲۸]

دیگر بخش‌های مهم اقتصاد ترکیه عبارتند از بانک‌داری، ساخت‌وساز، لوازم خانگی، الکترونیک، پوشاک و منسوجات، محصولات پتروشیمی، مواد غذایی، گردشگری و صنعت ماشین آلات. مواد غذایی ترکیه در بسیاری از کشورهای اروپایی به‌طور پیوسته در دسترس هستند.[۲۹]

صنایع ترکیه مدرن و گسترده شده و توانسته‌اند علاوه بر کشورهای اروپایی، بسیاری از کشورهای منطقهٔ خاورمیانه را هدف صادرات قرار دهند به نحوی که در کنار کشورهای اروپایی مثل آلمان، کشورهایی از خاورمیانه از جمله ایران و عراق، واردات بسیار بالایی از ترکیه داشته‌اند.[۲۹]

زیر ساخت

ترابری

در سال ۲۰۱۳، ۹۸ فرودگاه در ترکیه به جابجایی مسافران مشغول بودند که ۲۲ تای آن‌ها فرودگاه بین‌المللی بودند.[۳۰] فرودگاه بین‌المللی آتاترک، بر اساس میانگین چندساله، یازده‌امین فرودگاه پررفت‌وآمد جهان است.[۳۱] بسیاری از فرودگاه‌های ترکیه شرایط بسیار خوبی دارند و میزان رفت‌وآمد مسافران در آن‌ها بسیار بالاست. دولت نیز در تلاش است تا هرچه بیشتر از پتانسیل اقتصادی این بخش بهره ببرد و در حال برنامه‌ریزی برای ساخت فرودگاه‌های مدرن‌تر و بزرگ‌تر است. فرودگاه جدید استانبول با این برنامه که قرار است بزرگ‌ترین فرودگاه جهان باشد، آغاز به ساخت شد.[۳۲] ایرلاین‌های ترکیه نیز با کنار زدن رقبای منطقه‌ای خود، همانند ایران‌ایر از ایران، توانسته‌اند شهرتی جهانی کسب کنند و ترکیش ایرلاینز هم‌اکنون ناوگانی ۳۴۹تایی دارد و به ۱۲۶ کشور جهان امکان سفر دارد.[۳۳][۳۴]

راه‌آهن ترکیه نیز از چند دهه پیش تر، آغاز به نوسازی و مدرن‌سازی تجهیزات و خطوط خود کرده‌است و هم‌اکنون، راه‌آهن ترکیه از خطوط پرسرعت بهره می‌برد.[۳۵]

گردشگری در ترکیه

گردشگری در ترکیه بخش مهمی از اقتصاد کشور را تشکیل می‌دهد. وزارت فرهنگ و گردشگری در حال برندسازی ترکیه در جهان، از طریق تبلیغات و کار روی فرهنگ ملی کشور است. ترکیه علاوه بر کشورهای همسایه، از کشورهای سراسر جهان گردشگر دریافت می‌کند. شمار میراث جهانی یونسکو در ترکیه به عدد ۱۷ می‌رسد و این کشور از آثار باستانی گرفته تا طبیعت و مراکز خرید شهری‌اش، استفاده بالایی برای بهبود اقتصاد بومی می‌کند.[۳۶][۳۷][۳۸]

نیروی نظامی

نیروهای مسلح ترکیه متشکل از: نیروهای مسلح، نیروی زمینی، نیروی هوایی و نیروی دریایی ترکیه است. نیروی هوایی ترکیه بیش از ۶۰٫۰۰۰ نفر کارمند و ۶۳۵ هواپیما در اختیار دارد و از جنگنده‌هایی شامل جنرال داینامیکس اف-۱۶ فایتینگ فالکن و پهپادهای جنگی ساخت داخل بهره می‌برد. این کشور پس از نیروهای مسلح ایالات متحده، دومین نیروی نظامی بزرگ فعال را در ناتو دارد.

جستارهای وابسته